آنچه از آیات و روایات استفاده می شود، این است که کافران خالص تا برپائی قیامت کبری در عذاب برزخی بسر می برند و گرفتار نتیجه اعمال خود هستند. چنانچه انسانهای مؤمن در بهشت برزخی متنعم به نعمتهای الهی می باشند.
قرآن مجید می فرماید: اینک (که در عالم برزخ هستند) عذاب آنها آتش است که صبح و شام به آن عرضه می شوند…([1])
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «والکافر ینتقل روحه من جسده الی مثله و یجعل فی نار فیعذب بها الی یوم القیامه» و کافر هم مانند مسلمان روحش به بدن مثالی منتقل می شود و در عذاب به سر می برد تا قیامت.([2])
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: هنگامی که ارواح کفار بر آتش برزخ عرضه می شوند می گویند: پروردگارا قیامت را برای ما نیاور، وعده آتش را بر ما حتمی مفرما و اخر ما را به اول، ملحق مگردان.([3])
امام موسی کاظم(علیه السلام) فرمودند: وقتی کافر بمیرد هفتاد هزار فرشته قهر عذاب دوزخ او را تا قبرش همراهی می کنند و مرده کافر با صدایی که همه می شنوند ـ غیر از جن و انس ـ می گوید: ای کاش دوباره به دنیا برگردم تا کارهای نیک انجام دهم و از مومنان شوم. ملکی می گوید: اگر باز هم برگردی مخالفت می کنی; همین که وارد قبر شد و مردم پراکنده شدند نکیر و منکر در ترسناک ترین چهره بر او وارد می شوند او را از جایش بلند می کنند و از خدا و پیامبرش سؤال می کنند لکن موفق به جواب نمی شود،([4]) پس ضربتی بر او می زنند که تمام اهل آسمان ها و زمین ـ غیر از مشرکین ـ می شنوند…([5]) و سپس دری بسوی آتش برویش گشوده می شود و حمیم جهنم را بر او نازل می کنند و این معنای کلام خداست که فرمود «و امّا ان کان من المکذبین الضّالین فنزلٌ من حمیم ـ یعنی در قبر ـ و تصلیه جحیم ـ یعنی در آخرت ـ.([6])
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمودند: … خداوند بر کافر و دشمن خدا مارها و عقرب های زمین را مسلط می کند([7]) و نیز فرمودند: قبر یا باغی از باغ های بهشت است ـ برای مومنان ـ یا حفره ای از حفره های دوزخ است ـ برای کافران ـ([8]).
آیات و روایات زیادی در این مورد وجود دارد که بخاطر اختصار از نقل آنها صرف نظر می نمائیم.
و اما قسمت دوم سؤال، آیا اهداء خیرات به حال مردگان از اقوام و ادیان دیگر و غیر مسلمان اثر دارد یا خیر؟
مقدمتاً عرض می شود که غیر مسلمین و پیروان سایر ادیان که تا قبل از ظهور دین اسلام به دین آسمانی زمان خود متدین و صالح بوده اند اهل نجات اند و اهداء خیرات بحال آنها اثر دارد. به عنوان نمونه: از پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل شده که روزی حضرت عیسی از کنار قبری که صاحبش را عذاب می کردند عبور کرد، بار دیگر که عبور کرد متوجه شد که دیگر صاحب قبر عذاب نمی شود. از خداوند علت را پرسید خداوند وحی فرستاد که او را فرزند صالحی است که راهی را ترمیم و یتیمی را سرپرستی کرد لذا خداوند این پدر را مغفرت کرد.([9])
اما آنهایی که بعد از ظهور دین اسلام همچنان به ادیان سابق خود باقی ماندند بطور کلی دو قسم می شوند:
گروه اول ـ کسانی که ندای اسلام را شنیدند اما از روی عناد و لجاجت انکار کردند و بر کفر خود باقی ماندند در حق این گروه قرآن کریم می فرماید: «و من یبتع غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین»([10]); و هر کس غیر از اسلام دینی برگزیند هرگز از او پذیرفته نشود و او در جهان دیگر از جمله زیانکاران خواهد بود. نسبت دنیا و اخرت نسبت بدن و روح یعنی نسبت ظاهر با باطن است، دنیا و آخرت دو جهان کاملا مجزا و منفصل از یکدیگر نیستند. دو عالم، همانند ورق کتاب که دارای دو صفحه است می باشند و یا همچون سکه ای که دو طرف دارد. زمینی که در دنیا هست، همین زمین با چهره ملکوتیش در آخرت پیدا می شود. جمادات و نباتات دنیا با وجهه ملکوتیشان در آخرت ظاهر می شوند، اساساً آخرت وجهه ملکوتی دنیا است. شرط اینکه یک عمل وجهه ملکوتی و «علیینی» پیدا کند این است که با توجه به خدا و برای صعود به ملکوت انجام گیرد، اگر کسی معتقد به قیامت نباشد و توجه به خدا نداشته باشد،عمل او وجهه ملکوتی نخواهد داشت، تا عملی از راه نیت و عقیده و ایمان، صفا پیدا نکند، به ملکوت علیا نمی رسد. عملی به ملکوت علیا می رسد که روح داشته باشد، روح عمل همان بهره اخروی و ملکوتی آن است.
گروه دوم ـ کسانی که ندای اسلام بگوش آنها نرسید و نسبت به اسلام جاهل قاصر ماندند. اینها به حکم صریح قرآن اهل عذاب نخواهند بود «و ما کنّا معذّبین حتی نبعث الیهم رسولاً»([11]) و در زمره مستضعفین شامل اند([12]);
شهید مطهری می فرماید: در عین حال جداً معتقد هستیم هرگاه عملی به منظور احسان و خدمت به خلق و به خاطر انسانیت انجام گیرد در ردیف عملی که انگیزه اش فقط برای خودش هست نیست، البته خداوند چنین کسانی را بی اجر نمی گذارد. در برخی احادیث وارد شده است که مشرکانی نظیر حاتم با اینکه مشرکند به خاطر کارهای خیری که در دنیا انجام داده اند معذب نخواهند بود و یا تخفیفی در عذاب آنها داده می شود. از روایات زیادی که در دست داریم کاملا می توان این مطلب را استفاده کرد([13]). ایشان بحث مفصلی در این رابطه دارند و شواهد زیادی بر مطلب نقل کرده اند.
خلاصه کلام اینکه این گروه که در جهل خود مقصر نبوده اند اعمال نیکشان و اهداء ثواب و خیرات به روح آنها مخصوصاً که فرستنده پیرو دین حق باشد اثر دارد. چنانکه قرآن مجید می فرماید: «هل جزاء الاحسان الاّ الاحسان»([14]) ذیل این آیه روایت جالبی نقل شده که تأثیر اعمال نیک این گروه را بخوبی ترسیم می کند.
پیر زن کافری برای پرندگان در زمستان سرد دانه می پاشید; مدتی بعد او را در حرم کعبه دیدند. پیر زن گفت خداوندا به برکت یک مشت دانه نعمت اسلام را به من ارزانی داشت.([15])
اکنون جواب سؤال: اهداء خیرات به نیت کافر همانند اعمالش در حال حیات می باشد که فایده و بهره ای بحال او ندارد، مگر خدمتی به قصد او (کافر) انجام دهد و انگیزه اش تنها نیکی و احسان به خلق باشد و بخاطر انسانیت انجام گیرد نه خود نمائی و انگیزه هائی از این قبیل که در این صورت به کافر هم بهره ای می رسد.
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
1. عدل الهی از ص289 تا آخر کتاب، استاد شهید مطهری.
پی نوشت ها:
[1]. غافر/ 46.
[2]. «فالمؤمن ینتقل روحه من جسده الی مثل جسده فی الصوره فیجعل فی جنه من جنان الدنیا یتنعم فیها الی یوم المآب و الکافر ینتقل روحه من جسده الی مثله و یجعل فی نار فیعذب بها الی یوم القیامه»، مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، ج6، ص253.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، 1367، ج3.
[4]. همان، ص 222، ح 22.
[5]. همان، ص 221، ح 20.
[6]. همان، ص 223، ح22.
[7]. همان، ص 226، ح 26.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ج 18، ص 354.
[9]. همان، بحار، ص 220، ح 15.
[10]. آل عمران/85.
[11]. اسراء/ 15.
[12]. نساء/ 75 ـ جهت مطالعه بیشتر پیرامون گروه مستضعفین به ج 9، ص 9 و 78 مراجعه شود.
[13]. مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات حکمت، چاپ دهم، 1357، ص336ـ331.
[14]. الرحمن/ 60.
[15]. همان، تفسیر نمونه، ج 23، ص 172.