4. گونه های روایات تفسیری
پژوهش های روش شناسی در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) کاشف از این مطلب است که مهم ترین شاخص های روش تفسیری از منظر آن امام که در این نوشتار از آن به گونه شناسی روایات تفسیری تعبیر می شود از این قرار است:
1-4. ذکر سبب نزول
ذکر سبب نزول در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) از جایگاه قابل توجهی برخوردار است. ذیلاً به برخی موارد اشاره می شود:
الف- امام رضا (علیه السلام) به منظور رفع ابهام و تبیین بهتر آیه 99 سوره یونس، روایتی از آباء طاهرین خود از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل کرده است که برخی از مسلمانان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتند که ایشان مردم را به اکراه دعوت به اسلام نماید تا تعداد یاوران آن حضرت بیشتر شود و بر دشمنان پیروز شوند، اما رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پیشنهاد آنها را نپذیرفت و در این هنگام این آیه بر آن حضرت نازل شد. «وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ… » (1) و اگر پروردگار تو می خواست، قطعاً هرکه در زمین است همه آنها یکسر ایمان می آوردند. پس آیا تو مردم را ناگزیر می کنی که بگروند؟ و هیچ کس را نرسد که جز به اذن خدا ایمان بیاورد…»(2) بر این اساس امام رضا (علیه السلام) با بیان سبب نزول این آیه، توهم موجود درباره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در ظاهر این آیه را مبنی بر مکره ساختن مردم به دین اسلام برطرف کرده است.
ب- امام رضا (علیه السلام) در روایت دیگری به منظور تبیین بهتر آیات «وَ مَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثَى.إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى.فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَ اتَّقَى .وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى »(3) سبب نزول این آیات را بیان کرده است.(4)
2-4. ذکر معنی مفردات آیات
بی تردید، یکی از لوازم تفسیر قرآن کریم، فهم مفردات آیات آن است. اهمیت این علم به اندازه ای است که راغب اصفهانی، فهم معانی مفردات آیات را از نیازهای اولیه برای طالبان فهم قرآن کریم دانسته است.(5) برخی نیز استفاده از حقایق، معارف، احکام و آداب قرآن کریم را مبنی بر فهم دقیق و صحیح مفردات آیات آن دانسته اند.(6) تأمل در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) بیانگر این مطلب است که یکی از امور موردتوجه آن حضرت در تفسیر آیات قرآن کریم ذکر معنی مفردات آیات بوده است که ایشان به شیوه های مختلف به این مهم پرداخته است. در این جا به برخی از این موارد اشاره می شود:
1-2-4. بیان علت نامگذاری
امام رضا (علیه السلام) در برخی از روایات به منظور تبیین برخی از مفردات آیات علت نامگذاری آنها را بیان کرده است. به عنوان نمونه، ایشان در روایتی وجه تسمیه « اولوالعزم » در الاحقاف (35) را بیان کرده است.(7) در روایات دیگری وجه تسمیه « اُمِّیَّ » (8) و نیز علت نامگذاری « ابلیس » را بیان کرده است.(9)
2-2-4. بیان مراد از مفردات
امام رضا (علیه السلام) در برخی از روایات، مراد از مفردات آیات را بیان کرده است. مانند روایتی که ایشان « رَهبانیَّهً » در آیه «… وَ رَهْبَانِیَّهً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ… » (10) را نماز شب دانسته است.(11)و در روایت دیگری مراد از « الکَلِمُ الطیّبُ » در « … إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ… » (12)را قول « لا إلهَ إلا اللهُ محَمَّدٌ رسولُ اللهِ علیُّ ولیُّ الله و خلیفَتُهُ حقّاً و خُلفاءُهُ خُلَفاءُ الله » دانسته است.(13)
3-4. تبیین آیات از راه بیان مصداق
یکی دیگر از گونه های تفسیری امام رضا (علیه السلام) تبیین آیات از راه بیان مصداق است. ذکر دو نمونه از این روایات ضروری به نظر می رسد:
الف- مصادیق « کبائر »
امام رضا (علیه السلام) در روایتی به منظور تفسیر آیه « إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ…»(14) مصادیق کبائر (گناهان کبیره ) را عبادت بت ها، شرب خمر، قتل نفس، عقوق والدین، قذف المحصنات، فرار از نبرد و خوردن مال یتیم ذکر کرده است.(15)
ب- مصادیق « میسر »
امام رضا (علیه السلام) در روایت دیگری « شطرنج»، « نرد »، « اربعه عشر » و هر آن چه که با آن قمار شود را از مصادیق « میسر » (16) دانسته است(17). تأمل بیشتر در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) گویای این مطلب است که برخی از مطالب تفسیری ایشان که ناظر به بیان مصادیق آیات است، متناسب با مقتضیات و شرایط سیاسی، اجتماعی، مذهبی آن روز جامعه اسلامی بیان شده است. در واقع، چنین شرایطی تأثیر قابل توجهی در رویکرد تفسیری امام رضا (علیه السلام) در بیان مصادیق آیات قرآن داشته است. برای نشان دادن این مدعا به چند نمونه از این روایات اشاره می شود:
الف- امام رضا (علیه السلام) در روایتی در تفسیر آیه « مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ »(18)فرموده است:« صِلَه الامام فی دوله الفَسَقَه »(19) بیان این مصداق از آیه مذکور به خوبی سلطه حاکمان فاسق، نیاز به تأمین مالی و لزوم ارتباط مردم با امام معصوم (علیه السلام) در آن زمان را نشان می دهد، در حالی که ظاهر این آیه بیانگر این مطلب نیست.
ب- امام رضا (علیه السلام) در روایتی درباره آیه « مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذلِکَ لاَ إِلَى هؤُلاَءِ وَ لاَ إِلَى هؤُلاَءِ… » (20) فرموده است: ( این آیه ) درباره « واقفیه » نازل شده است(21). در روایت دیگری نیز نزول آیه « قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ… » (22) را درباره « واقفیه » دانسته است. زیرا آنها گفتند امامی بعد از موسی بن جعفر (علیه السلام) نیست که خداوند به آنها پاسخ داد « بلْ یَداهُ مَبسوطَتانِ » و مراد از « ید » در باطن قرآن کریم « امام » است(23)در حالی که فرقه « واقفیه » پس از شهادت امام کاظم (علیه السلام) به وجود آمده و این آیه بیش از 150 سال پیش از صدور این روایت درباره یهود نازل شده است. بر این اساس در این روایت به خوبی دیده می شود که بیان این مصداق از آیه مذکور به منظور رد فرقه « واقفیه » بوده که در آن دوران در حال گسترش بوده است.
ج- امام رضا (علیه السلام) در روایتی در تفسیر «… إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ…» (24) فرموده است:« اشَدُّکمْ تقیّهً » (25) بیان «تقیه » به عنوان مصداقی از این آیه بیانگر شرایط زمانی آن امام است که در آن دوران حساس « تقیه »برای شیعیان امری ضروری بوده است. بر این اساس، تأثیر مستقیم شرایط سیاسی، اجتماعی و مذهبی در آن زمان در رویکرد تفسیری امام رضا (علیه السلام) به خوبی نمایان است.
4-4. تبیین آیات از راه بیان قیدهای توضیحی
یکی دیگر از شیوه های تفسیر قرآن کریم که در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) دیده می شود، تبیین آیات از طریق بیان قیدهای توضیحی اعم از جار و مجرور، قید و یا علت برخی از افعال و عبارات موجود در آیات و توضیحاتی از این قبیل است. بی تردید، ذکر چنین مواردی نقش بسیاری در فهم بهتر آیات و دفع توهم موجود در برخی از آیات قرآن کریم دارد.
دو نمونه از روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) بیانگر این مدعا است:
الف- امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به سؤالی درباره آیه « فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ …»(26) که در ظاهر به جبر إشعار داشته به منظور دفع این توهم، قیدهایی در ضمن این آیه بیان کرده که این قیدها از این قرار است: « فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ ( بإیمانه فی الدنیا إلی جنته و دار کرامته فی الآخره ) یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ ( للتسلیم لله و الثقه به و السکون الی ما وعده من ثوابه حتی یطمئن الیه ) وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ ( عن جنته و دار کرامته فی الاخره لکفره به و عصیانه له فی الدنیا ) یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً ( حتی یشکَّ فی کفره و یضطرب من اعتقاد قلبه حتی یصیر ) کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ کَذلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ » بر این اساس ایشان هدایت الهی را به دلیل ایمان در انسان و اضلال وی را به دلیل کفر و عصیان وی در دنیا دانسته است.(27)
ب- امام رضا (علیه السلام) در روایتی به منظور دفع توهم ضلالت حضرت موسی (علیه السلام) و دفاع از عصمت وی درباره آیه « قَالَ فَعَلْتُهَا إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّینَ »(28)که حضرت موسی به صراحت اقرار کرده که از گمراهان بوده است. « ضالین » را مقید به قید « عن الطریق بوقوعی إلی مدینه من مدائنک » دانسته است، به این معنا که حضرت موسی (علیه السلام) از گمراهان نبوده است، بلکه راه را گم کرده و به صورت اتفاقی وارد یکی از محله های شهر شده است و در آن جا ماجرای قتل آن قبطی رخ داده است. و نیز درباره آیه « ألمْ یَجِدْکَ یتیماً فآوی» فرموده است: « أ لم یجدک وحیدا فآوی إلیک الناس » و درباره آیه « وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدَى »، « ضالّاً » را مقید به « عند قومک » دانسته و درباره « فَهَدی » فرموده است: أی هدیهم إلی معرفتک، و درباره آیه « وَ وَجَدَکَ عَائِلاً فَأَغْنَى » فرموده است:« أغناک بأن جعل دعاءک مستجابا » (29) بر این اساس آن حضرت با بیان قیدهای مذکور به تبیین این آیات پرداخته و از عصمت انبیاء دفاع کرده است.
ناگفته نماند ذکر چنین مواردی در میان الفاظ و عبارات آیات قرآن کریم از قبیل توضیحات برون متنی است و هرگونه تصوری مبنی بر جزء آیه و کلام الهی دانستن این موارد ناشی از بی دقتی و سطحی نگری است و با ادله متقن صیانت قرآن از خطر تحریف مردود خواهد بود.
5-4. بیان تأویل آیات
تأویل از ماده « اول » به معنی برگردانیدن به اصل است، به عبارت دیگر مراد از « تأویل » ارجاع دادن کلمات و مفاهیم آنها به مقاصدی که از جانب گوینده اراده شده است(30). قرآن کریم علم به تأویل را مختص به خدا و « راسخان در علم » دانسته است:«… وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ … » (31) در بسیاری از روایات، « راسخان در علم » ائمه اطهار (علیهم السلام) معرفی شده اند.(32)
تأویل آیات متشابه، نمونه ای از تأویل در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) به شمار می آید به عنوان نمونه امام رضا (علیه السلام) به منظور تأویل آیه « کَلاَّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ »(33) کلمه « ثواب » را پیش از « ربهم » در تقدیر گرفته و در آیه « وَ جَاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفّاً صَفّاً »(34) « امر »را پیش از « ربُّک » در تقدیر گرفته است و در آیه « هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ … » (35) « بالملائکه » را پس از « الله » در تقدیر گرفته است. بر این اساس توهم جسمانیت خداوند سبحان از این آیات دفع می شود.(36) نویسنده « مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن » پس از ذکر این روایت در تفسیرش می نویسد: در احادیث سخنی بهتر از حدیث امام رضا (علیه السلام) در تأویل این آیه که از آیات متشابه است صادر نشده است.(37)
6-4. بیان بطون آیات
قرآن علاوه بر معنای ظاهری، معانی باطنی دارد که از آن به « بطون قرآن » تعبیر می شود.(38) امام باقر (علیه السلام) در روایتی فرموده است:« إن للقرآن بطنا و للبطن بطنا و له ظهر و للظهر ظهر »(39)، لکن پی بردن به بطون آیات جز برای پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) ممکن نیست و هیچ کس حق ندارد چیزی به عنوان باطن آیه از پیش خود مطرح کند.(40)
تأمل و دقت در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) نشان می دهد که ایشان همچون دیگر معصومان (علیهم السلام) در برخی از روایات، به بیان بطون برخی از آیات قرآن کریم پرداخته است. در این جا به ذکر نمونه هایی از این روایات إکتفا می کنیم:
الف- امام رضا (علیه السلام) درباره آیه « أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ…»(41) فرموده است: مراد از « جَنْب اللهِ » امیرالمؤمنین (علیه السلام) و اوصیاء پس از اوست.(42)
ب- ایشان در روایت دیگری درباره آیه « وَ عَلاَمَاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ» (43) فرموده است:« علامات » ما (اهل بیت) هستیم و مراد از « نجم » رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است.(44)
ج- ایشان در روایت دیگری درباره آیه « وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ »(45) مورد سؤال را ولایت حضرت علی (علیه السلام) دانسته است.(46)
د- امام رضا (علیه السلام) در روایتی درباره آیه « إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا…»(47) مراد از امانت را امامت و اهل امانت را امامان از آل محمد (علیه السلام) دانسته است.(48)
با تأمل در این روایات و روایاتی از این قبیل که بیانگر بطون برخی از آیات قرآن کریم است به نظر می رسد که غرض اصلی امام رضا (علیه السلام) از بیان بطون آیات توجه دادن مردم به مسئله ولایت و امامت معصومان (علیهم السلام) و تبیین شأن و منزلت رفیع ایشان بوده است.
7-4. بیان آیات الاحکام
امام رضا (علیه السلام) نیز مانند دیگر معصومان (علیهم السلام)، در برخی از روایات به تبیین آیات الاحکام پرداخته است. در این جا به ذکر دو نمونه از این روایات اکتفا می کنیم:
الف- امام رضا (علیه السلام) در روایتی به محمد بن ابی نصر بزنطی پیرامون آیه 49 سوره طور در تفسیر « وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ » فرموده است: مراد از تسبیح، چهار رکعت نماز، پس از مغرب است. و در تفسیر « وَ إِدْبَارَ النُّجُومِ » فرموده است: دو رکعت نماز، پیش از نماز صبح است.(49)
ب- ایشان در روایت دیگری به منظور تبیین آیه « ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ »(50) به شرح واژه « تفث » پرداخته است که مراد از آن را « تقلیم الأطفار و طرح الوسخ و طرح الإحرام عنه » دانسته است.(51)
امام رضا (علیه السلام) به منظور تبیین بهتر برخی از آیات الاحکام به علت تشریع برخی از احکام اشاره کرده است. مانند نامه ای از ایشان به محمد بن سنان که حضرت در آن به علت تحریم محرماتی همچون قتل نفس، عقوق والدین، زنا، قذف محصنات، خوردن مال یتیم، فرار از میدان نبرد، تعرب پس از هجرت و ربا اشاره کرده است.(52)
8-4. ذکر جزئیات داستان های قرآن کریم
شیوه قرآن کریم در بیان داستان ها ذکر همه جزئیات نیست. قران اصلاً کتاب تاریخ نیست و منظورش از نقل داستان های خود قصه سرایی مانند کتب تاریخ و بیان تاریخ و سرگذشت نیست، بلکه کلامی است الهی که در قالب وحی ریخته شده، و منظور آن هدایت خلق به سوی رضوان خدا و راه های سلامت است و به همین جهت است که هیچ قصه ای را با تمام جزئیات آن نقل نکرده، و از هر داستان، نکاتی چند که مایه عبرت، تأمل، دقت و یا آموزنده حکمت و موعظه ای است و یا سودی دیگر از این قبیل دارد نقل کرده است.(53) لکن آگاهی از جزئیات داستان های قرآن کریم کمک بسیاری در فهم بهتر آیات قرآن می کند. یکی دیگر از گونه های تفسیری امام رضا (علیه السلام) درباره قصص قرآن ذکر برخی از جزئیات آن است. به عنوان نمونه برخی از این روایات از این قرار است:
الف- امام رضا (علیه السلام) در روایتی ذیل آیات 60 تا 82 از سوره کهف به تفصیل به ذکر جزئیات داستان موسی و خضر (علیه السلام) پرداخته است.(54)
ب- امام رضا (علیه السلام) در روایت دیگری به منظور تبیین آیه « وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ » (55) به بیان جزئیات داستان « بلعم بن باعوراء » پرداخته است.(56)
ج- ایشان درباره آیه « وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَهٍ وَ کَانُوا فِیهِ مِنَ الزَّاهِدِینَ »(57) در روایت ابن ابی نصر بزنطی، امام رضا (علیه السلام) تعداد درهم ها را بیست درهم ذکر کرده است.(58)
ناگفته نماند بیان برخی از جزئیات داستان های قرآن کریم در « اسرائیلیات » نیز آمده است با این تفاوت که این روایات بسیار ضعیف و وهن آمیز بیشتر از مصادر اهل کتاب ( به ویژه از مصادر یهودی ) از ناحیه افرادی همچون « عبدالله بن سلام »، « کعب الاحبار »، « وهب بن منبه »، « تمیم بن اوس داری » و امثال اینها به منظور ضربه زدن به اسلام جعل شده است و به تدریج در کتب تفسیری و حدیثی نفوذ کرده است.(59)
9-4. بیان چرایی مطالب در برخی از آیات
گونه دیگری از روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) بیان چرایی برخی از مطالب در آیات قرآن کریم است. این امر نوعی بیان دقائق و ظرائف قرآن کریم است. ذکر دو نمونه از چنین روایاتی بیانگر این مطلب است:
الف- امام رضا (علیه السلام) در تفسیر آیه « وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ وَ کَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً …» (60) علاوه بر ذکر برخی از توضیحات، علت سه مطلب در این آیه را بیان کرده است؛ ابتدا علت قراردادن عرش الهی بر روی آب را بیان کرده، سپس به بیان علت خلقت آسمان ها و زمین در شش روز پرداخته است و در انتها یکی از علل خلقت انسان را امتحان دانسته است.(61)
ب- در روایت دیگری از امام رضا (علیه السلام) درباره غرق شدن فرعون در لحظاتی که به خدا ایمان آورده و به توحید اقرار کرده سؤال شده است که حضرت در پاسخ به استناد دو آیه « فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ کَفَرْنَا بِمَا کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا …»(62) و « … یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لاَ یَنْفَعُ نَفْساً إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْراً …»(63) ایمان آوردن فرعون در آن لحظات را بی فایده دانسته است. و سپس علت دیگری برای این امر ذکر می کند که فرعون در هنگام غرق شدن به موسی (علیه السلام) استغاثه کرده و به خداوند استغاثه نکرده است و اگر به خدا استغاثه می کرد او را نجات می داد.(64)
10-4. زدودن شبهه و تصحیح بدفهمی نسبت به قرآن
یکی دیگر از گونه های تفسیری امام رضا (علیه السلام) زدودن شبهه و تصحیح بدفهمی نسبت به برخی از آیات قرآن کریم است. در این جا به ذکر دو نمونه از روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) اشاره می کنیم:
الف- ابراهیم بن عباس گوید: در مجلس امام رضا (علیه السلام) بودیم و درباره گناهان کبیره و نظر معتزله مبنی بر بخشیده نشدن گناهان کبیره صحبت می کردیم که حضرت به نقل از امام صادق (علیه السلام) فرمود: بدرستی که قرآن بر خلاف نظر معتزله نازل شده است خداوند جل جلاله می فرماید:« … وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَهٍ لِلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ…»(65) بر این اساس امام رضا (علیه السلام) با استناد به آیه مذکور بطلان نظر معتزله را بیان کرده است.
ب- امام رضا (علیه السلام) در روایتی به صراحت قرائت « إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ » در آیه « قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ …»(66) را نفی کرده و قائلان به قرائت « إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ» را دروغگو دانسته است.(67) این روایت نمونه دیگری از زدودن شبهه و تصحیح کج فهمی نسبت به قرآن کریم به شمار می آید که در بخش قرائت به این روایت اشاره شده است.
11-4. تبیین معارف اعتقادی
یکی دیگر از گونه های تفسیری امام رضا (علیه السلام) تبیین معارف اعتقادی است که حضرت از طریق تفسیر برخی از آیات قرآن کریم به این مهم پرداخته است. دو نمونه از این روایات از این قرار است:
1-11-4. مسئله بداء
امام رضا (علیه السلام) در روایتی به سلیمان مروزی که از منکران « بداء » بوده به منظور رفع استبعاد درباره بداء و اثبات آن به آیات متعددی از قرآن کریم مانند آیات « أَ وَ لاَ یَذْکُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ یَکُ شَیْئاً »(68)، « وَ هُوَ الَّذِی یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ…»(69)، « بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ…»(70)، « …یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاءُ…»(71)، « وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِینٍ »(72)، « وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ…»(73) و « …وَ مَا یُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لاَ یُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِی کِتَابٍ…»(74) استناد کرده است.(75)
2-11-4. لزوم تلقی دین از امام معصوم
ایشان در روایتی در تفسیر آیه «…وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ …»(76) یکی از معارف اعتقادی دین که همان لزوم پیروی از امامان معصوم (علیهم السلام) و تلقی دین از آنها و نهی از پیروی از آراء شخصی به عنوان دین است را بیان کرده است. ایشان در تفسیر این آیه فرموده است:« یَعْنی مَن اتخذَ دینَهُ رأیَهُ بغیرِ امامِ منْ أئمَّه الهُدی »(77).
12-4. تفسیر موضوعی قرآن کریم
تفسیر موضوعی یکی دیگر از گونه های تفسیری امام رضا (علیه السلام) است. ایشان در پاسخ به سؤال دانشمندان خراسان و عراق در مجلس مأمون به منظور اثبات این مطلب که مراد خداوند از « ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ…»(78) عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده، می فرماید: خداوند علاوه بر بطون آیات، « اصطفاء » را در دوازده مورد از آیات قرآن تفسیر کرده است. در ادامه به تفسیر این موضوع در موارد مذکور پرداخته و به ترتیب دلالت آن آیات را درباره « اهل بیت (علیهم السلام) » به روشنی بیان کرده است.(79)
ادامه دارد…
پی نوشت ها :
1.یونس، 99-100.
2.طبرسی، 1403ق، ج2، ص 413.
3. لیل، 3-6.
4.نک: حمیری، بی تا، ص 156.
5.راغب اصفهانی، 1412ق، ص 54.
6.مصطفوی، 1360ش، ج1، ص 5.
7.نک: ابن بابویه، بی تا، ج1، ص 122.
8.نک: مجلسی، 1404ق، ج16، ص 133.
9.نک: ابن بابویه، 1361ش، ص 138.
10.حدید: 27.
11.طوسی، 1365ش، ج2، ص 120.
12.فاطر: 10.
13.استرآبادی، 1409ق، ص 469.
14.نساء:31.
15.عیاشی، 1380ق، ج1، ص 238.
16.مائده، 89.
17.کلینی، 1365ش، ج6، ص 435؛ عیاشی، 1380ق، ج1، ص 339.
18.حدید، 11.
19.کلینی، 1365ش، ج8، ص 302.
20.نساء: 143.
21.کشی، 1348ش، ص 462.
22.مائده: 64.
23.کشی، 1348ش، ص 457.
24.حجرات، 13.
25.برقی، 1371ق، ج1،ص 258؛ حرعاملی، 1409ق، ج16، ص 212.
26.انعام: 125.
27.ابن بابویه، 1378ق، ج1، ص 131.
28.شعراء: 20.
29.حویزی، 1415ق، ج4، ص 48.
30.راغب اصفهانی، 1412ق، ص 99؛ مصطفوی، 1380ش، ج1، ص 19.
31.آل عمران:7
32.صفار، 1404ق، ص 203؛ قمی، 1404ق، ج2، ص 451؛ کلینی، 1365ش، ج1، ص 415؛ ابن شهرآشوب، 1379ق، ج4، ص 421.
33.مطففین، 15.
34.فجر، 22.
35.بقره، 210.
36.ابن بابویه، 1361ش، ص 13.
37.موسوی سبزواری، 1409ق، ج3، ص 253.
38.مکارم شیرازی، 1374ش، ج4، ص 323.
39.برقی، 1371ق، ج2، ص 300.
40.مکارم شیرازی، 1374ش، ج24، ص 360.
41.زمر، 56.
42.صفار، 1404ق، ص 62.
43.نحل، 16.
44.استرآبادی، 1409ق، ص 257.
45.صافات، 24.
46.ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 59.
47.نساء، 58.
48.عیاشی، 1380ق، ج1، ص 249؛ استرآبادی، 1409ق، ص 140.
49.مجلسی، 1404ق، ج84، ص 88.
50.حج، 29.
51.کلینی، 1365ش، ج4،ص 504؛ ابن بابویه، 1413ق، ج2، ص 485.
52.نک: ابن بابویه، 1413ق، ج3، ص 565.
53.طباطبایی، 1417ق، ج2، ص 308 و ج13، ص 291.
54.قمی، 1404ق، ج2، ص 38.
55.اعراف، 175.
56.قمی، 1404ق، ج1، ص 249.
57.یوسف، 20.
58.قطب راوندی، 1409ق، ص 129.
59.ذهبی، 1405ق، صص 19-20.
60.هود، 7.
61.ابن بابویه، 1378ق، ج1،ص 135؛ طبرسی، 1403ق، ج2، ص 412.
62.غافر، 84-85.
63.انعام، 158.
64.ابن بابویه، بی تا، ج1، ص 59؛ حرعاملی، 1409ق، ج16، ص 90.
65.رعد، 6؛ ابن بابویه، 1398ق، ص406؛ بحرانی، 1416ق، ج3، ص 226.
66.هود، 46.
67.ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 75؛ عیاشی، 1380ق، ج2، ص 151.
68.مریم، 67.
69.روم، 27.
70.بقره، 117.
71.فاطر، 1.
72.سجده، 7.
73.توبه، 106.
74.فاطر، 11.
75.ابن بابویه، 1398ق، ص 443؛ مجلسی، 1404ق، ج4، ص 95.
76.قصص، 50.
77.صفار، 1404ق، ص 13؛ کلینی، 1365ش، ج1،ص 374.
78.فاطر، 32.
79.ابن شعبه حرانی، 1404ق، 425؛ طبری، 1383ق، ص 228.
منبع مقاله :
ایزدی، مهدی و…[ دیگران]، (1392)، ابعاد شخصیت و زندگی حضرت امام رضا (ع)، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول