ریشه‌های طلاق

ریشه‌های طلاق

به گفته برخی کارشناسان، طلاق مهم‌ترین آسیب‌ اجتماعی در کشور است که افزایش روزافزون آن، موجب نگرانی‌های زیادی شده است. در عین حال، کاهش سن بلوغ، افزایش فاصله زمان بلوغ تا زمان ازدواج و افزایش میانگین سن ازدواج به‌خصوص در قشر تحصیلکرده، میزان طلاق را در کشور افزایش داده و به همین دلیل است که تلاش برای پیشگیری از طلاق و آموزش‌هایی در این زمینه، ضروری به نظر می‌رسد. در این‌باره گفتگویی انجام داده‌ایم با دکتر علی دارابی، روان‌شناس و مدرس دانشگاه پیام نور که خلاصه‌ای از آن را پیش رو دارید

آقای دکتر، چرا در سال‌های اخیر، طلاق در کشور ما با افزایش چشم‌گیری روبه‌رو بوده است؟

یکی از مهم‌ترین دلایل طلاق، اختلاف سلیقه بین زوجین است. توسعه شهرنشینی، صنعت، بالا رفتن سطح سواد، بر هم خوردن انسجام خانوادگی و اجتماعی، از بین رفتن سنت‌های کهن و فرهنگ‌های بومی، اختلاف طبقاتی و تا حدودی انگ‌زدایی از پدیده طلاق در جامعه امروز در افزایش این روند، تاثیر به‌سزایی دارد.

آیا می‌توان از طلاق پیشگیری کرد؟

آموزش‌های صحیح پیش از ازدواج یکی از مهم‌ترین راه‌های پیشگیری از طلاق است. بسیاری از افرادی که برای مشاوره به کلینیک‌های روان‌شناسی مراجعه می‌کنند، این جمله را می‌گویند: «عیب همسرم را دیدم اما مطمئن بودم که پس از ازدواج او را درست خواهم کرد.» اما ما معتقدیم همان‌طور که برای رانندگی، فرد متقاضی باید حتما گواهی‌نامه داشته باشد، پیش از انتخاب همسر نیز باید شیوه همسریابی و پس از ‌آن هم اطلاعات لازم درباره چگونگی یک زندگی مشترک را بیاموزد. به این ترتیب، هر چه بتوانیم از ازدواج‌های ناموفق بکاهیم، به دنبال آن از طلاق، همسرآزاری، کودک آزاری، خشونت‌های خانگی، اعتیاد،‌ فرزندان تک‌سرپرست، بی‌سرپرست و فساد و فحشا کاسته می‌شود و این در حالی است که ازدواج‌های موفق، احساس رضایت‌مندی، عزت نفس، احترام و انعطاف‌پذیری را در همسران و فرزندان آنها افزایش می‌دهد.

این آموزش‌ها که به منظور پیشگیری از طلاق انجام می‌شود، چگونه باید باشد؟

براساس آمار، 50 درصد طلاق‌ها در پنج سال اول زندگی و 30 درصد آنها در سال اول اتفاق می‌افتد و به همین دلیل، سلامت روحی و روانی دختر و پسر باید تایید شود. جوانان در سن ازدواج باید آموزش ببینند و این موضوع را برای خود روشن کنند که از زندگی مشترک خود چه می‌خواهند. در واقع باید در ذهن آنها جا بیفتد که ازدواج، فقط گذراندن یک مرحله از زندگی نیست و این ایده کاملا اشتباهی است که ویژگی‌های ناپسند فردی که با او تصمیم به ازدواج گرفته‌ایم، پس از ازدواج اصلاح می‌شود. تناسبات سنی، فرهنگی و خانوادگی، مذهبی، اقتصادی و اجتماعی از جمله مواردی است که در انتخاب همسر بسیار مهم و حایز اهمیت است. بسیاری از خانم‌ها و گاهی آقایان، فقط عشق و علاقه پیش از ازدواج را لازمه آن می‌دانند. اما اگر این عشق براساس مسایل سطحی و زودگذر باشد، به طور مسلم پس از ازدواج از بین می‌رود و اینجا است که تنها و مهم‌ترین دلیل ازدواج نابود می‌شود و زن و شوهر به فکر طلاق می‌افتند. از طرف دیگر، جوانان باید آموزش ببینند که طلاق، تنها راه‌حل رهایی از مشکلات حتی مشکلات بسیار حاد نیست و راه‌های مناسب دیگری نیز وجود دارد و نباید شتاب‌زده عمل کرد.

دوام یک زندگی مشترک، نیازمند چه عواملی است؟

صداقت، گذشت، احترام متقابل و توجه به نیازهای طرف مقابل، رمز موفقیت یک زندگی مشترک است و باید مطمئن بود که اگر این فاکتورها در زندگی لحاظ شود، به طور مسلم پدیده طلاق اتفاق نخواهد افتاد اما گاهی مشکلات در حدی است که ادامه زندگی، میسر نیست و طلاق آخرین راهکار است.

در این شرایط چه باید کرد؟

طلاق، سه مرحله دارد. زمان پس از جدایی که بلافاصله پس از طلاق شروع می‌شود و اغلب تا دو سال پس از آن هم ادامه می‌یابد. در مرحله دوم، اداره زندگی به وسیله یکی از والدین مشخص می‌شود و در مرحله بعدی هم ثبات نسبی برقرار می‌‌شود و در این مرحله است که فرد به یک زندگی تقریبا عادی برمی‌گردد و باید شرایطی را مهیا کند تا کمترین آسیب را ببیند. در این شرایط، مشاوره با یک روان‌شناس اهمیت بسیاری دارد. البته این طلاق، عواقب و پیامدهای ناگواری را نیز دربردارد. تربیت غلط فرزندان طلاق، افت تحصیلی، اعتیاد، مشکلات خانوادگی، ترس از ازدواج در بین بچه‌ها، خودکشی و پرخاشگری از جمله عواقب طلاق دانسته می‌شود. زن و مرد پس از این اتفاق، حس اعتماد به جنس مخالف را از دست می‌دهند و همه را مانند زوج سابق خود می‌بینند و با دید نفرت و انتقام به او می‌نگرند و در این مرحله است که باید این طرز فکر اصلاح شود و فرد باید بداند که شکست اول به منزله مرگ تمام آمال و آرزوها نیست. نکته مهم این است که اگر بچه‌ای نیز در این بین وجود داشته باشد، حساسیت بیش از پیش خواهد بود زیرا تربیت فرزندان طلاق به ‌آموزش‌های خاص خود نیاز دارد.

به تازگی شاهد پخش مجموعه طنزی با عنوان «طلاق در وقت اضافه» در تلویزیون بودیم. شما نقش رسانه‌ها را در آموزش طلاق چه در پیشگیری و چه در کنار آمدن با آن، مهم می‌دانید؟

بدون شک رسانه‌ها در این بین نقش به سزایی ایفا می‌کنند. چون آمارها نشان می‌دهد بیشترین تاثیرگذاری روی مردم ایران از طریق تلویزیون است. من معتقدم رسانه‌ها باید بیشتر در راه آموزش‌ها و مهارت‌های عملی به مردم جامعه، گام بردارند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید