هر گناه انگیزه و عاملی خاصی دارد که باعث میشود انسان به آن آلوده شود. این انگیزهها در معصومین ـ علیهم السّلام ـ وجود ندارد. مثلاً، اگر عامل حسادت را جستجو کنیم، میبینیم که حسود وقتی کسی را برتر از خود میبیند به او حسادت میورزد و حال آنکه این عامل در معصومین ـ علیهم السّلام ـ وجود ندارد؛ زیرا کسی از آنها برتر نیست تا به او حسادت ورزند یا مثلاً عامل دروغ ترس از دست دادن چیزی یا بدست نیاوردن چیزی میباشد. وقتی انسان فقط از خدا بترسد و اگر چیزی بدست آوردن آن را از آن خدا بداند و اگر چیزی را از دست داد مصلحتی از طرف او بداند دیگر دروغ نمیگوید.
پس عامل و انگیزه گناه در آن بزرگوارانه میباشد تا مرتکب گناه شوند.[1]
در برخی منابع روائی آمده است که شخصی با هشام بن حکم آشنا شد، بعد میگوید: «من در مدتی که با هشام[2] بن حکم آشنا بودم کلامی زیباتر از این کلام از او نشنیدم زیرا یک روز از او پرسیدم آیا امام ـ علیه السّلام ـ معصوم است یا نه؟ فرمود: بلی، دوباره پرسیدم چگونه معصوم است؟ (و چرا گناه نمیکند؟) فرمود: ریشه گناهان چهار چیز است: 1. حرص 2. حسد 3. غضب 4. شهوت و هیچ کدام از اینها در مورد امام ـ علیه السّلام ـ تصور نمیشود. زیرا ممکن نیست که امام ـ علیه السّلام ـ به دنیا حسد باشد و حال آنکه دنیا و آنچه در آن است در دست اوست، پس به چه چیزی حرص ورزد و حال آنکه همه چیز دارد. و همچنین ممکن نیست که حسود باشد چرا که احدی بالاتر از او نیست به او حسد ورزد. و ممکن نیست که نسبت به امور دنیا خشمگین شود زیرا غضب او برای خداست و او برای اجرای احکام الهی تکلیف دارد و فقط برای آنها خشمگین میشود نه برای امور دنیوی و همینطور جائز نیست که پیروی هوای نفسانی را کند و دنیا را بر آخرت برگزیند زیرا خداوند محبت آخرت را در دل او قرار داده است همانگونه که محبت دنیا را برای ما قرار داده است. معصومین ـ علیهم السّلام ـ به آخرت مینگرد همانطور که ما به دنیا مینگریم، آیا کسی را دیدهای که صورت زیبا را رها کند و به سراغ صورت زشت رود؟ و آیا دیدهای که غذای شیرین را رها کند و به دنبال غذای تلخ برود؟ و یا لباس نرم را رها کند و لباس زبر و خشن بپوشد؟ و یا نعمت همیشگی آخرت به نعمت زودگذر و فانی دنیا عوض کند؟»[3]
از طرفی دیگر مطالعه روایاتی که در شأن و شخصیت معصومینـ علیهم السلامـ وارد شده است بسیاری از پرسش ها را پاسخ می دهد و نکته مهم آن است که نباید آن ذات های پاک را با انسان های عادی مقایسه کرد امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «خداوند متعال انسان هایی را از فرزندان آدم انتخاب کرد و تولد آن ها را پاک و بدن های آنان را پاکیزه گردانید و آنان را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خویش قرار داد، نه به جهت طلبی که خداوند داشته باشند بلکه چون خداوند در هنگام خلقت می دانست که از او فرمانبرداری می کنند و او را عبادت می نمایند و هیچ گونه شرکی نسبت به او روا نمی دارند پس اینان به واسطه فرمانبرداری از خداوند به این کرامت و منزلت، والا در نزد خداوند، نایل شده اند.[4]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. راهنماشناسی، اصول عقائد(2) محمدتقی مصباحیزدی، چاپ اول، ناشر: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، خرداد 1367.
2. پرسمان عصمت، حسن یوسفیان، چاپ اول، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه.
پی نوشت ها:
[1]. عصمت بر دو قسم است: 1. عصمت از گناه 2. عصمت از اشتباه مورد سؤال عصمت از گناه بود که جواب دادیم اما علت عصمت از اشتباه نیز علم معصومین ـ علیهم السّلام ـ میباشد زیرا عامل اشتباه جهل است یعنی وقتی نسبت به مسألهای آگاهی وجود نداشته باشد در آن مسأله اشتباه پیش میآید ولی چون علم معصومین ـ علیهم السّلام ـ متصل به علم بیکرانه الهی است هیچگاه اشتباه نمیکنند به عبارتی کسی که از تمام اتفاقات آینده و گذشته و حال آگاهی دارد اشتباه در مورد او معنا ندارد.
[2]. هشام بن حکم یکی از اصحاب امام صادق ـ علیه السّلام ـ است که در علم عقاید تربیت شده خود آن حضرت بود تا با دشمنان مبارزه کند و آنها را مغلوب سازد لذا بیشتر کلمات او برگرفته از کلمات امام صادق ـ علیه السّلام ـ است.
[3]. صدوق، امالی، ص375، معانی الاخبار، ص44، علل الشرائع، ص79، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج25، ص193.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج10، ص 170.