برای روشن شدن پاسخ به چند نکته اشاره می کنیم:
1. خداوند متعال وجودی کامل و غنی است، در او نقصی نیست تا با انجام چیزی آن نقص را برطرف سازد.
2. آفرینش نوعی احسان و فیض از جانب خدا نسبت به موجودات ممکن است. چنین آفرینشی «حسن ذاتی» دارد و اقدام به چنین فعلی که ذاتاً پسندیده است، جز این که خود فعل، زیبا باشد، به چیز دیگر نیاز ندارد. بنابراین، اگر هر موجودی که ممکن بود آفریده شود، آفریده نمیشد، جای پرسش داشت که چرا خداوند متعال با این که میتوانست موجودی را بیافریند و به کمال مطلوب خود برساند، این کار پسندیده را انجام نداده است. به عبارت دیگر نیافریدن ریزترین موجود و بیاهمیتترین آن ـ از نظر ما ـ ملازم با بخل خداوند و امساک او از فیض است که این امر از ساحت او به دور میباشد.[1]
3. یکی از صفات خداوند، حکیم بودن ایشان است. حکیم به معنای کسی است که از اسرار و حکمتها، آگاه است و یا حکیم به معنای کسی است که براساس حکمت و درایت کار میکند و چون این صفت متکی به علم و قدرت خداوند است، افعال خداوند همیشه به صورتی تحقق مییابد که دارای مصلحت است، یعنی بیشترین کمال و خیر بر آنها مترتب گردد. براین اساس همه موجودات جهان دارای مصلحت و فایده میباشند.
4. دانش بشری نقص ذاتی دارد. به این معنا که انسان با همه تلاشها و پیشرفتهای علمی که داشته، هنوز با مجهولات بسیاری مواجه است، حتی دانشمندان از شناخت کامل انسان و همه اعضا و جوارح او و فایدههای او عاجزند، به طوری که دانشمندانی کتابهایی با عنوان «انسان موجودی ناشناخته» نوشتهاند.
براین اساس چنانچه به فایده موجودی در جهان آفرینش نرسیدیم، شایسته نیست که بگوییم فایده ندارد، بلکه باید گفت: ما فایده این موجود را نفهمیده ایم.
هدف از آفرینش جهان و موجودات
از نکات پیشین و مطالعه اجمالی در جهان آفرینش، ما را از این حقیقت آگاه میسازد که سراسر جهان، مهد تکامل و پرورش موجود است و تکامل هر موجودی به خاطر تکامل موجود بالاتری انجام میگیرد.
مثلاً تابش اشعه گرم و حرارت آفتاب بر صفحه دریاها و اقیانوسها، بخشی از آبهای دریا را به صورت بخار به آسمان می فرستد، باد آنها را به نقاط خشک میبرد و پس از فعل و انفعالاتی قطرات زلال باران از آنها به زمین میریزد و زمین با گرفتن جانی تازه با جنبش آرام خود اسرار درونی خود را بیرون ریخته و دشت و صحرا به صورت مخملی سبز رنگ در میآید.
مانند همین آب دریاها، هر موجودی از جمادات و نباتات و حیوانات، با برنامه مخصوصی به سوی کمال میشتابند و همه موجودات جهان به شیوه خاصی به سوی کمال حرکت میکنند. با این تفاوت که موجودات بیجان، به صورت طبیعی و جبری به کمال خود میرسند، در حالی که اراده حکیمانه خداوند درباره موجودی مانند انسان بر این تعلق گرفته است که با اختیارو آزادی راه کمال را طی کند.[2]
حاصل آن که هر موجودی در جهان، کمال خاص خود را دارد و به سوی آن حرکت میکند، گرچه ما در بسیاری موارد از درک آن عاجزیم.
آیا همه چیز به خاطر انسان آفریده شده است؟
از متون اسلامی برداشت میشود که عالم ماده، مقدمه پیدایش انسان یا موجودی شبیه انسان است. آیات قرآن به صراحت بازگو میکند که آسمان و زمین مقدمهای برای آفرینش و امتحان انسان میباشد: «و هو الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام و کان عرشه علی الماء لیبلوکم ایکم احسن عملا»؛[3] او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز (= شش دوران) آفرید؛ و عرش (حکومت) او بر آب قرار داشت؛ (به خاطر این آفرید) تا شما را بیازماید که کدام یک عملتان بهتر است.
از این آیه استفاده میشود که ایجاد جهان ماده که یک ایجاد تدریجی است مقدمهای است برای پیدایش یک موجودی که به تدریج تکامل پیدا میکند و قابل انحطاط و ترقی است.
افزون بر آسمان و زمین، در آیات متعددی آمده است که بسیاری از موجودات و امور جاری در آسمان و زمین، مانند شب و روز برای انسان آفریده شده است.
آیات شریفه قرآن فواید موجودات را برای انسان دو گونه میدانند:
1. برخی از این موجودات مستقیم مورد بهره برداری انسان قرار میگیرند: 1. آیات 5 ـ 18 سوره نحل (سوره نعمتها) به برخی از این نعمتها اشاره کرده است.
نکته شایان ذکر آن است که بسیاری از موجوداتی که به تصور ما برای ما سودی ندارند، فواید فراوانی به انسانها می رسانند؛ منتها گاه ما از آن بیخبریم. مثلاً تا چندی پیش مردم، «مار» را حیوانی خطرناک میپنداشتند، ولی در حال حاضر از «زهر مار» گرفته تا پوست آن در درمان انواع بیماریها کاربرد دارد یا مثلاً مگس که بسیاری آن را حیوانی کثیف میدانند؛ در حالی که فوایدی از جمله گردافشانی، تبدیل و تجزیه عناصر فاسد شدنی، دفع عوامل بیماری وبا و… دارد.
برخی از موجودات نیز با فسیل شدن و تبدیل به نفت، مواد معدنی و… به انسانها بهره فراوانی میرسانند.
2. افزون بر این نگاه مادی به اشیاء و موجودات، قرآن کریم، نگاهی الهی و عمیق نیز به آنها دارد و همه موجودات جهان را نشانهای از عظمت و سترگی خالق آنها دانسته و انسان را به نگرش جامع و عمیق به موجودات فرا میخواند تا انسان با دقت در آنها، معرفت فطری و شناخت حضوری خود را نسبت به خالق خویش شکوفایی دهد؛[4] «و ما ذرَأ لکم فی الارض مختلفا الوانه، انّ فی ذلک لآیهً لقومٍ یذکّرون؛[5] (علاوه بر این) مخلوقاتی را که در زمین به رنگهای گوناگون آفریده نیز مسخر ساخت؛ در این، نشانه ی روشنی است برای گروهی که متذکّر میشوند.»
حاصل آن که اثبات فایده رسانی مادی همه موجودات جهان به انسان هر چند مشکل ولی غیرممکن نیست. اما در این که از همه موجودات میتوان درس خداشناسی، معادشناسی و… گرفت، امری بدیهی است و به نظر میرسد همین نکته دراثبات فلسفه آفرینش موجودات برای انسان، افزون بر هدفی که آفرینش آنها برای خودشان دارد، کافی باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عدل الهی، شهید مطهری.
2. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 22، ص 389.
پی نوشت ها:
[1] . سبحانی، جعفر، پرسشها و پاسخها، قم، موسسه سید الشهداء، چاپ اول، 1369، ص 90.
[2] . مکارم شیرازی، ناصر و سبحانی، جعفر، پرسشها و پاسخهای مذهبی، قم، نسل جوان، چاپ پانزدهم، 1370، ج 1، ص 100.
[3] . هود/ 70.
[4] . مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، قم، انتشارات در راه حق، چاپ اول، 1367، ص 250.
[5] . نحل/ 13.