نویسنده : باربارا آنجلیس
قسمت ششم : زنان در مطالبه خواسته هایشان از مردان دختر بچه می شوند
زنان هنگامی که نیازهایشان را از مردان مطالبه می نمایند، مانند دختر بچه ها رفتار می کنند.
وقتی دختر بچه ی کوچکی بودید به خاطر شیرین بودن، نازنازی بودن و آسیب پذیریتان توجه زیادی گرفته اید.ممکن است متوجه نباشید که هنوزهم چقدر دور و بر مردها این کار را انجام می دهید، مخصوصاً وقتی که به عشق و تحسین نیازمندید.بسیار متأسفم از این که بگویم تعداد زیادی از زن ها مرتکب اشتباه شماره ئ شش می شوند.هنگامی که عکس العمل و برخورد مردم را در رابطه با این رفتار زنان می بینم، احساس بدی به من دست می دهد.
چگونه این کار را انجام می دهید؟
1- موقعی که جواب درست موردی را می دانید، طوری رفتار می کنید که گویی ساده لوح و یا چشم و گوش بسته هستید.این کار باعث می شود نه تنها مردها نسبت به شما احساس برتری بکنند، بلکه یک حس اعتماد به نفس غیرواقعی نیز به آن ها می دهد و تنها به این دلیل که از شما برتر هستند، یک احساس آرامش کاذب می کنند.
2- به هنگام عصبانیت و یا ناراحتی طوری رفتار می کنید که گویی رنجیده هستید.آیا شما هنگامی که عملاً عصبانی هستید. گریه می کنید؟ آیا مواقعی که می بایست به مردی بگویید رفتارش احمقانه بوده و از دستش عصبانی هستید، لب ولوچه تان را آویزان می کنید؟ آیا مواقعی که باید محل را ترک کنید، در عوض اخم می نمایید.
از آن جا که به بسیاری از ما آموزش داده اند که دخترها نباید عصبانی شوند، چون این کار قشنگ نیست، ما نیز خشم خود را فرو خورده و سعی می کنیم با احساسات دیگری که قابل پذیرش تر و زنانه تر است آن را نشان
دهیم.احساساتی نظیر:ترس، غم و احساس گناه. ما بدین وسیله خشم را درون خود سرکوب کرده و آن را در وجودمان انباشته می کنیم.این کار را برای این انجام می دهیم که کمتر تهدید آمیز است و برای مردها دوست داشتنی تر می نماید.
3- تظاهر می کنیم که سردرگم و گیج شده ایم، در حالی که واقعاً این طور نیست. این یکی از بدترین عادات ما زن ها است. طوری رفتار می کنیم، گویی نمی دانیم چه می خواهیم و احساس واقعی ما چیست؟ و این که نمی دانیم چه باید بکنیم و خودمان را از لحاظ روحی عاجز و درمانده نشان می دهیم تا شاید مردی پیدا شود و ما را نجات دهد. تعجبی هم نیست که در این حالت آن مرد احساس قوی و مفیدبودن می کند که به نوعی نیز کاذب است.
ما گیجی و سردرگمی را به عنوان سرپوش و استتار احساسات و عواطف بزرگتر و ناخوشایندتری نظیر خشم، انزجار، گناه، رنجش و ترس به کار می بریم. من مکرراً از زن هایی که در سمینارهایم شرکت می کنند، موارد زیر را شنیده ام:«در مورد رابطه ام خیلی گیجم؛ نمی دونم چه اتفاقی می افته.» و وقتی از آن ها می خواهم که توضیح بیشتری بدهند، این طور می گویند: «خب، شوهرم به من خیانت می کند، دو ساله که با هم رابطه ی جنسی نداریم ومن احساس بی ارزشی می کنم.»البته به نظر من هیچ سردرگمی و گیجی در این رابطه وجود ندارد.موضوع این جاست که این زن خودش را به گیجی می زند، زیرا دیگر مجبور نخواهد بود هیچ تصمیمی بگیرد و یا مسئولیت و سرانجام زندگیش را بپذیرد.
4- با مردها چنان رفتار می کنید که گویی پدرتان می باشند. هیچ اشکالی ندارد، گاهی اوقات به مردی که دوستمان دارد و به ما عشق می ورزد، اجازه دهیم به طریقی پدرانه از ما مواظبت کند، اما اگر اغلب اوقات بمانند پدرتان با شوهرتان رفتار کنید، رابطه ی شما یقیناً دچار مشکل می شود. این عادات نظیر عادت هایی است که در زیر آورده شده است:
* نامزد یا همسر خود را عملاً پدر صدازدن، روی پاهای او نشستن و لب و لوچه تان را آویزان کردن و اعتراف به او به خاطر این که آن روز دختربدی بودید. به شوهرتان اجازه بدهید، تمام مسایل پولی و اقتصادیتان را کنترل کند و پول توجیبیتان را بدهد.
در این جا نمی خواهم به علل روان شناختی و جدی تر این موضوع بپردازم، بلکه تنها کافی است که بگویم هرچه بیشتر شوهرتان رادر نقش پدرتان قرار دهید، خودتان بیشتر در نقش کودک فرو خواهید رفت.
5- با مرد زندگیتان با صدای توأم با گریه صحبت کنید و مانند دختر بچه ها حرف بزنید، به جای این که صدایی قوی و زنانه داشته باشید.ما زن ها بخصوص مواقعی از این صدای کودکانه استفاده می کنیم که:
الف- از گفتن آن چه که در ذهن داریم، بترسیم.
ب- از عکس العمل آن مرد وحشت زده باشیم.
ج- احتمال بدهیم با ما موافقت نمی کنند.
اگر مانند دختر بچه ها با مردتان حرف بزنید، در واقع به او می گویید: ببین من فقط یک دختر بچه ی کوچک هستم، به من صدمه ای نزنی، با من بدرفتاری نکنی، باشه؟
6- اغتشاش و سردرگمی در زندگیتان ایجاد کردن، تا این که مردی به کمکتان بشتابد و نجاتتان بدهد.
* آیا زندگیتان این گونه است که یک بحران بدنبال، بحران دیگری دارد؟
* آیا همیشه یک فوریت در زندگیتان وجود دارد که به نصیحت و کمک مردی احتیاج دارید؟
* آیا به طرزی پنهان از این که نجاتتان بدهند، احساس لذت می کنید؟
بخشی از این بازی ادای دختر بچه ها را در آوردن، به این دلیل است که می خواهید اوضاع و احوالتان چنان آشفته شود، تا شاید مردی از راه برسد و شما را نجات بدهد. شاید به این دلیل این کار را انجام می دهید که در کودکی، هرگز پدرتان به کمکتان نمی آمد.شاید این کار را می کنید تا مرد زندگیتان را امتحان کرده و بفهمید، می توانید به او اعتماد کنید یا خیر.مشکلی در رابطه با این رفتار وجود دارد و آن این است که شما معتاد به بحران می شوید در واقع از این کار به عنوان روشی برای جلب توجه همسرتان استفاده می کنید و این تاکتیک کاملاً بچگانه است.
چگونه رفتار بچگانه داشتن، مرد زندگیتان را تحت تأثیر قرار می دهد؟
مردان برای شما احترام قائل نخواهند بود.آیا هنگامی که این رفتار بچگانه برای یک زن به صورت یک عادت درآمد، مردان به آن
جواب خواهند داد؟ پاسخ: البته که جواب می دهند. این باعث می شود که آنان احساس برتری و رئیس بودن بکنند. احتمالاً به این روش معتاد خواهند شد و حتی ممکن است از آن لذت نیز ببرند، اما برایتان احترامی قائل نخواهند بود و در نهایت مانند یک بچه با شما رفتار خواهند کرد؛ نه مثل یک زن واقعی. در نتیجه شور و حال و حرارت رابطه تان کاهش خواهد یافت.
مردان از شما منزجر خواهند شد: وقتی با آن ها مانند یک بچه رفتار می کنید، نسبت به شما احساس مسئولیت می کنند.مردان از مسئولیت های زیادی که در زندگی بعهده دارند، احساس بدی دارند.گرچه ممکن است به احساس عجز و درماندگی شما پاسخ مثبت بدهند و به کمکتان بشتابند، اما انزجار زیادی را در پایان نسبت به شما احساس خواهند کرد.
راه حل: چگونه بچگانه رفتار نکنیم؟
1- از انواع رفتارهای بچگانه تان با مردها، لیستی تهیه کنید.ممکن است تهیه این لیست ناراحت کننده یا حتی تحقیرآمیز باشد، اما باور کنید به شما در رهایی از اشتباه شماره ی شش، کمک خواهد کرد. بار دیگر که مچ خودتان را گرفتید، درحالی که موهایتان را دور انگشتانتان می پیچید و یا با یک صدای بچگانه با مردتان حرف می زنید و یا هر عادت دیگری که دارید، در حالی که از این کار خودتان بدتان می آید، همان جا ادامه ی کار را متوقف کنید.
2- وقتی گریه می کنید از خودتان بپرسید، آیا واقعاً عاملی وجود دارد که من به خاطرش عصبانی باشم؟ به خاطر سپردن این موضوع خیلی مهم است بویژه اگر با نشان دادن خشمتان مشکل دارید، ممکن است گریه کنید، اما در واقع بی نهایت عصبانی باشید.پس در این گونه مواقع می توانید انتخاب کنید که احساسات واقعیتان را به مانند یک بزرگسال ابراز کنید، به عوض آن که پشت اشک هایتان آن را پنهان نمایید.البته این بدین معنا نیست که نباید به خودتان اجازه بدهید گریه کنید و یا لزوماً هم به این معنی نیست که هرگاه گریه می کنید، حتما خیلی عصبانی هستید.نه، ممکن است این گونه نباشد.
3- بار بعد که احساس گیجی و سردر گمی کردید، از خودتان بپرسید: اگر گیج نباشم احتمالاً احساس واقعیم این است که …این تمرین فوق العاده ای است، برای این که از سردرگمی رها شوید، قبل از آن که به آن دچار شوید و انتظار داشته باشید مردی بیاید و شما را نجات بدهد، ببینید شاید به تنهایی بتوانید از این گیجی و سردرگمی بیرون بیایید.بعضی از عادات بچگانه تان احتمالاً خیلی قدیمی هستند و ترک آن ها ساده نخواهد بود، اما احساس بسیار خوبی است؛ اگر که به خاطر آن زن قوی و فوق العاده ای که درون شماست به شما عشق ورزیده شود و همچنین تحسین شوید.
کنار گذاشتن عادت قدیمی اگر با تمایل خودتان همراه باشد، چندان مشکل نخواهد بود.ظرف روزها و هفته های آینده، احتمالاً می بینید خیلی از اعمال و رفتارهایی که راجع به آن ها در این مقاله صحبت کردیم را هنوز هم مرتکب می شوید.وقتی این اتفاق می افتد، مایوس نشوید. به خاطر داشته باشید اولین قدم در راه تغییر خودتان آگاهی است. بنابراین این شش اشتباه را به خاطر بسپارید و تمام تمرین های این مقاله را انجام دهید و این اطلاعات را با تمام دوستان خود در میان بگذارید و حمایتی که بدان نیازمندید از آنان مطالبه کنید، تا آن زن دوست داشتنی و قدرتمندی باشید که همواره رؤیای آن را در سر خود می پروراندید.
منبع:کتاب رازهایی درباره ی مردان