نویسنده: سیدرضا مؤدب
معصومین از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) تا امام زمان«عج الله تعالی فرجه الشریف» آگاه ترین افراد به قرآن بوده و هستند؛ بدین جهت، برای دریافت اعجاز قرآن و شناخت کاملتر آن، مروری کوتاه بر کلام آن برگزیدگان الهی خواهیم داشت تا از دریای بی کران علم و دانش آنها، بهره بریم.
با مطالعه و تدبر در روایات معصومین (علیهم السّلام) درمی یابیم که آنها نیز از اعجاز قرآن با عبارت معجزه یاد نکرده اند؛ ولی عظمت قرآن را توصیف و عجایب آن را یادآور شده که اشاره به بی مانندی قرآن می باشد؛ که کلینی و دیگر محدثان، در روایات «فضل القرآن» اشاره نموده اند.(1)
پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، مهبط وحی الهی بوده و تمامی آیات قرآن بر قلب مبارک ایشان نازل شده است؛ قرآن از نزول نخستین آیاتش در «غار حراء» تا آخرین آنها در حادثه «غدیرخم»، همواره، برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کتابی شگفت و معجزه بوده است؛ ایشان در توصیف اعجاز و عجایب قرآن می فرماید:
الف)«علیکم بالقرآن، فانه الشفاء النافع و الدواء المبارک و عصمه لمن تمسک به و نجاه لمن تبعه، لا یعوّج فیقوّم و لا یزیغ فیستعتب، لا ینقضی عجائبه و لا یخلق علی کثره الرد».(2)«بر شما باد که به قرآن، روی آورید؛ زیرا قرآن شفابخشی سودمند و دوایی نجات بخش است؛ هر کس به قرآن تمسک جوید، مصون می ماند و هر کس از آن پیروی نماید، نجات می یابد؛ هرگز از مسیر حق، منحرف نمی شود تا نیازمند به اصلاح باشد و هرگز گمراه نمی کند تا در خور عتاب باشد؛ شگفتیهای قرآن، پایان پذیر نیست و با گفتگوی فراوان در مورد آن، فرسوده نمی شود».
ب)«انّ هذاالقرآن هو النور المبین و الحبل المتین و العروه الوثقی و الدرجه العلیا و الشفاء الاشفی و الفضیله الکبری و السعاده العظمی من استضاء به، نوّره الله و من عقد به، اموره عصمه الله و من تمسک به، انقذه الله».(3) «قرآن، چراغی آشکار و ریسمانی محکم و ملجا مطمئنی است که در رتبه و مقام بالا قرار دارد، قرآن برترین شفابخش و بالاترین فضیلت و سعادت است، هر کس از نور آن بهره می برد، خدا او را هدایت نماید و هر کس امور خویش را به او پیوند دهد، خداوند او را مصون می دارد و هر کس به قرآن، تمسک جوید، خداوند او را نجات می دهد…».
ج)«فضل القرآن علی سائر الکلام، کفضل الله علی خلقه».(4) «برتری قرآن بر دیگر سخنها، همانند برتری خداوند بر مخلوقاتش می باشد».
د)«ظاهره انیق و باطنه عمیق…، لا تحصی عجائبه و لا تبلی غرائبه، فیه مصابیح الهدی و منازل الحکمه».(5) «ظاهر قرآن دل آرا و باطن آن پرمعنا، شگفتیهای قرآن، قابل شمارش نیست و بر عجایب آن نتوان چیره شد؛ قرآن سرچشمه هدایت و جایگاه حکمت است».
با توجه به کلمات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، آن حضرت، مهمترین بخش اعجاز قرآن را مربوط به متن و محتوای آن می داند و می فرماید: قرآن کتاب هدایت، کتاب شفا، نور و فضیلت است؛ همچنان که می فرماید: شگفتیهای قرآن، پایان پذیر نیست، قرآن در مقایسه با دیگر کتابها، از محتوا و باطن عمیقی برخوردار است که در کتابهای دیگر چنین امتیازی نیست؛ قرآن ضمن اینکه با گذشت زمان، فرسوده نمی شود، بلکه همواره برای هر نسلی، پرجاذبه و بدیع است.
حضرت رسول در بخش دیگری از کلام خود، به برتری قرآن، چه در لفظ و چه در معنا، یعنی: «اعجاز لفظی و محتوایی قرآن» نیز اشاره دارد و می فرماید: برتری قرآن بر سایر کلام، همانند برتری خدا بر مخلوقاتش است و در عبارت دیگری می گویند: «ظاهره انیق» ظاهر کلام خدا، یعنی: «الفاظ و عبارات قرآن» که شامل واژه ها و قالبهای آنها از استعارات و کنایات و … باشد، همه برجسته و شگفت انگیز بوده و قابل دسترسی برای بشر نیست.
حضرت زهرا (علیها السّلام)
بانوی بزرگوار اسلام، فاطمه زهرا (علیها السّلام) دختر پیامبر گرامی اسلام و مفسّر قرآن، در مورد این کتاب آسمانی در خطبه معروف خود که ابن ابی الحدید، در شرح نهج البلاغه، (6) سید مرتضی در کتاب شافی(7) و شیخ صدوق در علل الشرائع(8)ذکر کرده اند، در یک بیان حماسه ای، با اظهار شکایت از اوضاع زمان، پس از ارتحال پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، در توصیف عظمت و شگفتیهای قرآن می فرمایند:
«کتاب الله الناطق و القرآن الصادق و النور الساطع و الضیاء اللامع، بیّنه بصائره، منکشفه سرائره، متجلیّه ظواهره، مغتبط به اشیاعه، قائد الی الرضوان اتباعه، مودّ الی النجاه استماعه، به تنال حجج الله المنوره و عزائمه المفسره و محارمه المحذّره و بیّناته الجالیه و براهینه الکافیه…».(9) «کتاب خدا، کتابی گویا و قرآنی صادق و دارای نوری بلند و شعاعی روشنایی بخش و دلایلی واضح و لطائف و اسرار آشکار و ظواهری روشن است؛ پیروان قرآن، همواره، مورد غبطه دیگران هستند؛ پیروی از قرآن به بهشت رهنمون می شود و گوش دادن به آن، موجب رستگاری است؛ به وسیله قرآن، می توان به دلایل نورانی الهی و واجبات آن و محرماتی که از آنها باید اجتناب کرد و نشانه روشن الهی و براهین آشکار، رسید».
حضرت زهرا (علیها السّلام) در عبارات یادشده، به عظمت ظاهر و باطن قرآن، اشاره می نماید و آن را کتاب الهی می داند و نه انسانی؛ کتابی که انسان نمی تواند مثل آن را بیاورد و مطالبی همچون آن را فراهم آورد؛ کتابی که اعجازش در آن است که از لطایف و اسرار بلندی برخوردار است، کتابی که خود نور است و خود دلیل؛ کتابی که حتی ظاهر آن نیز، آشکار و گویا، بر حقانیت آن است؛ کتابی که پیروی از آن، موجب رهنمون شدن به بهشت است؛ یعنی: از محتوای آسمانی و الهی برخوردار است؛ کتابی که استماع آن نیز موجب رستگاری خواهد بود؛ یعنی: از عبارات و الفاظ خاص برخوردار است که استماع آن، موجب هدایت است ویژگی که در الفاظ کتابهای دیگر نیست؛ یعنی: همان «اعجاز صوتی و لحنی» قرآن که شفابخش جانها و دلها است.
حضرت علی (علیه السّلام)
امام علی (علیه السّلام) بزرگترین مفسّر قرآن و وصیّ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، او که در خطبه ها و سخنرانیهای خود، فراوان عظمت قرآن را ترسیم نموده، در مورد قرآن و اعجاز آن گفتارهایی مفصل و شیوا دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
1. «فیه تبیان کلّ شیء… و انه لا اختلاف فیه: فقال سبحانه: «…وَ لَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیراً»؛ و ان القرآن، ظاهره انیق و باطنه عمیق، لا تنقضی عجائبه و لا تنقضی غرائبه و لا تکشف الظلمات الا به».(10) «در قرآن بیان هر چیزی است… و اختلافی در آن نیست و خداوند می فرماید: اگر از سوی خدای یکتا نبود، در آن اختلاف فراوان می یافتید؛ ظاهر قرآن زیبا، باطن آن ژرف و ناپیدا است؛ عجایب آن سپری نگردد، غرایب و شگفتیهای آن به پایان نرسد و تاریکیها، جز بدان زدوده نشود».
2. «تعلّموالقرآن، فانّه احسن الحدیث و تفقّهوا فیه، فانه ربیع القلوب و استشفعوا بنوره، فانه شفاء الصدور».(11) «قرآن را فرا گیرید که به نیکوترین گفتار است؛ آن را نیک بفهمید که دلها را بهترین بهار است و از روشنایی آن بهبودی طلبید که شفای دلها است».
حضرت در جملات مذکور، بیان می نماید که قرآن هم ظاهرش شگفت و دارای اعجاز است و هم باطنش؛ زیرا اختلافی در ظاهر و باطن و محتوی آن نیست و باطن قرآن، از شگفتیهای فراوان برخوردار بوده و همانا قرآن، موجب شفای قلبها است؛ حضرت علی (علیه السّلام) به ذکر ویژگیهایی از قرآن می پردازد که کتابهای دیگر از آن برخوردار نبوده و تنها از مختصات قرآن است:
3. «و لا تخلقه کثره الرّد و ولوج السمع؛ من قال به صدق و من عمل به سبق».(12) «قرآن، کتابی است که با خواندن و شنیدن بسیار آن، کهنه نگردد؛ هر کس به واسطه آن سخن گوید، راست گفته و هر کس بدان رفتار نماید، از دیگران پیشی گرفته است».
4. «ذلک القرآن افستنطقوه ولن اخبرکم عنه، الّا ان فیه علم ما یاتی و الحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم».(13)«قرآن را به نطق درآورید و از آن بخواهید تا با شما سخن گوید و هرگز خود سخن نگوید و لکن من شما را از آن خبر دهم؛ بدانید که قرآن شامل علم آینده و گذشته است، درمان درد شما، و راه سامان دادن امور شما در آن هست».
5. «واعلمو انّ هذا القرآن هو الناصح الذی لا یغشّ و الهادی الذی لا یضلّ… و ما جالس هذا القرآن؛ احدٌ الّا قام عنه بزیاده او نقصان: زیاده فی هدی او نقصان فی عمی…؛ فان فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغیّ و الضلال…».(14) «بدانید که قرآن پندگویی است که فریب ندهد و راهنمایی است که گمراه نکند…؛ کسی با قرآن ننشست، مگر آنکه چون برخاست، افزون شد یا از وی کاست: افزونی در رستگاری و کاهش از کوری و نادانی…؛ در قرآن، شفای بزرگترین بیماریها وجود دارد؛ یعنی: شفای از کفر و دورویی و بیراهه شدن و گمراهی».
6. «ثم انزل علیه الکتاب، نورا لا تطفا مصابیحه و سراجا لا یخبو توقدّه و بحرا لا یدرک قعره…؛ فهو معدن الایمان و بحبوحته و ینابیع العلم و بحوره و ریاض العدل و غدرانه…؛ جعله الله ریّا لعطش العلماء و ربیعا لقلوب الفقهاء و محاجاً لطرق الصلحاء».(15) «سپس خداوند بر پیامبرش، کتاب قرآن را فرو فرستاد، چون نوری که چراغهای آن خاموش نشود، چراغی که افروختگی اش کاهش نپذیرد و دریایی که ژرفای آن را کس نداند…؛ پس قرآن، معدن ایمان و مرکز آن، چشمه سار دانش و دریاهای علوم است، سرچشمه عدالت و نهر جاریِ عدل است…؛ خداوند، قرآن را مایه سیرابی دانشمندان گردانیده؛ آن را بهار دلهای فقیهان و مقصد راههای پارسایان قرار داده است».
حضرت علی (علیه السّلام) در عبارتهای یادشده و دیگر سخنانش، که در توصیف قرآن و برجستگیهای اعجاز آن است، بیان می نماید که متن و محتوای قرآن، بی مانند و «خارق العاده» است زیرا با گذر زمان کهنه نمی شود، به مانند کتابهای دیگر که با گذر زمان، کم ارزش و یا بی ارزش می گردند؛ محتوای قرآن از نظر حضرت علی (علیه السّلام) دارای اسلوبی است که هدایت گر، معدن ایمان، چشمه سار دانش و کتاب نور است؛ نوری که هرگز خاموش نمی شود؛ این ویژگیها، بدون ارتباط با خالق هستی در هیچ کتابی محقق نمی شود و حضرت علی (علیه السّلام) بیان می نماید که قرآن «کتاب الهی» است و بدین جهت از اخبار غیبی گذشته و آینده خبر می دهد، اخباری که انسان عادی را بدون ارتباط با خدا بر آن دسترسی نیست.
امام مجتبی (علیه السّلام)
از امام حسن مجتبی (علیه السّلام) دومین پیشوای شیعیان، در مورد قرآن چنین شده که حضرت در توصیف قرآن می فرماید:
«ان هذاالقرآن فیه مصابیح النور و شفاء الصدور، فلیَجْلُ جالٍ بصره و لیلحم الصفه فکره؛ فان التفکّر حیاه قلب البصیر، کما یمشی المستنیر فی الظلمات بالنور».(16) بدرستی که قرآن دارای جایگاه نور و شفای سینه ها است؛ هر شخص تیزبین باید در آن دقت کند و نظر خویش را بر آن بیافکند؛ زیرا که اندیشه نمودن در آن، موجب حیات و روشنایی قلب انسان بینا می شود؛ چنانکه، آنکه خواستار روشنایی در تاریکیها است، به سبب نور، راه را می پیماید».
امام حسن مجتبی (علیه السّلام)، نیز ماند پدر بزرگوارشان، قرآن را کتابی ممتاز می دانند که موجب روشنایی و بصیرت است و این بصیرت ناشی از متن و محتوای آیات می باشد خصوصیتی که آن را بی مانند نموده و این امتیاز همواره در قرآن بوده و هست.
امام حسین (علیه السّلام)
سیّدالشهدا، قرآن را کتابی شگفت انگیز و گرانقدر می داند که دارای چهار ویژگی مهم است امام حسین (علیه السّلام) در این خصوص می فرماید:
«کتاب الله-عزوجل-علی اربعه اشیاء: علی العباره و الاشاره و اللطایف والحقائق؛ فالعباره، للعوام و الاشاره، للخواص و اللطائف، للاولیاء و الحقائق، للانبیاء».(17) «کتاب خداوند متعال، دارای چهار مرحله است: عبارات، اشارات، لطائف و حقایق؛ عبارات آن برای همه و عموم می باشد؛ اشارات آن برای خواص، و لطایف آن برای اولیاء الله و حقایق آن مختص به انبیا است».
از نظر امام حسین (علیه السّلام)، که خود از معصومین (علیهم السّلام) در ردیف انبیا است، قرآن تنها کتابی است که «خارق العاده» و بی مانند است؛ هم ظاهر و الفاظ آن و هم متن و حقایق آن بی نظیر است؛ ظاهر و عبارات آن برای همه جاذبه دارد و از آن مهمتر، اشارات قرآنی است که آنها هم ناشی از الفاظ و متن آن است و آن برای علما و خواص و ژرف نگران هست و از آن برتر، لطایف قرآن است که اولیاء الله از آن سود می جویند و مرحله بالاتر، حقایق آن می باشد که برای انبیا، یعنی: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر معصومین (علیهم السّلام) قابل دریافت است.
در روایت مذکور، امام حسین (علیه السّلام)، با جملات کوتاه، اعجاز و عظمت قرآن را چه در قالب الفاظ و چه در قالب باطن آن را بیان می نمایند که هر کس به اندازه توان و ظرفیت خویش می تواند از قرآن بهره برد و بدین جهت، قرآن «کتاب الهی» و برگزیده و بی مثال است.
امام سجاد (علیه السّلام)
امام زین العابدین (علیه السّلام) آن پیشوای الهی، در قالب ادعیه و مناجاتهای خویش به عظمت و «خارق العاده» بودن قرآن اشاره می نمود و در کلماتی دلنشین به هنگام ختم قرآن فرموده است:
الف)«اللهم! انک أعنتنی علی ختم کتابک الذی انزلته نورا و جعلته مهیمنا علی کل کتاب، انزلته و فضّلته علیک کل حدیث قصصته»؛(18) بار خدایا! این تو بودی که مرا بر ختم قرآن یاری نمودی، کتابی که بر پیامبرت (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل کردی و آن کتاب نور است؛ کتابی که بر هر کتاب دیگری که نازل کردی برتری و بر هر سخنی که حکایت نمودی، رجحان دارد.
ب)«جعلته نورا نهتدی من ظلم الضلاله و الجهاله باتّباعه… و میزان قسط، لا یحیف عن الحقّ لسانه و نور هدی لا یطفا عن الشاهدین برهانه».(19)«خدایا! قرآن را مشعلی نورانی قرار دادی که با پیروی از آن، ما، از تاریکی گمراهی و جهالت، نجات می یابیم… قرآن میزان و محور قسط و عدالت است که از حق به دور نمی شود؛ قرآن نور هدایت است که در محفل صاحبدلان، چراغ آن هرگز خاموش نمی شود».
ج)«اللهم! انک انزلته علی نبیک محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مجملا و الهمته علم عجائبه مکملا».(20) «خدایا تو این قرآن را بی هیچ شرح و تفسیری بر پیامبرت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرو فرستادی و علم به عجایب و شگفتیهایش را در منتهای کمال و تفصیل به آن حضرت الهام نمودی».
د)«واجعل القرآن لنا فی ظلم اللیالی مونسا و من نزعات الشیطان و خطرات الوساس حارثا و لاقدامنا عن نقلها الی المعاصی حابسا و لألسنتنا عن الخوض فی الباطل من غیر ما آفه مخرسا و لجوارحنا عن اقتراف الاثام زاجرا ولما طوت الغفله عنا مِن تصفّح الاعتبار ناشرا، حتی توصل الی قلوبنا فهم عجائبه و زواجر امثاله التی ضعفت الجبال الرواسی علی صلابتها عن احتماله».(21)
«بار خدایا، قرآن را در تاریکی شب، مونس و همدم ما قرار بده و در برابر کششها و گرایشها و وسوسه های شیطانی، امین قرار بده و چنان کن که قرآن قدمهای ما را از سیر در راه معاصی باز دارد و زبان را از گفتن سخن باطل، بی هیچ آفتی که به زبان برسد، لال گرداند و اعضاء و جوارح ما را از ارتکاب گناهان باز دارد و طومار عبرتها را که به دست غفلت پیچیده شده، پیش روی ما بگشاید تا عجایب و شگفتیهای قرآن و همچنان مثلهای هشداردهنده آن، که کوههای سخت از تحمل آن ناتوانند، بر قلبهای ما راه یابد».
امام سجاد (علیه السّلام)، آن پیشوای زاهدان، علی بن حسین، در جملات بسیار پرمعنی و پرشکوه خود در مورد قرآن، بیان می دارد که قرآن کتابی ممتاز است، که بر هر کتاب دیگری، برتری دارد و مانند آن نیامده و چه الفاظ آن و چه محتوای آن معجزه ای بی مانند است؛ آن حضرت قرآن را کتاب هدایت و میزان قسط می داند و در عبارت دیگری بیان می دارد که: خدا عجایب و شگفتیها و اعجاز آن را بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان نموده است؛ بدین جهت قرآن، کتابی است که محتوای آن شگفت است و امام سجاد (علیه السّلام) در زبان دعا، از خداوند می خواهد که شگفتیهای آن را بر ما هموار نماید و فهم و معرفت آنها را بر قلبهای ما آسان نماید؛ ایشان، کتاب قرآن را همچون سدّی در برابر وسوسه های شیطان می داند که هر کس بر آن تمسک جوید، او را مصون می دارد، و این خصوصیت در چه کتاب دیگری ممکن است یافت شود؟ قرآن از نظر حضرت سجاد (علیه السّلام) از آن جهت که آسمانی است، برگزیده و ممتاز و معجزه است.
امام باقر (علیه السّلام)
امام محمدباقر (علیه السّلام) آن شکافنده علوم، در خصوص جامعیت قرآن برای همه علوم و اینکه خداوند هر امری را که برای هدایت انسان نیاز بوده، در قرآن برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل نموده و اعجاز قرآن، مرتبط به مطالب گرانسنگ و بی بدیل هست، می فرماید:
1. «ان الله لم یدع شیئا تحتاج الیه الامه الی یوم القیامه، الّا انزله فی کتابه و بیّنه لرسوله و جعل لکل شیء حدّاً و جعل علیه دلیلا یدل علیه».(22) «خداوند از هیچ امری که مورد نیاز امت تا روز قیامت است، فروگذار ننموده است، مگر آنکه، آن را در کتابش بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرو فرستاده و برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان داشته است؛ خداوند برای هر چیزی، حدّی قرار داده و برای آن راهنمایی، تا بر او دلالت نماید».
در روایت دیگری از حضرت باقر (علیه السّلام) آمده است، آن حضرت در خصوص قرآن و عجایب آن بیان داشته اند که قرآن با گذر زمان فرسوده نمی شود و همواره مطالب قرآن در هر عصر شاداب است و می فرمایند:
2. «ولو ان الایه اذا انزلت فی قوم، ثم مات اولئک القوم ماتت الآیه، لما بقی من القرآن شیء و لکن القرآن یجری اوله علی آخره ما دامت السموات و الارض».(23)«اگر هر آیه ای از قرآن هنگامی که در مورد قومی، نازل می شد و آن قوم سپس می مردند، آن آیه هم بی اثر و مهمل می شد، از قرآن چیزی باقی نمی ماند؛ اما قرآن این گونه نیست و آیات نخستین با آیات پایانی، مرتبط هستند و تا زمانی که آسمان و زمین برپا است قرآن، پویا و زنده و قابل عمل است».
امام صادق (علیه السّلام)
امام جعفر صادق (علیه السّلام) آن دریای بی کران علم و دانش، قرآن را بزرگترین معجزه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می داند و در بیان اعجاز به مطلبی اشاره دارند که به شرح ذیل است:
1. در گفتگویی که بین امام صادق (علیه السّلام) و جمعی از یهودیان در خصوص قرآن بوده گروهی از یهودیان به امام صادق (علیه السّلام) گفتند، بر نبوت محمد، چه معجزه ای وجود دارد؟ حضرت فرمود:
«کتابه المهیمن الباهر لعقول الناظرین».(24) «قرآن او، که برترین کتاب و خیره کننده عقل کسانی است که در قرآن تأمل نمایند».
2. امام صادق (علیه السّلام)، قرآن را کتاب شکست ناپذیری می داند که هیچ انسانی نمی تواند مانند آن را بیاورد، که همان اعجاز قرآن از نظر ظاهر و محتوی است و بدین جهت در پاسخ به پرسشی از آن حضرت که نظر شما در مورد قرآن چیست؟ چنین فرمودند که: «هو کلام الله و قول الله و کتاب الله و وحی الله و تنزیله و هو الکتاب العزیز الذی لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید».(25) «قرآن کلام خدا و سخن خدا و کتاب خدا و وحی و نازل شده از نزد اوست، قرآن کتاب شکست ناپذیری است که هیچ گونه باطلی، نه از پیش و نه از پشت، نه از قبل و نه از بعد، در آن راه ندارد؛ چرا که از سوی خداوند حکیم و شایسته نازل شده است».
3. امام صادق (علیه السّلام) یکی دیگر از وجوه اعجاز قرآن، جامعیت آن از نظر متن و محتوی می داند و اینکه خداوند در قرآن، تمام علوم و مطالب لازم و سودمند برای بشر را بیان نموده است و می فرماید:
«انّ الله انزل فی القرآن، تبیان کلی شی ء حتی و الله ما ترک شیئا یحتاج العباد الیه، الّا بیّنه للناس، حتی لا یستطیع عبد یقول: لو کان هذا نزل فی القرآن، الا و قد انزل الله فیه».(26) «خداوند در قرآن، هر امری را بیان نموده و سوگند به خدا که او از هیچ امری که نیاز بندگان بوده، فروگذار نکرده، مگر آنکه آن را بیان داشته، به شکلی که بنده نمی تواند بگوید: کاش در این موضوع هم خدا سخن می گفت؛ زیرا خداوند در هر موضوعی سخن گفته است».(27)
4. امام صادق (علیه السّلام) قرآن را کتابی می داند که اخبار گذشتگان، حتی آیندگان را داراست و از اعجاز اخبار غیبی برخوردار است و می فرماید:
«ان العزیز الجبار، انزل علیکم کتابه و هو الصادق البار، فیه خبرکم و خبر من قبلکم و خبر من بعدکم و خبرالسماء و الارض و لو اتاکم من یخبرکم عن ذلکم لتعجبتم».(28) «خداوند عزیز و جبار بر شما قرآن را فرو فرستاد، خداوندی که صادق و خیر محض است؛ در قرآن از وضعیت شما خبر داده و همچنین خبرهایی از آینده و از آسمان و زمین در قرآن وجود دارد و اگر کسی (از طرف غیر از خدا) چنین اخباری را برای شما می آورد، هر آینه شما تعجب می کردید».
5. امام صادق (علیه السّلام) از دیگر شگفتیهای قرآن را، هدایتگری می داند و بیان می کند، چه کتابی می تواند، مثل قرآن، آن قدر ساحت هدایتگری داشته باشد و به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
«القرآن هدی من الضلاله و تبیان من العمی… و نور من الظلمه». «قرآن هدایتگر از گمراهی و روشنگر جهلها … و نوری برای تاریکیها است».(29)
6. امام صادق (علیه السّلام) همواره برای مخالفین قرآن، اعجاز قرآن را گوشزد می نمودند و آنها را به سوی حق دعوت می کردند و بدین جهت، گزارش شده که روزی جمعی از معارضین قرآن در نزدیک خانه خدا، در کنار مقام ابراهیم، گردهم جمع شده و حکایت تلاش خود را در جهت معارضه با قرآن بیان می داشتند؛ و هر یک از آنها به عجز خود در برابر قرآن معترف بود و امام صادق (علیه السّلام) در آن لحظه که از کنار آنها می گذشت شروع به خواندن آیه شریفه مربوط به تحدّی قرآن نمود که خداوند می فرماید: «قُل لَّئِنِ اجتَمَعتَ الاِنسُ وَ الجِنُّ عَلَی أن یَأتُوا بِمِثلِ هَذَا القُرآنِ لَا یَاتُونَ بِمِثلِهِ…»؛ (30) «آنها که سخن امام را در تلاوت قرآن شنیدند، مبهوت شدند».
گزارش فوق را مرحوم مجلسی چنین نقل می کند:
روایت شده که ابن ابی عوجاء و سه نفر دیگر از علمای آن زمان، توافق کردند که به معارضه قرآن بپردازند و هر یک از آنها به اندازه یک چهارم قرآن را بیاورند… و در این خصوص گفتگو می کردند که در آن حال امام صادق (علیه السّلام) بر آنها عبور می کرد و آیه شریفه را خواند که: «قُل لَّئن اجتَمَعتِ …» و آنان مبهوت شدند.(31)
امام کاظم (علیه السّلام)
امام کاظم (علیه السّلام) در مورد عظمت قرآن و اینکه با گذر زمان، تغییری در محتوای بلند قرآن ایجاد نمی شود و اعجاز این است که محدود به دوران خاصی نیست، بلکه فراتر از عصر و زمان است، می فرماید:
«انّ رجلا سأل ابا عبدالله (علیه السّلام)، ما بال القرآن، لا یزداد علی النشر و الدرس، الّا غضاضه؛ فقال: لان الله-تبارک و تعالی-لم یجعله لزمان دون زمان و لالناس دون ناس، فهو فی کلّ زمان جدید و عند کل قوم غضّ الی یوم القیامه».(32) «مردی از امام صادق (علیه السّلام) سؤال نمود: چگونه است که قرآن با گفتگو در خصوص آن، فرسوده نمی شود، بلکه همواره شاداب است؟ حضرت فرمودند: بدان جهت که خداوند قرآن را مخصوص عصر و دورانی خاص قرار نداده، همچنین که قرآن اختصاص به مردم خاصی ندارد، بلکه قرآن برای همه اعصار و همه مردم گویا است و بدین جهت قرآن تا روز قیامت، در هر عصر و نزد هر مردمی شاداب خواهد بود».
امام رضا (علیه السّلام)
امام رضا (علیه السّلام) در خصوص عظمت قرآن و نشانه های اعجاز الهی آن، بیان داشتند که قرآن «کتاب الهی» و فراتر از قدرت بشری است؛ کتابی است که موجب هدایت بشر بوده و با استماع و قرائت آن، از جذابیت آن کاسته نمی شود و هر چه بیشتر قرائت شود، از آن لذت و بهره بیشتری برده خواهد شد که اشاره به اعجاز صوتی و هدایتی قرآن است؛ ایشان می فرمایند:
«هو حبل الله المتین و عروته الوثقی و طریقته المثلی، المودّی الی الجنّه و المنجی من النار، لا یخلق من الازمنه و لا یغثّ علی الالسنه، لانه لم یجعل لزمان دون زمان».(33)«قرآن ریسمان محکم الهی و وسیله ای مطمئن به سوی خدا و راه بی مانند الهی می باشد، که موجب هدایت انسان به سوی بهشت و نجات دهنده از آتش است؛ باگذشت ایّام و زمان، فرسوده نمی شود و با تکرار، کم بها نمی شود؛ زیرا برای زمان خاصی نازل نشده است».
حضرت رضا (علیه السّلام) در پاسخ به سؤال «ابن صلت» در خصوص ویژگیهای قرآن، بیان می دارد که برترین کلام است می فرماید:
«کلام الله لا تتجاوزوه، لا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلّوا».(34) «قرآن کلام خدا است، برآن سبقت مجویید و راه هدایت را از غیر آن طلب مکنید؛ زیرا گمراه می شوید».
امام جواد (علیه السّلام)
در روایات نقل شده از امام جواد (علیه السّلام)، از آنچه که در دسترس بود، عباراتی به صراحت در خصوص اعجاز قرآن یافت نشد؛ لکن از برخی از احتجاجات آن حضرت، می توان دریافت که از نظر ایشان هم، همانند دیگر ائمه (علیهم السّلام)، قرآن معجزه ی جاویدانی است که همواره مرجع مردم بوده و هر اهری را باید با استعانت از قرآن دریافت؛ اعجاز قرآن در آن است که محور حق و باطل است؛ بدین جهت در یکی از احتجاجات ایشان با «یحیی بن اکثم»، که از قضات و عالمان آن وقت بوده است، حضرت جواد علیه السّلام کتاب خدا را به استناد روایت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) محور عرضه روایات بر آن می داند و می فرماید:
«و ما خالف کتاب الله و سنتی، فلا تأخذوا به و لیس یوافق هذا الخبر کتاب الله»؛(35) «هر آنچه که با کتاب خدا و سنت من مخالفت دارد، بر آن اعتنا نکنید و بدین جهت این خبر(36) موافق کتاب خدا نیست».
امام هادی (علیه السّلام)
دهمین امام شیعه، حضرت علی بن محمد (علیه السّلام) نیز در احتجاجات خود با مخالفین، آنها را به قرآن ارجاع می دهد و قرآن را کتاب شکست ناپذیری می داند که با گذشت زمان، تغییری در آن ایجاد نشده و استدلالهای قرآن و اعجاب انگیز و متقن است؛ مانند آنکه امام هادی (علیه السّلام) در احتجاج خود در مسأله جبر و اختیار، بیان می دارد که عقیده شیعه همان اختیار است، نه جبر عقیده درستی است و نه تفویض و بیان می دارد که قرآن با آیات محکم خود بر آن شهادت می دهد می فرماید:
«و یشهد به القرآن بمحکم آیاته و یحقق تصدیقه عند ذوی الالباب».(37) «قرآن به آن (عقیده منزله بین المنزلتین)، به وسیله آیات محکم و متقن خود شهادت می دهد و تصدیق آن نزد صاحب خرد، محقق می شود».
امام هادی (علیه السّلام) در روایت دیگری، تکذیب کننده قرآن را کافر دانسته و می فرماید: «و من کذب کتابه لزمه الکفر باجماع الامه». (38) «هر کس کتاب خدا را تکذیب نماید، به اتفاق امت اسلامی، دچار کفر شده است».
امام عسگری (علیه السّلام)
امام حسن بن علی عسگری (علیه السّلام) در روایتی که از ایشان نقل شده، قرآن را کلام خدا و برترین کلام می داند به گونه ای که هیچ کلامی همپا و در ردیف آن نیست؛ در واقع اعجاز قرآن در آن است که از جنس سخن است؛ ولی سخنی که به مانند آن نتوان آورد، اگرچه کلمات آن، همان کلمات مورد استفاده است؛ اما انتخاب کلمات و قالبهای آن، اعجاز است؛ بدین جهت حضرت می فرماید:
«ان لکلام الله، فضلا علی الکلام، کفضل الله علی خلقه و لکلامنا فضل علی کلام الناس، کفضلنا علیهم».(39) «همانا کلام خدا بر هر کلام دیگری برتری دارد، همان طور که خداوند متعال بر مخلوقاتش برتری دارد و برای کلام ما (ائمه نیز) برتری بر کلام مردم هست، همان طور که خود ما، بر آنها برتری داریم».
امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)
دوازدهمین پشوای امامیه، حضرت صاحب الزمان «عج الله تعالی فرجه الشریف» خود، قرآن ناطق زمان ما است و بر اساس احکام قرآن، حکومت عدل محض الهی را بنیان خواهد نهاد؛ در روایاتی از حضرت رسیده است، قرآن را «متقن ترین» کتاب الهی دانسته و در پاسخ سؤالاتی که از ایشان شده، در مواردی، آنها را به قرآن ارجاع داده است؛ ارجاع اما به سوی قرآن، حکایت از اعجاز در استواری معنا و مفهوم قرآن و عدم زوال پذیری آن دارد، مانند ارجاع «اسحاق بن یعقوب» به قرآن به هنگام پرسش او از علت غیبت که آن حضرت می فرماید:
و اما عله ما وقع من الغیبه؛ فان الله یقول «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیَاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ…».(40) «اما در علت غیبت به آیه شریفه نظر ننمایید که می فرماید: ای اهل ایمان! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار شود، شما را ناراحت می کند».(41)
حضرت صاحب الامر«عج الله تعالی فرجه الشریف» در روایت دیگری از ایشان در خصوص معنای حروف مقطعه (کهیعص) آن را از اختصاصات قرآن دانسته و نمونه ای از اخبار غیبی قرآن می شمارد؛ سعدبن عبدالله در این مورد می گوید: «فاخبرنی یابن رسول الله عن تأویل (کهیعص) قال (علیه السّلام) هذه الحروف من انباء الغیب»(42) سعد بن عبدالله قمی می گوید: «یابن رسول الله مرا از تأویل (کهیعص) خبر بده»؛ حضرت فرمود: «این حروف از خبرهای غیبی است».
پی نوشت ها :
1. الاصول الکافی، کتاب فضل القرآن.
2. بحارالانوار، ج89، ص 182.
3. همان، ص 31.
4. همان، ص 19.
5. همان، ص 17.
6. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج16، ص 210.
7. تلخیص الشافی، ج3، ص 139.
8. علل الشرائع، ص 238.
9. کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج1، ص 483.
10. نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 18.
11. همان، خطبه 110.
12. همان، خطبه 156.
13. همان، خطبه 158.
14. همان، خطبه 176.
15. همان، خطبه 198.
16. همان، ج89، ص 32.
17. همان، ج92، ص 20.
18. صحیفه سجادیه، دعای 42.
19. همان.
20. همان.
21. همان.
22. بحارالانوار، ج89، ص 84.
23. تفسیر عیاشی، ج1، ص 10.
24. بحار، ج10، ص 244.
25. امالی صدوق، 326؛ بحارالانوار، ج89، ص 117.
26. تفسیر قمی، ذیل آیه 89، سوره نحل.
27. منظور، موضوعاتی است که برای هدایت بشر به سوی کمال لازم است؛ زیرا قرآن کتاب هدایت است.
28. کافی، ج2، ص 599.
29. تفسیر عیاشی، ج1، ص 5.
30. بگو! اگر انسانها و جن اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد، هر چند یکدیگر را در این کار کمک کنند؛ (اسراء: 88).
31. روی انّ ابن ابی العوجاء و ثلاثه نفر من الدهریّه اتّفقوا علی ان یعارض کل واحد منهم ربع القرآن … و کانوا یسرّون بذلک، اذ مرّ علیهم الصادق (علیه السّلام) فالتفت علیهم و قرأ علیهم: قل لئن اجتمعت…؛ فبهتوا؛ بحارالانوار، ج 17، ص 213.
32. همان.
33. همان، ص 210.
34. توحید، ص 223.
35. احتجاج، ج2، ص 246.
36. خبر مذکور، مربوط به سؤال یحیی بن اکثم در مورد روایت مجعولی است که در آن آمده است که پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) می فرماید: جبرئیل بر من نازل شد و گفت: خدا می گوید از ابابکر سؤال کن که آیا او از من راضی هست یا نه؟ اگر او راضی باشد، من نیز از او راضی هستم؛ امام جواد در پاسخ می فرماید، چنین مطلبی با کتاب خدا سازگار نیست که می فرماید: «وَلَقَد خَلَقنا الانسان وَ نَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُهُ وَ نَحنُ اَقَرَبُ اِلَیهِ مِن حَبلٍ الوَریدِ» که آیه شریفه بیان می کند که هیچ چیزی بر خدا مخفی نیست و از همه چیز خبر دارد؛ احتجاج، ج2 ص 245.
37. احتجاج، ج2، ص 253.
38. همان.
39. کشف الغمه، ج2، ص 421.
40. مائده، 101.
41. بحار، ج53، ص 181.
42. همان، ج52، ص 180.
منبع مقاله :
مؤدب، سیدرضا؛(1390)، اعجاز قرآن، قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی صلی الله علیه و آله و سلم، چاپ دوم