بیشتر مفسران این مطلب را پذیرفتهاند که تمام انواع جانداران دارای رستاخیر و جزا و کیفر هستند.[1] و برای این ادعا دلایل عقلی و نقلی زیادی وجود دارد:
1- عقل حکم میکند که با توجه به حکیم بودن خداوند تعالی، جهان خلقت در همه سطوح و لایههای آن هدفدار و در مسیر تکامل خلق شده باشد.
قرآن کریم نیز بر این نکته تأکید نموده میفرماید:
«وما خلقنا السماء والارض وما بینهما باطلاً ذلک ظن الذین کفروا فویل للذین کفروا من النار»[2] ما آسمان و زمین و آن چه را که در بین آن دو است باطل نیافریدیم. این خیالی است که کفار برای خود ساختهاند، پس وای بر کسانی که کفر ورزیدند از آتش جهنم.
و در آیات بعد، یکسان شمردن خوبیها و بدیها و برخورد مساوی با هر دو را، ملازم با باطل بودن خلقت میداند. از سوی دیگر قرآن کریم همه حیوانات را امتهایی مثل انسان ها میداند که در قیامت محشور خواهند شد: «وما من دابه فی الارض ولاطائر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم مافرطنا فی الکتاب من شی»[3] هیچ جنبدهای در زمین و پرندهای که با دو بال خود میپرد نیست، مگر آنکه آنها نیز مانند شما امتهایی هستند، ما در کتاب از بیان چیزی فروگذار نکردیم.
لازمه این که همه جنبدهها مثل انسان ها، امتهایی هدفدار باشند این است که آنها هم درک و اراده داشته باشند، هر چند این درک و اراده ضعیف باشد.
مرحوم صدرالمتألهین در این رابطه میفرماید: تمام ممکنات به حسب نهاد غریزی، خواهان خداوند و به سوی او در حال حرکت اند؛ حرکتی معنوی که مشتاق و راغبِ رسیدن به لقاء او هستند… و از اینجا دانسته میشود که هر طبیعت نوعی، روزی به غایت اصلی خود میرسد.[4]
2- قرآن کریم همه حیوانات و حتی جمادات را صاحب درک و شعور میداند و همه را در حال تسبیح و ذکر خدا میانگارد، حتی لطایف و دقایقی از بعضی حیوانات نقل میکند که دلالت بر هوشیاری دقیق آنها دارد؛ مثل داستان فرار کردن مورچگان از برابر لشکر سلیمان ـ علیه السلام ـ[5] و داستان آمدن هدهد به منطقه سبا و یمن و آوردن خبرهای هیجانانگیز برای سلیمان ـ علیه السلام ـ که همه، شواهدی بر این مدعا است؛ گرچه بعضی میل دارند همه این موارد را یک نوع الهام غریزی بدانند، اما هیچ دلیلی بر این موضوع در دست نیست که اعمال آنها به صورت ناآگاه (غریزه بدون عقل) انجام میشود.[6]
بنابراین میتوان گفت که چون حیوانات در حد خود اراده و شعور دارند، حشر هم دارند و مطابق مقدار اراده و شعوری که خداوند به آنها داده است، مورد مواخذه قرار میگیرند و سپس مستحق نعمت یا عذاب میشوند[7].
البته بعید نیست بگوییم که شیوه حشر انسان و حیوان مختلف است و هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند[8].
دلایل قرآنی:
برخی از آیات قرآن به خوبی دلالت بر حشر حیوانات دارد که به نمونههایی از آنها اشاره میکنیم.
الف) «وما من دابه فی الارض ولا طائر یطیر بجناحیه الاَّ امم امثالکم ما فرطنا فی الکتاب من شیء ثم الی ربهم یحشرون»[9] و هیچ جنبدهای در زمین و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند نیست مگر این که آنها نیز مانند شما امتهایی هستند و ما در کتاب چیزی را فرو گذار نکردیم سپس به سوی پروردگار خود محشور میشوند.
با توجه به صراحت کامل این آیه در حشر حیوانات و امکان عقلی آن، دلیلی برای توجیه و تأویل نیست.
ب) قرآن کریم در توضیح صحنه قیامت میفرماید: «واذا الوحوش حشرت»[10] هنگامی که حیوانات محشور شوند.
شیخ طوسی(ره) در ذیل این آیه میفرماید: خداوند حیوانات را در قیامت محشور میکند تا هر کدام از آنها به پاداش سختیهایی که در دنیا کشیدهاند برسند و بین حیوانات نیز عدالت برقرار گردد و حق هر کدام را از دیگری بستاند.
البته در این که آیا نعمتهای آن جهان برای حیوانات ابدی است یا موقتی، اختلافی بین مفسرین وجود دارد که شیخ آنها را به سه دسته تقسیم میکند:
1- گروهی معقتدند این نعمتها برای حیوانات ابدی است.
2- گروهی دیگر معتقد هستند که هر چند استحقاق ثواب ابدی نیست، ولی خدا از روی تفضل، آن را ادامه میدهد.
3- گروه سوم میگویند بعد از آن که حیوانات به اندازه استحقاق خود عوض گرفتند، خداوند همه را خاک خواهد کرد[11].
ج) قرآن کریم میفرماید: «ولو یؤاخذ اللَّه الناس بظلمهم ماترک علی ظهرها من دابه ولکن یوخرهم الی اجل مسمی»[12] و اگر خدا میخواست مردم را به کیفر ظلمشان برساند، هیچ جنبندهای بر روی زمین نمیماند ولکن کیفرشان را برای مدتی معین به تأخیر انداخت.
از کلمه «دابه فی الارض» معلوم میشود حیوانات نیز ظلمهایی دارند، ولی خدا فعلاً عذاب آنها را به تأخیر انداخته تا زمانی که در قیامت محشور شوند.
علامه طباطبایی در این مورد میفرمایند: چون این دو وصف (احسان و ظلم) در بین حیوانات هم هست و اجمالاً افرادی از حیوانات را میبینیم که در عمل خود ظلم میکنند و افراد دیگری را مشاهده میکنیم که رعایت انسان را مینمایند، از این رو به دلیل این آیات باید بگوییم که حیوانات نیز حشر دارند و موید این معنا ظاهر آیه «لو یؤاخذ اللَّه الناس…» است.[13]
دلیل روایی:
پیامبر گرامی اسلام فرمود: اسبهای رزمندگان، در بهشت نیز مرکبهای سواری آنها خواهند بود: «أنَّ خیول الغزاه فی الدنیا، خیولهم فی الجنه»[14].
و نیز از آن حضرت نقل شدهاست که: قربانیهای خود را خوب انتخاب کنید که هنگام عبور از صراط، مرکبهای شما خواهند بود.[15]
بدیهی است که لازمه مرکب بودن قربانیها و اسبهای جنگی در قیامت، محشور شدن و حضور آنها در قیامت است.
مرحوم صدوق نیز نقل میکند که روزی پیامبر شتری را دید که او را بستهاند، ولی جهازش را برنداشتهاند و حیوان در حال سختی است، حضرت فرمود: صاحبش کجاست؟ به او بگویید که خودش را برای شکایت این شتر در قیامت آماده کند[16].
البته در این رابطه روایات بسیار زیادی نقل شدهاست که امکان نقل همه آنها نیست، حتی اهل سنت نیز در این باره روایات زیادی نقل کردهاند، از جمله ابو هریره گفته است: پیامبر فرمود: خداوند در روز قیامت همه مخلوقات را محشور میکند: بهایم و چهارپایان و پرندگان و هر چیز دیگری را، و عدالت خدا در آن روز به مرحلهای میرسد که حق حیوان بیشاخ را، از حیوان شاخدار که به او ظلم کرده میگیرد. آنگاه میگوید: همه خاک شوید و در این هنگام همه آنها مرده و خاک میشوند و از این جهت است که در آن روز کافران میگویند: «یا لیتنی کنتُ تراباً» ای کاش من خاک بودم.[17]
نتیجه: با توجه به دلایل عقلی، قرآنی و روایات زیادی که داریم میتوان گفت: همه حیوانات در قیامت محشور خواهند شد و برخی از آنها مثل شتر صالح و سگ اصحاب کهف داخل بهشت هم خواهند شد[18] هر چند راجع به باقی حیوانات نمیتوانیم نظری قطعی بدهیم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، سید محمد حسین، نشر فرهنگی رجاء، جلد 7، ص 117، ذیل آیه 38 انعام.
2. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 5، ص 224، ذیل آیه 38 انعام.
3. سرنوشت انسان، احمد زمردیان، کتابفروشی اسلامیه ص 461، فصل چهاردهم، حشر و حوش.
4. ترجمه بدایه المعارف، محسن خرازی، ج 2، فصل پنجم معاد، حشر حیوانات.
پی نوشت ها:
[1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه، 1363 هـ .ق، ج 5، ص 233، ذیل آیه 38 انعام.
[2] . ص/ 27.
[3] . انعام/ 30.
[4] . ملاصدرا، صدرالدین محمد شیرازی، رساله الحشر، تهران، ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی، ص 18.
[5] . نمل/ 18.
[6] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه، 1363 هـ .ش، ج 5، ص 225.
[7] . ر.ک. همان، ص 227.
[8] . ر.ک، ملا صدرا، محمد شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، چاپ چهارم، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1401 هـ .ق، ج 9، ص 249؛ و ملاصدرا، ترجمه محمد خواجوی، رساله الحشر، تهران، انتشارات مولی، ص 30، فصل سوم در حشر نفوس حیوانی.
[9] . انعام/ 38.
[10] . تکویر/ 5.
[11] . ر.ک طوسی، ابی جعفر محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج 10، ص 280، ذیل آیه 5 تکویر.
[12] . فاطر/ 45.
[13] . طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج 7، ص 120، ذیل آیه 38 انعام.
[14] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 7، ص 276.
[15] . زمردیان، احمد، سرنوشت انسان، چاپ سوم، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1354 هـ . ش، ص 463.
[16] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 7، ص 276.
[17] . ر.ک، مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 5، ص 226 از تفسیر المنار و همان، ص 225 با کمی تفاوت از مجمع البیان و نورالثقلین.
[18] . زمردیان، احمد، سرنوشت انسان، چاپ سوم، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1354 ه. ش، ص 462.