نویسنده:محمود صلواتی
گستردگی موضوعات نهج البلاغه
علاوه بر فصاحت و بلاغت و زیبایی لفظی و آرایش هنری بی نظیر در نهج البلاغه ، معانی ژرف و مفاهیم والای نهج البلاغه است که به این کتاب بینظیر به درازای تاریخ، جاودانگی بخشیده است؛ مفاهیم عمیقی که با فطرت انسان گره خورده و از سرچشمه وحی مایه گرفته و از آبشار کلام علی ـ علیه السّلام ـ در بستر زمان، بر پهن دشت زندگی انسانها جریان یافته است.
نهج البلاغه کتاب زندگی، کتاب چگونه زیستن، کتاب چگونه اندیشیدن، کتاب چگونه پرستیدن است، کتاب چگونه در پیچ و خمهای زندگی با مشکلات دست و پنجه نرم کردن است. کتاب مکتبی حرکت کردن و ارزشی حکومت کردن است. نهج البلاغه، کتاب زهد است، کتاب عشق است، کتاب جنگ است، کتاب پرستش است، کتاب حکمت و فلسفه است، کتاب سیاست و حکومت است، کتاب چگونه استفاده کردن از نعمتهای دنیا برای زندگی جاودان آخرت است… .
به تعبیر استاد فرزانه مرحوم شهید مطهری:
از امتیازات برجسته سخنان امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ ـ که به نام «نهج البلاغه» امروز در دست ماست ـ این است که محدود به زمینه خاصی نیست. علی ـ علیه السّلام ـ ـ به تعبیر خودش ـ تنها در یک میدان اسب نتاخته است؛ در میدانهای گوناگون ـ که احیاناً بعضی با بعضی متضاد است ـ تکاور بیان را به جولان در آورده است. نهج البلاغه شاهکار است امّا نه تنها در یک زمینه، مثلاً موعظه یا حماسه، یا فرضاً عشق و غزل، یا مدح و هجا و غیره، بلکه در زمینههای گوناگون. علی ـ علیه السّلام ـ سخن را برای خود سخن و اظهار سخنوری ایراد نکرده است، سخن برای او وسیله بوده نه هدف؛ او نمیخواسته است به این وسیله یک اثر هنری و یک شاهکار ادبی ازخود باقی بگذارد. بالاتر اینکه سخنش کلیّت دارد و محدود به زمان و مکان و افراد معینی نیست، مخاطب او انسان است و به همین جهت نه مرز میشناسد و نه زمان.[1]
مرحوم سید رضی گردآورنده نهج البلاغه نیز در مقدمه خویش بر این کتاب به ابعاد گوناگون سخنان امام ـ علیه السّلام ـ اشاره دارد آنجا که مینویسد:
و از فضیلتهای شگفتآور ـ که علی ـ علیه السّلام ـ بدان ممتاز است و در آن بیانباز ـ این است که اگر کسی در گفتار او بنگرد که در پارسایی وموعظت است و در بازداشتن از دنیا و پرداختن به آخرت وبدان ننگرد که این فقرهها گفته کسی است که صاحب قدری است والا، و فرمانی است روا، گردنها در طاعتش خم، و حکمش بر همه مسلّم؛ بیهیچ گمان آن را سخن زاهدی داند گوشهنشین، وعابدی خلوت گزین، در به روی خود بسته، در گوشه خانهای به عزلت نشسته، یا ازشهر و مردمش بریده و در دل کوهی خزیده، که جز نَفَس خود آوازی نشنود، و جز پیکر خودش کسی را نبیند؛ و هرگز نپذیرد که این عبارتها گفته رزمآوری است که با تیغ آهیخته در میدان ستیزد و با دلیران در آویزد، سرها بیندازد و تنها به خاک و خون آمیزد و از کارزار باز گردد در حالی که از شمشیر او خون روان است، خونی که از دل کشتگان است، با این همه در چنین حالی او پیشوای از دنیا گذشتگان است و قدوه برگزیدگان.
این فضیلتهای شگفتانگیز و این ویژگیهای ظرافتخیز، تنها در او گرد آمده است که صفتهای ضد یکدگر را در خود فراهم آورده و ناسازواران را با هم سازواری داده.[2]
دستهبندیهای موضوعی نهج البلاغه
برپایه آنچه گفته شد، نهج البلاغه از موضوعات مختلف و میدانهای متفاوتی سخن به میان آورده است، که در تقسیمبندی موضوعی مطالب آن، تاکنون کتابهای گوناگونی به رشته تألیف در آمده است. ما برای آشنایی اجمالی خوانندگان گرامی، نمونههایی از آن را به اختصار میآوریم .
– استاد شهید مرحوم مطهری در کتاب سیری در نهج البلاغه خویش درباره تقسیم بندی کلمات نهج البلاغه مینویسد:
مباحث نهج البلاغه ـ که هر کدام شایسته بحث و مقایسه است ـ به قرار ذیل است:
1. الهیّات و ماوراء الطبیعه؛ 2. سلوک و عبادت؛ 3. حکومت وعدالت؛ 4. اهل بیت و خلافت؛ 5. موعظه و حکمت؛ 6. دنیا و دنیاپرستی؛ 7. حماسه و شجاعت؛ 8. ملاحم و مغیبات؛ 9. دعا و مناجات؛ 10. شکایت و انتقاد از مردم زمان؛ 11. اصول اجتماعی؛ 12. اسلام و قرآن؛ 13. اخلاق و تهذیب نفس؛ 14. شخصیّتها، و یک سلسله مباحث دیگر.[3]
آن گاه استاد در ضمن مباحث، به توضیح هر یک از موضوعات فوق به اجمال و اختصار میپردازند.
– استاد مرحوم دکتر سید جواد مصطفوی نیز در کتاب «پرتوی از نهج البلاغه» در مورد تقسیم بندی موضوعی نهج البلاغه مینویسد:
موضوعات نهج البلاغه از لحاظ اهمیت به سه دسته تقسیم میشوند:
دسته اوّل: مطالبی که زیاد تکرار شده و با مضامین و عبارت مختلف آمده و در درجه اوّل اهمیت است.
دسته دوم: مطالبی که کمتر تکرار شده و از نظر امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ در درجه دوم اهمیت است.
دسته سوم: متفرقات و مطالبی که تکرار نشده و حضرت روی آنها تکیه نکرده و فقط به صورت اشاره بیان فرمودهاند؛ مانند علم نجوم و…
دسته سوم حدود پنج درصد نهج البلاغه را تشکیل میدهد و نود و پنج درصد دیگر مربوط به دو دسته دیگر است.
دسته اوّل شامل ده موضوع است: 1. خداشناسی، صفات جلال و جمال؛ 2. نظم جهان و وظیفه انسان در این جهان؛ 3. پیامبر اسلام و اهمیت رهبری او؛ 4. جهاد در راه خدا؛ 5. سیمای علی در نهج البلاغه؛ 6. نقش قرآن در رهبری امت اسلام؛ 7. حکومت در اسلام، وظایف حاکم و مردم؛ 8. حق و عدالت؛ 9. تقوا و پرهیزکاری؛ 10. بیت المال و خزانه کشور اسلامی.
دسته دوم: در نهج البلاغه کمتر تکرار شده و شامل دوازده موضوع است: 1. معاصرین حضرت اعم از نیک و بد؛ 2. درباره علم و دانش؛ 3. عبادات، فروع دین؛ 4. موقعیت زن؛ 5. اهمیت وحدت کلمه و زیان اختلاف؛ 6. خصلتهای ناپسند، عجب، تکبر و…؛ 7. اسلام و خصوصیات دین؛ 8. ملاحم و مغیبات؛ 9. صبر و بردباری؛ 10. اصلاح ذات البین؛ 11. همسایگان و حقوق آنان؛ 12. دستگیری از ایتام و فقرا.[4]
آن گاه ایشان در نوع تقسیم بندی موضوعی مینویسند:
روش دیگر این است که یکی از موضوعاتی را که تقریباً شامل همه آن بیست و سه موضوع باشد انتخاب کنیم و آن موضوع «ویژگیهای حکومت علی ـ علیه السّلام ـ» است. چون نود و هشت درصد خطبهها (و نامهها) در زمان حکومت آن حضرت صادر شده و کلمات قصار را هم نمیدانیم چون مدرکی نداریم که چه وقت صادر شده. بنابراین، این موضوع تقریباً همه نهج البلاغه را پوشش میدهد و موضوعی بسیار با اهمیت است؛ زیرا حکومت آن حضرت با اینکه چهار سال و نه ماه بیشتر طول نکشید حکومت نمونه اسلامی و حقّ و عدل بود و در تاریخ زندگی بشر و در میان حاکمان و والیان دیگر بینظیر بود. ویژگیهایی داشت که در سایر حکومتها نبوده است. این خصوصیات دوازده تاست که بدین شرح است: اوّل: آنکه حضرت همواره خدا را در نظر داشت؛ دوّم: با آزادی کامل و رأی صد در صد مردم انتخاب شد…؛ سوم: به کلیه مسایل جامعه و امور جزئی و کلّی مردم رسیدگی میکرد… چهارم: به مردم آزادی میداد و آنها را به کاری مجبور نمیکرد، پنجم: با صداقت و صریح اللهجه بود و از شیّادی و دغلکاری و دسیسهبازی بر حذر بود؛ ششم: زندگی سادهای داشت و مانند فقیرترین افراد جامعه زندگی میکرد؛ هفتم: حکومت کردن برای او وسیله بود نه هدف؛ هدف او اعلای کلمه حق و پیشرفت اسلام بود؛ هشتم: عدالت را در حد بسیار بالا رعایت میکرد؛ نهم: در تقسیم بیت المال مساوات را رعایت میکرد؛ دهم: سنت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را ملاک عمل خویش قرار داده بود و پیروی از آن را موجب سعادت میدانست؛ یازدهم: اتلاف وقت نمیکرد و از لحظات عمرش به نفع مسلمین استفاده میفرمود؛ دوازدهم: برای رضای خدا میجنگید و هدف توسعه طلبی و افزون خواهی و استعمار و استثمار و خونریزی نداشت، و جنگهای آن حضرت ـ که اکثر عمر حکومتش را در جنگ گذرانید ـ در این بخش قابل بررسی است. اینها ابعاد مختلف حکومت علی ـ علیه السّلام ـ است که در گفتار بعد به توضیح آن خواهیم پرداخت.»[5]
– شیخ ثروت منصور هیکل مصری در کتاب خود «هدی و نور من کلام امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ» سخنان آن حضرت را در هفت موضوع گردآوری کرده است، بدین ترتیب:
1. شناسایی خدا؛ 2. توصیف آفریدههای زمین و آسمان؛ 3. بعثت پیامبران؛ 4. جلوگیری از بدعتها و یاد مرگ؛ 5. نکوهش اهل تکبر؛ 6. تلاش برای دنیا نه دلبستگی به آن؛ 7. کلماتی که به صورت شعر و نثر در زمینههای سفارش و اندرز و دعا و مناجات از آن حضرت به جای مانده است.[6]
دستهبندی استاد لبیب بیضون
استاد لبیب بیضون نیز در کتاب ارزشمند خود «تصنیف نهج البلاغه» در ابتدا کلّ نهج البلاغه را در ده باب دستهبندی میکند، آن گاه با تفکیک سخنان آن حضرت از یکدیگر این ده باب را به 430 فصل و مبحث میرساند و هر بخش از کلام آن حضرت را درجای خود قرار میدهد. ایشان در مقدمه کوتاه خود بر این کتاب مینویسند:
به راستی چه دشوار است کتابی همانند نهج البلاغه را ـ که در آن انبوهی از مفاهیم و معانی و دریایی از افکار وجود دارد ـ بتوان در ابواب و فصول و مباحثی جای داد… و من نهج البلاغه را در ده باب اساسی بدین گونه جای دادم:
1. اصول دین (عقاید)؛ 2. فروع دین (عبادات و معاملات)؛ 3. پیشوایی و پیشوایان؛ 4. سیره امام علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ ؛ 5. حوادثی که در خلافت امام علی ـ علیه السّلام ـ به وقوع پیوست؛ 6. سیاست کشورداری؛ 7. شؤون اجتماعی؛ 8. انسان و ابعاد مختلف آن؛ 9. اندرزها و راهنماییها؛ 10.فهرستی از اخلاقیات پسندیده و خصلتهای نکوهیده.
آن گاه هر یک از این ابواب را به چند فصل و هر فصلی را به چند مبحث تقسیم کردم که تعداد این مباحث به 430 میرسد.
سپس ایشان به عنوان مثال در باب اوّل، اصول دین را به نه فصل زیر تقسیمبندی میکنند: فصل اوّل: توحید و شناخت خدا؛ فصل دوم: پرستش برای خدا؛ فصل سوم: آفرینش و آفریدگان؛ فصل چهارم: عدل الهی و تکلیف؛ فصل پنجم: قضا و قدر؛ فصل ششم: نبوت و انبیا؛ فصل هفتم: قرآن و سنت؛ فصل هشتم: اسلام و ایمان؛ فصل نهم: معاد و حساب.[7]
دستهبندی موضوعی به گونهای دیگر
البته به نظر نگارنده دستهبندی موضوعی دیگری را در مورد مجموعه سخنان آن حضرت به ویژه نهج البلاغه میتوان مورد توجه قرار داد، بدون اینکه مجبور باشیم کلمات آن حضرت را مگر در حد ضرورت قطعه قطعه کنیم. در این دستهبندی روح کلی حاکم بر کلام امام ـ علیه السّلام ـ ملاک تقسیمبندی قرار میگیرد، بدین صورت که بیش از دو سوم از سخنان امام ـ علیه السّلام ـ مربوط به دوران حکومت آن حضرت و مشکلاتی است که در برخورد با جریانات انحرافی با آن مواجه بودند. این بخش را میتوان بدین شکل دستهبندی کرد:
1. موضوع «متقین»: حکومت عدالت خواهانه آن حضرت، شیوهها و اسلوب حکومت بر پایه آرمانها و ارزشهای الهی، خطابههایی که حضرت در این رابطه القا فرمودند، دستور العملها و نامههای وی به استانداران و کارگزارانشان در بیان آداب چگونگی معاشرت با مردم. که همه این عناوین ـ بدون اینکه خطبهها و نامهها قطعه قطعه شود ـ تحت عنوان متّقین آورده میشود.
2. موضوع «غاصبین»: دوران بیست و پنج ساله سکوت و خانهنشینی آن حضرت، سخنان مربوط به ماجرای سقیفه، موضعگیریهای آن حضرت در زمان حکومت عمر و ابوبکر، جریان شورای شش نفره و مواضع آن حضرت در زمان خلافت عثمان و سخنانی که از آن حضرت در نهج البلاغه و جاهای دیگر در این ارتباط آمده است.
3. موضوع «ناکثین»: سخنان و نامههای حضرت در این زمینه و در مورد جنگ جمل و پیآمدهای آن.
4. موضوع «قاسطین»: افشاگری و روشنگریهای آن حضرت در مورد معاویه و حزب مرموز اموی و نفوذ آنان در دستگاه خلافت اسلامی، و نامههای مکرر آن حضرت به معاویه، جنگ صفین و پیآمدهای آن.
5. موضوع «مارقین»: جریان خوارج و چگونگی شکل گیری آنان، روشنگریها و سخنان آن حضرت در مذاکرات و گفتگو با آنان، شعارها و عملکرد خوارج واصول برخورد با تفکر، شعارها و عملکرد آنان؛ جنگ نهروان و پیآمدهای آن.
6. موضوع «ساکتین»: افرادی که خود را از صحنههای سیاسی ـ اجتماعی برکنار میدانستند و به علی و معاویه کاری نداشتند و ورود در این مسائل را فتنه میدیدند؛ ریشهیابی این تفکر و سخنان آن حضرت در مورد این جریان.
علاوه بر این شش موضوع، سایر سخنان و نامهها و کلمات کوتاه آن حضرت را میتوان در موضوعات زیر جای داد:
7. اصول دین و عقاید: سخنان مربوط به ذات ربوبی خداوند متعال و صفات جلال و جمال او، آفرینش جهان و موجودات، جایگاه فرشتگان، عالم پس از مرگ، قیامت، داستان پیامبران و… .
8. مواعظ و اخلاق: نکوهش دنیا و دنیا خواهی و مقام پرستی، نکوهش خصلتهای ناپسند، نظیر بخل، حسد، تکبر و…، توجه دادن انسانها به ابعاد معنوی و فلسفه وجودی و مبدأ پیدایش خویش و اندرزهای مربوط به حکمت عملی در زندگی.
9. اشعار، ادعیه و مناجاتهای کوتاه و بلند آن حضرت.
10. روایات فقهی و فلسفه احکام: سخنان مربوط به نماز، روزه، حج و… و قضاوتهای آن حضرت.
11. ملاحم و مغیبات: پیشبینیها و پیشگوییهای آن حضرت در مورد حوادث و مشکلات پس از خود، بشارت به آمدن حضرت مهدی(عج) و… .
این شیوه تقسیمبندی برای پژوهش در نهج البلاغه و تدریس موضوعی آن بسیار راهگشا خواهد بود. از سوی دیگر، چون غرض مرحوم سید رضی در گردآوری نهج البلاغه ـ همان طور که خود نیز در مقدمه نهج البلاغه یادآور میشود ـ[8] تنها گردآوری سخنان آن حضرت در سه محور «خطبهها»، «وصایا و نامهها» و «کلمات قصار» آن حضرت بوده و ترتیب دیگری را رعایت نکردهاند لذا کسی که برای مطالعه، نهج البلاغه را میگشاید و از ابتدا شروع به خواندن میکند، با موضوعات بسیار پراکندهای روبه رو میشود و در هر خطبه مسأله جدیدی را مییابد. و با تنظیم موضوعی سخنان آن حضرت با توجه به روح حاکم بر کلام بدون تقطیع آن، تا حدودی این مشکل را میتوان برطرف نمود.[9]
پی نوشت :
[1] . سیری در نهج البلاغه، ص 31.[2] . نهج البلاغه، از مقدمه شریف رضی.
[3] . مرتضی مطهری، همان، ص 31.
[4] . پرتوی از نهج البلاغه، ص 14 با تلخیص.
[5] . همان، ص 15 ـ 18. ایشان در پنج مقاله بعدی خود ـ که پیاده شده چند جلسه درس ایشان بوده است ـ یعنی تا صفحه 134 به توضیح این ویژگیها پرداختهاند.
[6] . ر.ک: نهج البلاغه و گردآورنده آن، انتشارات بنیاد نهج البلاغه، 182.
[7] . ر.ک: لبیب بیضون، تصنیف نهج البلاغه، چاپ دوم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1408 ق.
[8] . مرحوم سید رضی در مقدمه نهج البلاغه مینویسد: … به توفیق خدا به کار پرداختم و نخست خطبههای اعجاب انگیز، پس نامههای دلاویز، سپس سخنان کوتاه حکمتآمیز را فراهم ساختم، و برای هر یک بابی گشودم و در هر باب برگهایی افزودم تا آنچه اکنون در نظرم نیاید و در آبنده به دست آید در آن جای دهم… .
[9] . نگارنده به هنگام تدریس نهج البلاغه از این دستهبندی بسیار سود برده است. و دانش پژوه با پیگیری حوادث و مسائل پیرامون سخن امام ـ علیه السّلام ـ و دنبال نمودن خطبهها و نامهها و کلمات قصار به صورت یک رشته به هم پیوسته، به خوبی میتواند از آن بهرهمند شود و آن را در ذهن خود جای دهد.
یک مبحث از مباحث فوق، یعنی موضوع «مارقین» که بر پایه «چهل» سخن از بیانات امام ـ علیه السّلام ـ ، از نهج البلاغه و غیر نهج البلاغه تنظیم شده و حوادث تاریخی و توضیحات مربوط به آن ذیل هر سخن آمده، تحت عنوان «خارجیگری» به چاپ رسیده است، امیدوارم سایر موضوعات نیز با توفیق خداوند متعال در اختیار علاقهمندان قرار گیرد.