مامون به یحیى بن اکثم گفت: از ابو جعفر(امام محمد تقى علیهالسلام) مساله اى فقهى بپرس تا بنگرى در فقه چگونه است.
یحیى گفت: اى اباجعفر! خدا کارت را رو به راه کند چه مى گویى درباره محرمى که شکارى را کشته است؟
امام جـواد علیهالسلام گفت: آن صید را در حل کشته یا در حرم؟ عالـم بـوده یا جاهل؟ به عمد بوده یا به خطا؟ آن محرم بنده بوده یا آزاد؟ صغیر بـوده یا کبیر؟ نخستیـن صید او بوده یا صید دوباره او؟ آن صیـد پرنده بـوده یا غیر آن؟ پـرنـده کـوچک بوده یا بزرگ؟ محرم با قصد صید پرنده دارد و مصر است یا تائب؟ ایـن صید در شب بـوده و از آشیانه بـوده یادر روز و آشکـارا؟ محـرم بـراى حج بـوده یا عمـره؟
رواى گـوید: یحیى بـن اکثم طورى واماند که واماندگى اش بر احدى از اهل مجلس پـوشیـده نمـانـدو همه مـردم از جـواب امـام جـواد(ع) در شگفت مـانـدند.
بعداز آن که مردم پراکنده شـدنـد مامـون گفت: اى ابا جعفر! اگر صلاح بدانى آنچه را که بر هر صنف از ایـن اصناف در قتل صید واجب است به ما بشناسان!
امام جواد(ع) در پاسخ فرمود: چـون محرم صیدى از پرنده هاى بزرگ را در حل بکشد یک گوسفند کفاره بر او باشد. و اگر در حرم باشد کفاره دو چندان است. و اگر جـوجه اى را در حل بکشـد بره از شیر گرفته اى بر اوست و بها بـر او نیست چـون در حرم نبـوده است. و اگر در حرم باشد بره و بهاى جـوجه هر دو به عهده اوست. و اگر آن صید حیـوان وحشـى باشد در گورخر وحشى گاوى باید. و اگر شتر مرغ است یک شتر باید. و اگر نتوانــد شصت مسکیـن را اطعام کند.
و اگر آن راهـم نتـواند هجـده روز روزه بـدارد. و اگــر شکار گاو باشد بر او گاوى است. و اگرنتواند سى مسکـیـن را اطعـام بدهد و اگر آن را هـم نتـواند نه روز روزه بگیرد.
و اگـر آهـو باشد یـک گـوسفند بر اوست و اگر نتواند ده مسکیـن را طعام دهد. و اگر نتـواند ســه روز را روزه بـدارد.
و اگر در حرم شکـارش کـرده کفـاره دو چندان است و باید آن را به کعبه رساند و قربانـى کنـد و حق واجب است کـه اگر در احـرام حـج باشد کفاره رادر منـى بکشد آنجا که قربانگاه مردم است. و اگر در عمره باشد درمکه و در پناه کعبه بکشد. و به اندازه بهایـش هـم صدقه بدهد تا دو چـندان باشـد. و همچنیـن اگر خرگوشى یا روباهى صید کند یک گوسفند بر اوست و به اندازه بـهایش هم بـاید صدقه بـدهد. و اگر یکـى از کبـوتران حرم را بکشد یک درهـم صدقه دهد و درهم دیگـرى هـم دانـه بخرد بـراى کبـوتـران حرم. و اگر جـوجه باشـد نیـم درهـم.و اگر تخم بـاشد یک چهارم درهم.
و هر خلافـى که محرم از راه نادانـى و یا خطا مرتکب شـود کفاره ندارد, جز همان صیـد که کفـاره دارد جـاهل بـاشـد یـاعالـم خطـابـاشـد یـا عمــد.
و هر خلافى بنده کند تمام کفاره اش بر مـولاى اوست. و هر خلافـى کـودک نابالغ کند چیزى بر او نیست. و اگر بار دوم صید او باشد خـدا از او انتقام کشد ( و کفاره ندارد) اگر محرم شکار را به دیگرى نشان بـدهد واو آن را بکشـد کفاره بر اوست, و آن که اصـرار دارد و تـوبه نکـرده پـس از کفـاره, عذاب آخـرت هـم دارد. و اگر پشیمان است پـس از کفاره عذاب آخرت ندارد. اگر شبانه از آشیانه به خطا شکار کرده چیزى بر او نیست مگر قصد شکار داشته باشـد. و اگر عمـدا شکار کند در شب باشـد و یا روز کفاره بـر اوست. و آن محرم به حج است بایـد کفاره را در مکه قربانى کند.
متن حدیث:
قال المامـون : یا یحیى سل ابـا جعفر عن مسئله فـى الفقه لتنظر کیف فقهه؟
فقـال یحیـى : یـا ابا جعفر اصلحک الله مـا تقـول فـى محـرم قتل صیـدا ؟
فقال ابو جعفر(ع):
قتله فى حل او حرم, عالما او جاهلا, عمـدا او خطا, عبـدا او حـرا صغیـرا او کبیرا, مبدئا او معیدا.من ذوات الطیر او غیره؟ مـن ضغار الطیر او کباره. مصرا او نادما باللیل او فـى اوکارها او بالنهار و عیانا, محـرما للحج او للعمره؟ قال : فانقطع یحیـى انقطاعا لـم یخف علـى احد مـن اهل المجلـس انقطاعه و تحیر الناس عجبا من جواب ابى جعفر(ع).
…..فقال الماءمـون : یا ابا جعفر ان رایت ان تعرفنا ما یجب علـى کل صنف مـن هذه الاصناف فـى قتل الصیـد?
فقال علیه السلام :ان المحرم اذا قتل صیدا فى الحل و کان الصید من ذوات الطیر مـن کبـارها فعلیه الجزاء مضاعفا.
و ان قتل فـرخـا فـى الحل فعلیه حمل قـد فطـم فلیست علیه القیمه لانه لیـس فـى الحرم.
واذا قتله فـى الحرم فعلیه الحمل و قیمه الفرخ . و ان کان مـن الـوحـش فعلیه فـى حمار الـوحـش بقره و ان کان نعامه فعلیه بدنه. فان لـم یقدر فاطعام ستیـن مسکینـا. فـان لـم یقـدر فلیصـم ثمـانیه عشـر یـومـا.
و ان کان بقره فعلیه بقـره, فان لم یقدر فلیطعم ثلاثین مسکینا, فان لم یقدر فلیصم تسعه ایام.
و ان کان ضبیا فعلیه شاه,فان لم یقدر فلیطعم عشره مساکین, فان لم یجد فلیصم ثلاثه ایام. و ان اصابه فـى الحـرم فعلیه الجزاء مصافعا(( هـدیا بالغ الکعبه))
حقـا واجبـا ان ینحـره ان کان فـى حج بمنـى حیث ینحـر النـاس . و ان کـان فـى عمره ینحره بمکه فـى فناء الکعبه و یتصـدق بمثل ثمنه حتـى یکـون مضاعفا,و کذلک اذا اصاب ارنبا او ثعلبا فعلیه شاه و یتصدق بمثل ثمن شاه. و ان قتل حماما مـن حمام الحرم فعلیه درهم یتصـدق به. و درهـم یشتـرى به علفا لحمام الحرم. و فـى الفرح نصف درهم.
و فى البیضه ربع درهـم و کل ما اتـى به المحرم بجهاله او خطا فلا شـىء علیه الا الصید. فان علیه فیه الفـداء بجهاله کان ام بعلـم , بخطا کان ام بعمد.
و کل ما اتـى به العبـد فکفارته علـى صـاحـبه مثـل ما یلـزم صاحـبه. و کـل ما اتـى به الصغیر الذى لیـس ببالغ فلا شىء علیه.فان عاد فهو ممـن ینتقـم الله منه. و ان دل علـى الصید و هـو محرم و قتل الصیـد فعلیه فیه الفـداء. و المصر علیه یلزمه بعد الفـداء العقـوبه فـى الاخره.
والنادم لاشىء علیه بعد الفداء فى الاخره و ان اصابه لیلا اوکارها خطا فلا شىء علیه الا ان یتصیـد بلیل او نهار فعلیه فیه الفداء و المحرم للحج ینحر الفـداء بمکه.
«تحف العقول ص 452ص 453- بحار جلد 50»