خداوند مگر چقدر قدرت دارد که بر تمام حالات بشریت 6 میلیاردی حال حاضر و انسانهای گذشته و آینده خبر دارد؟!

خداوند مگر چقدر قدرت دارد که بر تمام حالات بشریت 6 میلیاردی حال حاضر و انسانهای گذشته و آینده خبر دارد؟!

این سؤال مربوط به علم خداوند است نه قدرت، پس لازم است در چند مرحله به تبیین بحث و پاسخ بپردازیم.
علم الهی دارای سه مرتبه است:
الف) علم به ذات.
ب) علم به اشیای دیگر قبل از ایجاد آن ها.
ج) علم به اشیای دیگر پس از ایجاد آن ها.
مرتبه سوم علم الهی، علم تفصیلی خداوند به موجودات پس از آفریدن آن ها است.[1] علم خداوند سبحان را از راه های متعددی می توان اثبات کرد.[2] از جمله این که:
1. نامحدود بودن ذات خداوند: ذات خداوند نامتناهی و نامحدود است. هیچ محدودیت زمانی و مکانی را نمی پذیرد.[3] در مورد خدا و شناخت صفات او اشتباه ما از اینجا ناشی می شود، که خدا را چون خودمان قرار می دهیم. البته در برابر قدرت محدود ما، کار کوچک و بزرگ فرق دارد. یکی آسان و کم زحمت و دیگری مشکل و پرمشقت است. ولی در عالم بی نهایت (ذات و صفات)، اصلا از کم و زیاد، آسان و مشکل، کوچک و بزرگ، گذشته و آینده و مانند اینها که از خواص موجودات محدود است، اثری نیست. برای قدرت نامحدود همه چیز یکسان است.[4] قدرت الهی نامتناهی است و شامل هر ممکن الوجودی می شود؛ زیرا که دارای کمالات نامتناهی است و کمال نامتناهی، قدرت نامتناهی را در پی دارد.[5] قرآن می فرماید: هیچ چیز در آسمان و زمین خداوند را ناتوان نمی کند، خداوند، دانا و توانا است.[6] در جریان نظام وجود، آثار شعور و علائم قدرت به اندازه ای روشن است که با هیچ پرده پوشی نمی توان پوشید.[7] همه پدیده ها و موجودات از بزرگترین کهکشانها تا کوچکترین ذرات اتم، حاکی از علم و قدرت بی پایان ایجاد کننده آنها است و از همه آنها بطور یکسان با خبر است، چرا که او وجودی بی پایان از ازل و ابد بوده و هست. دور و نزدیک، اینجا و آنجا، گذشته و آینده برای او مفهومی ندارد.[8] 2ـ علم خدا به اشیاء علم حضوری است: علم خدا به ذات خود، عیناً علم به مخلوقات است، وجود معلول، شعاع و جلوه ای از وجود علت بشمار می رود. علت هستی بخش در ذات خود، دارای کمالات معلولاتش هست. بیگانگی و عدم حضور اجزاء مکانی و زمانی مادیات از یکدیگر، منافاتی با حضور همه آنها در پیشگاه علت هستی بخش ندارد.[9] تمامی حوادث و موجودات با همان وجود خارجی خود، پیش ذات مقدس او حضور دارند؛ زیرا ذات او در عین اینکه غیر از موجودات و مخلوقات است، از آنها هم جدا نیست، بنابراین علم او حتماً از نوع حضوری کامل می باشد و همه موجودات و حوادث جهان با تمام اسرار هستی خود، بدون هیچ واسطه در پیشگاه او حضور دارند و ذات او به همه احاطه دارد، ذات او هیچگونه تعدد بردار نیست، تعدد فقط در معلومات و مخلوقات او است. نور آفتاب به تمام موجودات می تابد و همه را روشن می کند، نور آفتاب یکی بیش نیست؛ اما موجوداتی که در معرض تابش آن قرار دارند، گوناگون و مختلفند.[10] 3. و همچنین می توان برای اثبات علم خداوند بر تمام اشیاء تا چه برسد به حالات بشریت شش میلیاردی جهان، به این دلیل عقلی که از مقدماتی فراهم شده اثبات کرد:
الف) در جای خود ثابت شده است که خداوند علت العلل است و همه موجودات هستی، از جمله  انسان ها معلول اویند.
ب) همان گونه که در مباحث فلسفی بیان و اثبات شده است،وجود معلول عین وابستگی و تعلق به علت است و معلول هیچ گونه استقلال وجودی ندارد.
ج) لازمه وابستگی وجودی معلول به علت آن است که معلول، در نزد علت خویش حاضر باشد؛ زیرا عدم حضور معلول برای علت، بدین معنا است که معلول در وجود خود مستقل باشد، حال آن که بر طبق مقدمه دوم، این امر ممکن نیست، و از آن جا که حقیقت علم، چیزی جز حضور معلوم در نزد عالم نیست، پس هر علتی به معلول خود علم دارد.
پس نتیجه آن است که: تمام موجودات و پدیده های هستی، از جمله انسان های شش میلیاردی، معلوم خدا هستند، زیرا همه معلول اویند و هر معلولی برای علت خویش معلوم است.[11]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. استاد شهید مطهری، توحید، ص 21.
2. استاد مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 382 .
3. مصباح یزدی، آموزش عقاید.
4. سعیدی مهر، کلام اسلامی 1، موسسه فرهنگی طه.

پی نوشت ها:
[1]. سعیدی مهر، محمد، کلام اسلامی، قم، موسسه فرهنگی طه، 1377، ج1، ص 224 – 227.
[2]. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، دوره سه جلدی، نشر بین الملل، ص 76.
[3]. مطهری، مرتضی، توحید 21، انتشارات صدرا.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج 3، ص 90 .
[5]. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 382 .
[6]. فاطر/ 43.
[7]. طباطبائی، سید محمد حسین، اصول فلسفه، ج 5، ص 136.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، چگونه خدا را بشناسم، ص 159.
[9]. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 381.
[10]. مکارم شیرازی، ناصر، خدا را چگونه بشناسیم، ص 184.
[11]. سعیدی مهر، پیشین، ص 227.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید