نویسنده:مریم بهروزى
حجاب، در ظاهر محدودیت زن را نشان مىدهد؛ اما روح واقعى حجاب، حکایت از محدودیت کامیابىها به محیط خانوادگى و همسران مشروع و همچنین سلامت جامعه و حفظ آن از لجنزار فساد و مفاسد اجتماعى است تا زمینه براى کمال اخلاقى آماده گردد.
اسلام با این روش خواسته زن از تعرض مصون بماند و به او به دید ارزشى بنگرند لزوم حجاب از سوى اسلام در حقیقت براى حفظ کرامت زن و آرامش و پیروزى جامعه است.
آنچه مسلم است حدود معین در دین اسلام منطبق با نیازها و خواستههاى فطرى و ذاتى زن است و شناخت و رعایت آن نه تنها احساس محدودیت و قید و بند را براى زنان فراهم نمىکند بلکه ضامن آزادى و اصالت و مقام و شان واقعى زن مسلمان است. اصولا دین در جهت سهولت بخشیدن به امور مردم به خدمت گرفته مىشود نه همانند تازیانهاى که بر سر مردم مسلط باشد.
عدهاى را گمان بر این است که حجاب مانع آزادى و فعالیتهاى اجتماعى زن است.
در نگرش اسلام آزادى واژه مقدس و داراى اصالت است که آزادى عقیده و اندیشه در راس هرم آن قرار دارد.
درباره آزادی، عقیدهها و سلیقههاى مختلفى وجود دارد. عدهاى تصورشان از آزادی، نبودن قید و بند براى رسیدن به مال و مقام و شهرت و خواستههاى نفسانى انسان است ولى اسلام، آزادى را در تسلط داشتن بر غرائز و هواى نفسانى و در استخدام گرفتن علم و دانش و مال و مقام براى ترقى و تکامل انسانها و پاکسازى جامعه مىداند که قیام پیامبران و مردان الهى براى رسیدن به این مقصود بوده است. آزادى جزء ذات انسان است، آزادى در صحنههاى سیاسی، اجتماعى و فرهنگى و عناوین عمدهاى که اسلام براى زندگى بشر بیان کرده همان مسائل اولیه حیات هستند، لذا در نگرش اسلام انسان ذاتا آزاد آفریده شده است و از این مقام نباید تنزل کند و در پرتو این اصل دیگران نیز حق ندارند انسانى را تحت سلطه خود درآورند، هدف انقلاب عظیم اسلامى ایران نیز همین است. در دین مبین اسلام زنان در انتخاب و عملشان آزادند.
منتها در چهارچوب شرع مقدس اسلام و در هالهاى از عفاف، آزادى به مفهوم واقعى و صحیح نه مانند آزادىهاى قلابى که کشورهاى دموکراسى ادعاى آن را دارند و به نام آزادى با زنجیرهاى اسارت، زنان را به دام مىکشند. حجاب به معناى منزوى کردن زن نیست حجاب به زن این آزادى را مىدهد که رها از نگاههاى تحقیرآمیز و حتى بهعنوان یک انسان در جامعه و محیط اجتماعى وارد شود نه یک ابزار جنسی، بلکه حجاب به معناى جلوگیرى از اختلاط و آمیزش بىقید و شرط زن و مرد در جامعه است و هیچ منافاتى با فعالیتهاى زنان مسلمانان در مسائل سیاسی، اجتماعى و فرهنگى ندارد، بىبند و بارى و آزادىهاى جنسی، زنان را در منجلاب شهوت و پستى سقوط داده و دامنهایى که باید فرهنگ و تمدن بسازد آلوده مىکند، اما اسلام براى زن ارزش والایى قائل است زیرا زن دستى به گهواره و دستى به اداره اجتماع دارد.
مفهوم آزادى در منطق اسلام
آزادى یکى از ارمغانهاى پیامبر خاتم محمدمصطفى است که زن و مرد در آن یکسان مىباشند.
عناوین عمدهاى را که اسلام براى زندگى بشر بیان کرده مسائل اولیه حیات هستند، چنانچه فلسفه حرکت ادیان الهى عدالت است و قیام پیامبران الهى براى رسیدن به این مقصد بوده است و هدف انقلاب عظیم اسلامى ایران نیز به همین منظور است.
زیرا عدالت رابطه انسان با خدا و همنوعانش را متعادل مىکند و همین طور است مفهوم آزادی، در نگرش اسلام انسان در خواستهها و اراده خود در برابر سایرین آزاد است و این حقیقتى است که کلیه حرکتهاى اسلامى در صحنههاى سیاسی، اجتماعى و فرهنگى بر آن اساس انجام پذیرفته است و آزاد کسى است که بنده خدا باشد. «لا تکن عبد غیره لقد جعلک الله حرا» بندگى هیچ کس غیر خدا را نپذیر، به تحقیق خدا تو را آزاد آفریده است. مفهوم این کلام این است که حریت و آزادى جزء ذات انسان است و انسان از این مقام نباید تنزل کند و در پرتو این اصل دیگران نیز حق ندارند انسانى را تحت تسلط خود در آورند.در اسلام آن کس که تابع هواى نفس باشد اسیر است و آزادى را در تسلط داشتن بر غرایز و هواى نفسانى و در استخدام گرفتن علم و دانش و مال و مقام براى ترقى و تکامل انسان ها و پاکسازى جامعه مىداند و با تفکرات غربى تفاوت دارد که محدوده آزادى در آن آزادى جنسى است. تصورشان از آزادى نبودن قید و بند براى رسیدن به مال و مقام و شهوت و خواستههاى نفسانى انسان است. زن در تاریخ بشری، سرنوشت پرماجرایى داشته است. از همراه و همکار و شریک مردان بودن تا بردگى و کنیزى و ابزار شهوترانى یا سودجویى یا … اگر در گذشته، در حرمسرا، ابزار صاحبان زر و زور بود امروز در غرب، در حرمسراى عمومى ابزار ارضاى شهوات عمومى و سودآورى بیشتر براى شرکتها و کارتلها و تراستها و صاحبان سینما و … است که تا زیبایى و طراوت دارد از او بهرهکشى مىکنند و پس از آن محروم، منزوى و سرخورده به خانه کهنسالان تبعیدش مىکنند. سرنوشت جوامع بشرى از شرق گرفته تا غرب یکسان است و انسان در قلب مادیت به صورت (شی) در آمده، ماهیت آدمى و اصالت انسانى خود را از دست داده، در چنان اندیشه و فرهنگى که انسان پوچ است، آزادى اندیشه و شخصیت فکرى ندارد زن که موجودى انسان ساز و تمدنپرداز است ظالمانهتر قربانى شده و بیش از هر قشر دیگرى سیلى استضعاف را خورده است. در عصر کنونى که غبار مادیت چهره انسانست را تیره ساخته و بند بردگى حلقوم بشریت مظلوم را فشرده، در بازار تمدن کالاى معنویت ارزشش را از دست داده و در این میان شخصیت و والایىهاى زن بیش از همه خسارت دیده است. به گفته مقام معظم رهبرى : زن در طول تاریخ در میان دو ستم یعنى انزوا و عریانى قرار گرفته که این هر دو ستم در یک نقطه، اشتراک داشتهاند و آن تحقیر زن بوده است. دیدگاه مظلوم بودن زن در اسلام از طرفى از مفهوم تعریف شده توسط آزادى زن در غرب به وجود آمده است و از جانب دیگر زاده برداشتهاى نادرست و ناشى از سنت و ایدههاى شخصى برخى مسلمانان است که موجبات ظلم به زن را با نام اسلام فراهم آورده است و مسئله این است که زنان هم در جهان اسلام مورد ظلم هستند و هم در غرب.برخى از مسلمانان به نام اسلام و ادعاى حرمت به جایگاه زن، قید و بندها و محدودیتهاى غیر ضرورى و غیر شرعى بر زنان اعمال مىدارند و سلیقههاى شخصى یا پسماندهاى فرهنگى و سنتى پیشینیانشان را به نام اسلام به زنان تحمیل مىکنند و موجبات بدبینى و کژاندیشى نسبت به احکام و موازین رهایى بخش اسلام را فراهم مىکنند.