نویسنده: احمد ابراهیمی هُرستانی
منبع : راسخون
چکیده
در زمانی که موج فتنه ها اجتماع انسانی را در برگرفته است، تنها چیزی که میتواند آدمی را رهایی بخشد، پناهگاه مستحکم امام عصر علیه السّلام است، که بعنوان نجات بخش انسانیت و وسیله دفع بلا در راههای صعب العبور دنیای کنونی مطرح است و ما دراین مقاله به این موضوع پرداخته و سپس به راههای که میتواند ما را به آن حضرت نزدیک ساخته و از ناآرامی برهاند از قبیل؛ عمل به دستورات دین، تعهد مراقبت از دین، آمادگی بدون یأس، تقدم داشتن امام علیه السّلام و… سخن به میان آورده ایم.
مقدمه
انسان اساساً به دنبال آرامش و سکونت در اجتماع انسانی است تا از این طریق بتواند ارتباط خود را با دیگران بر قرار ساخته و از دشواریهای زندگی گذر نماید و این امر بدون نجات بخش عالمیان و دستگیره الهی؛ یعنی امام عصر علیه السلام امکان پذیر نخواهد بود. همه پشتوانههای که انسان برای آرامش خود بر میگزیند، روزی از بین خواهد رفت، ولی پناهگاه امام عصر چون حق است، مستحکم بوده و بین رفتنی نخواهد بود، از این رو پیوستن به این پناهگاه به عنوان آرامش آدمی مهمترین راه نجات بشریت است. ارتباط با امام عصر علیه السّلام و نزدیکی به آنحضرت از مقدس ترین رابطه ها به حساب میآید که انسان را از حالت سستی و تنبلی میرهاند و به حیاتی پایدار میکشاند و این نزدیکی به امام عصر علیه السّلام از بهترین سرمایههای است که هر فردی باید برای رهای از نا آرامیهای دنیایی، از عطوفت این ارتباط خود را بر خوردار سازد.
حضرت مهدی (علیه السلام ) با اعتماد ترین دستگیره نجات
یکی از راههای که میتوان از آن طریق به قرب الهی دست یافت، انجام واجبات الهی و ترک محرمات است. ولی در این میان درخشش فریضه ولایت اهل بیت جلوه ی خاصی را در بقیه فرایض به خود اختصاص داده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دراین راستا فرمودند:« وَ لِکُل أَمْرٍ سَیِّدٌ وَ حُبِّی وَ حُبُّ عَلِیٍّ سَیِّدُ مَا تَقَرَّبَ بِهِ الْمُتَقَرِّبُونَ مِنْ طَاعَهِ رَبِّهِم »(1) و برای هرعملی آقایی و برتری وجود دارد، و محبت من و محبت علی، برترین طاعتی است که افراد میتوانند از طریق آن به خدا تقرب جویند. از این جهت اگر خواستیم از باب مقام و مرتبه در نظام هستی سخنی به میان آوریم، میگوییم برتری مخلوقی نسبت به دیگری افزون است که در امر ولایت علی علیه السلام و اولاد طاهرینش دارای اعتقادی راسخ و مستحکمی بر خوردار باشد؛ به گونهای که هیچ چیز او را از این امر جدا نسازد. آزمون سخت و دشوار الهی اصولاٌ در مورد ولایت اهل بیت گرفته شده است وآنهایی که در این آزمون سربلند بیرون آمدند، همانهای هستند که در برابر ولایت خاضع و سر تسلیم فرود آورده اند و همان ها از درجه و مرتبه والایی نزد پروردگاربرخورداراند. بطور نمونه میتوان از انبیاء گذشته نام برد که وقتی نبوت آنان تثبیت میشد، که اقرار به ولایت علی علیه السّلام و اولاد طاهرینش نموده، آن را پذیرا میشدند. و معنای حقیقی این مطلب این است که مبعوث شدن به رسالت انبیاء به غیر از خاتم الانبیاء، همه بدست حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام امضاء میشود.
در روایتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در این زمینه فرمودند:«مَا تَکَامَلَت النُبُوَه ِلنِبَیِ فِی الأَظِّلهِ حَتى عُرِضَتْ عَلَیهِ وِلایَتِی وَ وِلَایَه ِأَهلِ بَیتِی وَ مَثَلُوا لَهُ فَأقْروُا بِطَاعَتِهِمْ وَ وِلَایَتَهُمْ»(2)؛ هیچ پیغمبری به مقام نبوت مبعوث نشد مگر این که ولایت من و ولایت اهل بیت من بر او عرضه شد. بنا براین عرضه ولایت بر انبیاء و دیگر انسانها در حقیقت، باطنش هدایت یافتن آنان به سمت لقای الهی است و هرکس از آن سر باز زند از لقاءپروردگار و سُرور اُنس با او محروم شده است. حضرت مهدی علیه السّلام آخرین ذخیره ولایت است که خداوند متعال در زمان موعود برای احیاء دینش او را ظاهر میسازد. در روایتی آمده است که خداوند متعال خطاب به رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «…بعد از تو بعزت و جلالم سوگند هر آینه دینم را با آنها به ظهور می رسانم و کلمه خود را با آنها ترفیع مینمایم و زمین را با آخرین ایشان از دشمنان خویش محو میکنم و مشرق و مغرب زمین را در سیطره و سلطه او مینمایم …»(3) بنابر آنچه گفته شد، اعتقاد راسخ داشتن به ولایت علی علیه السّلام و حضرت مهدی علیه السّلام، مهمترین و برترین وظیفه در زمان انتظار فرج حضرت مهدی علیه السّلام است. به هر مقدار که انسان به ولایت مستحکم تر، به همان مقدار وسعت روحی و قدرت ملکوتی او بیشتر میشود و بر اثر وزیدن طوفانهای شیطانی و فتنه ها، شبههای به اعتقادش وارد نمیشود؛ زیرا او قدرتش را از طریق ولایت اهل بیت علیهم السلام و بویژه حضرت مهدی علیه السلام دریافت کرده است و از این رو هیچ غمی به خود راه نمیدهد و در مسیر آنان استوار ایستاده است. براستی که مهدی علیه السّلام پناهگاه واقعی مردم است که هیچ چیز نمیتواند آن را نابود سازد؛ همان طور که امام باقر علیه السلام در مورد یکی از ویژگیهای حضرت مهدی علیه السلام فرمودند:« أَوْسَعُکُم کَهْفا وَ أَکْثَرُکُمْ عِلْما وَ أوْسَعُکُمْ رَحْما»(4) حضرت ولی عصر علیه السلام از همه شما، انسانها را بیشتر در پناهگاه خویش جای می دهد و از همه شما علمی افزون تر و رحمت و لطفی فراگیرتر دارد.
حضرت مهدی (علیه السلام ) شگفت انگیزترین ذخیره الهی
زمانی فرا میرسد که «غربت شگفت انگیزی» اسلام را فرامی گیرد و احکام و تعالیم آن رو به فرسودگی کشیده میشود و آن چنان کفر و ضلالت قوت میگیرد که چشم مردم چیزی جز نام اسلام نمیبیند؛ یعنی فقط به ظواهر اسلام دلخوش نموده، از عمل باز مانده اند. در این زمان است که تجدید کننده فرائض اسلام میآید تا آنچه را که از بین رفته و دستخوش پلیدیها و هوسهای باطل گردیده است را بطور صحیح اصلاح نماید؛ همان طور که در دعای ندبه میخوانیم؛ «أَیْنَ المدَّخَرُ لِتَجدِیدِ الْفَرائِضِ وَ السُنَّن»(5)کجاست آن شخصی که برای تجدید و احیاء واجبات و سنت های الهی (دین مبین اسلام که نابود و به فراموشی سپرده شده ) ذخیره شده است.
اگر در این فراز از دعای ندبه دقت کنیم، میبینیم امام زمان علیه السّلام را بعنوان «المُدَّخَرُ »معرفی نموده است؛ یعنی او برا ی امری عظیم ذخیره شده است و آن یاری رساندن به دین الهی و عزت مؤمنین است؛ لذا در زیارت حضرت صاحب الامر این چنین اعتراف میکنیم «ذَخَرّکَ اللهُ لِنُصرَهِ الدِّینِ و َإعْزَازِ الْمُؤمِنِینِ وَ الاِنتِقَامِ مِنَ الجَاحِدیِن اَلمَارِقِینَ»(6) خداوند شما را برای نصرت دین و به عزت رساندن مومنین و انتقام از انکار کنندگان دین و دشمنان طغیانگر ذخیره نموده است. بنابراین او از طرفی ذخیره الهی است تا به این واسطه روی اسلام را که پر شده از گرد و غبار پلیدیها پاک کند و از طرفی منتقم است، تا از اولین ظلم که در عالم رخ داد تا آخرین آنها انتقام بگیرد و مظلومین را به حقشان برساند و با این عمل خود آنان را گرامی دارد .. وقتی میخواهید به محضرش عرض ادب نمایید، کلام خود را این گونه شروع میکنید:« اَلسّلام عَلى المُدّخر لِکرامَه (أولیاء) الله و بَوار أَعدائِه»(7) سلام بر ذخیره الهی، برای کرامت بخشیدن به دوستان خدا و محو کردن دشمنان او .
حضرت مهدی (علیه السلام) سُکّاندار آل محمد (علیهم السلام)
یکی از اصحاب در محضر امام صادق علیه السلام حضور داشت مشاهده نمود که آن حضرت در ضِمن تعقیبات نماز ظهر عرضه میدارد «بار خدایا برای ولیت و برای فرزند پیامبرت،که با اذن تو به سویت فرا میخواند، وعدهات را محقق فرما .
عرضه داشت: آیا این دعا در حق شما بود؟
فرمود:« دَعَوْتُ ِلنُورِ آلِ مُحمّد وَ سَائِقِهِم وَ المُنَتَقِم بِأَمِر الَله مِن اَعدَائِهِمْ »(8 )؛ من برای نور آل محمد،سکاندار آنان و منتقم از دشمنان آنها به فرمان خدا،دعا کردم . در این روایت سکانداری آل محمد علهم السلام بر عهده امام عصر قرار داده شده تا با این منصب تمامی اهل زمین را به سر منزل عدل و رها کردن از زیر بار ظلم جهانی خارج سازد؛ همان کاری را که اهل بیت علیهم السلام در زمانهای خود میخواستند به انجام برسانند، ولی شرایط آنطور که برای حضرت مهدی علیه السّلام فراهم میشود برای آنان فراهم نبود، از این رو امام صادق علیه السّلام تعبیر سُکانداری آل محمّد را بر امام عصر علیه السّلام قرار داده اند تا اثبات نمایند که تیر رهایی و آخرین تیر برای بدست آوردن عدالت نهایی، توسط امام عصر محقق خواهد شد و این همان هدفی است که تمام اهل بیت خواستارش بودند.
حضرت مهدی وسیله دفع بلا
مردم در اثر دیدن بلاهای فراوان در آخر الزمان همانند پوست دباغ خانه زیر و رو میشوند و کسی قادر نیست آن را از خود براحتی برطرف سازد و اگر از طرفی از آن جلوگیری شود، از سویی دیگر بر آنها هجوم میآورد و در این امر رجوع به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه علیهم السلام، تنها راهی است که میتوان خود را از این سیل عظیم فتنه نجات داد و آنها را از فرورفتن در بلا نجات بخشید. احادیث فراوانی از پیامبر در این زمینه بیان شده است که مشهورتررین آنها حدیث سفینه است «مَثَل اهل بیت من در میان شما مَثَل کشتی نوح است که هرشخصی در آن سوار شود به ساحل نجات می رسد و هر کس از آن دوری نماید به سقوط کشانده می شود .(9)
حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:«…فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّهَ وَ بَرَأَ النَّسَمَهَ لَلْبَلَاءُ أَسْرَعُ إِلَى الْمُؤْمِنِ مِنَ السَّیْلِ مِنْ أَعْلَى التَّلْعَهِ إِلَى أَسْفَلِهَا أَوْ مِنْ رَکْضِ الْبَرَاذِینِ سَلُوا الْعَافِیَهَ مِنْ جَهْدِ الْبَلَاءِ فَإِنَّ جَهْدَ الْبَلَاءِ ذَهَابُ الدِّینِ السَّعِید….»(10) ؛ قسم به آن پروردگارى که دانه را شکافت و انسان را خلق کرد حرکت بلا به سمت مؤمن سریعتر از حرکت سیل است از شیبهاى تند به پائین دره و از سرعت راه رفتن اسبها. از پروردگار درخواست عافیت کنید، از بلاى که طاقت انسان را می برد و آیین او را از دستش می گیرد. براستی که انسان وقتی بلاها و فتنه ها او را در معرض سقوط قرار داد نیاز توجه به امام زمان علیه السلام و روح تشنگی به آن حضرت را بیشتر درک مینماید و در این میان مشتاقانه از خداوند متعال درخواست میکند که به وصال بی پایان او دست یابد و برای همیشه با او همراه گردد؛ زیرا در مییابد که تنها کسی که میتواند بر رفع بلا قدرت داشته باشد اوست.
در روایت است که وجود مقدس حضرت امام عصر علیه السلام در گهواره به ابونصر خادم فرمود :« أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِیَاءِ وَ بِی یَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِی وَ شِیعَتِی»(11) من خاتم اوصیاء ام و بواسطه من پروردگار بلاها را از خانواده ام و پیروانم بر طرف میسازد. همچنین فرمودند :«… وَ بِنَا یَدْفَعُ اللَّهُ الزَّمَانَ الْکَلِب… »(12) یعنی امورات صعب و مشکل از طریق ما اهل بیت رفع میشود پس این طرف و آن طرف رفتن چیزی جز ننگ و خواری دیگر برای انسان در بر ندارد .
حضرت مهدی وسیله بارش باران
خداوند منّان، فیّاض است و هر لحظه فیض او به هستی افاضه گردد. برای رسیدن فیوضات الهی واسطه فیضی لازم است که بدست او فیوضات الهی به جهانیان برسد، باران کرامتی است از طرف پروردگار عالم، بسوی اهل زمین که آنها را بعد از آنکه همچون مرده هستند، زنده مینماید. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه شریفه «یحیی الأرض بعد موتها» با اشاره به قیام حضرت مهدی (علیه السلام) فرمود: «مراد این نیست که خداوند زمین را با باران زنده میکند، بلکه؛«ای یُحْیِیهَا اللَّهُ بِعَدْلِ الْقَائِمِ عِنْدَ ظُهُورِهِ بَعْدَ مَوْتِهَا بِجَوْرِ أَئِمَّهِ الضَّلَال »(13)؛ یعنى پروردگار زمین را بعد از مردن آن، از ظلم و ستم پیشوایان و رهبران گمراهى، با عدالت حضرت مهدی علیه السّلام به هنگام ظهورش باز حیات دوباره می بخشد . پس اینکه میگویند حضرت مهدی علیه السلام وسیله بارش باران است، نه فقط باران ظاهری را بیان داشته باشد؛ بلکه احیاء قلوب مردم که در زمان غیبت به قساوت ها و ظلمت ها کشیده شده و در حقیقت مرده است را احیاء مینماید و برکات زمین از نزول باران و همه عنایات الهی منحصراً توسط آن حجت خدا که واسطه فیض احدیت است به جهان بشریت عنایت میشود. اساس برکتهای که بر زمین نازل میگردد از ناحیه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام میباشد، در یکی از زیارات مأثوره از امام صادق علیه السلام آمده است:#ِ«ارادَهُ الَرّبِ فِی مَقادِیرِ اُمُورِهِ تَهْبِط اِلَیْکُمْ وَ تَصْدُرُ مِن بُیُوتِکُمْ »(14)؛ اراده پروردگار در مورد مقدرات امور بندگان بر شما نازل میشود و از خانههای شما صادر میگردد. در احادیث فراوان آمده است که چون حضرت مهدی علیه السلام ظهور کند زمین همه برکاتش را ظاهر میسازد. در حدیثی آمده است :« حِینَئِذٍ تُظْهِرُ الْأَرْضُ کُنُوزَهَا وَ تُبْدِی بَرَکَاتِهَا فَلَا یَجِدُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ یَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِه وَ لَا لِبِرِّهِ لِشُمُولِ الْغِنَى جَمِیعَ الْمُؤْمِنِین» (15)؛ در آن هنگام زمین گنجهای خود را آشکار میسازد و همه برکاتش را بیرون میکند، دیگر یکی از شما برای صدقات و مَبراتش جا پیدا نمیکند؛زیرا ثروت، همه ی مؤمنان را فرا میگیرد.
حضرت مهدی مایه آرامش و سکونت زمین
امام زمان علیه السلام مایه سکونت زمین واهل آن میباشد. امام باقر علیه السلام فرمودند :لَو لَا الحُجَه لَسَاخَتِ الاَرضُ بِاَهْلِهَا»(16)؛ اگر حجت خدا نباشد،زمین و ساکنانش نابود میشوند .
یعنی انتظام بخشی به هستی توسط وساطت وجود نازنین امام عصر علیه السلام صورت میگیرد که اگر لحظهای آن حضرت در زمین نباشند، دیگر زمینی وجود پیدا نخواهد کرد و از بین میرود. الان وقتی میبینید، زمین آرام است و با نظم خاص الهی در گردش است به خاطر وجود امام علیه السّلام است.
راههای نزدیکی به حضرت مهدی علیه السّلام
الف)عمل به دستورات دین
«فَمَن أَرَادَنا فَلیَأخُذ بِقُولِنَا وَ لْیَعْمَل بِعَمَلِنَا»(17)؛ هر کس مىخواهد ما را بیابد به دستور ما عمل کند و کار ما را از پیش گیرد. رسیدن به مقام ولایت امام زمان علیه السلام گرفتن گفتار اهل بیت و عمل به دستورات ایشان است. لقاء حضرت مهدی تنها با شعار و سخنرانی بر مبنای دوستی با آنحضرت نیست؛ بلکه به عمل به فرمایشات آنان است. برخی از افراد به گمان خود فکر میکنند راه رسیدن به امام زمان علیه السلام توجه به ریاضتهای سخت و طاقت فرسا و یا فرورفتن در ذکر،و یا رساندن خود به مسجد جمکران در طول چهل شبانه روز است ولی وقتی در زندگی آنان دقت میکنید میبینید که هیچ گونه سنخیتی با ولی عصر وجود ندارد، البته ما در صدد رد کارهای که گفته شد نیستیم؛ بلکه میگوییم آن چه در این راستا اهمیت والایی دارد اهل عمل بودن به دستورات آیین اسلام است که اگر اعمال انسان مورد تأئید ولی عصر قرار گرفت نزدیکی ما با آن حضرت فراهم میگردد.
جابر جعفی میگوید: «هیجده سال در خدمت امام باقر علیه السّلام بودم،روزی که برای خدا حافظی به محضر آن حضرت شرفیاب شدم،عرض کردم مرا فایدهای برسانید. حضرت فرمود: هنوز بعد از هیجده سال ؟! عرض کردم شما دریای عمیق و بی پایان هستید که کسی به انتهای آن نمیرسد» جابر میگوید: آن حضرت فرمودند: «یَا جَابِرُ بَلِّغْ شِیعَتِی عَنِّی السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُمْ أَنَّهُ لَا قَرَابَهَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا یُتَقَرَّبُ إِلَیْهِ إِلَّا بِالطَّاعَهِ لَهُ یَا جَابِرُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ أَحَبَّنَا فَهُوَ وَلِیُّنَا وَ مَنْ عَصَى اللَّهَ لَمْ یَنْفَعْهُ حُبُّنَا»(18)؛ اى جابر سلام مرا به پیروانم برسان و به آنان اعلام کن که بین ما و خدا قرابت خویشاوندى نیست و راه تقرب به پروردگار، فقط بندگی و فرمانبرى از اوست. اى جابر! هر شخصی که اطاعت پروردگار نموده و ما را دوست بدارد او ولى و دوست ما است و کسى که معصیت پروردگار را کند محبت ما فایده ای به حالش نخواهد داشت .
ب) تعهد مراقبت از دین
یکی از سخنان زیبای امام کاظم علیه السلام این است که فرمودند:« إِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ فَاللَّهَ اللَّهَ فِی أَدْیَانِکُمْ- لَا یُزِیلُکُمْ عَنْهَا أَحَد…»(19)؛ هر گاه پنجمین فرزند هفتمین ناپدید شود، خدا را، خدا را، نسبت به دینتان مواظب باشید، مبادا کسى شما را از دینتان جدا سازد.
جدایی از دین، یعنی جدایی از امام زمان علیه السلام. آنچه که برای تمام امامان ما اهمیت والایی داشت مقام و دنیا نبود؛ بلکه از دین پاسداری کردن مهمترین دغدغه آنان به حساب میآمد. به طوری که جانهای خود را برای نگه داشتن دین خدا بذل مینمودند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در سفارشی به امیر المؤمنین میفرمودند :«وَ الْخَامِسَهُ بَذْلُ مَالِکَ وَ دَمِکَ دُونَ دِینِک» (20)؛ یا علی ! سفارش پنجم من به تو این است که مالت را و خونت را در راه دینت نثار کنی. یکی از افتخارات مکتب تشیع آن است که در طول تاریخ به بذل جان در راه دینش معروف بوده است و این اصل را از سیره اهل بیت علیهم السلام بر گرفته است. طبق این حدیث پایبند بودن به دین از ضروریات هر شخص منتظری است که دوست دارد به امام زمان خود برسد و صحیح است که دین داری در آخر الزمان از سختیهای طاقت فرسایی برخوردار است؛ ولی عبور از سختیهای که فراروی دین داران قرار میگیرد با «مراقبت از دین» امکانپذیر خواهد بود، که گاهی باید نه تنها مال خود را فدای دین خدا کنند؛ بلکه خون خود را نیز بذل نمایند تا جامعه دینی استوار بماند.
در زمان ابتلاء و بلا بخصوص «امتحان معیشت» که پیش میآید، مشخص خواهد شد، چه کسانی «دین را بر معیشت »یا «معیشت را بر دین» خود مقدم میدارند و این زمان دین داران به اقلیت میرسند؛ زیرا عدهای که فقط به زبان و گفتار، امام خود را خواستار بودند و هیچ ارزشی برای حفظ دین نداشتند بر سر کوچک ترین امتحان سر درگم میشوند و نهایت از صف اهل حق جدا شده، روبروی امام زمان خود ایستاده، شمشیر میکشند. بنابر این آنچه را که باید در مکتب مهدویت فرا گرفت، تعهد واقعی داشتن به مقاومت بر سر دین و مراقبت داشتن از آن است، تا نه تنها خود بلکه اجتماع، دین دار بماند و زمینه رسیدن به امام زمان علیه السلام و حکومت آن حضرت فراهم گردد.
ج)آمادگی بدون یأس
آنچه اهمیت دارد حفظ آمادگی مردم برای ظهور امام زمان (علیه السلام) است به صورتی است که هر بامداد و شامگاه مهیا باشند که اگر ظهور امام علیه السلام حاصل شد، قدرت داشته باشند به نصرت آنحضرت بپاخیزند و در راه مقاصد الهی او از تمام وجود خود و امکاناتی که در دسترس دارند رها شوند و دل بدان نبندند. به عبارت دیگر؛ حتّی اگر دلایلی که نشان از امر فرج دیده نشود، خود را به غفلت واداشتن و به امورات زندگی، بدون هیچ توجهی ادامه دادن خسرانی بیش نیست و نمی توان از وظیفه ایی که دوستان او در مورد آنحضرت دارند خود را به غفلت و ندیدن واقعیات انداخت. منتظر دائماً در حال بستر سازی برای تسلط حکومت امام زمان علیه السلام بر جهان است و برای اینکه این امر را تحقق بخشد باید از آمادگی خاصی بدون هر گونه یآس و نامیدی برخوردار باشد، و این خود یکی از راههای نزدیکی به آن حضرت بر شمرده میشود. امروز به شرطی میتوان گفت فردی به امام نزدیک هست که درست به مسئله آمادگی داشتن بیاندیشد و با این حالت زندگی را ادامه دهد که اگر اینگونه عمل ننمود مطمئناً بی نتیجه میشود؛ زیرا آمادگی داشتن چیزی نیست که بتوان آن را ساده انگاشت بلکه در تمام جوانب انسان باید دارای آمادگی باشد . انتظار مخالف با نا امیدی و دوری از یأس در برابر ناملایمات است و هر شخصی که بخواهد نزدیکی به امام زمان علیه السلام را در سر لوحه زندگی خویش قرار دهد و زندگی پر از آرامش و شادی داشته باشد نباید با یأس و نا امیدی قدم بر دارد؛ بلکه بدون هیچ گونه تنبلی وسستی اساس حرکت و پیشرفت خود را به ثمر رساند.حضرت علی علیه السلام میفرماید :« أَعْظَمُ الْبَلَاءِ انْقِطَاعُ الرَّجَاء»(21)؛ بزرگ ترین بلا،نا امیدی و قطع امید است. یأس ریشه در توهم شیطانی دارد و شیطان میخواهد آن را بر باور زیبای انتظار بکشد. یأس همانند دود سیاهی است که اگر بر جان آدمی نشست مانع ادراکات وجودی او میشود. و تنها عاملی که مانع سرایت بخشی این ویروس کشنده بر انسان میگردد،عامل «محبت » است. این محبت است که تمام سختیهای فرا روی منتظر را از بین میبرد و انس بین امام زمان و منتظر را بیشتر میکند، آن کسی که در اثر این محبت قوت و نیرو میگیرد مسلماً براحتی از مصائب عبور کند و جزع و فزع نمینماید و این نشانهای از ایمان اوست.
د) گریه بر امام حسین علیه السلام
گریه بر امام حسین علیه السلام عامل بیرون راندن آلودگیها و ناپاکیها از درون آدمی و مطهر ساختن قلب است .گریه بر امام حسین علیه السلام امری دنیایی نیست که هرکس را توفیق بر آن داده شود؛ بلکه امری است آسمانی و ملکوتی که خداوند متعال آن را به اندازه، به بهترین خلق خود نازل میفرماید، تا از طریق این گریه برداشتهای از الطاف امام حسین علیه السّلام داشته باشد و بتواند مسیر زندگی خود را با محبت و حرارت بیشتر نسبت به خاندان محمد و آل محمد طی نموده و به آنان نزدیک شود . در تفسیر على بن ابراهیم از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت میکند که فرمود:« کسى که نام ما را ببرد یا نام ما نزد او برده شود و بقدر بال مگس اشک از چشمش خارج شود خدا گناهان او را مىآمرزد و لو اینکه مثل کف دریا باشد»(22)؛ بنابر این گریه بر امام حسین علیه السّلام صیقلی است بر روی رذایل انسان که آن گریه ی قلیل نیز حلقه ی وصلی میشود برای رسیدن به دوست؛ زیرا یکی از عواملی که باعث شده است که از امام زمان علیه السّلام بریده شده ایم، پرده ی زخیم گناه و معصیت است که مانعی است بر اینکه ما بتوانیم به او نزدیک شده و با شناخت زیارتش کنیم .پس برای چنین انسانی که قلبش را چرک معصیت فراگرفته چیزی جز گریه بر امام حسین نمیتواند آن را از بین ببرد. در احادیث اهل بیت علیهم السّلام آمده است که تنها کشتی که در میان اهل بیت سریع و وسیع و پر نفوذ و قدرتمند است، کشتی امام حسین علیه السلام است که هرکس بر این کشتی سوار شد از غرق شدن در دریای عمیق ناپاکی ها مصون خواهد ماند . همچنین در کتاب شریف بحار الانوار از مرحوم مجلسی حدیثی را از زبان گهربار و دلنشین امام صادق علیه السلام آورده است که آن حضرت فرمودند :« وَ مَا عَیْنٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ وَ لَا عَبْرَهٌ مِنْ عَیْنٍ بَکَتْ وَ دَمَعَتْ عَلَیْهِ وَ مَا مِنْ بَاکٍ یَبْکِیهِ إِلَّا وَ قَدْ وَصَلَ فَاطِمَهَ وَ أَسْعَدَهَا عَلَیْهِ وَ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَ أَدَّى حَقَّنَا» هیچ چیزى از چشمى که براى حسین گریه کند و اشکى که براى امام حسین بریزد نزد خدا محبوبتر نخواهد بود. هیچ کسى براى امام حسین گریه نمىکند مگر اینکه به فاطمه و به پیغمبر خدا خواهد رسید و حق ما را ادا خواهد کرد. آیاکسی میتواند راه میان بر و بهتری از راه «گریه بر امام حسین علیه السلام» را بیابد که از طرفی او را به پیامبر و اولادش نزدیک ساخته و از طرف دیگر بتواند حق اهل بیت را اداء نماید؟ یکی از مواردی که میتوان با حضرت ولی عصر علیه السلام سنخیت و یگانگی پیدا نمود گریه بر جدش امام حسین علیه السلام است؛ زیرا آن حضرت نیز صبح گاه و شامگاه بر جد خویش گریان و نالان هستند؛ همان طور که در زیارت ناحیه مقدسه آمده است « فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما…» (23)؛ یا جداه! صبح و شام بر تو گریه میکنم، اگر اشک چشمم تمام شد، بر تو خون گریه میکنم .
ز) یاد و دعا
خداوند متعال بر بندگان خود دستور فرموده است که «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکم»(24) ؛ پس مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم.امام زمان علیه السلام نیز آیینه تمام نمای حضرت حق تعالی هستند،که تمام صفات الهی را دارایند،بنابر این اگر آن حضرت را یاد نماییم، ایشان نیز مارا یاد خواهند نمود .و مطمئناً یاد نمودن امام معصوم بخششی از انعام و رحمتهایی الهی را در بردارد که ما از آنها خبر نخواهیم داشت. ولی یاد نمودن ما از امام زمان علیه السلام به گونهای دیگر است؛ بطوری که دل و روح مومن باید در تسخیر یاد آن حضرت باشد. پرورش یاد آن حضرت در دل انسان از تکالیف مهم و ضروری برای نزدیکی به امام عصر علیه السلام است که هر چه بر تحکیم و استوار سازی این تکلیف افزوده شود، کاربرد بزرگی را در رعایت حقوق امام علیه السلام خواهد داشت . یاد امام زمان علیه السلام فراتر از مکان و زمان است که هر لحظه به یاد او بودن در واقع یاد خداوند متعال است. امام باقر علیه السلام فرمودند:«إِنَّ ذِکْرَنَا مِنْ ذِکْرِ اللَّه…»(25)؛ همانا یاد و ذکر ما اهل بیت یاد و ذکر خدا است. علاوه بر یاد نمودن آنحضرت، دعا کردن برای سلامتی و تعجیل امر فرج نیز از سرمایه هایی است که برای نزدیکی به آن حضرت در اختیار مؤمنین قرار گرفته شده، که باید بر آن پافشاری کنند و آن را به عنوان شکر نعمت الهی، تقدیم به امام عصر علیه السلام نمایند. در این میان دعا کردن برای حضرت ولی عصر علیه السلام و درخواست ظهور ایشان از خداوند متعال سبب آن خواهد شد که این روحیه و تفکر در میان افراد بیشتر بوجود آید و شرائط ظهور ایشان محقق شود. جالب توجه است که امام صادق علیه السّلام بیش از یک قرن پیش از میلاد آن حضرت چنین تعظیم و تکریم نمودند و برای تعجیل فرج آن حضرت دست به دعا بر داشتند؛ پس ما که در دریای فتنههای آخر الزمان قرار گرفته ایم و ادعای محبت به آن حضرت را داریم، چگونه برای تعجیل در امر فرج آن حضرت دعا ننماییم ؟
ر) تقدم داشتن امام علیه السّلام بر همه چیز
شناخت جامعیت امام عصر علیه السّلام امری است که ما را از جهالت بیرون میآورد و به سمت تعالی و رشد و انسانیت سوق میدهد و این شناخت هیچ گاه میسر نمیشود، مگر آنکه انسان ها «اراده امام» علیه السّلام را بر اراده خویش مقدم دارند؛ همانطور که در زیارت جامعه کبیره میخوانیم ؛ «وَ مُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَ حَوَائِجِی وَ إِرَادَتِی فِی کُلِّ أَحْوَالِی وَ أُمُورِی…»(26)؛ شما را در همه حالات و کارهایم پیش روی خواسته، حاجات و اراده ام قرار داده ام.
تمام مصیبتها و دوری از امام عصر علیه السّلام در اثر«عدم مقدم داشتن امام » علیه السّلام بر خواستههای ما است. نشانه دوستی و نزدیکی به امام عصر علیه السّلام این است که آدمی همیشه به دنبال جلب توجه آن حضرت باشد و یکی از راههای جلب توجه امام عصر علیه السلام توجه داشتن به خواسته و رضایت امام علیه السّلام است، اگر میبیند که در راهی که قدم بر میدارید، ایشان رضایت ندارند و نمیپسندند که از شما چنین کاری سر زند، به سرعت باید از این عمل دست کشید و خواسته و رضایت مولی را بر خواسته ی خویش تقدم بخشید و این همان نزدیکی و تکامل انسان است که باید بدان پرداخته شود. اگر ما آثار او را به خود نمیگیریم یا به این علت است که خواستههای خود را مقدم داشته ایم یا اینکه چیزی را به او واگذار نکرده ایم و در این بین هم انتظار داشته ایم که فیض امام علیه السّلام هر روز بیش از پیش بر ما بیشتر از دیگران جاری شود. براستی! آنچه همیشه امام برای دوستان خود میپسندند ریشه در «محبت و عشق» دارد، ولی آنچه را که ما ارداه و بر خود میپسندیم همیشه ریشه در جهل و نیاز ما دارد، بنابر این برای رها شدن از مصیبت دوری از امام عصر علیه السّلام راه پر افتخار «تقدم امام » را برگزیدن امری است که آدمی را از فرورفتن در جهالت ها رهایی میبخشد و به هدایت و حیات انسانی وارد میسازد .
س) تقدیم هدیه
از کارهای پر تأثیر در ایجاد ارتباط با امام عصر علیه السلام، تلاش در راه فرستادن هدیهای برای آنحضرت است. اصولًا کسی برای دیگری، هدیه میفرستد که او را خیلی دوست دارد و به او عشق میورزد، اگر کسی آن حضرت را دوست دارد و میخواهد به او نزدیک تر شود، هدیهای را برای او میفرستد. هدیه میتواند مصادیق متعددی از قبیل ؛انجام دادن کارهای نیک و پسندیده، خدمت کردن به خلق خدا، ترک گناه و معصیت، زیارت امام معصوم علیه السلام، به نیابت آن حضرت و…پرداخت، که این امور از مظاهر زیبا و هدیهای خوب ما به آنحضرت به حساب خواهد آمد. در این قسمت نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن این است که مبادا هدیهای را که برای ایشان میفرستیم خرابی داشته باشد؛ یعنی نکند آن هدیه را با منت و یا با ناخالصی تقدیم کنیم، که این موضوع در شأن و منزلت امام معصوم علیه السّلام نیست. همچنین باید دانست که چون خداوند متعال علاقه وافری به جانشین خود در روی زمین داشته و بیش از همه او را دوست دارد، به حتم هر آن کسی را که به خلیفه خود در روی زمین محبتی نشان دهد، مورد تفقد و عنایت خویش قرارش خواهد داد. بنابراین هدیه فرستادن برای امام عصر علیه السلام چنینی محبوبیتی را برای افراد در نزد خداوند متعال بوجود خواهد آورد که آنان در درگاه الهی از برگزیدگان شمرده خواهند شد .
ش) پرهیز از نا اهلان
افراد نا اهل کسانی هستند که با مبانی و سیره امام عصر علیه السّلام توجهی ندارند و کارهای خود را بیشتر بر اساس میل و هوس انجام میدهند و مایل به دنیا و بهره بردن از لذتهای شهوانی هستند، تا سیر در امورات معنوی و آخروی. آنان راه آسایش و راحت طلبی را بر راه فراز و نشیب و سختی آفرین آخرت ترجیح میدهند. آری کسی که همراهی نمودن با او،سخن گفتن و مودت با او انسان را از یاد امام علیه السلام با ز دارد او نا اهل است و باز مانده از راه و بر ما لازم است که از نا اهل و ناجنس دوری گزینیم، تا بتوانیم به امام عصر علیه السلام نزدیک شویم. مسلماً امام زمان علیه السلام چون نورند،نور را طالبند،نه تارکی و گمراهی را. بنابراین باید به دنبال کسانی گشت و با آنان همراه و یار شد که از جنس نور باشند و هدایتگر و نه تاریک و ظلمانی، که تازه انسان را از مسیر رشد و تعالی اش دور کند.
نتیجه
شاید سخنی از این خوش تر نباشد که انسان دوستی همچون امام عصر علیه السلام برای خود برگزیند تا با رابطه برقرار کردن با آن حضرت، فیض رحمت و عطوفت و مهربانی را در زندگی خود سرشار سازد. این مقاله با بیان بخشی از راهکارهای نزدیکی به امام عصر علیه السلام راه را برای قُرب به آنحضرت و شناسایی تکالیف محبین در برابر امام عصر علیه السلام بیان داشت، تا دوستداران آن امام همام، با رابطه با آنحضرت شناخت بیشتری به بُعد «جامعیت امام عصر» پیدا کنند و از «جهالت و خسارتهای آخر الزمان» مصون مانند .
پینوشتها:
1-بحار الأنوار (ط – بیروت) ج27، ص 73
2- بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم ج1، ص 72
3- کمال الدین ج1، ص 369
4- اثبات الهداه ج7، ص75
5- مفاتیح الجنان،دعای ندبه
6- المزار الکبیر (لابن المشهدی) ص 586
7- المزار الکبیر،ص651
8- بحار الأنوار (ط – بیروت) ج83،ص 62
9- عیون أخبار الرضا علیه السلام ؛ ترجمه غفارى و مستفید ج2، ص 10
10- تحف العقول، ص 100
11- کمال الدین و تمام النعمه ج2،ص434
12- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 109
13- الغیبه( للنعمانی)، ص25
14- کامل الزیارات،ص200،باب 79،ح2
15- الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد ج2، ص 384
16- اصول کافى ج6، ص 97
17-(بحار الأنوار (ط – بیروت) ج10، ص 103
18- بحار الأنوار، ج68، ص، 180
19- الکافی (ط – الإسلامیه) ج،1 ص 335
20- المحاسن ج1،ص 16
21- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 83
22- زندگانی حضرت امام حسن علیه السلام، ص300
23- المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص 496
24-سوره بقره،آیه 152
25- الکافی (ط – الإسلامیه) ج2، ص 186
26- زیارت جامعه کبیره
منابع و مآخذ:
1-قرآن مجید
2-بحارالأنوار، مجلسی، محمدباقر، نشر داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، بیروت، سال 1403 ق.
3-اصول کافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، نشر دارالحدیث، چاپ قم، سال 1429 ق
4-إرشاد القلوب إلى الصواب( للدیلمی)،دیلمى، حسن بن محمد، نشر الشریف الرضی، قم دو جلدی، سال 1412 ق
5-غررالحکم، تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، نشر دفتر تبلیغات، چاپ اول، سال 1366 ش.
6-المزار الکبیر( لابن المشهدی)ابن مشهدى، محمد بن جعفر،نشر دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،چاپ اول، سال 1419 ق
7-کمال الدین و تمام النعمه، ابن بابویه، محمد بن على؛ محقق غفارى، على اکبر، نشر اسلامیه، تهران، چاپ دوم، سال 1359 ش
8-بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم، صفار، محمد بن حسن، نشر مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، قم، چاپ دوم، سال 1404 ق
9-کامل الزیارات، ابن قولویه، جعفر بن محمد ذهنى تهرانى، محمد جواد، نشر پیام حق، تهران چاپ اول، سال 1377 ش
10-محاسن، ابی جعفر احمد بن، خالد برقی، نشر مجمع العالمی اهل بیت، بیروت، چاپ سوم، سال1432ق