نویسنده: آیت الله سید علی حسینی میلانی
در این زمینه شیخ محمّد بن مسعود عیاشی رحمه الله روایتی را از جعفر بن محمّد خزاعی از پدرش نقل می کند: محمّد خزاعی می گوید: امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر سخنان خود را به پایان رسانید، مقداد از کنار جمعیتی گذشت که می گفتند: وی می خواهد پس از خود، حکومت را به علی واگذارد، به خدا سوگند نشانش خواهیم داد!
مقداد، رسول خدا صلی الله علیه و آله را از موضوع آگاه کرد؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله آن افراد را فراخواند، اما آن ها سوگند یاد کردند که چنین چیزی نگفته اند.(1)
مرحوم عیاشی روایت دیگری را چنین نقل می کند: ابان بن تغلب می گوید: امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم، علی علیه السلام را به حکومت، منصوب کرد و فرمود: هر که من مولای او هستم علی مولای اوست.
دو تن از قریشیان گفتند: به خدا سوگند، هرگز تسلیم سخنان او نخواهیم شد.
پیامبر صلی الله علیه و آله را از گفت و گوی آن دو تن، آگاه کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله از آن ها پرسید چه گفته اید؟ آن ها تکذیب کرده و به خدا سوگند یاد کردند که چیزی نگفته اند.(2)
روایت دیگری را سید شرف الدین علی نجفی از بزرگان قرن دهم از محمّد بن عبّاس نقل می کند:
علی بن عبّاس، از حسن بن محمّد، از یوسف بن کلیب، ازخالد، از حفص بن عمر، از حنان، از ابوایّوب انصاری برای ما چنین روایت کرد:
آن گاه که پیامبر صلی الله علیه و آله دست علی علیه السلام را گرفت و آن را بالا برد و فرمود:
من کنت مولاه فعلی مولاه؛
هر که من مولای او هستم علی مولای اوست.
برخی گفتند: پیامبر صلی الله علیه و آله شیفته ی پسر عموی خود شده است.(3)
به یقین در آن صحنه، افراد دیگری نیز بودند که همانند فهری فکر می کردند. اگر این افراد همانند فهری، مخالفت خود را با رسول خدا صلی الله علیه و آله علنی می کردند به همان بلایی گرفتار می شدند که فهری بدان گرفتار شد و داستان آن در تاریخ، به ثبت رسید… اما چنان که دیدید، افراد نام برده، تکذیب نموده و به دروغ سوگند یاد کردند که چنین چیزی نگفته اند؛ این درحالی است که آنان سخن کفرآمیز خود را بر زبان جاری کرده بودند…
معنای حدیث غدیر
درباره ی معنای حدیث غدیر شیخ فرات بن ابراهیم کوفی رحمه الله این گونه روایت می کند:
اسحاق بن محمّد بن قاسم هاشمی به صورت پیوسته از حذیفه، حدیث غدیر را چنین نقل می کند: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
أیها الناس! ألستم تعلمون أنّی أولی بکم من انفسکم؟
ای مردم! آیا نمی دانید که من از خودتان به شما سزاوارترم؟
گفتند: می دانیم.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
أیّها الناس! من کنت مولاه فهذا علی مولاه؛
ای مردم! هر که من مولای او هستم این علی مولای اوست.
در این هنگام مردی از میانه ی مسجد گفت: ای رسول خدا! تأویل کلام شما چیست؟
فرمود:
من کنت نبیّه فعلی أمیره، اللهمّ وال من والاه و عاد من عاداه؛ (4)
هر که من پیامبرش هستم، علی امیر اوست. خدایا! دوستداران او را دوست و دشمنانش را دشمن بدار.
روایت دیگری را شیخ عماد الدین محمّد بن ابوالقاسم طبری نویسنده کتاب بشاره المصطفی نیز به سند خود از ابراهیم بن رجاء نقل می کند.
ابراهیم می گوید: به امام جعفر صادق علیه السلام گفتند:
رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر به علی علیه السلام فرمود: «هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست؛ خدایا! دوستداران او را دوست و دشمنانش را دشمن بدار». منظور رسول خدا صلی الله علیه و آله از این سخنان چه بود؟
امام صادق علیه السلام با حالتی نیکو نشست، آن گاه فرمود:
سئل عنها – والله – رسول الله صلی الله علیه و آله فقال: الله مولای و أولی بی من نفسی ولا أمر لی معه و أنا مولی المؤمنین و أولی بهم من أنفسهم لا أمر لهم معی و من کنت مولاه و أولی به من نفسه فعلی بن أبی طالب مولاه، أولی به من نفسه، لا أمر له معه؛ (5)
به خدا سوگند! همین سؤال از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیده شد.
ایشان در پاسخ فرمود: خدا، مولای من و از خودم به من سزاوارتر است؛ به گونه ای که من با وجود دستور الاهی، هیچ اختیاری از خود ندارم. من نیز مولای مؤمنان و از خودشان به آن ها سزاوارتر هستم؛ به گونه ای که با وجود دستور من، هیچ اختیاری از خود ندارند؛ هر که من مولای او هستم و به او از خودش سزاوارترم، پس علی بن ابی طالب مولای او و به خودش از وی سزاوارتر است؛ به گونه ای که با وجود دستورعلی، هیچ اختیاری از خود ندارد.
شیخ صدوق رحمه الله از محمّد بن عمر حافظ جعابی، از موسی بن محمّد ثقفی، از حسن بن محمّد، از صفوان بن یحیی، از یعقوب بن شعیب، نقل می کند که ابان بن تغلب می گوید:
از امام محمّد باقر علیه السلام در مورد سخن پیامبر صلی الله علیه و آله که «هر که من مولای او هستم علی مولای اوست» پرسیدم.
فرمود:
یا أبا سعید! تسأل عن مثل هذا؟! أعلمهم أنّه یقوم فیهم مقامه؛ (6)
ای اباسعید! در مورد این سخن، می پرسی؟! پیامبر صلی الله علیه و آله به مردم اعلام کرد که علی، جانشین او می شود.
شیخ صدوق رحمه الله روایت دیگری را در این زمینه این گونه نقل می کند:
محمّد بن عمر حافظ جعابی از جعفر بن محمّد حسینی، از محمّد بن علی بن خلف، از سهل بن عمرو، از زافربن سلیمان، از شریک، از ابواسحاق نقل می کند که به امام سجّاد علیه السلام گفتم: معنای این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله که: «هر که من مولای او هستم علی مولای اوست» چیست؟
فرمود:
أخبرهم أنّه الإمام بعده؛ (7)
به آن ها خبر داد که علی علیه السلام پس از وی، امام مردم است.
در این باره شیخ علی بن عیسی اربلی متوفّای سال 693 نیز در کشف الغمه می نویسد:
عبدالله بن جعفر حمیری در کتاب الدلائل می گوید:
حسن بن ظریف به من گفت: برای امام سجاد علیه السلام نامه نوشتم و عرض کردم: معنای این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله در باره ی امیر مؤمنان علی علیه السلام که «هر که من مولای او هستم علی مولای اوست» چیست؟
امام سجّاد علیه السلام فرمود:
أراد بذلک أن یجعله علماً یعرف به حزب الله عند الفرقه؛ (8)
پیامبر صلی الله علیه و آله با این سخن قصد داشت تا علی علیه السلام را به عنوان عَلَم و شاخص برگزیند که به هنگام تفرقه، حزب الله به وسیله او، شناخته شوند.
اعتراف ابوحنیفه به دلالت حدیث غدیر
شیخ محمّد بن محمّد بن نعمان بغدادی ملقّب به مفید، متوفّای سال 413 هجری اینگوه روایت می کند:
محمّد بن عمر جعابی، از احمد بن محمّد بن سعید نقل می کند که علی بن حسن تیمی می گوید: در کتاب پدرم یافتم که محمّد بن مسلم اشجعی از محمّد بن نوفل بن عائذ صیرفی این گونه نقل کرده است:
روزی ابوحنیفه به نزد ما آمد و درباره ی امیر مؤمنان علی علیه السلام به گفت و گو نشستیم.
ابوحنیفه گفت: من به هم کیشان خود گفته ام که در برابر شیعیان، به حدیث غدیر خم اعتراف نکنید؛ زیرا در صورت اعتراف، منطق آن ها بر شما غلبه می یابد.
در این هنگام رنگ چهره ی هیثم بن حبیب صیرفی تغییر یافت و به ابوحنیفه گفت: چرا به حدیث غدیر اعتراف نمی کنید؟ ای نعمان! مگر از حدیث غدیر اطّلاع نداری؟
ابوحنیفه گفت: من از آن اطّلاع دارم و حقیقتاً آن را روایت کرده ام.
هیثم گفت: پس چرا به آن اعتراف نمی کنی و حال آن که حبیب بن ابی ثابت از ابوطفیل از زید بن ارقم نقل می کند که علی علیه السلام در «رحبه»، حاضرانِ روز غدیر را در مورد صحّت حدیث غدیر، سوگند داده است؟
ابوحنیفه گفت: مگر نمی بینید که مردم به حدی در این زمینه اختلاف کرده اند که علی به ناچار در «رحبه» مردم را در این باره سوگند داده است؟
هیثم گفت: پس ما علی علیه السلام را تکذیب و سخن او را ردّ می کنیم!!
ابوحنیفه گفت: ما علی را تکذیب و سخن او را ردّ نمی کنیم، اما چنان که می دانید گروهی از مردم در مورد علی، غلو می کنند.
هیثم گفت: سخن را رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده و یک خطبه درمورد آن ایراد نموده و ما از بازگویی آن می هراسیم….(9)
روزه ی روز غدیر
روز غدیر، روزِ روزه، نماز، دعا و عبادت است و روایات بسیار زیادی در این مورد وجود دارد.
برای مثال شیخ طوسی رحمه الله به سند خود، از حسین بن حسن حسینی نقل می کند که محمّد بن موسی همدانی، از علی بن حسّان واسطی، نقل کرده که علی بن حسین عبدی می گوید: امام جعفر صادق علیه السلام می فرمود:
صیام یوم غدیر خم یعدل صیام [عمر] الدنیا…؛
روزه ی روز غدیر خم، با روزه ی [عمر] جهان برابری می کند…
آنگاه امام علیه السلام به ذکر نمازِ روز غدیر و ثواب آن پرداخت…
سپس فرمود: پس از دو رکعت نماز مذکور باید این دعا را هم بخوانی و بگویی….(10)
ابن بابویه شیخ صدوق رحمه الله در این باره می گوید:
حسن محمّد بن حسن سکونی، از ابراهیم بن محمّد بن یحیی نیشابوری، از ابوجعفر بن سری و ابونصر بن موسی خلال، از علی بن سعید، از ضمره بن شوذب، از مطر، از شهر بن حوشب از ابوهریره نقل می کند:
هر که روز هیجدهم ذی حجّه را روزه بگیرد، خداوند روزه ی شصت ماه را برای او ثبت می کند. هیجدهم ذی حجّه، روز غدیر خم است آن گاه که رسول خدا صلی الله علی و آله دست علی بن ابی طالب علیهما السلام را گرفت و فرمود: آیا من به مؤمنان از خودشان سزاوارتر نیستم؟
گفتند: بله، ای رسول خدا!
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
من کنت مولاه فعلی مولاه؛
هر که من مولای او هستم علی مولای اوست.
در این هنگام، عمر به علی علیه السلام گفت: خوشا به حالت ای علی! مولای من و مولای همه ی مسلمانان شدی.
آنگاه خداوند این آیه را نازل فرمود:
(الیَومَ أکمَلتُ لَکُم دینَکُم)؛
امروز دینتان را برای شما کامل کردم.(11)
این حدیث را خطیب خوارزمی و صدرالدین حموئی به صورت مسند از بیهقی، از حاکم نیشابوری و او هم به سند خود از علی بن سعید نقل کرده اند…(12)
هم چنین ابن مغازلی به سند خود از علی بن سعید…(13)
روایت فوق را نقل کرده است. خطیب بغدادی نیز این حدیث را از عبدالله بن علی بن محمّد بن بشران از دارقطنی از ابونصر خلال از علی بن سعید…روایت کرده است…..(14)
مسجد غدیر و نماز گزاردن در آن
شیخ محمّد بن یعقوب کلینی، شیخ ابوجعفر صدوق و شیخ ابوجعفر طوسی به سند خود از حسّان جمال چنین نقل کرده اند:
روزی امام صادق علیه السلام را از مدینه به مکّه می بردم، هنگامی که به مسجد غدیر رسیدیم، امام علیه السلام به سمت چپ مسجد، نگاه کرد و فرمود:
ذاک موضع قدم رسول الله صلی الله علیه و آله حیث قال: «من کنت مولاه فعلی مولاه…»؛(15)
رسول خدا صلی الله علیه و آله در همین نقطه ایستاد و فرمود: «هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست…»
شیخ کلینی رحمه الله نیز در این باره روایتی را به سند خود از ابان نقل می کند، ابان می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود:
یستحب الصلاه فی مسجد الغدیر؛ لأنّ النبی صلی الله علیه و آله أقام امیر المؤمنین علیه السلام و هو موضع أظهر الله فیه الحق؛ (16)
نماز گزاردن در مسجد غدیر، مستحب است؛ چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله در آن جا امیر مؤمنان علی علیه السلام را به حکومت، منصوب نمود و آن جا، جایگاهی است که خداوند در آن، حق را آشکار ساخت.
روز غدیر، روز عید
درباره ی عید بودن روز غدیر شیخ کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی رحمهم الله روایتی را به سند خود از حسن بن راشد از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند.
حسن بن راشد می گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: فدایت شوم، آیا مسلمانان به جز دو عید (قربان و فطر) عید دیگری نیز دارند؟
فرمود: آری، ای حسن! عید دیگری که از دو عید قبلی، بزرگ تر و شریف تر است.
گفتم: این عید در کدام روز قرار می گیرد؟
فرمود: روزی که امیر مؤمنان علی علیه السلام به عنوان مهتر و سروَر مردم، منصوب شد.
گفتم: فدایت شوم، کدام روز؟
فرمود: روزگار می گردد و آن روز، هیجدهم ذی حجّه است.
گفتم: فدایت شوم، وظیفه ما در این روز چیست؟
فرمود:
تصومه یا حسن! و تکثر الصلاه علی محمّد و آله و تبرء إلی الله عزو جل ممّن ظلمهم، فإن الأنبیاء صلوات الله علیهم کانت تأمر الأوصیاء بالیوم الذّی کان یقام فیه الوصی أن یتّخذ عیداً؛
ای حسن! در این روز، روزه بگیر، بر محمّد و آل او بسیار درود فرست و با بیزاری جستن از کسانی که در حق محمّد و خاندانش ستم کردند، به خدای بزرگ تقرّب جوی؛ چرا که پیامبران صلوات الله علیهم به جانشینان خود دستور می دادند که روز انتصاب جانشین و وصی را به عنوان روز عید، بگیرند.
گفتم: کسی که روز غدیر را روزه بگیرد چه پاداشی خواهد داشت؟
فرمود: برای او روزه ی شصت ماه، ثبت می شود. (17)
به راستی چگونه می توان روز تکمیل دین و اتمام نعمت… را عید به شمار نیاورد؟
در این روز اصحاب پیامبر- از جمله ابوبکر و عمر – پس از انتصاب امیر مؤمنان علی علیه السلام به امامت مردم توسّط پیامبر صلی الله علیه و آله، به وی تبریک گفتند و تعداد بی شماری از پیشوایان بزرگ اهل سنّت، داستان تبریک گفتن اصحاب، به علی علیه السلام را نقل کرده اند، از جمله ی آنان می توان این افراد را نام برد: احمد بن حنبل در مسند، طبری در تفسیر خود، خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ابن حجر مکّی در الصواعق المحرقه، محبّ الدین طبری در الریاض النضره، متّقی هندی در کنز العمّال و… .(18)
بیرونی در کتاب الآثار الباقیه روز غدیر را در شمار روزهایی قرار داده که مسلمانان آن را به عنوان روز عید، محسوب می کردند. (19)
ابن طلحه شافعی در مطالب السئول می نویسد: «آن روز، روز عید شد.» (20)
قاضی القضات ابن خلّکان شافعی در چند مورد از کتاب وفیات الأعیان، روز غدیر را روز عید می نامد. (21)
از خدای بزرگ، مسئلت دارم که توفیق حرکت در مسیر حق، ثبات قدم در صراط مستقیم و انجام واجبات الاهی در این مسیر را به ما ارزانی دارد.
وصلی الله علی محمّد و آله الطاهرین.
پینوشتها:
1- إثبات الهداه. 2/ 137.
2- إثبات الهداه. 2/ 137.
3- همان.
4- همان: 2/ 170.
5- بشاره المصطفی: 92.
6- معانی الأخبار: 66.
7. همان: 65.
8- کشف الغمه: 1/ 147.
9- الأمالی، شیخ مفید: 27، إثبات الهداه. 2/ 145.
10- تهذیب الأحکام: 4/ 305.
11- إثبات الهداه. 2/ 48؛ بحارالأنوار: 37/ 108.
12- مناقب علی بن أبی طالب علیهما السلام: 79، فرائد السّمطین: 1/ 77.
13- همان: 38.
14- تاریخ بغداد: 8/ 290.
15- إثبات الهداه. 2/ 16، 19 به نقل از الکافی، من لا یحضره الفقیه و تهذیب الاحکام.
16- الکافی: 4/ 567.
17- الکافی: 4/ 148، من لایحضره الفقیه: 2/ 90، تهذیب الأحکام: 4/ 5.
18- مسند احمد: 4/ 281، تفسیر الطبری: 3/ 428، تاریخ بغداد: 8/ 290، الصواعق المحرقه: 26، الریاض النضره: 2/ 169، کنزالعمّال: 6 / 397.
19- الآثار الباقیه: 334.
20- مطالب السئوال : 97.
21- وفیات الاعیان: 1/ 180 و 5/ 230.
منبع مقاله: حسینی میلانی، علی؛ (1390)، غدیر به روایت اهل بیت (علیهم السلام): نگاهی کوتاه به حدیث غدیر در منابع شیعی، قم: الحقایق، چاپ سوم.