در این مورد که آیا قبل از حضرت آدم _ علیه السلام _ زندگی بشری وجود داشته است یا نه؟ دلیل قطعی و مستندی وجود ندارد و لسان آیات و روایات نیز در این باره مبهم است، هر چند که بعضی از مفسّرین این احتمال راکه انسان هایی قبل از حضرت آدم وجود داشته است[1] را مطرح کرده است.
ولی بر فرض این که بشری قبل از حضرت آدم وجود داشته است. این که چرا خداوند به هنگام خلقت حضرت آدم _ علیه السلام _ فرموده است فتبارک الله احسن الخالقین احتمال دارد بخاطر بعضی از مزیت هایی باشد که در پی می آید.
الف. انسان نماینده خدا در روی زمین
انسان موجودی است با استعداد فوق العاده که می تواند با استفاده از آن مصداق اتمّ خلیفه الله شود، و می تواند با کسب معرفت و تهذیب نفس و کمالات به اوج افتخار برسد واز فرشتگان هم پیشی بگیرد.
«و هو الذی جعلکم خلائف الارض»[2] او کسی است که شما را جانشینان و «نمایندگان خود» در زمین قرار داد. و این مقام عظیم معنوی «خلیفه اللّهی» حکایت از ماهیّت اسرار آمیز انسان دارد که خداوند او را به عنوان گل سرسبد عالم هستی شایسته مقام “خلیفه اللّهی” گردانیده است.
ب. حمل امانت الهی بزرگترین افتخار بشر
«انّا عرضنا الامانه علی السموات والارض والجبال فأبین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انّه کان ظلوما جهولا»[3] ما امانت را بر آسمان ها و زمین و کوهها عرضه داشتیم آنها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند اما انسان آن را بر دوش کشید او بسیار ظالم و جاهل بود.
استعداد انسان برای خلیفه و نماینده خدا شدن توام است با آزادی اراده و اختیار یعنی این راه راکه از صفر شروع کرده و به سوی بی نهایت می رود با پای خود و با اختیار خویش طی می کند.
آسمان و زمین و کوهها دارای نوعی معرفت الهی هستند ذکر و تسبیح خدا را نیز می گویند و در برابر عظمت او خاضع و ساجدند ولی همه اینها به صورت ذاتی و تکوینی و اجباری است و به همین دلیل تکامل در آن وجود ندارد. تنها موجودی که قوس صعودی و نزولیش بی انتهاست و به طور نا محدود قادر به پرواز به سوی قلّه تکامل است و تمام این کارها را با اراده و اختیار انجام می دهد انسان است و این است همان امانت الهی که همه موجودات از حمل آن سر باز زدند و انسان به میدان آمد و یک تنه آن را بر دوش کشید[4] و آیا خالق چنین خلقت عظیمی «احسن الخالقین» نیست؟
ج _ فرمانبرداری همه موجودات از انسان
«وسخّرلکم الفلک لتجری فی البحر بامره و سخّرلکم الانهار و سخّرلکم الشمس و القمر دائبین و سخّرلکم الیل و النهار»[5] کشتی را مسخّر شما گردانید تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنید و نهرها را نیز مسخر شما گردانید. خورشید و ماه را که با برنامه منظمی در کارند به تسخیر شما در آورد و شب و روز را نیز مسخر شما ساخت.
انسان از دیدگاه قرآن آنقدر عظمت دارد که همه موجودات به فرمان «الله» مسخّر او گشته اند . تسخیر کشتیها، نهرها، خورشید، ماه، شب ، روز و… که همه یا زمام اختیارشان به دست انسان است و یا در خدمت منافع انسان حرکت می کنند و در هر حال آنقدر به این انسان عظمت داده شده است که به صورت یک هدف عالی در مجموعه آفرینش در آمده است.[6]
د. انسان زیباترین پدیده عالم هستی
«خلق السموات والارض، بالحق وصوّرکم فاحسن صورکم و الیه المصیر»[7]
آسمان ها و زمین را به حق آفرید و شما را تصویر کرد تصویری زیبا و دلپذیر و سرانجام بازگشت همه به سوی اوست. به انسان ظاهری آراسته و باطنی پیراسته، عقلی فروزان و خردی نیرومند داد و از آنچه در کل جهان هستی است نمونه هایی در وجود او آفرید، آن چنانکه «عالم کبیر» در این «جرم صغیر» خلاصه شده است که هیچ کس جز خداوند حقیقت آن را نمی داند.
آری انسان که جزئی از مجموعه عالم هستی است از نظر آفرینش با هدفدار بودن کل جهان هماهنگ است از پست ترین مراحل شروع به حرکت کرد و به سوی بی نهایت که وجود بی پایان حق و قرب به خداست پیش می رود تعبیر به «فاحسن صورکم، صورت شما را نیکو آفرید» هم صورت ظاهر را شامل می شود و هم صورت باطن را هم از نظر جسم و هم از نظر جان و به راستی یک نظر اجمالی در آفرینش جسم و جان انسان نشان می دهد که زیباترین پدیده عالم هستی او است خدا در آفرینش این موجود، قدرت نمایی عجیبی کرده و سنگ تمام گزارده است.[8] و آیات بسیار زیاد دیگری که همه نشان از این دارد که انسان گلواژه آفرینش و گل سرسبد هستی است و به حق که خالق این موجود اسرار آمیز خلقت «احسن الخالقین» است.
و همچنین خداوند در آیه 70 سوره مبارکه اسراء انسان را برترین مخلوقات معرفی می کند که این نیز مویّد دیگری بر این مسئله می تواند باشد که نوع انسان متکثّّر از حضرت آدم _ علیه السلام _ بر تمامی خلایق حتی انسان های قبل از نسل حضرت آدم برتری داشته است. «ولقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البّر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضّلناهم علی کثیر ممّن خلقنا تفضیلا» ما بنی آدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا حمل کردیم و از انواع روزی های پاکیزه به آنها روزی دادیم و بر بسیاری از خلق خود برتری بخشیدیم.
هرچند که بعضی از مفسران آیه فوق را دلیل بر فضیلت فرشتگان بر کل بنی آدم دانسته اند چرا که قرآن می گوید، انسان ها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری دادیم و طبعا گروهی در این جا باقی می ماند که انسان برتر از آنها نیست و این گروه جز فرشتگان نخواهند بود ولی با توجّه به آیات آفرینش آدم و سجود و خضوع فرشتگان برای او و تعلیم علم اسماء به آنها از سوی آدم تردیدی باقی نمی ماند. که انسان از فرشته نیز برتر است. بنابر این «کثیر» در این جا به معنای جمع خواهد بود. و خداوند بر جمیع مخلوقاتی که آفریده است انسان را برتری داده است هر چند آن خلایق انسان های قبل از نسل حضرت آدم _ علیه السلام _ بوده باشند.
علاوه بر این که در جریان خلقت حضرت آدم که فرشتگان گفتند: آیا کسی در زمین قرار می دهی که فساد و خونریزی کند بعضی از مفسرین معتقدند که پیشگویی فرشتگان بخاطر آن بوده است که پیش از حضرت آدم مخلوقاتی بوده اند که به نزاع و خونریزی می پرداختند. و پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانی فرشتگان نسبت به نسل آدم شد.[9] هر چند که معلوم نیست که موجودات پیش از انسان دقیقاً از سنخ انسان بوده اند.
و این جریان نشان از این دارد که نسل انسان از حضرت آدم به تمامی موجودات و حتّی انسان هایی که قبل از حضرت آدم نیز بوده اند برتری داشته است. با توجه به امتیازات فوق جا دارد که خداوند خودرا احسن الخالقین بنامد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تفسیر نمونه، ج23، ص98.
2. تفسیر نمونه؛ ج 27، ص45.
3. تفسیر نمونه، ج17، ص193.
4. تفسیر نمونه، ج17، ص453.
5. تفسیر نمونه، ج27، ص294.
پی نوشت ها:
[1]. مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج1، ص74.
[2]. انعام/165.
[3]. احزاب/72.
[4]. تفسیر نمونه، همان، ج17، ص453.
[5]. ابراهیم/33 و32.
[6]. تفسیر نمونه، همان، ج10، ص355.
[7]. تغابن/3.
[8]. تفسیر نمونه، همان، ج24، ص186.
[9]. تفسیر نمونه، همان، ج1، ص173.