پیامبر ؛ سراج منیر

پیامبر ؛ سراج منیر

منبع:روزنامه قدس

سیمای رسول اکرم(ص) در سوره احزاب
برای شناخت رسول اکرم(ص) راههای متعددی وجود دارد. از جمله مطالعه سیره و تاریخ زندگی ایشان در کتابهای تاریخ و سیره و کتبی که سنن و سیره حضرت محمد(ص) را از زبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و اصحاب برگزیده ایشان بیان می دارد. احادیث نبوی و سخنان گهربار آن حضرت نیز طریق دیگری برای آشنا شدن با شخصیت حضرت محمد(ص) است و اما بهترین، موثق ترین و جامع ترین منبع برای نیل به سیما و سیره رسول اکرم(ص)، قرآن کریم است. در میان سوره های قرآن سوره احزاب در شناسایی ویژگیهای پیامبر گرامی اسلام شاخص و شایان دقت است. قبل از آنکه صفات و ویژگیهای رسول اکرم(ص) را در این سوره دنبال کنیم هدف سوره را مشخص می کنیم.
یکی از اهداف این سوره استوار داشتن شخصیت رسول اکرم(ص) و درهم شکستن اهداف منافقان در ایجاد جنگ روانی و لطمه وارد کردن به شخصیت حضرت است.
منافقان در دو بعد برای تحقق این هدف می کوشند:
الف) بعد سیاسی
ب) بعد فرهنگی و اخلاقی
در بعد سیاسی، با القای شبهه و ایجاد شک و تردید در دل مؤمنان نسبت به وعده های خدا و رسول (ص) و پیروزیها و شکستهای مسلمانان از جمله آیات (12-13-14-15-19-20) و در بعد فرهنگی و اخلاقی، با شایعه پراکنی و نجواهای پیدا و پنهان درباره تصمیمات خانوادگی پیامبر(ص) از جمله آیات(37-50-53-60) که قرآن کریم توطئه آنان را در هر دو بعد رسوا کرده و هدف آنها را عقیم ساخته است. آیات 53-59-29-34 وغیره.
در سوره مبارکه احزاب پیامبر اکرم(ص) مأموریت از میان برداشتن یک سنت به جا مانده از دوران جاهلیت را بر عهده دارد. پس خداوند باید حضرت رسول را تقویت کند و او را مؤید از جانب خود نشان دهد. به همین خاطر است که سوره، با خطاب«یا ایهاالنبی» آغاز می شود تا نشان دهد که پیامبر، از جانب خود، کاری انجام نمی دهد و تنها مأموری از سوی خداست.
سپس توصیه به تقوای الهی مطرح شده است تا نشان دهد رسول اکرم(ص) در تصمیماتش خدا را در نظر دارد و هرگز هوای نفسانی خویش را در امور دخالت نمی دهد.
خطر دیگری که باید دفع شود، قرار گرفتن تحت تأثیر طعنه ها، آزارها و شبهه سازیهایی است که منافقان و کفار ایجاد می کنند. از سویی پیامبر باید تنها از وحی و اوامر الهی، اطاعت کند. و از سوی دیگر باید مراقب دخالت هوا و هوسها و توطئه های دشمنان باشد و چون چنین مأموریت خطیری جز با توکل و اتکا به خدای یگانه میسر نیست دستور توکل صادر می شود.(آیه 3)
در سوره احزاب یک سنت جاری و نادرست باید در هم شکسته و ملغی و یک سنت پسندیده و تازه برقرار گردد و بار سنگین این مأموریت با توجه به مقاومت افکار عمومی در برابر تغییر سنتها و عادتها و خرافات، تنها بر دوش پیامبر اکرم(ص) است. در این سوره مردم باید مطمئن شوند که پیامبر همان کسی است که از سوی خدا برای این کار برگزیده شده است. این سوره می خواهد مطلب را تثبیت کند که: همسران شما، مادر شما نیستند و با الفاظ شما مادر نخواهند شد. اما همسران پیامبر، مادران شما هستند.(آیه6-53)
خداوند در سوره احزاب روشن می کند که مؤمن حقیقی بدون اینکه دچار تزلزل و شبهه شود، پیرو پیامبر و احکام الهی باقی می ماند و گمان سوء به خود راه نمی دهد. همان طور که در زمان جنگ احزاب(خندق) چنین استواری و استحکامی از مؤمنان راستین مشاهده شد و برخلاف منافقان که با سوء ظن به خدا و رسول در برابر دشواریهای جنگ دچار تزلزل شدند(آیه 12-30) از مؤمنان، جز ظن و گمان نیکو به خدا و رسول مشاهده نشد.(آیه22) آنان تسلیم کامل حق بوده و به انتظار قضای محتوم الهی در حق خویش، لحظه شماری می کردند تا هرچه زودتر مسؤولیت بندگی خود را به اتمام برسانند.(آیه23)
لازم است وظایفی را که خداوند با صیغه امر به پیامبر اکرم(ص) در سوره احزاب گوشزد می نماید، استخراج کنیم و سپس به استخراج صفات و خصوصیات رسول اکرم(ص) بپردازیم:

فهرست وظایف پیامبر اکرم(ص) در سوره احزاب:
1- تقوای الهی یعنی خدا را در نظر داشتن.(آیه 1)
2- تبعیت نکردن از کفار و منافقین و تحت تأثیر آنان قرارنگرفتن(آیه 486)
3- تبعیت کامل از وحی الهی(آیه3)
4- توکل به خداوند و سپردن امور به او(آیه3 و 48)
5- بی اعتنایی به آزار کفار و منافقان(آیه 48)
6- مخیر کردن همسران خویش بین دو روش متفاوت زندگی:
الف) گزینش حیات دنیوی و محروم شدن از زندگی در کنار رسول خدا(ص) با ادای کامل حقوق مادی آنان(آیه 28)
ب) گزینش خدا ورسول و سرای باقی و ماندن در کنار رسول خدا(ص) و برخورداری از اجر مضاعف در صورت نیکوکاری و ایمان(آیه29)
7- بشارت به فضل بزرگ از سوی خدا به مؤمنان
8- ابلاغ فرمان حجاب به همسران و دختران خویش و زنان مسلمانان
9- پیامبر در برابر اوامر و سنتهای الهی نباید احساس تنگی و فشار و رودربایستی داشته باشد و ملاحظه سنتهای نادرست رایج مانع او شود(آیه 38)
باید توجه داشت که فرمان خدا به رسولش مبنی بر تقوای الهی یا توکل به خدا و مانند آن، منافاتی با اوج تقوا و توکل حضرتش ندارد. همان طور که پیامبر(ص) موظف است در رأس همه مسلمانان، روزانه بارها و بارها از خداوند، هدایت به صراط مستقیم را طلب کند.
همچنین، اطاعت نکردن پیامبر از منافقین به معنای نپذیرفتن رأی و مشورت آنان و تحت تأثیر مکر و حیله آنان قرار نگرفتن و مساعدت نداشتن با ایشان در هیچ کاری می باشد. پس در حقیقت، همه وظایف نام برده از آنجا که حضرت رسول (ص) از آنها تخطی نخواهد کرد، جزو صفات و ویژگیهای آن حضرت قرار می گیرد.
ویژگیهای رسول اکرم(ص) در سوره احزاب

ویژگیهای رسول اکرم(ص) در سوره احزاب به ترتیب زیر قابل توجه است:
1- پیامبراکرم(ص) با لفظ «یا ایهاالنبی» مورد خطاب قرار گرفته است. باید توجه داشت که در کل قرآن کریم، پیامبر(ص) هرگز با لفظ یا محمد، خوانده نشده است بلکه همه خطابها با عبارات «یا ایهاالرسول» و «یا ایهاالنبی» بیان شده است. و این در حالی است که دیگر انبیا حتی پیامبران اولوالعزم به اسم مورد خطاب قرار گرفته اند. از جمله یا نوح، یا ابراهیم، یا موسی، یا عیسی، مفسران این پدیده را ناشی از عظمت مقام رسول اکرم(ص) دانسته و چنین عنوان کرده اند که مخاطب نساختن پیامبر اسلام(ص) به اسم، به قصد تعظیم و بزرگداشت حضرتش و برای نشان دادن شرف و برتری ایشان بر بقیه انبیاء انجام شده است.(1) 2- پیامبر اکرم(ص) بر مؤمنان اولویت و ولایت دارد و «اولی» به تصرف است. (آیه6): «پیامبر اولی تر به مؤمنان است از خود آنها» به معنای حصول دو چیز در کنار هم به نحوی که بین آنها چیز دیگری فاصله نیفکند، می باشد و برای قرب مکانی و معنوی استفاده می شود. «اولی بودن به معنای شایسته تر بودن به تصرف و صاحب اختیاری است. (2) اطلاق عبارت «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم» نشان می دهد که این اختیارداری در همه امور دینی و دنیوی است. ولایت رسول خدا بر مؤمنان فوق ولایت آنها نسبت به خودشان و نسبت به یکدیگر است. علامه طباطبایی در توضیح معنای آیه می گوید: «فرد مسلمان هر جا امر را دائر بین حفظ منافع رسول خدا(ص) و منافع خود دید، باید منافع رسول خدا را مقدم بدارد. پیامبر اکرم(ص) در همه امور دین و دنیا بر مؤمنان اولویت دارد و سزاوارتراست که مؤمن هوای او را داشته باشد. مثلاً، بین حفظ حرمت رسول خدا و حرمت خودش یا بین دوست داشتن رسول خدا و دوست داشتن خودش، باید جانب رسول خدا(ص) را ترجیح دهد.(3) در قرائتی چنین روایت شده: «پیامبر(ص) به مؤمنان از خودشان سزاوارتر و او پدر ایشان است و برای همین مؤمنان برادر یکدیگرند و همسران پیامبر، مادر مؤمنان هستند.»
3- همسران پیامبر (ص)، مادران مؤمنان هستند (آیه 6) و ازدواج با آنان پس از پیامبر اکرم(ص) ممنوع و حرام است.(آیه53)
4- پیامبر اکرم(ص) پیامبر اولوالعزم است (آیه 7) در این آیه خداوند فرموده که ما از همه پیامبران (نبیین) میثاق گرفتیم و از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم هم میثاق غلیظ گرفتیم. جداکردن این پنج پیامبر از کل پیامبران نشان دهنده موقعیت ممتاز و متفاوت ایشان است.
5- پیامبر اکرم(ص) مانند همه پیامبران دیگر پیمان بسته است. (آیه7) یکی از مفاد پیمانی که از پیامبران گرفته شده عبارت است از اینکه پیامبران پیشین را تأیید کرده و او را یاری کنند از همین روست که پیامبر ما که مؤید پیامبران پیشین است (نزل علیک الکتاب مصدقاً) نامش در کتب آسمانی پیشین آمده است.
6- رسول خدا(ص) برای امیدواران به خدا و روز قیامت اسوه حسنه است. (آیه 21) اسوه از ریشه «اسی» به معنای قدوه و مقتداست. کسی که مؤمن راستین است و همه همت و امید خود را متوجه جلب رضای خدا و آباد کردن سرای آخرت می کند. در رفتار و گفتار و اخلاق و روش رسول خدا(ص) را الگوی خود قرار داده و از او پیروی می کند. صبر آن حضرت، تزلزل نداشتن و ایمان آن حضرت و اخلاق نیکو و خوش رویی آن حضرت، همه و همه الگوی مؤمنان است. یکی از اهداف مهم شناخت سیره حضرت رسول اکرم(ص) و ثمره علمی آن، اقتدا به ایشان و پیروی از روش ایشان است. البته هر کس به اندازه درجات ایمان خویش، قدرت معرفت و شناخت ایشان را پیدا می کند.
7- همسران پیامبر، از موقعیت و جایگاهی حساس برخوردارند و باید مراقب رفتار خویش باشند. (آیات 28 تا 32) از آنجا که همسران پیامبر به بیت وحی منسوب هستند، گناه و خطایشان تنها خود آنها را متضرر نخواهد ساخت، بلکه به جایگاه پیامبر و اقتدار دینی حضرتش آسیب می رساند. پس از آنجا که همسر پیامبر دو حیثیت دارد، یک حیثیت به عنوان یک انسان آزاد و مختار و یک حیثیت به عنوان همسر پیامبر که مورد قضاوت قرار می گیرد و نیز با توجه به اینکه زندگی در کنار شخصیتی چون پیامبر، ابهام آنان درباره احکام و زوایای مختلف ایدئولوژی اسلامی را زدوده است. رفتار آنان از موقعیت ویژه ای برخوردار است. اگر اعمال نیک انجام دهند، دارای پاداشی مضاعف خواهد بود. چون هم به عنوان یک انسان مؤمن صالح، مأجورند و هم به عنوان همسر پیامبر(ص)، مبلغ دینی پیامبر و مؤید او خواهند بود و اگر از آنان اعمال ناشایست سرزند یک مجازات از جهت ناشایست بودن عملشان در انتظار آنان است و یک مجازات از جهت آنکه رفتاری دون شأن خانواده پیامبر(ص) داشته اند.
8- پیامبر(ص) یک زندگی زاهدانه و بی آلایش را در دنیا برای خود و خانواده اش برگزیده و خانواده اش را در گزینش زیور و زینت و راحت دنیا یا ادامه زندگی با حضرتش مخیر می سازد. (آیات 28-32).
9- اهل بیت پیامبر(ص) از هر گونه رجس و آلودگی پاک و مطهر هستند (آیه 33). بهتر است در تعیین مصداق «اهل بیت» از منابع اهل سنت بهره بگیریم. «زمخشری» در کشاف در ذیل آیه «قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی» آورده است: درباره مراد از «القربی» روایتی هست که وقتی آیه شریفه نازل شد، گفته شد: «یا رسول ا… نزدیکان تو که مودتشان واجب است کیستند؟ فرمود علی و فاطمه و پسرانشان» (6) همچنین منقول است که رسول خدا(ص) آمد در حالی که علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) همراهش بودند سپس هر یک از آنان را به خود نزدیک ساخت و بر همه آنان لباس پیچید و بعد از تلاوت آیه تطهیر فرمود: خداوندا اینان اهل بیت من هستند، پس رجس و پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً آنان را پاک نما.
10- حکم، قضاوت و امر رسول خدا(ص) «واجب الاطاعه» است. (آیه 36-71)
شایسته نیست که مؤمنی انتخاب خود را بر انتخاب خدا و رسول ترجیح دهد. ظاهراً این آیه اشاره به تعلل خانواده «زینب بنت جحش»، در تصمیم رسول خدا(ص) برای ازدواج زینب با زیدبن حارثه است. و شاید اشاره ای به سرباز زدن زید از پذیرش توصیه پیامبر(ص) در انصراف از طلاق دادن زینب هم داشته باشد. این آیه نشان می دهد که امر و نهی پیامبر(ص) همان امر و نهی خداوند است.
باید توجه داشت که جزئیات و فروع دین مثل رکعات نماز و جزئیات حج و مانند آن، به الهام الهی، بر عهده رسول خدا(ص) است و دستورهای پیامبر(ص) در جنگها، انتصابها و امور دنیایی و مانند فرمان الهی، لازم الاجراست.
نتیجه اطاعت از خدا و رسول رسیدن به نور و رستگاری نهایی یعنی سعادت دنیا و آخرت است. (آیه 71).
11- پیامبر اکرم(ص) خیرخواه و ناصح است.(آیه 37)
این بخش از آیه نشان می دهد که پیامبر هم دلسوز «زید» و هم دلسوز «زینب» است. هم راضی نیست که زید با طلاق دادن زینب، از همسری با خاندان اصیل و نجیب، محروم شود و هم نمی پسندد که زینب با طلاق داده شدن توسط زید، تحقیر و سرشکسته شود. پیامبر دوست ندارد هیچ یک از آنان با اشتباه در تصمیم گیری خود را به دردسر و رنج بیندازد.
12- پیامبر ازشکستن ساختار فرهنگی جامعه و حریم عرف بیمناک است (آیه 37) در قرآن کریم حضرت مریم(س) با وجودی که می داند امری که برایش پیش آمده قضای حتمی خداوند و مرضی اوست و پیامبر الهی در رحم او قرار گرفته است، هنگام قطعی شدن ولادت عیسی(ع) و فرا رسیدن درد زایمان می گوید کاش پیش از این مرگ به سراغم آمده بود و کاملاً فراموش شده بودم. این برخورد نشان می دهد که روبرو شدن با فضای سنگین قضاوتهای مبتنی بر تصورات باطل و عادتهای عرفی وسنن جاهلی، چقدر دشوار و ترسناک است. خداوند می فرماید، اینکه ما زینب را به عقد تو درمی آوریم و این عمل را حلال و جائز می شماریم، برای این است که عرف نادرست رایج را بشکنیم تا پس از این مؤمنان در خصوص ازدواج با همسران پسر خوانده هایشان، در صورت عروسی و سپس طلاق آنان، در فشار و تنگنا قرار نگیرند. در حقیقت گویی پیامبر باید خود را فدا کند تا یک عادت و سنت اجتماعی، تصحیح شود.
علامه طباطبائی می گوید در حقیقت این عبارت تأییدی است بر رسول خدا(ص) که در قالب عتاب و سرزنش آمده است، ظاهرش عتاب آمیز است، ولی ستایش در دل آن نهفته است (7) در مجمع البیان آمده برخی چنین گفته اند که آنچه پیامبر در دل پنهان می داشته این بوده است که خداوند قبلاً به وی اسامی همسرانش را خبر داده بود و حضرت با وجودی که می دانست زینب همسر او خواهد شد، ولی به زید در این باره چیزی نگفت، و به او توصیه کرد همسرش را نگه دارد. ولی به نظر می رسد آنچه پیامبر پنهان می داشت و از آن می ترسید و بیمناک بود، نپذیرفتن جامعه و مقاومت در برابر قانون جدید و تغییر سنت غلط قبلی باشد.
13- پیامبر، مبلغ رسالات الهی است و غیر از خدا از هیچ کس نمی ترسد. (آیه39)
خشیت به معنای تأثر قلب از برخورد با ناملایمات است و پیامبران و اولیاء الهی در گفتار و قلب و عمل، خدا را در نظر دارند و هر چند احتمال برخورد با ناملایمات را می دهند و آن را ناخوش دارند، ولی دست از تبلیغ خود برنمی دارند و فقط خوف از خدا آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و پیامبر اسلام در رأس چنین افرادی است.
14- پیامبر، پدر هیچ مردی از اعراب نیست. (آیه 40)
این آیه برای نفی ذهنیت جاهلی مردم عرب است که پسر خوانده را در حکم پسر می دانستند و می خواستند دیدگاه جدید را با قاطعیت تثبیت نمایند.
مسلماً مقصود آیه از نفی پدری پیامبر معنوی ایشان نسبت به امت اسلام نیست.
ضمناً آیه نمی خواهد پدری حضرت رسول نسبت به امام حسن و امام حسین(ع) را نفی کند. بلکه می خواهد بگوید هیچ یک از مردان شما از صلب حضرت محمد(ص) متولد نشده اند. باید توجه داشت که پسران حضرت رسول(ص) قاسم و ابراهیم در کودکی از دنیا رفتند و امام حسن و امام حسین(ع)، همزمان نزول این آیات، کودک بودند. ضمن اینکه آیه، پدری رجال مردم را از پیامبر نفی می کند نه پدری مردان اهل بیت و خانواده خودش را.
15- پیامبر(ص) خاتم النبیین و رسول خاتم است. (آیه 40)
خاتم النبیین بودن پیامبر معنی طومار نبوت با نبوت پیامبر اکرم، مهر و مطبوع گشته و به او ختم شده است. از جابر بن عبدا… انصاری روایت شده که پیامبر فرمود: من آخرین خشت عمارت نبوتم که با بعثت من این عمارت تکمیل شد و به پایان رسید.(8) در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: اول الرسل آدم و آخر هم محمد(ص)،(9) و از امام صادق(ع) نقل شده است که خداوند با پیامبر شما، پیامبری را تمام کرد و هرگز پس از او پیامبری نخواهد بود و با کتاب شما، کتابهای آسمانی را به انتها رسانید، پس هرگز پس از قرآن، کتاب آسمانی نخواهد بود.(10)
16- پیامبر شاهد است. (آیه 45)
شاهد، به معنای حاضری است که با مشاهده حسی یا عقلی بر امری نظارت دارد. شاهد، حاضر، ناظر، رقیب و گواه است. علت این که گواه را شاهد خوانده اند این است که گفتارش از علم حاصل از مشاهده صادر می شود شاهد مثل پاسبان سر چهارراه است که هم هست و هم نظارت دارد و هم مراقبت دارد و هم گواهی او تأثیر دارد و مدارکش معتبر و پذیرفته است. حضور پاسبان، مانع خطا و تخلف است. معنای شهید و رقیب هم تقریباً مترادف هم هستند، پیامبر اکرم(ص) نقش شاهد و شهید را در جامعه به بالاترین حد ایفا می کند. از سویی حاضر و ناظر و مراقب است و از دین پاسداری می کند.
حضورش سبب رفع بسیاری از خطرهاست و وجودش مانع عذاب استیصال است و از سوی دیگر شاهد اعمال همگان خواهد بود. رسول اکرم(ص) با احاطه به عالم ملکوت و سعه وجودی خاصی که دارد، از آنچه در دلهای مردم می گذرد و از حقیقت اعمال و نیات مردم با خبر است و روز قیامت به آنها شهادت می دهد.
در قرآن کریم می خوانیم «و یشهده المقربون» که نشان می دهد مقربان، برنامه عمل ابرار شاهد و گواه هستند و احاطه دارند.
17- پیامبر مبشر است. (آیه 45)
مبشر یعنی خبر دهنده ای که خبرش مسرور کننده است و باعث انبساط پوست و بشره می گردد. در روایتی از امام حسن(ع) نقل شده است که عده ای از یهود نزد پیامبر آمدند عالم ترینشان از پیامبر(ص) پرسید چرا تو را بشیر خوانده اند؟ پیامبر پاسخ داد: بشیر خوانده شدم، چون به هر کس که پیرویم کند مژده بهشت می دهم.
18- پیامبر نذیر است. (آیه 45)
انذار، یعنی هشدار یعنی اعلام خطر، یعنی بیم دادن از عواقب امر. در سوره انعام می خوانیم: و « این قرآن به سوی من وحی شده است تا شما را و هر کس را که این پیام به او می رسد انذار نمایم.» که این آیه نقش جهانی و همیشگی پیام پیامبر اسلام(ص) و قرآن کریم را نشان می دهد.
19- پیامبر دعوت کننده به سوی خدا و به اذن خداست. (آیه 46)
یکی از صفات رسول خدا(ص) این است که امر به معروف و نهی از منکر می کند و در سوره آل عمران می فرماید: «و باید از شما مسلمانان برخی که با تقوی و داناترند خلق را به خیر و صلاح و نیکوکاری امر کنند و از بدکاری نهی کنند»(11) معلوم می شود که یکی از مصادیق دعوت به خیر و دعوت به سوی خداوند، امر به معروف و نهی از منکر است.
20- پیامبر، سراج منیر است. (آیه 46)
سراج، یعنی چراغ و منیر، یعنی روشنگر. البته در قرآن خورشید هم به عنوان سراج نام برده شده است. قرآن کریم می فرماید: «کتابی که به سوی تو فرستادیم تا تو به اذن خدا توسط آن مردم را از تاریکیها به سوی نور بیرون بکشانی.»(12)
و پیامبر اسلام پاکیزگی ها را بر آنان حلال می کند و ناپاکی ها را بر آنان حرام می سازد و سنگینی های گناه و زنجیرهایی که بر آنان بسته شده بود فرو می آورد.
با کنار گذاشتن این آیات نقش پیامبر به عنوان چراغ روشنگر، روشن می شود چراغی که به صراط مستقیم هدایت می کند و حلال و حرام را روشن می سازد و بارها و بندهای خرافات و جهل و گناه را از وجود مردم باز می کند. در همین سوره احزاب خداوند می فرماید که خداوند از سر رحمتش بر شما رحمت و برکات خویش را نازل می کند تا شما را از تاریکی به سوی نور بیرون بکشد.(13)
یعنی خداوند از روی رحمت، تو را برای مردم به عنوان رحمت محض الهی می فرستد «و ما ارسلناک الارحمه للعالمین» تا چون چراغی روشنگر آنها را از تاریکیها بیرون کشیده و به سوی نور هدایت نمایی، پیامبر در این روشنگری و دلسوزی چون چراغ و شمع می سوزد تا راه مردم روشن شود و نه فقط کوتاهی نمی کند بلکه به هدایت و نجات مردم حریص است. «همانا رسولی از جنس شما برای هدایت خلق آمد که از فرط محبت و نوع پروری و فقر و جهالت شما او را سخت می آید و بر آسایش و نجات شما بسیار حریص و بر مؤمنان رئوف و مهربان است…»(14)
21- پیامبر از حریم و حرمت و جایگاه خاصی در پیشگاه الهی برخوردار است.
الف) اگر کسی پیامبر را بیازارد و آزرده خاطر سازد، خداوند او را در دنیا و آخرت لعن می کند، و عذابی خوار کننده برایش فراهم می سازد. (آیه 57) لعن به معنای طرد و دور ساختن از رحمت و توفیق الهی است.
ب) پیامبر در نزد خداوند آبرومند و وجیه است و از تهمت و نسبت ناروا مبرا است و نباید مورد آزار قرار گیرد. (آیه 70) اگر مؤمنان مراقب گفتار خود باشند و سخن صحیح و متین بر زبان برانند و پیامبر را با شایعه ها و نجواهای خود نیازارند، خداوند اعمالشان را اصلاح می کند و گناهانشان را می آمرزد، این پاداش، نشان دهنده مقام و جایگاه شامخ رسول اکرم در پیشگاه الهی است.
22- حرمت خصوصی و خانوادگی پیامبر واجب الرعایه است.
الف) ورود به خانه های پیامبر بدون اجازه و دعوت ایشان ممنوع است. (آیه 53)
اولاً: نباید بی دعوت وارد شوید و نباید قبل از موقع یا قبل از آماده شدن غذا به انتظار پخت آن و به انتظار فراهم آمدن غذا وارد شوید و آنجا را محفل انس خود قرار دهید.
این حکم البته مصلحتهای متعددی دارد از جمله:
1- تلف نشدن وقت پیامبر (ص).
2- جمع شدن بساط توطئه گران و باندبازها
3- عدم اختلاط و انس با خانواده و همسران پیامبر(ص) زیرا معاشرت مستقیم و انس و گفتگوی مردان نامحرم با همسران پیامبر جایز نیست.
4- حفظ حرمت رسول خدا(ص)، و جلوگیری از شوخی ها و رفتارهای ناپسند با ایشان.
23- پیامبر «غیور» است و ورود مردان به حریم همسرانش، پیامبر را می آزارد. (آیه 53)
24- پیامبر «اهل ادب و مأخوذ به حیا» است و شرم می کند برخی مسائل را علناً گوشزد نماید. (آیه 53). رسول اکرم(ص) مؤدب به آداب الهی است. خود می فرماید: «انا ادیب ا… و علی ادیبی» ادب عبارتست از ظرافت در فعل گفتار، نشستن، برخاستن، گفتن… دیدن و شنیدن، آمدن و رفتن رسول خدا(ص) و همه شؤون زندگی ایشان با لطافت و ظرافت و رعایت ادب توأم است و الگوی مؤدبان جهان است.
25- خداوند و ملائکه بر پیامبران درود می فرستند و مؤمنین نیز موظفند چنین کنند. (آیه 56)
معنای درود و صلوات خدا بر پیامبر یعنی ثنا و تحسین او. تأیید و تثبیت او، مهربانی و رحمت و رأفت او بر پیامبر(ص) و نزول برکات و توفیقات بر او، معنای درود ملائکه عبارت است از تزکیه و استغفار آنان بر پیامبر اکرم(ص) و تحسین و ثنای او و قرار گرفتن در خدمت او و معنای درود فرستادن ما بر پیامبر(ص) یعنی طلب رحمت از خدا برای پیامبر(ص). ثمرات درود فرستادن ما بر پیامبر(ص) عبارت است از: پاک شدن و تطهیر خود ما و کفاره گناهان ما. افزایش درجات پیامبر(ص) و اعلام هم خطی و هم مسیری ما با پیامبر(ص) که سبب می شود ما در معرض شفاعت حضرتش قرار گیریم. سلامی که در آیه سوره احزاب دستور داده شده است به معنای این است که ما هم خط و هم مسیر رسول اکرم(ص) هستیم و تسلیم و منقاد فرمانهای او می باشیم و بین ما و حضرتش کدورت و جدایی و اختلافی نیست.
27- شرط لازم رسیدن به فوز عظیم، اطاعت از رسول(ص) است. (آیه 71)
در سوره نساء آیه 80 می فرماید: «هرکس از رسول اطاعت کند، مسلماً از خدا اطاعت کرده است» و در سوره آل عمران می فرماید بگو اگر خدا را دوست دارید پس از من تبعیت کنید تا خدا شما را دوست بدارد. ادامه آیه 71، بحث امانت الهی و خودداری آسمان و زمین از پذیرش آن را مطرح می کند. این پیوستگی نشان می دهد که اگر کسی از خدا و رسول اطاعت کند، از عهده ادای امانت الهی بر آمده و در غیر این صورت ظلوم و جهول بودن خود را ثابت کرده است.

پی نوشت:

8- متقی هندی، کنز العمال، حدیث 31981
9- ری شهری، میزان الحکمه، ج 9 ص 593
10- کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 269
11- سوره آل عمران، آیه 104
12- سوره ابراهیم، آیه 1
13- سوره احزاب، آیه 43
14- توبه، آیه 128

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید