نویسنده : محمد علی کعبی
روز 25 شوال سال 148 هـ. .ق، روز اندوه مدینهالنبی در قرآن قطب دانش جهان و رئیس مذهب جعفری بود.
جاسوس ها و مزدوران منصور دوانقی، مدت ها خانه امام را تحت نظر داشتند. سرانجام منصور موفق شد با به کارگیری دسیسه ای، سمی قوی را به دست یکی از خدمه هایش به امام (ع) بنوشاند.
امام جعفر صادق(ع) در هنگام شهادت 65 سال داشت و این درحالی بود که پس از امام باقر (ع) 34 سال امامت کرد. حکومت امویان در زمان امام صادق(ع)، از سال 105 هـ .ق درگیر مسائل سیاسی و مبارزه با حرکت های ضد حکومتی بود تا اینکه در سال 132 هـ .ق بنی عباس توانستند بنی امیه را از تخت حکومت جائرانه خود پایین بکشند و خود بر کرسی حکومت تکیه زنند.
در آغاز، بنی عباس شعارهایی مبنی بر پیروی از ائمه اطهار(ع) می دادند، با این هدف که بتوانند افکار عمومی را به سوی خود جلب و از محبوبیت امامان معصوم(ع) نزد مردم، به سود خود بهره برداری کنند.
امام صادق(ع) به خوبی می دانست که با آمدن بنی عباس، فقط نام حکومت عوض خواهد شد و حتی جنایت های آنان برای محکم کردن پایه های حکومت خویش، بیشتر از امویان خواهد بود. از این رو، هیچ گاه حرکت های بنی عباس را تأیید نکرد و اصحاب و شاگردان را از همراهی با آنها باز داشت. امام از درگیری های پیش آمده میان دو حکومت ستمگر بنی عباس و بنی امیه استفاده کرد و کرسی درس های دینی و تجربی امام باقر(ع) را ادامه داد.
در زمان امام صادق(ع) شرایط ویژه فرهنگی برجامعه حاکم شده بود. دانش های گوناگون اعم از اسلامی و تجربی پدید آمده بود، و هرکس نظریه ای جدید بیان می کرد و مردم از این همه پیشرفت علم شگفت زده بودند.
در کنار دانش های گوناگون، فرقه هایی چون معتزله، جبریه، مرجئه، غلات، زنادقه، مشبهه، متصوفه و مانند آن پدید آمده بود که هریک عقایدی برای خود داشتند. امام صادق(ع)، در چنین شرایطی زمام امور را به دست گرفته و دانشگاه علمی و فرهنگی پدر بزرگوارش را رونق درخور توجهی بخشیده بود تا آنجا که تعداد شاگردان ایشان، حدود چهار هزار نفر بیان شده است. از جمله شاگردان ایشان می توان به هشام ابن حکم، محمد ابن مسلم، ابان ابن تغلب، هشام ابن سالم، مؤمن طاق و مفضل ابن عمرو اشاره کرد.
جابر بن حیان که کتاب های وی در زمان قرون وسطی به زبان های گوناگون اروپایی ترجمه و پدرعلم شیمی نامیده شده، از دیگر شاگردان معروف امام صادق(ع) است. امام صادق(ع) درهای جدیدی از علوم را چه در زمینه خداشناسی و چه در حیطه تجربی به روی انسان های جویای علم گشود.
امام صادق(ع) هم زمان با کار علمی، به کار تبلیغی و اجتماعی می پرداخت و در همه جا نمایندگانی داشت.
آن حضرت، با وجود تمام مشکلات و خفقان های حکومتی، همواره حامی شیعیان و مسلمانان بود و خود، به اوضاع یتیمان و آسیب دیدگان رسیدگی می کرد. امام صادق(ع) تقیه را برای در امان ماندن از ستم حاکمان جور، ترویج داد؛ هرچند هیچ یک از حاکمان عصر، با وجود آن حضرت، آسوده خاطر حکومت نکردند.
روز شهادت امام صادق(ع)، روز پایان مبارزات علمی، اجتماعی و سیاسی نبود، بلکه شیعیان با بصیرتی که ایشان تربیت کرده بود، عزم خود را بر مبارزه علیه طاغوت بیشتر کردند. پس از شهادت امام صادق(ع)، امام کاظم (ع) ایشان را با دو پارچه ای که با آن احرام می بستند، کفن کرد و عمامه و لباس هایی از امام سجاد(ع) را با ایشان قرار داد. تابوت امام صادق(ع) بر روی هزاران دست، غریبانه به سوی بقیع تشییع شد و در حالی که آثار غم و اندوه در چهره همه به ویژه امام کاظم(ع) نمایان بود، صادق آل محمد را در کنار پدران بزرگوارش در بقیع به خاک سپردند.
امام صادق(ع) و انقلاب فرهنگی
برای هیچ یک از امامان معصوم(ع) مانند امام صادق(ع) فرصت و شرایط مساعدی پیش نیامد تا بتواند در سطح گسترده، انقلابی فرهنگی برپا کند و با تشریح فرهنگ غنی و پرمایه اسلام و تأسیس دانشگاه ها و مدارس، اسلام را گسترش دهد. کشمکش ها و اختلاف های میان بنی عباس و اشتغال آنها به خود، چنین فرصتی را برای امام صادق(ع) به وجود آورد. آن بزرگ مرد علم و عمل، از این فرصت بهره برد و اسلام و فقه آن را از دیدگاه ائمه اهل بیت(ع)؛ جانشینان حقیقی رسول خدا(ص) به همگان معرفی کرد. همچنین، با تربیت شاگردان بسیار و برجسته، حیات تازه ای به اسلام و مسلمانان بخشید و فرهنگ ناب تشیع را که ازاسلام ناب محمدی سرچشمه گرفته بود، به جهانیان عرضه کرد. خداوند در حدیث لوح، درباره امام صادق(ع) چنین می فرماید:
شک کنندگان در صداقت و حقانیت جعفر(ع) هلاک می شوند. آن که سخن و مکتب او را رد کند، سخن و مکتب مرا رد کرده و این سخن و وعده قطعی من است که مقام جعفر(ع) را گرامی دارم و او را از پیروان و یاران و دوستانش شادمان سازم.(1)
زندگی امام صادق(ع) فراز و نشیب بسیاری دارد. «از نخستین روز برانگیختگی تا لحظه بدرود زندگی پرتلاش و پرثمرش، 33 سال طول کشید. در این مدت، فراز و نشیب ها و تحولات سیاسی و اجتماعی، شرایط زندگی امام و شیعیان را بارها تغییر داد. شاهین ترازوی پیکار، به سود و به زیان جبهه تشیع نوسان ها دید. گاه چنان شد که خوش بین ترها پیروزی شیعه را بسی نزدیک و در دسترس دیدند و حتی درآمادگی اوضاع برای قدرت نمایی نظامی، مبالغه کردند و گاه چنان شد که اختناق و فشار، مجال تنفس نیز به امام و یاران نزدیکش نمی داد و همه آرزوها را برباد رفته وانمود می کرد… . امام صادق در همه این احوال، همان رهرو و راهبر مصمم و آگاه و نستوهی بود که در میان صدها آیت یأس و آهنگ امید، تنها و تنها به رفتن و راه دراز را هرچه بیشتر طی کردن و مرحله های ناگزیر را پشت سر نهادن، می اندیشید و پس مایه های عشق و اخلاص و ایمانش را در همه حال و هر زمان و با شیوه متناسب، بی دریغ مبذول می داشت و بارسنگین تکلیف الهی را به سر منزل، نزدیک می ساخت».(2)
تأیید قیام های اسلامی
سید محمد صادق میر قیصری
در عصرامامت امام صادق(ع) و پیش از آن قیام ها و نهضت هایی بر ضد طاغوتیان وقت برپا شد. امام صادق(ع) به دلایلی به طور مستقیم وارد آن نشد، ولی قیام هایی را که اساس و هدف اسلامی داشت، تأیید می کرد. تأیید امام صادق(ع)، تقش مهمی در پیشرفت و به ثمر رسیدن معنوی آن قیام ها داشت، به عنوان نمونه زید، فرزند امام سجاد(ع) و عموی امام صادق(ع)، از بزرک مردان انقلابی قرن دوم هجری بود که با یاران خود برضد حکومت هشام بن عبدالملک قیام کرد و سرانجام به شهادت رسید. قیام و شهادت او در عصر امامت امام صادق(ع) رخ داد. هنگامی که امام صادق از شهادت زید با خبر شد، فرمود: «خداوند، عمویم زید را رحمت کند! او مردم را به سوی خشنودی آل محمد (ص) دعوت می کرد. اگر پیروز می شد، بی شک، به دعوت وفا می کرد».
از دیگر بزرگ مردانی که با یاران اندک خود، قهرمانانه با حکومت طاغوتی عباسی جنگید و در سرزمین فخ به شهادت رسید، حسین بن علی بن حسن مثلّث است. امام صادق(ع)، اگرچه در عصر قیام او نبود، قیامش را پیشگویی و آن را بسیار تأیید کرد.
نضربن قرواش می گوید: «شتران خود را برای سفر از مدینه به مکه ، به امام صادق(ع) کرایه داده بودم. به سوی مکه حرکت کردیم، در میانه حرکت، آن حضرت به من فرمود: «هرگاه به سرزمین فخ رسیدیم، به من یادآوری کن!» وقتی به سرزمین فخ رسیدیم، نزدیک محمل آن حضرت رفتم و وی را آگاه ساختم. آن حضرت از محمل پیاده شد، در آن مکان نماز خواند، دعا کرد و سپس سوار شد. پرسیدم: آیا این نماز اعمال حج بود؟ امام صادق(ع) فرمود: نه، ولی در این سرزمین، مردی از اهل بیت من همراهی گروهی کشته می شوند که روح هایشان، پیش از جسدهایشان به سوی بهشت پیشی می گیرند».
قیام های اسلامی و درست
سید محمد صادق میرقیصری
امام صادق(ع)، هرگز راضی نبود، ستم و طغیان خلفای اموی ادامه یابد. از این رو، چنانکه گفتیم، قیام های اسلامی و درست برضد خلفای اموی را تأیید و قیام های غیراسلامی را رد می کرد. امام صادق(ع)، قیام عباسیان را که بر ضد حکومت امویان بود، هرگز تأیید نکرد؛ زیرا عباسیان نیز ادامه دهنده حکومت امویان بودند و فقط نامشان تغییرکرد.
ابومسلم خراسانی، مردم را بر ضد خلفای اموی، ولی به سود عباسیان تحریک می کرد. او با شعارهای اسلامی و خون خواهی از خون حسین(ع) و دفاع از حریم خاندان رسالت، وانمود کرد اگر پیروز شود، زمام حکومت را به دست امامان اهل بیت(ع) خواهد سپرد، تا آنجا که او را امیر آل محمد می خواندند. امام صادق(ع) که می دانست ابومسلم خراسانی برای تحکیم حکومت عباسیان می کوشد، هرگز وی را تأیید نکرد و فریب لباس سیاهش را نخورد؛ لباسی که به بهانه و نشانه خون خواهی از خون حسین(ع) به تن کرده بود. ابومسلم، در نامه ای به امام صادق(ع) چنین نوشت: «من مردم را به دوستی خاندان رسالت دعوت می کنم. اگر مایل باشی، کسی برای خلافت بهتر از شما نیست.» امام صادق(ع) در پاسخ نامه وی نوشت: «تو از یاران من نیستی و زمانه، زمانه من نیست».(3)
مبارزه علمی
سید محمد صادق میرقیصری
از مهم ترین کارهای امام صادق(ع) در دوران حیات پربرکتش و با هدف پیشبرد مذهب جعفری، مبارزه علمی بود. آن امام همام، این مبارزه را به شیوه های گوناگون، با تمام توان و با هر فردی که برابر اسلام ناب محمدی قد علم می کرد، آغاز و با موفقیت کامل به سرانجام رساند.
مهم ترین بخش این مبارزه، مناظره های امام صادق(ع)، با بسیاری از مدعیان دین و دانش بود. نقل است روزی امام صادق(ع) در مجلس منصور دوانقی حضورداشت. دانشمندی هندی، کتاب های طب را می خواند و امام صادق(ع) گوش می داد. دانشمند هندی، پس از پایان کتاب به آن حضرت عرض کرد: «آیا می خواهی از آنچه از علم طب نزد من است، به تو بیاموزم؟» امام صادق(ع) فرمود: «نه، زیرا آنچه از علم طب نزد من وجود دارد، بهتر است از آنچه نزد توست.» مرد هندی پرسید: «نزد تو چیست؟» امام (ع) فرمود: «گرمی را با سردی و سردی را با گرمی و خشکی را با تری و تری را با خشکی، با توکل به خداوند درمان می کنم و سخن پیامبر اسلام(ص) را انجام می دهم که فرمود: «معده، خانه درد است و مراقبت و پرهیز در غذا خوردن، همان دواست» و با بدن، براساس عادتش رفتار می کنم».
دانشمند هندی پرسید: «آیا علم طب، غیر از این است؟!» سپس امام صادق(ع) پرسش هایی طبی و تشریحی از او کرد و او از پاسخ آن پرسش ها درماند و نتوانست پاسخی بدهد. امام صادق(ع) فرمود: «ولی من می دانم.» آنگاه به تمام پرسش های مطرح شده، پاسخ داد.
دانشمد هندی که تحت تأثیر دانش طبی امام (ع) قرار گرفته بود، عرض کرد:«این علم را از کجا فراگرفته ای؟» امام صادق(ع) فرمود: «من از پدرانم فراگرفته ام و آنها از رسول خدا(ص) و رسول خدا از جبرئیل و جبرئیل از ذات پاک خدا آموخته اند».
دانشمند هندی، به حقانیت اسلام پی برد و به یکتایی خدا و رسالت پیامبر اسلام شهادت داد و سپس به امام صادق(ع) عرض کرد: «همانا تو، آگاه ترین مردم زمانت هستی».(4)
پی نوشت ها :
1.محمد محمدی اشتهاردی، سیره چهارده معصوم، ص 525.
2.سید علی خامنه ای، پیشوای صادق، ص 62.
3.نک: محمد محمدی اشتهاردی: سیره پیشوایان، صص 542-547.
4.سیره چهارده معصوم، ص 585.
منبع:نشریه اشارات- شماره137