برای کسی که به سن تکلیف نرسیده اگر گناهی انجام دهد، در حساب اعمال او نوشته خواهد شد؟

برای کسی که به سن تکلیف نرسیده اگر گناهی انجام دهد، در حساب اعمال او نوشته خواهد شد؟

به طور کلی اگر فردی به حد تکلیف نرسیده باشد، کار حرام و گناهی از او سربزند آیا مسوولیت و گناهی برای او محسوب می شود یا خیر؟ به طور کلی مسوولیت ها و مجازات ها بر دو دسته اند: 1. مسوولیت ها و مجازات های دنیوی. 2. مسوولیت ها و مجازات های اخروی.

مجازات های دنیوی
نسبت به مسوولیت ها و مجازات های دنیوی پاره از از مجازات ها متوجه این شخص می شود، به طور کلی آثار و احکامی که بر افعال انسان مترتب می شود بر دو دسته است، پاره از احکام بر افعالی مترتب می شود که از روی عمد و اختیار از انسان صادر شده است، این نوع از آثار و احکام بر افعال کودک مترتب نمی شود،  و پاره از احکام و آثار بر فعل انسان مترتب می شود هر چند از روی اراده و اختیار انسان نباشد، این سنخ از احکام بر فعل کودک مترتب می شود. آیت الله خویی در این مورد می گوید:
عمد صبی به منزله خطا نسبت به افعالی محسوب می شود که با این قید موضوع احکام شرعیه قرار گرفته اند که از فاعل از روی اراده و اختیار و قصد و عمد صادر شود، اما افعالی که فی حد ذاته موضوع احکام شرعیه اند و قصد و عمد در آن مدخلیت ندارد، آثار این دسته از افعال بر افعال کودک بار می شود، همانند جنابت زیرا جنابت موجب غسل می شود هر چند در حال خواب از انسان محقق شود که اراده انسان در آن هیچ گونه مدخلیتی ندارد، و یا همانند نجاسات، در صورت اصابت نجاست به بدن، بدن نجس می شود هر چند بدون التفات به نجاست باشد، و از جمله اتلاف مال غیر از این قبیل است، که موجب ضمان  می شود هر چند در حال غفلت و بدون اراده و اختیار صادر شود.[1] و مواردی زیادی از این قبیل در فقه وجود دارد به عنوان نمونه:
1. اگر نوجوانی در سن 13 سالگی که هنوز بحد بلوغ نرسیده ولی کاملاً مطالب را خوانده و می فهمد اگر مرتکب قتلی شود آیا می توان گفت، هیچ گناهی مرتکب نشده و هیچ گونه مجازات و بازخواستی نمی شود؛ مسلماً مورد مؤاخذه قرار می گیرد، بلی مجازاتش همانند بزرگسالان نیست؛ ولی در حد پائین و ابتدائی تنبیه وجود دارد پس بلوغ و عقل کامل از شروط تکلیف در مرحله عالی است. اما در سنین و مراحل پائین تر، در مورد پاره ای از گناهان که قبح و زشتی آنها برای افراد کاملاً قابل درک است، در این مورد بلوغ و عقل شرط تکلیف و بازخواست نیست غیر بالغ هم مسئول است.[2] 2. اگر کودکی دزدی کند، حد سرقت نمی زنند، لیکن تأدیب می شود و کیفیت و مقدارش با نظر حاکم شرع تعیین می گردد و اگر دزدی تکرار شود، تا پنج مرتبه مجازاتهایی گفته شده است  در مرتبه اول عفو می شود، در مرتبه دوم ادب می گردد و بار سوم سرانگشتانش را با تیغ می برند تا خون جاری شود و بار چهارم مثل بزرگسالان انگشتانش قطع می گردد.[3]

مجازات های اخروی
اما نسبت به مسوولیت ها و مجازات های اخروی، به طور کلی افعالی که موجب عقوبت و مجازات اخروی می شود بر دو دسته است: پاره از احکام, حاکم به حسن و قبح آن عقل است همانند قتل نفس، ظلم به دیگران، دزدی مال مردم و اذیت دیگران بدون دلیل موجه. اما پاره ای از احکام حاکم به حسن و قبح آن شرع است، نسبت به قسم دوم تردیدی نیست، که مجازات اخروی در کار نیست، زیرا چون حاکم به حسن و قبح به تبع ثواب و عقاب آن اعمال خداوند است، و خداوند مرز عقوبت خویش را از ابتدای تکلیف قرار داده است، یعنی کسی که از ابتدای تکلیف مرتکب جرم شود خداوند او را مورد عقوبت قرار میدهد، معنای این کلام آن است که قبل از آن عقوبتی در کار نیست.
اما نسبت به قسم اول از احکام برخی از بزرگان عقیده شان بر این است که نمی توان گفت چنین افرادی مستحق عقوبت نیست، زیرا حاکم به حسن و قبح و به تبع حاکم به ثواب و عقاب نسبت به این گناهان عقل است، و معیار در نزد عقل این است که شخص به حد تمییز کافی رسیده باشد و از عقل و شعور لازم بهره مند باشد، چنین فردی را مستحق عقوبت می دانند و برای عقل این معنا موضوعیت ندارد که مثلا کودک ممیزی که یک روز به سن بلوغ او باقی مانده او را معاقب نداند، اما بعد از یک روز همان کودک اگر آن گناه را مرتکب شود او را مستحق عقوبت بداند، در حالی که از نظر عقل موضوع تغییر نیافته است، بر اساس این دیدگاه چنین شخصی مستحق عقوبت است.
ولی نمی توان به طور قطع چنین شخصی را مستحق عقوبت اخروی در این فرض دانست، زیرا روایاتی که دلالت بر عدم عقوبت انسان نابالغ دارد شامل چنین فردی هم می شود.
در روایتی از پیامبر گرامی اسلام آمده است: رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلَاثَهٍ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّى یَبْرَأَ، وَ عَنِ الْغُلَامِ حَتَّى یُدْرِکَ، وَ عَنِ النَّائِمِ حَتَّى یَسْتَیْقِظَ.[4] قلم مواخذه و عقوبت از مجنونی تا زمانی که خوب شود و کودک تا زمانی که به حد شعور و فهم برسد و خواب تا زمانی که بیدار شود، بر داشته شده است.
و نظیر این مطلب در روایتی دیگر از امام علی (ع) آمده است: اَنَّ الْقَلَمَ یُرْفَعُ عَنْ ثَلَاثَهٍ عَنِ الصَّبِیِّ حَتَّى یَحْتَلِمَ وَ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّى یُفِیقَ وَ عَنِ النَّائِمِ حَتَّى یَسْتَیْقِظَ.[5]. قلم عقوبت و مواخذه از سه شخص برداشته شده است، اول: کودک تا زمانی که بالغ شود، دوم: دیوانه تا  زمانی که عاقل شود، سوم: انسان خواب تا بیدار شود.
و این روایات جزو روایاتی است که هم در منابع روایی شیعه آمده است و هم در منابع روایی اهل سنت آمده و مورد عمل هر دو فرقه بوده است، صاحب جواهر در مورد این روایت می گوید: این روایت از روایاتی است که اهل سنت و شیعه هر دو روایت کرده اند، فراتر از آن ابن ادریس حلی مدعی شده است که این روایت به اتفاق فریقین روایت شده است.[6] در روایت دیگر از امام صادق (ع) روایت شده است: إِنَّ أَوْلَادَ الْمُسْلِمِینَ مَوْسُومُونَ عِنْدَ اللَّهِ شَافِعٌ وَ مُشَفَّعٌ فَإِذَا بَلَغُوا اثْنَتَیْ عَشْرَهَ سَنَهً کَانَتْ لَهُمُ الْحَسَنَاتُ فَإِذَا بَلَغُوا الْحُلُمَ کُتِبَتْ عَلَیْهِمُ السَّیِّئَاتُ.[7] فرزندان مسلمان در نزد خداوند بنام شافع و مشفع (شفاعت کننده و کسی که شفاعت او پذیرفته می شود) معروف است، هر گاه به دوازده سال برسد، حسنات برای آنان نوشته می شود، و هر گاه به حد بلوغ شرعی برسد گناهان نیز برای او نوشته می شود.
این روایات به خصوص طائفه دوم می رساند که مطلق گناهان عقوبت برای آن بعد از سن بلوغ برای شخص محسوب می شود، اما ثواب و حسنات را خداوند از دوازده سالگی برای او محسوب می نماید.
حاصل آنکه کسی که به حد تکلیف نرسیده اگر گناهی از او سر بزند، از نظر شرعی و فقهی چون در تکلیف بلوغ و عقل شرط است لذا گناه و تقصیر او بر اساس ضوابط و قواعد مجازات اخروی ندارد، اگر چه در برخی موارد مسوولیت دنیوی دارد.
البته به لحاظ اخلاقی و تربیتی گرچه مکلف شرعی نیست، اما اگر خوب و بد را تشخیص می دهد، لازم است از هم اکنون که روح و قلبش پاک و لطیف و نورانی است، خود را با کثافت و نجاست گناهان آلوده نکند و از همین ابتدا خود را آماده مقابله با لذتهای زودگذر گناهان بکند تا هنگام وجوب تکلیف، قوی و مستحکم در برابر شیطان و نفس اماره بایستد. مضاف بر اینکه هرگز نباید از آثار وضعی و پی آمدهای بد گناهان در بزرگسالی غفلت کرد، یعنی چه بسا برخی گناهان در دوران خردسالی، اثر تخریبیش مانند سمّی باشد که هم اکنون اثرش را نمی بینیم، اما بعد از چند سال اثرش را می گذارد و آدم را بیمار و مسموم می کند. در هر حال از همان دوران کودکی، باید مراقب و مواظب اعمال خویش باشد تا لکه سیاه و کثیف گناه بر روح و قلب پاک او ننشیند و اگر خدای نکرده، ندانسته و از روی جهل و غفلت گناهی مرتکب شده، از همان ابتدا با توبه و رجوع به پروردگار آن را پاک کند که خداوند ارحم الراحمین بسیار از چنین کودک و نوجوانی خشنود می شود.

پی نوشت ها:
[1] . آیت الله خویی، ابوالقاسم، مصباح الفقاهه، تقریر محمد علی توحیدی، ج3، ص261.
[2] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و چهارم، 1379، ج5، ص 227.
[3] . امام خمینی. روح الله، تحریر الوسیله، قم، دارالعلم، چاپ نهم، 1380، ج2، ص138.
[4] . بحار الانوار، ج30، ص681.
[5] . حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت (ع)، ج1،ص45.
[6] . نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، قم، دار الکتب الاسلامیه، ج26، ص11.
[7] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج6، ص4. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، التوحید، ص392.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید