نویسنده: سید جواد حسینی
استجابت دعا در جمعه
از مهم ترین امتیاز جمعه، این است که دعا در آن مستجاب است. روایات فراوانی براین معنا دلالت دارد؛ از جمله:
1. از امام باقر و یا امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود:
“اِنٍّ العَبدَ المؤمِنَ لیَسألَ اللهَ الحاجَه یَ فَیُؤخِّر اللهُ قَضاء حاجَتِهِ الَّتی سأل اِلی یَومِ الجُمعه یِ؛(1) به راستی بندی مؤمن حاجتی از خداوند درخواست میکند، پس خداوند انجام حاجت او را تا روز جمعه به تأخیر میاندازد (و در آن روز برآورده میکند)”.
2. در حدیثی از امام صادق (ع) همین مضمون آمده، منتها در ذیل آن دارد: “ِلیَخُصَّهُ بفَضلِ یوم الجُمُعَه یِ؛(2) تا خداوند او را به فضیلت روز جمعه مخصوص گرداند”.
امّا به ساعتهایی از جمعه بیشتر سفارش شده است، جابر نقل نموده است که علی (ع) همیشه میفرمود:
“أکثروا المَسألَه یَ فی یَومِ الجُمعَه یِ و اَلدُّعاءِ فَاِنَّ فیه ساعاتٌ یُستَجابُ فیها الدّعاء و المَسألَه ی ما لَم تَدعوا بقطیعَه یٍ و معصیه یٍ او عقُوقٍ و اعلَمُوا اَنَّ الخَیرَ وَ اَلبِرَّ یُضاعَفان یَومَ اَلجُمعَه یِ؛(3) در روز جمعه زیاد دعا و درخواست داشته باشید؛ زیرا در آن، ساعاتی است که دعا و خواستن مستجاب میشود به این شرط که قطع رحم و معصیت و عاق، درخواست نشود. و بدانید خیر و نیکی در آن روز (از نظر پاداش) دو چندان میشود”.
پیامبر اکرم (ص) فرمود:
“و فیه ساعه یٌ لا یسأل الله فیها اَحَدٌ شَیئاً اِلاّ اَعطاهُ ما لَم یَسأَل مُحَرّماً؛(4) در جمعه ساعتی است که احدی از خداوند در آن ساعت چیزی درخواست نمیکند مگر اینکه خداوند آن را عطا میکند به شرطی که درخواست حرام نکند”.
امام علی (ع) فرمود:
“وَ أکثروا فیه التَّضَرّعَ و اَلدُّعاءَ وَ مَسأَلَه یَ الرّحمَه یِ وَ المَغفِرَه یَ، فَاِنَّ الله عَزَّوجَلَّ یَستَجیبُ لِکُلّ مَن دَعاهُ، و یوُرِدُ النّارَ مَن عَصاهُ و کلَّ مُستَکبِرٍ عَن عِبادته …. وَ فیهِ ساعه یٌ مُبارَکَه یٌ لا یَسأل الله عَبدٌ مؤمِنٌ فیها شیئاً اِلاّ اَعطاهُ؛(5) در روز جمعه، تضرع و دعا و درخواست رحمت و غفران فراوان [از خداوند] داشته باشید؛ زیرا خدای عزیز و جلیل برای هر کسی که در آن روز، دعا کند، مستجاب میکند و کسی که خدا را معصیت کند و از عبادت و درخواست او تکبر ورزد، به جهنّم وارد میکند… و در آن روز ساعت مبارکی است که هیچ بنده مؤمنی در آن، چیزی از خدا درخواست نمیکند مگر اینکه به او داده میشود”.
از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که “جمعه” به صورت چهره زیبا در حالی که بر آن خالی بود، بر حضرت عرضه شد؛ حضرت از جبرئیل پرسید: این نقطه سیاه (خال) چیست؟ گفت:
“هذِهِ ساعَه یُ الاستجابَه یِ فَاِن صادَفَها الدّعاء اِقتَرَنَ بالقَبولِ، فَاِن لَم یَستَجِب لَهُ فی الدّنیا اِدَّخَرَ لَهُ فی القِیامَه یِ فَیُصرَفُ عَنهُ مکارِهُهُ؛(6) این ساعت استجابت دعاست، اگر دعا با آن ساعت همزمان شود، همراه با قبول میشود (و اگر همراه نشد) و مستجاب نگشت، برای آخرت او ذخیره شده و بلاها از او دور میگردد”.
دعا هیچ گاه بدون نتیجه و استجابت نیست، نوع استجابت آن فرق میکند؛ هنگامی به صورت برآورده شدن حاجت و گاهی ذخیره شدن برای آخرت و زمانی نیز رفع گرفتاریها و دور شدن بلاهاست؛ لذا در روز جمعه سفارش شده علاوه بر طلب حاجات، از بدیها نیز به خدا پناه برید.
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
“…فیهٌ ساعَه یٌ لا یوافقها عَبدٌ مؤمِنٌ یدعوالله فیها بِخَیرٍ اِلاّ استجاب الله لَهُ او یَستَعیذُه مِن سوءٍ اِلاّ استعاذهُ مِنه…؛(7) در جمعه ساعتی است که اگر بندی مؤمنی در آن ساعت خیر بخواهد، خدا مستجاب میکند و یا از بدی به خدا پناه برد، خداوند به او پناه میدهد”.
حال این پرسش رخ مینماید که: این ساعت کدام لحظه و لحظات شب و روز جمعه است که دعا در آن مستجاب است؟
در پاسخ باید گفت: هر چند تمام لحظات شب و روز جمعه، مظانّ استجابت دعا است، ولی چند ساعت و زمان از اهمّیت ویژهای برخوردار است:
1. سحر جمعه
تمام سحرها، ساعت ویژهای است که درب رحمت الهی در آن باز است.
آیم به سویت هر سحر
با شور و غوغای دگر
زیرا که از کویت، خدا
جایی ندارم خوبتر
دلیل این که “سحر جمعه” ساعتی است که دعا در آن مستجاب است، جریان حضرت یعقوب (ع) و فرزندان اوست. برادران یوسف (ع) بعد از این که چشم پدرشان به برکت پیراهن حضرت بینا شد، گفتند: (یا اَبانا استَغفِرلَنا ذنوبَنا اِنّ کُنّا خاطِئینَ. قالَ سَوفَ اَستَغفِرُ لَکُم رَبّی اِنّهُ هوَ الغَفورُ الرّحیم)؛(8) “ای پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکاریم. گفت: به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش میطلبم که او غفور و مهربان است”.
امام صادق (ع) میفرماید: “اَخَّرهُم اِلی وَقتِ السَّحَرِ لانَّهُ اَقرَبُ اِلی اِجابَه یِ الدّعاء؛ یعقوب (دعا برای) آنان را تا وقت سحر(شب جمعه) تأخیر انداخت؛ چون به اجابت نزدیکتر است”.(9)
و در برخی روایات دارد که تا بیست سال و اندی هر شب و سحر جمعه، برای آنان دعا و استغفار میکرد.(10)
ابو بصیر از امام باقر (ع) نقل کرده است که فرمود:
“اِنّ الله تَعالی لِیُنادی کلّ َلَیلََه یِ جُمعه یٍ مِن فوق عَرشِهِ من اوّل اللَّیلِ اِلی آخِرِهِ: أََلا عَبدٌ مُؤمِنٌ یَدعُونی لآخرتِهِ و دنیاه قبل طلوع الفَجرِ فاُجیبُهُ؟ أَلا عَبدٌ مؤمنٌ یَتوبُ اِلَیَّ مِن ذُنوبِهِ قَبلَ طُلوعِ الفَجر فاتُوبُ علیه؟ ألا عَبدٌ مؤمِنٌ قَد قَتَرت علیه رزقه فیسألنی الزیاده یَِ فی رِزقِهِ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فَاَزیدهُ و اُوسّعُ عَلَیه؟ ألا عَبدٌ مؤمنٌ سَقیمٌ یَسألُنی اَن اَشفِیهُ قبل طلوع الفَجرِ فَاُعافیه؟ ألا عَبدٌ مؤمنٌ مَحبوسٌ مغمومٌ یَسألُنی اَن اُطَلِّقَهُ مِن حَبسِهِ قَبل طلوع الفَجرِ فَاُطَلّقُهُ من حبسه و اُخَلّی سَربه؟ ألا عَبدٌ مؤمنٌ مَظلومٌ یَسألُنی اَن آخذُ له بظلامتِهِ قبل طلوعِ الفَجرِ فانتصر لَهُ و آخذ له بِظَلامَتِهِ؟؛(11) به راستی خدای بلندمرتبه، هر شب جمعه از بالای عرش تا صبح ندا میدهد:
آیا بنده مؤمنی نیست که مرا برای دنیا و آخرتش قبل از طلوع فجر بخواند، پس من جوابش دهم؟
آیا بنده مؤمنی نیست که از گناهانش قبل از طلوع فجر توبه کند من توبه او را بپذیرم؟ آیا بنده مؤمنی نیست که از نظر روزی در تنگنا باشد و از من درخواست زیادت کند پیش از طلوع فجر، من نیز [بر رزق او] بیفزایم و بر او توسعه دهم؟
آیا عبد مؤمن بیماری که شفای خود را قبل از طلوع فجر بخواهد، نیست تا شفایش دهم؟
آیا بنده مؤمن زندانی غمناکی نیست که درخواست آزادی از حبس کند قبل از طلوع فجر، سپس من آزاد و رهایش بنمایم؟
آیا بنده مؤمنی که مظلوم واقع شده نیست که از من درخواست کند تقاص ظلم او را بگیرم، و من یاریاش کنم و مظلمههای او را پس بگیرم؟
امام باقر (ع) فرمود: این ندا مرتب تا طلوع فجر ادامه دارد.
قید “طلوع فجر” هرچند برای این است که این تفضلات از سر شب تا طلوع فجر است ولی تکرار آن، به ارزش و عظمت لحظه فجر و قبل از آن نیز اشاره دارد.
سحر ندا شد زکوی جانان
که عاصیان را به کار داریم
برای عفو گناه کاران
سحرگهان انتظار داریم
در روایت دیگری میخوانیم :
“إلتمسوها فی ثلاث مواطن: ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشّمس و ما بین انَ یَنزُلَ الامام الی اَن یُکَبِّرَ و ما بین صلاه ی العصر الی غروب الشمس؛(12) دنبال کنید آن (ساعتی از روز جمعه که دعا در آن مستجاب است) را در سه جا:
1. بین طلوع فجر تا طلوع خورشید.
2. لحظه فرود آمدن امام (از خطبه جمعه) تا وقتی که تکبیر(نماز) را میگوید.
3. و بین (وقت مخصوص نماز) عصر تا غروب.
2. عصر و غروب جمعه
زید بن علی (ع) از پدرانش، از فاطمه زهرا(س) نقل کرده است: از رسول خدا شنیدم که میفرمود:
” انّ فی الجمعه ی لَساعه یً لا یُوافقها رجلٌ مسلمٌ یسأل الله عزوجلّ فیها خیراً الاّ اعطاه ایّاه؛ به راستی، در جمعه ساعتی است که اگر مرد [و زن] مسلمان در آن ساعت از خدای عزیز و جلیل خیری درخواست کند، به او داده میشود”. لذا عرض کردم: ای رسول خدا! آن کدام ساعت است؟ فرمود: “اذا تُدلی نصفَ عین الشمس للغروب؛ وقتی نصف قرص خورشید غروب کرد”.
زید در ادامه میگوید: حضرت فاطمه(س) همیشه [جمعهها] به غلامش میفرمود:
“بر بلندی برآی و هرگاه دیدی نصف قرص خورشید به غروب نزدیک شده است، به من اعلام کن تا دعا کنم”.(13)
در روایتی آمده: آن ساعتی که دعا در آن مستجاب است، نصف دوم ساعت آخر روز جمعه است. و گفتهاند(این ساعت) زمانی است که نصف قرص خورشید، غروب کرده باشد.(14)
3.بین خطبه و شروع نماز جمعه
حضرت صادق (ع) فرمود:
“السّاعه ی التی تُستجاب فیها الدّعاء یوم
الجمعه ی ما بین فراغ الامام من الخطبه ی الی ان یستوی الناس فی الصفوف و ساعه ی اخری من آخر النّهار الی غروب الشّمس؛(15) ساعتی که در روز جمعه دعا در آن مستجاب میشود، زمانی است که امام از خطبه فارغ شده تا زمانی که مردم صفوف را (برای نماز) منظم کنند. و ساعت دیگر، آخرین ساعت روز جمعه تا غروب خورشید است”.
بخشش گناهان در جمعه
برای استغفار و توبه، شب و روز جمعه فرصتی بسیار طلایی است که انسان میتواند بیشترین و بهترین بهره را از آن ببرد.روایات بسیار نابی درباره بخشش گناهان در روز جمعه وارد شده است که به نمونههایی اشاره میشود:
1. بخشش گناه امت محمد(ص)
مُعَلّی بن خُنَیس میگوید که امام صادق (ع) فرمود:
“من وافق منکم یوم الجمعه ی فلا یشتغلنّ بشیءٍ غیر العباده ی، فانّ فیه یُغفَرُ للعباد و تُنزَلُ علیهم الرّحمه ی؛(16) اگر یکی از شما روز جمعه را درک کرد، به چیزی غیر از عبادت مشغول نشود؛ زیرا در آن روز بندگان بخشیده میشوند و رحمت بر آنان سرازیر میشود”.
ابوالفتوح رازی در تفسیرش از عبدالله بن عباس نقل کرده که گفت: وقتی روز جمعه میشود، خداوند دستور میدهد که منبری را در بیتالمعمور نصب کنند و فرشتگان دور آن را پر میکنند. جبرئیل اذان میگوید و میکائیل جلو میافتد و ملائکه پشت سر او نماز میگذارند. وقتی از نماز فارغ شدند، جبرئیل میگوید: خدایا! ثواب این اذان را به امّت محمد(ص) بخشیدم. میکائیل میگوید: ثواب این امامت را به امامان و (پیشنمازان) از امّت محمد(ص) هدیه کردم. و فرشتگان میگویند: ثواب این نماز را به نمازگزاران از امّت محمد(ص) بخشیدیم. آنگاه خداوند میفرماید:
“تجودون عَلَیَّ، و انا اولی بالجود و الکرم، اُشهدکم انّی غَفَرتُ ذنوبَ امّه یِ محمدٍ(ص)؛ ای فرشتگان! نزد من سخاوت نشان دادید درحالی که من سزاوار به جود و کرم هستم. شما را شاهد میگیرم که گناهان امّت محمد(ص) را بخشیدم”.
سپس فرشتگان تا جمعه دیگر متفرّق میشوند.(17)
البته توجه داشته باشیم که شرط امّت محمد بودن هم شرط کمی نیست؛ صرف مسلمان و شیعی شناسنامهای بودن، کافی نیست. مسلمان واقعی بودن، لازم است.
2.آزادی از آتش
شیخ طبرسی از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده که آن حضرت فرمود:
“انّ لله تبارک و تعالی فی کلّ یوم جمعه ی ستّمائه ی الف عتیق من النّار، کلّهم قد استوجَبُوا النّار؛(18) برای خدای بلند مرتبه در هر روز جمعه، 600 هزار آزاد شده از جهنّم وجود دارد که همگی مستحق آتش بودند”.
این قبیل روایات به خوبی نشان میدهد که شب و روز جمعه، زمان بخشش گناهان است و درهای رحمت بیپایان الهی باز است تا بندگان از آن بهرهبرداری نموده، دنیا و آخرت خویش را آباد نمایند.
مردن در شب جمعه
از فضیلتهای دیگر شب و روز جمعه، این است که مردن در آن، باعث تخفیف و یا رفع عذاب و نجات از فشار قبر میشود.
1.رفع عذاب
امیرمؤمنان علی (ع) فرمود:
“لیله ی الجمعه ی لیله یٌ غرّاء و یوُمها یومُ أزهر، و مَن مات لیله ی الجمعه ی کُتِبَ له بَراءه یٌ من ضَغطَه یِ القبر، وَ من مات یوم الجمعه ی کُتِبَ له بَراءه یٌ مِن النّار؛ (19)(20) شب جمعه، شب نمایان (و چهره سفید)، و روز آن، نورانی است. و کسی که در شب جمعه بمیرد، برایش برائت از فشار قبر نوشته میشود و کسی که در روز جمعه بمیرد، نجات از جهنم برای او نوشته میشود”.
2. پاداش شهید
امام صادق (ع) فرمود:
“انّ لله عُتَقَاءٌ فی کلِّ لیله ی جمعه ی فتعرّضوا لِرحمه ی الله فی لیله ی الجمعه ی و یوم الجمعه ی، و من مات لیله ی الجمعه ی او یوم الجمعه ی وقاه الله فتنه ی القبر و طُبِعَ علیه طبائع الشهداء، لا یقولنّ احدکم کان و کان و کتب له براءه ی من ضغطه یِ القبر، و کان شهیداً؛(21) راستی برای خدا در هر شب جمعه، آزادشدگانی است [از آتش]، پس خود را در معرض رحمت الهی در شب و روز جمعه قرار دهید. و کسی که در شب یا روز جمعه بمیرد، خداوند او را از آزمایش قبر حفظ میکند و بر او مهر شهدا زده میشود. کسی نگوید در گذشته چنان بوده و [عملش فلان] بوده. برای او برائت از فشار قبر نوشته میشود و به منزلی شهید خواهد بود”.
این روایت اشاره به این مطلب دارد که این تفضّلات و رحمت الهی را کسی بعید نشمارد و با توجّه به گذشتی متوفّا نگوید: فلانی، فلان کاره بود. زیرا در شب جمعه مردن، باعث نجات و یا رسیدن به مقام شهید میشود.
البته اینگونه نیست که هر بی سرو پایی که در شب و روز جمعه بمیرد، چنین مقامی دارد، بلکه شروطی نیز برای آن بیان شده است، از جمله آگاه بودن به مقام امامان و داشتن ولایت و محبت آنان؛ لذا امام باقر (ع) فرمود:
“و من مات یوم الجمعه ی عارفاً بحق هذا البیت کتب اللهُ له براءه ی من النّار و براءه یً من عذاب القبر، و من مات لیله ی الجمعه ی اُعتِقَ من النّار؛(22) و کسی که شب جمعه بمیرد در حالی که آگاه به حقّ این خانواده است، خداوند برائت از آتش و برائت از عذاب قبر را برای او مینویسد. و کسی که شب جمعه بمیرد، از جهنم آزاد شده است”.
در این روایت، قید “عارف به حق این خانواده” آمده است و در روایت دیگر تصریح شده که مراد، معرفت به حقّ اهل بیت و امامان(ع) میباشد.
حضرت صادق (ع) فرمود:
“من مات یوم الجمعه ی عارفاً بحقّنا عُتق من النّار و کُتِب له براءه ی من عذاب القبر؛(23) کسی که روز جمعه بمیرد و آشنای به حق (امامت) ما باشد، از آتش رهایی یافته و برائت از عذاب قبر برای او نوشته میشود”.
پی نوشت ها :
1. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، تصحیح: میرزا عبدالرحیم ربانی، ج5، ص67، ح20، باب 40، انتشارات اسلامیّه، تهران، انتشارات محمدی، قم، چ1، 1377ق.
2. همان، ص68، ح1.
3. همان ص 69، ح2، باب 41.
4. همان ص 67، ح 22.
5. همان، ص 65، ح 12.
6. مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری طبرسی، ج 6، ص62، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، چ1، 1407ق.
7. همان، ص66.
8. یوسف/ 97 و 98.
9. مجمع البیان، ابوعلی طبرسی، ج 5 ـ 6، ص 403؛ بیروت، دارالمعرفه، چ2، 1408ق.
10. همان؛ وسائل الشیعه، ج 5، ص 74، ح 5.
11. وسائل الشیعه، ج 5، ص 73 و 74.
12. مستدرک الوسائل، ج6، ص 42 و 43، ح8.
13. وسائل الشیعه، ج5، ص69، ح 5 .
14. مستدرک الوسائل، ج 6، ص 69، ح8.
15. وسائل الشیعه، ج5، ص45و 46، ح1.
16. همان، ص65، ح11.
17. مستدرک الوسائل، ج 6، ص 61، ح 10 .
18. همان، ص65، ح20 و ص74، ح5.
19. وسائل الشیعه، ج 5، ص 65، ح13.
20. همین روایت در نقل دیگر، با تفاوتهایی آمده؛ مثل: “عذاب القبر” (مستدرک الوسائل، ج 6، ص64، ح16).
21. همان، ص 59 و 60، ح 5 .
22. وسائل الشیعه،ج5، ص64، ح6.
23. مستدرک الوسائل، ج 6، ص 65 و 66، ح 22 .
منبع: فرهنگ کوثر 86