نویسنده: محمدحسین مشایخ فریدنی
فرمان امام علی(ع) به مالک اشتر
مفصل ترین و با اهمیت ترین عهدنامه امام علی (ع) عهدنامه یا فرمانی است که برای مالک اشتر سردار دلیر و پاک اعتقاد خود- وقتی که او را مأمور استانداری و فرماندهی ارتش مصر و مأمور جمع خراج و عمران و رفاه آن استان فرمود- صادر کرده است.
در این فرمان کبیر که جامع آراء سیاسی و کشورداری آن حضرت است هرچه را که یک مقام عالی رتبه ی مسئول در دولت اسلامی باید بداند و برنامه ی کار خود قرار دهد برای مالک مرقوم داشته است. شرح اهمیت این فرمان و بیان اهمیت مندرجات آن در این مقالت مختصر، نمی گنجد. این منظور را شارحین فرمان (مانند توفیق فکیکی، مؤلف الرّاعی و الرّعیه)، از نشریات بنیاد نهج البلاغه- و سبط حسن هنسوی مؤلف منهاج نهج البلاغه به زبان اردو و سایر نویسندگان قدیم و جدید به خوبی ادا کرده اند. نویسنده نیز تیمّناً چند سطری در آن باره می نگارد تا از فیض همقدمی در رکاب اهل علم محروم نمانده باشد.
امام علی (ع) در این فرمان مانند سایر خطبه ها و نامه ها، سخن خویش را با نام خدا و توصیه به طاعت و تقوی آغاز فرموده و مالک اشتر را به ضبط نفس و خودداری در برابر طغیان هوس امر می کند و او را به نیکی و لطف و مهربانی نسبت به مردم سفارش می فرماید. همچنین او را به تواضع و اجتناب از گردنکشی می خواند و به مروت و انصاف و عطوفت دعوت می کند و از عواقب زشت غرور و ستمکاری برحذر می دارد و مؤکداً خاطرنشان می کند که جزئیات کارهای او از نظر وی دور نیست.
به مالک سفارش می کند که همیشه طرفدار حق باشد و مبادا با توجه به خواصّ و اشراف از حال توده ی مردم غافل بماند، باید که از عیب جویان بپرهیزد و کمبودهای مردم را پرده پوشی کند و کینه کسی را به دل نگیرد و حرف سخن چین را نپذیرد و با بخیلان و آزمندان رایزنی نکند و حرف سخن چینان بزدل را نشنوند. درباره مشاوران و وزیران و همکاران به مالک توصیه می کند از وزیرانی که با نابکاران پیش از او همکاری داشته اند بپرهیزد و از آنان دوری کند و وزیری خردمند و پاک نهاد و آزموده و کارآمد برگزیند که با ستمکاران یار نبوده و روی زخم بندگان خدا نمک نپاشد و حرف حق را گرچه تلخ است بی ملاحظه در روی او بگوید و کردار و گفتار ناپسند او را تصدیق نکند و برای کاری که نکرده است او را نستاید.
همچنین امام (ع)در این فرمان، مالک را یادآوری می کند که هیچ چیز، چون نیکی کردن به خلق، کاستن عوارض و مالیات، پائین آوردن هزینه زندگی، زدودن رنج مردم، جلب اطمینان ایشان برای استواری اساس دولت مؤثر نیست. باید که در همه کار، سنت های درست پیشینیان را حفظ کند و بدعتهای زیان آور نگذارد تا رشته های الفت استوار شود و کار رعیت به سامان رسد و باید که برای اصلاح امور ملک و ملت از رایزنی و مشاورت دانشمندان و خردمندان بهره مند گردد.
امام علی (ع)در این فرمان جامعه را تشریح کرده و به مالک فرموده است که همه ی مردم از یک طیف و گروه نیستند و از نظر اهمیت شغل و سنخیت و معرفت با هم اختلاف دارند و این طبقات عبارتند از: سپاهیان خدا- نویسندگان بخشهای عمومی و خصوصی- قضات دادگستری- ماموران دولت- پیشکاران دارایی و تحصیلداران خراج- بازرگانان و پیشه وران و صنعتگران، و طبقات مستمند و تهیدست.
بعد وظیفه هر طبقه از ماموران، و خصالی که باید داشته باشند و شرایطی که برای انتخاب آنان لازمست، به تفصیل شرح می دهد و مؤکداً برای کمک به بینوایان توصیه می فرماید. بعضی از رهنمودهای آن حضرت درباره ی ارتش و قضات و مأموران دارایی و دبیران و نویسندگان در فصولی از این مقاله سابقاً نقل شده است.
در بخشی از این فرمان، برنامه ی شخصی «مالک» را ارشاد فرموده و گفته است که باید شخصاً و بدون واسطه با دادخواهان روبرو شود، به مردم مجال و میدان بدهد که او را ببینند و بی محابا با او سخن بگویند، با آنان تندی نکند، عطایی که می بخشد با روی گشاده بدهد، کاری را که مطابق میل او نیست از سر وا نکند. بعض گزارشها که از مأموران می رسد و دبیران از عهده ی تهیه پاسخ آنها بر نمی آیند، شخصاً جواب بدهد و نیازمندیهای مردم را همان روز که با خبر می شود برآورد و کار امروز را به فردا میفکند، که فردا را نیز کاری باشد.
سفارش عمده ی امام علی (ع) به مالک درباره ی مواظبت در انجام وظایف دینی است. می فرماید: باید که بهترین بخش از اوقات تو صرف راز و نیاز با خدا گردد و ادای واجبات دینی را با اخلاص کامل توام داری و نیایش را بی ریا بپا داری و اگر با مردم نماز می گزاری آن را زیاد به دارازا نکشی.
به مالک امر می کند که حتّی المقدور اوقات خود را در بین مردم بگذران تا از هر حق و باطل باخبر شوی و ایندو پیش تو بهم مشتبه نشوند، نباید که در کارهای مهم به اطرافیان و خواصّ اعتماد کنی که بعض آنها گردنکش و بی انصافند. هیچیک از خویشان و نزدیکان تو نباید که از تو زمینی به تیول بدست آورد تا به رعیت احجاف نشود. باید که از عدالت گرچه به نظر تلخ برسد، روی برنتابی و اگر مردم در تو گمان ظلم برند باید که عذر خود را برای ایشان شرح بدهی و زنگار بدگمانی را از دل ایشان بزدایی- اگر دشمن به تو پیشنهاد سازش و آشتی کند باید که بپذیری که صلح موجب آسایش سپاهیان و رهایی تو از رنج و برخورداری کشور از آرامش و امنیت است. اما بعد از آشتی از کید دشمن برحذر باش. مبادا غافلگیر شوی و چون با دشمنی پیمان بستی بر سر عهد خود باش که هیچ چیز بهتر از وفای به عهد نیست. مبادا به عهد خود وفا نکنی و به زینهاری که داده ای خلق را فریب بدهی چون خداوند زینهارش را برای بندگانش استوار و مطمئن قرار داده است. هرگز قرار داد مبهم و دو پهلو امضاء مکن و هرگز بعد از حرف جدی مخند… از ریختن خون ناحق حذر کن که عمر را کوتاه و نعمت را زایل می کند. در قتل عمد نزد خدا و نزد من مسئولی و هیچ عذر و بهانه ای نداری و در قتل خطا باید خونبهای مقتول را بپردازی. از تعریف و تمجید متملقان بپرهیز و اگر بر رعیت احسانی کردی منت مگذار و خدمتی که برای مردم می کنی به رخ آنها مشک که منت، اجر احسان را باطل می کند.
در هیچ کاری شتاب مکن و وقتی فرصتی بدست افتاد سستی و اهمال جایز مدار و اگر در کاری گروهی دیدی، لجاجت و ستیزگی را کنار بگذار. هر کار را در وقت خود انجام بده و هر چیز را در جای خودش بگذار. جلو خشم و تندی و دست یازی و زبان درازی خود را بگیر و از دشنام دادن و هرگز گفتن حذر کن و در وقت غضب آنقدر خاموش بمان تا خشمت فرو نشیند. در پیروی از این فرمان و اجرای دقیق آن بکوش و پند و اندرزی که بتو داده شده بکار بند و هر وقت هوش یا فکر ناپخته ای در سرت پیدا شد، بیاد این سخن بیفت و جانب خرسندی را از کف رها مساز.
مطالب فرمان مالک اشتر در سرفصلهای ذیل خلاصه می شود:
1- شخصیت والیان و شرایط انتخاب ایشان.
2- لزوم استقلال دادگاه و دادرس.
3- اگر بین دادرسان در حکمی، اختلاف نظر پیش آمد چه باید کرد؟
4- راه اصلاح مأموران دولت.
5- آموزش مأموران دولت و برنامه ریزی.
6- سازمانهای اداری و طبقه بندی مشاغل دولتی.
7- طبقه بندی افراد جامعه از نظر وظایفی که دارند و ویژگیهای هر طبقه.
8- فرماندها و افراد ارتش.
9- تاثیر ایمان و خداشناسی در پرورش روح سلحشوری.
10- جنگ و صلح.
11- معاهدات در اسلام و لزوم پایبندی وُلات به عهد خویش.
12- راه انتخاب مأمور واجد شرایط.
13- مسئولیت وزیران و کارمندان عالی رتبه.
14- عقد معاهدات از وظایف رئیس قوه ی مجریه است.
15- مبداء تفکیک قوی.
16- زیان نزدیکان و دشمنان دوست نمای والی.
17- عوامل ایجاد اعتماد بین رئیس حکومت و مردم.
18- عدالت اجتماعی در فرمان مالک اشتر.
19- اساس سیادت ملت و سلطه آراء عمومی.
20- بهترین و غنی ترین خزانه دولت کیسه ی افراد ملت است.
21- اهمیت بازرگانان و صنعتگران در جامعه و در اقتصاد ملت ها.
22- احتکار و زیانهای همگانی آن.
23- حفظ حقوق کارگران و طبقه نادار بهترین نگهبان امنیت اجتماعی است.
24- راه درمان فقر در اسلام.
25- برابری قوی و ضعیف در برابر قوانین اسلام.
26- روی نشان ندادن والیان، اعتماد مردم را از او سلب می کند.
27- ریختن خون ناحق موجب ویرانی کشور و زوال دولت است.
28- لزوم پیروی از سنت های پسندیده پیشین در حکمرانی.
29- تعریف و تملق، بنیان حکومت را ویران می کند.
30- حکومت جهانی اسلام و برابری همه ی افراد در برابر قانون (چه مسلمان و چه ذمّی).
از این فرمان و سایر خطبه ها و کلمات علی علیه السلام نکات اساسی ذیل استنباط می شود:
1- مقام انسان تا حدی والاست که از او به «عالم اکبر» و «خلیفه الله» تعبیر شده است. او تنها یک «ماشین» یا یک «جانور گویا» نیست. بنابراین وظیفه ی زمامداران مسلمان در عین حال که سنگین است وظیفه ای است روحانی و الهی.
2- والیان علاوه بر مقام رهبری سیاسی و فرماندهی نظامی و پیشکاری دارایی باید پاسدار شریعت و رئیس روحانی و امام جمعه و جماعت و «اُسوه» مردم در سادگی و قناعت و ایثار و عبادت باشند.
3- افراد مردم فقط برای فرمانبرداری و دادن مالیات آفریده نشده اند، بلکه در اداره ی کشور و حکومت با والیان شریکند و از مسئولان، حق اظهار نظر و چون و چرا و بازخواست دارند.
4- همه ی فرزندان آدم از نظر خلقت برابرند. ملاک برتری ایشان بر یکدیگر، تنها تقوی و پرهیزگاری است.
5- کافِران هم پیمان (ذمّی) هم، با مسلمانان از لحاظ سیاسی و اجتماعی حقوق مساوی دارند.
6- همه ی مسلمانان عالم از هر ملیّت و اقلیم و رنگ و نژاد باشند، با هم برابرند.
7- دنیا درنظر حضرت علی (ع) از دو قسمت خارج نیست یا دارالسّلم است و یا دارالحرب، شقّ ثالث ندارد.
8- امام علی (ع) علاوه بر وحدت سیاسی و حقوقی، میل داشت همه ی مسلمانان از لحاظ لسانی و فرهنگی هم وحدت داشته باشند. علم نحو را برای بین المللی ساختن زبان عربی، وضع فرمود.
آنچه در این مقاله گذشت گوشه ای از روش حکومتی علی (ع) و عدالت خدایی این ولی خدا بود.
امید است تا تمامی مسؤولین و دست اندرکاران جمهوری اسلامی ایران این کلمات و دستورها و فرمانهای الهی را فرا راه خود قرار داده و با الهام از آن در راه تحقق بخشیدن به اهداف و خواسته های بحق خدایی آن حضرات در جامعه ی اسلامی ایران بکوشند تا این کشور پایگاهی برای نشر اسلام، در تمامی جهان گشته و گامی در جهت برانداختن ظلم و ستم از صحنه روزگار باشد.
منبع: سالنمای النهج 1-5