نویسنده : سید اسماعیل حسینی
نگاهی اجمالی به ماجرای فدک از دیدگاه تاریخی و حقوقی
بی شک یکی از مهمترین مسائلی که اکثریت مسلمانان در ان اختلاف نظر دارند و نسبت به آن جاهلند ، مسأله ی خلافت وجانشینی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می باشد.
به تصریح روایات ،امر خلافت بعد از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)با امام علی (علیه السّلام) می باشد. امّا با کارشکنی سقیفه نشینان این حق بزرگ از او سلب و غصب شد وحتی به غصب خلافت نیز بسنده نکردند و فدک را که هدیه ی پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به فاطمه ی زهرا(علیها السّلام) بود را غصب کردند. تاریخ گواه است که حضرت زهرا(علیها السّلام)و همسر با وفایش تلاش فرآوانی برای باز پس گیری فدک انجام دادند و با استدلال های بسیار منطقی ومحکم ، زبان غاصبان را قاصر ساختند. امّا روح بدطینت جاه ومقام وهم چنین بغض وکینه ای که با مولای متقیان (علیه السّلام) داشتند مانع از آن شد که حق مسلّم آن بزرگ بانوی اسلام را به ایشان بازگردانند. در این مختصر مضبوط که حاصل شنای در ساحل اقیانوس عمیق وپرتلاطم فدک است ، حتی الامکان سعی شده است گوشه ای از آن وقایع، به غرض مستور مانده، را برای خواننده ی محترم آشکار سازد. این نگاشته مشتمل بر سه فصل مجزا می باشد وموضوع فدک را از نظر تاریخی ،حقوقی وهم چنین اسرار غصب آن به بررسی پرداخته است.
در فصل اوّل به گوشه هایی از تاریخ سرزمین فدک قبل از تصرف اسلام وهم چنین چگونگی فتح آن به دست سپاه اسلام وماجرای بخشیده شدن آن سرزمین از جانب پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به فاطمه (سلام لله علیها) به اذن الهی اشاراتی شده است.
در فصل دوم ، به ماجرای غصب فدک از جانب خلیفه ی اول وانگیزه های این غصب اشاره شده وبه هدف حضرت فاطمه (علیها السّلام)،با آن همه زهد وتقوا نسبت به دنیا،برای بازپس گیری فدک اشاراتی مجمل شده است.
مقدمه
در فصل سوم که موضوع آن بررسی پرونده ی فدک از دیدگاه حقوقی است، با دیدی متفاوت وبا بازسازی پرونده به شکلی جدید به بررسی حقوقی پرونده می پردازد.ودر پایان داوری نهایی درباره ی مسأله فدک مطرح می شود.
در اولین تجربه ی رسمی نگارندگی ، قلم خود را متبرک به نام اُم الائمه فاطمه زهرا (علیها السّلام) ساختم وامیدوارم توانسته باشم با قلم نارسای خود وبا بیان ضعیف حق مطلب اداکرده باشم. فلذاغوصان معارف اهل بیت (علیهم السلام) به دلیل نقصان بی حدوحصر در این سیاه مشق بر حقیر خرده نگیرند واز باب تمرین بپذیرند وبا نظرات سازنده ی خود افق روشنی پیش رویم ترسیم کنند. در پایان با سپاس از درگاه خداوند منّان که توفیق را رفیق راهم کرد تا مدتی بر کرانه ی معارف ائمه ی معصومین باشم.
فصل اول : بررسی فدک از دیدگاه تاریخی (فدک از فتح تا غصب)
• معنای لغوی فدک
فدک از نظر لغوی به معنای باز وپراکنده وحلاجی شدن است مثل این که گویند:« فدک القطن» یعنی پنبه بازوحلاجی شد.
• موقعیت جغرافیایی فدک
فدک سرزمین آباد وحاصلخیزی بودکه در نزدیکی خیبر قرار داشت واز نظر جغرافیایی در شمال مدینه واقع شده بود. وفاصله ی آن با مدینه بیش از 100 کیلومتر بوده است
• ساکنان اصلی فدک
ساکنان اصلی فدک عده ای از یهود بودند که با اهل خیبر در ارتباط بودند. نام این سرزمین به اسم «فدک بن هام» پسر «هام بن نوح» اول کسی که در آنجا سکونت یافته نامگذاری شده است. (1)
• اهمیت وارزش اقتصادی فدک
فدک پس از دژهای خیبر محّل اتّکای یهودیان حجاز به شمار می رفته وهمانطور که قبلاً اشاره شد سرزمینی حاصلخیز با چشمه های پرآب ونخلستان های وسیع بوده وبه دلیل مرغوبیت از اهمیت فوق العاد ه ای برای کشاورزی برخورداربوده است. در آمد هر سال فدک نزدیک به 24 هزار دینار بوده ودر برخی از روایات در آمد آن را تا 70 هزار دینارهم دانسته اند.(2)
• فتح فدک به دست سپاه اسلام
در سال هفتم هجری وحدود چهارسال قبل از رحلت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) جبرئیل نازل شد واز جانب خداوند دستور فتح فدک را آورد. در این فرمان تصریح شده بود که اقدام بایستی توسط شخص پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وامیرالمؤمنین (علیه السّلام) انجام شود ومسلمانان در آن شرکت نکنند.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز پس از آنکه نیروهای یهود را در در خیبر و وادی الاقری وتیما درهم شکست برای پایان دادن به قدرت یهود در این سرزمین – که برای اسلام ومسلمانان کانون خطر وتحریک بر ضد اسلام به شمار می رفت – تصمیم به فتح فدک می گیرند. پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به همراه شخص امیرالمؤمنین (علیه السّلام) اسلحه لازم را برداشتند و در تاریکی شب از لشگر جدا شدند وخودرا به کنار قلعه ی فدک رساندند . مردم فدک که پیگیر اخبار فتح خیبر بودند از وحشت به قلعه پناه برده بودند متوجه حضور پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وعلی (علیه السّلام) در کنار دیوارهای قلعه نشدند.
امام علی (علیه السّلام) از این فرصت استفاده کرد وبر کتف پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قرار گرفت واز دیوار قلعه بالارفت وآنگاه که بر بالای دیوار قرار گرفت شروع به اذان گفتن کرد.
مردم قلعه ی فدک گمان کردند که سربازان اسلام بر بالای قلعه هستند، فرارکنان درهای قلعه را باز کردند وازآن خارج شدند وپیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز که بیرون قلعه منتظر آنان بودند با آنان درگیر شد وتوانست فرزندان وخود آنان را اسیر کند.(3)
یهودیان فدک برای آزادی خود متعهد شدند که نصف یا ثلث درآمد محصول خود را هرسال در اختیار پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بگذارند وبدین ترتیب قراردادی بین پیامبر وفرستاده ی یهودیان به امضاء رسید واهالی فدک از آن پس تحت حمایت اسلام قرار گرفتند وحکومت اسلام نیز متقابلاً تأمین امنیت منطقه ی آنان را متعهد شد.
• فدک خالصه ی پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)
اموالی که در اختیار پیامبر قرار داشت بر دو نوع بود:
1- اموال خصوصی :
اموالی که پیامبر شخصاً مالک آنها بود به عنوان اموال خصوصی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نام برده می شود. تکلیف این اموال درزمان حیات پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با خود او بود وپس از گذشت وی مطابق قانون ارث در اسلام به وارث آن منتقل می شود. 2- اموال خالصه:
اموالی که متعلق به حکومت اسلامی بوده و پیامبر به عنوان ولی مسلمانان در آن تصرف می کرد ودر راه مصالح اسلام ومسلمانان به مصرف می رساند، اصطلاحاً خالصه نامیده می شود. ودر مباحث فقهی به آن فییء (4)گویند.
با این مقدمات نتیجه این است که فدک به تصریح قرآن ملک خالصه وشخصی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می بوده زیرا ، این سرزمین بدون لشکرکشی مسلمانان وبدون کوچکترین دخالت آنان فتح شد. وهیچ یک از علمای شیعه وسنی در این مسأله اختلاف نظری ندارند. قرآن کریم به خالصه بودن فدک برای پیامبر در آیه ی ذیل صراحتاً اشاره می کند:«مااَفاءَ اللهُ عَلی رَسولهِ مِن اَهلِ القُری فَلِلهِ ولِلرّسولِ ولِذِی القُربی……. فَما أَو جَفتُم عَلَیهِ مِن خَیلٍ وَلارِکابٍ ولکنَّ اللهَ یُسلِّطُ رُسُلَهُ عَلی مَن یَشاءُ .(5)
هم چنین از مذاکرات حضرت فاطمه (علیها السّلام) با ابوبکر به خوبی خالصه بودن فدک آشکار می شود که طرفین تخاصم هم آن را پذیرفته بودند • پیامبر فدک را به فاطمه می بخشد
فدک خالصه ی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وعوائد آن را آن طور که در قوانین اسلام مشخص شده بود در موارد خاصی به کار می برد. از جمله آن موارد: صرف امور خیریه وهمچنین برطرف ساختن نیازمندی های مشروع نزدیکان خود بود. تا اینکه جبرئیل فرود آمد و آیه ی :
«وَآتِ ذَالقُربی حَقَّهُ وَالمِسکینَ وابنَ السَّبیل»(6) نازل شد وپیامبر دختر خود حضرت فاطمه (علیها السّلام) را خواست وفدک را به وی واگذار کرد. ناقل این مطلب «ابوسعید خدری» یکی از صحابی بزرگ رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است .(7)
• سند فدک معتبر است
علمای شیعه وگروهی از محدثین اهل تسنن اتفاق نظر دارند که وقتی آیه ی «آت ذالقُربی» نازل شد. پیامبر او را به دختر خود بخشید.
از جمله ی محدثین اهل تسنن عبارتند از(8):
1- جلال الدین سیوطی
2- مُتقی هندی
3- ثعلبی
4- احمد بن عبدالعزیز جوهری
5 – ابن ابی الحدید
6 – حَلبی
7- مسعودی
8- یاقوت حموی
و از جمله محدثین می توان به شخصیت هایی چون:
1- مرحوم کلینی
2- عیاشی
3- شیخ صدوق اشاره کرد.
بنابراین جای هیچگونه شبهه ای در اصل فدک ، سند آن وخطبه ی حضرت زهرا (علیها السّلام) نیست.
کلیه ی مفسرین شیعه وسنی قبول دارند که آیه ی «آت ذالقُربی » در حق نزدیکان پیامبر است و دختر آن حضرت ، بهترین مصداق «ذالقُربی» است. نیز این مطلب که هنگام نزول این آیه ، پیامبر فدک را به دختر خود بخشید، مورد اتفاق دانشمندان شیعه وبرخی از دانشمندان اهل تسنن است.
چرا پیامبر فدک را به دختر خود می بخشد؟
در بخش قبل بیان شد که پیامبر بعد از نزول آیه، فدک را به حضرت فاطمه (علیها السّلام) بخشید . حال در این جا ممکن است این سؤال مطرح شود که چرا پیامبر فدک را به دختر خود بخشید؟
جواب هایی را که علمای شیعه به این سؤال داده اند متفاوت است که برخی از آنها اشاره می کنیم:
1- زمامداری مسلمانان بعد از وفات پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) طبق تصریحات مُکّرر ایشان با حضرت علی (علیه السّلام) بود. وپیامبر نیز به خوبی می دانست که مقام و منصب خلافت به هزینه ی سنگینی نیاز دارد. بنابراین فدک را به حضرت فاطمه (علیها السّلام) بخشید که همسر ایشان بعداً بتواند از درآمد فدک به نحو احسن استفاده کند.
2- اهل بیت ودودمان پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باید بعد از ایشان به صورت آبرومندی زندگی می کردند. برای تأمین این منظور پیامبر فدک را به دختر خود بخشید.
3- پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به خوبی واقف بود که گروهی به علل مختلف کینه ی حضرت علی (علیه السّلام) را در دل داشتند ودارند. یکی از راههای زدودن این کینه ها این بود که امام از طریق کمک های مالی از آنان دلجویی کند وعواطف آنان را به خود جلب نماید و از این طریق موانع عاطفی را که بر سر راه خلافت بود از میان برداشته شود.
4- دلیل دیگری را که می شود ذکر کرد این است که خود پیامبر می فرماید:این فدک در عوض ومهریه ی مادرت حضرت خدیجه (علیها السّلام) می باشد.
• فدک جزء میراث پیامبر نمی باشد.
پیامبر اکرم پس از نزول آیه ی «وآت ذالقُربی» وبا در نظر گرفتن دلایلی که قبلاً ذکر شد، فدک را به حضرت فاطمه (علیها السّلام) بخشید. پیامبر ورقه ای خواست وامام علی (علیه السّلام) را خواست وفرمود:« سند فدک را به عنوان بخشودگی واعطایی پیامبر بنویس وثبت کن »امیرالمومنین (علیه السّلام) آن را نوشت وخود حضرت با اُم ایمن بر آن شهادت دادند. حضرت زهرا(علیها السّلام) این نوشته را تحویل گرفت وهنگام غصب فدک آن را عیناً نزد ابوبکر آورد وبه عنوان مدرک ارائه فرمود.
فقهای امامیه می گویند(9) که چیزی که در زمان حیات متوفّی از ملک انسان خارج شده وجزء ارث نیست . ومانند چیزی است که انسان به کسی بفروشد. مسلماً جای هیچ گونه حرف وحدیث وتردیدی نیست که مال فروخته شده جزء ارثیه نیست.
• پاسخ به پرسش
ممکن است گفته شود سوره ی اسراء یک سوره ی مکی است وماجرای فدک وبخشش پیامبردرسال هفتم هجری اتفاق افتاده است چگونه ممکن است آیه ی که در مکه نازل شده ، حکم حادثه هایی را کند که چند سال بعد رخ خواهد داد؟
پاسخ روشن است. مقصود از اینکه سوره ای مکی یا مدنی است این است که اکثر آیات آن در مکه یا مدینه نازل شده نه تمام آیات آن،(10) زیرا در بسیاری از سوره های مکی ، آیات مَدَنی نیز وجود دارد وبالعکس ، به علاوه مضمون آیه گواه است که آیه در مدینه نازل شده ، زیرا پیامبر در مکه امکانات زیادی نداشت که حق خویشان ومستمندان ودر راه ماندگان را بدهد.
• فدک تا رحلت پیامبر
پس از آنکه پیامبر فدک را به فاطمه (علیها السّلام) بخشید. حضرت زهرا (علیها السّلام) عرض کرد: ای پدر شما تا زنده هستید من نمی خواهم تصرفی در آن داشته باشم . پیامبر فرمود : ترس آن دارم که نااهلان ، تصرف نکردن تو در زمان حیاتم را بهانه ای قرار دهند وبعد از من آن را از تو منع کنند. وفاطمه (علیها السّلام) همان روش پدر را در پیش گرفت وعوائد آن را به فتح فقراءومستمندان هزینه کرد.
فدک خالصه ی فاطمه (علیها السّلام) بود تا اینکه رسول گرامی اسلام بدرود حیات گفتند. در این زمان فدک دستخوش هوای آلوده ی سیاست گردید.
ده روز پس ازرحلت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)(11) مأموران ابوبکر به دستور خاص او به فدک رفتند ونماینده ی حضرت زهرا (علیها السّلام) را ازآنجا اخراج کردند ومُلک آن را غصب نمودند ودرآمد آن را به طور کامل برای مخارج حکومت غاصبانه ی خود صرف کردند وکوچکترین توجهی به سابقه ی مفصل امرالهی وعمل پیامبر در مورد فدک وسندی که تنظیم شده بود وشاهدانی که گواهی دادند وآنچه پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در حضور مردم فرموده بود نکردند.
در فصل آینده در بخش های مختلف به چگونگی غصب فدک پرداخته می شود.
پی نوشت ها :
1. رک به لغت نامه ی دهخدا و معجم البلدان
2. این مطلب را مرحوم علامه ی مجلسی (ره) از کتاب «کشف المحجه »نقل می کند- رک به کتاب زندگی نامه بانوی مظلومه فصل 12 ص 163
3. بحارالانوار ج21ص 105
4. فییء در لغت به معنای بازگشت است ومقصود از آن سرزمین هایی است که بدون جنگ وخونریزی به تصرف حکومت اسلامی در می آید.
5. سوره حشر آیات 3-1
6. سوره حشر آیه ی 26
7. فروغ ولایت به نقل از قاموس الرجال ج 10 ص 85
8. برای دستیابی به احادیث مربوطه از محدثین شیعه وسنی وآدرس دقیق آنها می توانید به الدر المنثور ج 4 ص 177 و فروغ کافی مراجعه کنید.
9. ظاهراً اهل تسنن نیز چنین می گویند – رک به زندگی نامه بانوی مظلومه – نوشته مرتضی باقریان ص 163
10. برای تحقیق بیشتر به علوم قرآنی آیت اله معرفت رجوع شود. ص 145
11. از کتاب اسرار فدک ص 23 به نقل از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 16 ص 263
ادامه دارد …..