نورافشانى هنگام نماز
امام صادق، علیهالسلام، فرمودند: حضرت فاطمه، سلامالله علیها، «زهرا» نامیده شد براى آنکه وقتى در محراب عبادت به نماز مىایستاد، نورش براى اهل آسمان مىدرخشید، همانطورى که نور ستارگان براى اهل زمین مىدرخشد (1) .
نماز حضرت فاطمه، سلامالله علیها، و غذاى بهشتى
حضرت فاطمه، سلامالله علیها، به نماز علاقه فراوانى داشت و هرگاه حاجتى از خدا داشت متوسل به نماز مىشد . حضرت على، علیهالسلام، به منزل خود وارد شد، بعد از آن که سه روز بر حضرت على و زهرا، سلامالله علیها، گذشت که غذا نخورده بودند، رسول خدا، صلىالله علیهو آله، نشسته و فاطمه، سلامالله علیها، نماز مىخواند و بین آنها چیزى سرپوشیده بود . وقتى که فاطمه، سلامالله علیها، از نماز فارغ شد، روپوش از آن برداشت، دید که کاسهاى بزرگ مملو از نان و گوشت است .
حضرت على، علیهالسلام، فرمود: یا فاطمه! این از کجا برایت آمده؟
گفت: از جانب خدا نازل گردیده، خدا به هر که بخواهد روزى مىدهد .
رسول خدا، صلىالله علیهو آله، فرمود: آیا مىخواهید نظیر این را براى شما نقل کنم؟
گفتند: بلى .
فرمود: یا على! مثال شما مثل زکریاست که هروقتبر حضرت مریم، سلامالله علیها، وارد مىشد، مىدید که او در محراب عبادت است و در پیشگاه وى خوراک مهیا نهاده است .
مىفرمود: اى مریم! این از کجا آمده است؟ مریم در جواب مىگفت: از جانب خدا، خدا بههر کس که بخواهد روزى مىدهد . آنگاه آن غذا را یک ماه خوردند و آن کاسه همان ظرفى است که حضرت مهدى، عجلاللهتعالىفرجه، در آن غذا مىخورد . (2)
جواب سؤال نماز
زنى به خدمتحضرت زهرا، سلامالله علیها، رسید و عرض کرد: مادر پیر و ناتوانى دارم که در نماز بسیار اشتباه مىکند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم که چگونه نماز بخواند .
آن حضرت فرمود: هرچه مىخواهى بپرس .
آن زن سؤالات خود را مطرح کرد تا به ده سؤال رسید و حضرت زهرا، سلامالله علیها، با روى گشاده جواب داد . زن از زیادى پرسش خود شرمنده شده، گفت: شما را بیش از این زحمت نمىدهم .
حضرت فاطمه، سلامالله علیها، فرمود: باز هم بپرس . آنگاه براى تقویت روحیه وى چنین فرمود: اگر به کسى کارى واگذار کنند، براى مثال از او بخواهند که بار سنگینى را به ارتفاع بلندى حمل کند و در برابر اینکار صد هزار دینار بهاو جایزه بدهند آیا او با توجه به آن پاداش احساس خستگى مىکند؟
زن جواب داد: نه .
آن حضرت فرمود: من در مقابل هر پرسشى که جواب مىگویم از خدا پاداشى به مراتب بیشتر دریافت مىکنم و هرگز ملول و خسته نمىشوم . از رسول خدا، صلىالله علیهو آله، شنیدم که روز قیامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مىشوند و بهاندازه علم و تلاش و کوششى که در راه آموزش و هدایت مردم داشتهاند از خداى خود پاداش مىگیرند .
کار و قرآن
سلمان فارسى روایت مىکند که داخل خانه زهرا، سلامالله علیها، شدم، دیدم در همان حالى که مشغول کار خود بود و جوها را آسیاب مىکرد، قرآن نیز مىخواند .
تسبیح حضرت فاطمه سلامالله علیها
در دست فاطمه زهرا، سلامالله علیها، تسبیحى از نخ پشمینى که صد گره خورده بود وجود داشت و آن را در دست مىگرداندند و تکبیر و تسبیح مىگفتند، تا اینکه حمزه سیدالشهدا عموى پیامبر شهید شد . پس از شهادت حمزه براى ساختن دانههاى تسبیح از تربت او استفاده شد . وقتى که حضرت اباعبدالله الحسین شهید شد مردم از تربت آن بزرگوار براى ساختن دانههاى تسبیح استفاده نمودند; زیرا که در خاک و تربتسرور جانبازان عالم، فضیلتى عظیم وجود دارد . امام صادق، علیهالسلام، فرمودند:
تسبیح از نخهاى آبى درستشده بود و سى و چهار دانه داشت و آن تسبیح مادر ما فاطمه زهرا بود . وقتى حمزه شهید شد از خاک قبر او دانههاى تسبیح ساخته شد که با آن بعد از هر نماز تسبیح گفته مىشد . (3)
توسل به حضرت زهرا، سلامالله علیها
انسبن مالک روایت مىکند: روزى پیامبر اکرم، صلىالله علیهو آله، با ما نماز صبح به جاى آورد، پس از فراغت از نماز روى مبارکش را بهسوى ما گردانید و فرمود:
«اى جماعت مسلمانان، هر کس که آفتاب را از دستبدهد، پس باید به ماه تمسک جوید و در فقدان ماه دستبه دامان زهره شود و اگر زهره را نیابد به دو ستاره فرقدان پناه آورد» .
از پیامبر اکرم سؤال شد که: «یا رسولالله مقصود از آفتاب و ماه و زهره و فرقدان (دو ستاره نورافشان) چیست؟»
فرمود: «من آفتابم، على ماه و فاطمه زهره است و دو ستاره حسنین هستند، آنان با کتاب خدا دو دستاویز بشرند و همواره به هم پیوستهاند و هرگز از یکدیگر جدا نمىشوند تادر کنار حوض کوثر به من ملحق شوند . (4)
توسل امام جواد، علیهالسلام، به فاطمه زهرا سلامالله علیها
امام جواد هر روز هنگام ظهر به مسجد رسول خدا، صلىالله علیهو آله، رفته و پس از سلام و صلوات بر رسول خدا، صلىالله علیهو آله، به سراغ خانه مادرش زهرا، سلامالله علیها، که در همان نزدیکى قبر پیامبر، صلىالله علیهو آله، است مىرفت و کفشها را درآورده و با نهایت ادب و خضوع، داخل خانه شده و در آنجا نماز و دعا مىخواند و دقایقى طولانى به عبادت مشغول مىشد . و هرگز دیده نشد به زیارت رسول خدا، صلىالله علیهو آله، برود و سراغ مادرش را نگیرد .
استعمال عطر هنگام نماز
لحظات آخر عمر حضرت فاطمه زهرا، سلامالله علیها، بود . چند لحظهاى به اذان مغرب باقى مانده بود، نزدیک بود که وقت نماز فرا برسد . فاطمه، سلامالله علیها، به اسماء بنت عمیس فرمود: «عطر مرا بیاور تا خود را خوشبو سازم، و آن لباس را که با آن نماز مىخوانم بیاور» ، سپس وضو گرفت و در این هنگام که مىخواست نماز بخواند، حالش منقلب شد، سرش را به زمین نهاد، به اسماء گفت: «کنار سرم بنشین، هنگامى که وقت نماز فرا رسید، مرا بلند کن تا نمازم را بخوانم، اگر برخاستم که چیزى نیست و اگر برنخاستم شخصى را نزد على بفرست تا خبر فوت مرا به او بدهد» .
اسماء مىگوید: وقت نماز فرا رسید، گفتم: «اى دختر رسول خدا! وقت نماز است .» جوابى نشنیدم، ناگاه متوجه شدم که حضرت زهرا، سلامالله علیها، از دنیا رفته است . (5)
نویسنده: عباس عزیزى
پی نوشت :
1 . بحارالانوار، ج 43، ص 12 .
2 . همان، ج 42، ص 31 .
3 . فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، ص 235 .
4 . شیفتگان حضرت مهدى، علیهالسلام، ص 135 .
5 . احقاق الحق، ج 24، ص 250 .
6 . نماز چهارده معصوم، ص 83 .
منبع: بر گرفته از کتاب «نماز و عبادت حضرت فاطمه زهراسلامالله علیها»