چکیده :
عمل صالح به معنای کار راست، درست و نیکو است. اگر میان دو نفر اختلاف شود برطرف کردن اختلاف و دشمنی را که راست کردن میان آن دو است، صلح می گویند.عمل صالح یعنی هر کار درست و نیکو، مفهومی است که مصادیق بسیاری دارد. در قرآن این ترکیب، در اصطلاح خاصی به کار رفته و از جایگاه ویژه ای نیز برخوردار است. اگر اسلام را در دو مولفه اصلی و اساسی بخواهیم تعریف و تحدید کنیم یکی از دو مولفه اصلی را شکل خواهد داد. به این معنا که اسلام بر دو مولفه اصلی ایمان به حق و عمل صالح شکل می گیرد. مسلمان و مومن کسی است که در دل به حق ایمان و باور داشته باشد و در عمل کارهای درست و نیکو انجام دهد.از این رو، ایمان توحیدی و عمل صالح را دو بال پرواز انسانیت دانسته اند و قرآن عمل صالح را در کنار کلمه طیب (حق) به عنوان بالابر یاد می کند. (فاطر آیه 10) و تنها کسانی را رستگار و موفق می شمارد که دارای ایمان و عمل صالح اند و غیر ایشان کسانی هستند که از سرمایه اصلی زیان داده اند و جزو زیانکاران و اهل خسران می باشند. (عصر آیات 2 و 3).
متن مقاله :
فرآیند عمل صالح در قرآن
مفهوم عمل صالح
عمل صالح به معنای کار راست، درست و نیکو است. اگر میان دو نفر اختلاف شود برطرف کردن اختلاف و دشمنی را که راست کردن میان آن دو است، صلح می گویند.عمل صالح یعنی هر کار درست و نیکو، مفهومی است که مصادیق بسیاری دارد. در قرآن این ترکیب، در اصطلاح خاصی به کار رفته و از جایگاه ویژه ای نیز برخوردار است. اگر اسلام را در دو مولفه اصلی و اساسی بخواهیم تعریف و تحدید کنیم یکی از دو مولفه اصلی را شکل خواهد داد. به این معنا که اسلام بر دو مولفه اصلی ایمان به حق و عمل صالح شکل می گیرد. مسلمان و مومن کسی است که در دل به حق ایمان و باور داشته باشد و در عمل کارهای درست و نیکو انجام دهد.از این رو، ایمان توحیدی و عمل صالح را دو بال پرواز انسانیت دانسته اند و قرآن عمل صالح را در کنار کلمه طیب (حق) به عنوان بالابر یاد می کند. (فاطر آیه 10) و تنها کسانی را رستگار و موفق می شمارد که دارای ایمان و عمل صالح اند و غیر ایشان کسانی هستند که از سرمایه اصلی زیان داده اند و جزو زیانکاران و اهل خسران می باشند. (عصر آیات 2 و 3).
مصادیق عمل صالح
پرسش اصلی این است که کدام مصادیق را قرآن به عنوان عمل صالح ستوده و آن را مورد توجه و اهتمام قرار داده است؟ قرآن برای عمل صالح مصادیق بسیاری را ذکر می کند که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود.
در سوره توبه آیه 120 و 121 به صورت کلی و جزیی به برخی از مصادیق عمل صالح اشاره می کند و می فرماید: در راه خدا هیچ تشنگی به آن ها چیره نشود یا به رنج و سختی نیفتند یا به گرسنگی دچار نگردند یا گامی که کافران راخشمگین سازد بر ندارند یا به دشمن (حربی) دستبردی نزنند، مگر آن که عمل صالحی بر ایشان نوشته شود، که خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی سازد؛ و هیچ مالی چه اندک و چه بسیار هزینه نکنند و از هیچ وادی و سرزمینی نمی گذرند.
مگر آن که به حساب ایشان نوشته می شود تا خدا پاداششان دهد؛ چون پاداش نیکوترین کاری که می کرده اند.
در این آیات به موارد و مصادیق چندی اشاره شده است که مصداق کلی و جزیی عمل صالح است. در همه این ها آن چه شرط اساسی و کلیدی است، در راه خدا بودن عمل صالح و نیکو است. اگر انفاق و بذل و بخشش کم و بیشی صورت پذیرد و یا سختی و رنج های بسیاری تحمل شود و کارهای نیکوی دیگری انجام گیرد که نیت خدایی و قصد الهی در آن نباشد این کار نیکو و درست فرد همانند کار کسی است که بخواهد با یک بال پرواز کند که چنین چیزی غیرممکن و ناشدنی است.
چنان که ایمان بدون عمل صالح نیز امکان پرواز را از فرد می گیرد. در آیات قرآن در همه موارد به شرطیت هر دو اشاره شده است و هر گاه سخنی از رستگاری و رهایی از آتش دوزخ می شود به ایمان و عمل صالح اشاره می شود. در بیش از 70 آیه به این مساله توجه داده شده است که بدون تحقق هر دو (ایمان و عمل صالح) رستگاری مفهومی نخواهد داشت. (نگاه کنید به واژگان ایمان و عمل صالح در قرآن )
امر به معروف و نهی از منکر
از سوی دیگر قرآن کریم مومنان واقعی را کسانی می شمارد که نه تنها خود این گونه هستند، بلکه دیگران را به ایمان و عمل صالح می خوانند و سفارش می کنند. در حقیقت بر جنبه اجتماعی اسلام تاکید می شود. به یک معنا اسلام دینی است که تنها به نجات فرد نمی اندیشد بلکه نجات جامعه نیز یکی از مهم ترین مقاصد و اهداف آن را تشکیل می دهد. از این رو است که امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از اعمال صالح در قرآن موردتوجه و تاکید قرار گرفته است.
این روش و شیوه قرآنی نشان می دهد که اسلام نه فقط به نجات افراد بلکه به رهایی جوامع بشری می اندیشد. رهایی و نجات و رستگاری فرد هر چند مهم است ولی این مهم جز به فراهم شدن جامعه صالح و امت درستکار تحقق نمی یابد.
فرد اگر خود را برهاند و به جامعه توجه نداشته باشد نمی تواند مطمئن شود که در آینده دچار گرفتاری نخواهد شد. رهایی فردی به ویژه در جوامع امروزی به رستگاری و رهایی جامعه بستگی دارد.
به سخنی دیگر، در اسلام از عارف هر چند تمجید و تجلیل می شود ولی مقام عالم عامل بسیار بلند و رفیع است که دست هیچ عارفی بدان جا نمی رسد. عارف در راه نجات خود می کوشد و عالم به فکر خویش و دیگران است. عالم کسی است که امتی را نجات می بخشد.
از این رو است که اسلام نجات و رستگاری را به کسانی وعده می دهد که به این مساله توجه داشته باشند. یعنی هم خود دارای ایمان و عمل صالح باشند و هم دیگران را بدان بخوانند و سفارش کنند (سوره عصر).
امروز وظیفه همگانی ماست که به مساله امر به معروف و سفارش دیگران به ایمان و عمل صالح توجه داشته باشیم و دیگران را به حق و عمل صالح بخوانیم. وظیفه قرآنی و تنها راه نجات و رستگاری ما آن است که به هر دو بخش توجه کنیم: هم به ایمان و عمل صالح فردی و هم سفارش دیگران به آن. کاری که بسیار سخت و دشوار است.
نویسنده:فاطمه پورمنصوری