نویسنده: عبد الکریم تبریزى
آغاز سخن:
براى ساختن جامعهاى نمونه و تربیت انسانهاى کامل و سالم، اصول و روش هایى لازم است که انسان در سایه آنها بتواند به دور از هر گونه انحراف مسیر سعادت را بپیماید.
ارائه کاملترین و سالمترین روشهاى اطمینان بخش تربیتى، انسان را به سعادت حقیقى و زندگى جاودانه و رضاى پروردگار متعال نزدیک مىکند. این شیوهها را مىتوان از زندگى و رفتار و گفتار اسوههاى حقیقى دین اسلام و پیشوایان راستین به دست آورد. در این نوشتار به بررسى سیره تربیتى امام حسن مجتبى علیه السلام مىپردازیم، به امید این که بتوانیم از راه و روش آن پیشواى معصوم کمال بهره را برده و در پرتو رهنمودهاى نورانى اش تربیتشویم.
ضرورت تربیت
انسان موجودى متعالى و داراى استعداد رسیدن به کمال است و براى سیر تکاملى خویش نیازمند پیروى از یک روش تربیتى قوى و کامل مىباشد. انسان فاقد تربیت، فاقد همه چیز است، پس باید به دنبال تربیت روح و روان خویش باشد.
امام مجتبى علیه السلام در زمینه ضرورت تربیت روحى و معنوى انسان و تغذیه روان او مىفرماید:«عجبت لمن یتفکر فى ماکوله کیف لا یتفکر فى معقوله، فیجنب بطنه ما یؤذیه و یودع صدره ما یردیه; (1) تعجب مىکنم از فردى که در غذاى جسمانى خود فکر مىکند (که سالم و بهداشتى باشد) اما در غذاى روح و جان خویش نمىاندیشد، در نتیجه شکم خود را از غذاهاى زیانبخش حفظ مىکند ولى سینهاش را در مقابل آن چه آن را پست مىگرداند رها مىکند.»
بخش اول: عوامل تربیت
الف: خانه و خانواده
خانواده از مهمترین عوامل تربیتى محسوب مىشود که هدف از آن، ایجاد و پرورش نسل و هدایت آن به سوى اهداف صحیح تربیت مىباشد. خانواده کانون مقدسى است که در پرتو پیوند زناشویى دو انسان پایه گذارى شده و با پیدایش فرزند جلوهاى تازه به خود مىگیرد. نتیجه این پیوند فرزندانى است که هرکدام ممکن است در آینده سرباز یا سربار جامعه باشند. روانشناسان اجتماعى، خانواده را یکى از پاسداران آثار تمدن مىدانند. در مورد تاثیر و نقش خانواده در روند صحیح تربیت از امام مجتبى علیه السلام سخنان قابل توجهى به ما رسیده است.
نقش پدر صالح
پدر که رکن مهم خانواده استباید داراى شرایط و صفات پسندیدهاى باشد.امام مجتبى علیه السلام به مردى که براى نظر خواهى به حضورش آمده بود، فرمود: «شایسته است که همسر دخترت مردى با تقوا و مومن باشد. زیرا اگر او دختر تو را دوست بدارد وى را احترام خواهد کرد و اگر از او خوشدل نباشد به وى ستم روا نمىدارد.» (2)
مطمئنا اگر پدر به عنوان مدیر خانواده فردى صالح و باایمان باشد همسر و سایر اعضاى خانواده را در پرتو مهر و محبتخویش قرار داده و در اثر شایستگىهاى معنوى خویش، کانون خانواده را به محیطى امن تبدیل نموده و زمینه تربیت فرزندانى باایمان و مسؤولیتپذیر را فراهم خواهد نمود.
تاثیر مادر شایسته
مادر نقش قابل توجهى در رشد و شکوفایى استعداد فرزندان در محیط خانه دارد تا آن جا که یکى از عوامل سعادت و شقاوت انسان را در گرو اعمال مادر او دانستهاند. حضرت مجتبى علیه السلام در مورد نقش ویژه مادر در ساختار شخصیت افراد سخنى دارد که ما را در درک این مهم یارى مىکند.
آن حضرت هنگامى که با معاویه مناظره مىکرد، در مورد یکى از علل شقاوت معاویه و سعادت خویش به نقش مادر اشاره کرده و فرمود: « چون مادر تو هند است و در دامن چنین زن پست و فرومایهاى پرورش یافتهاى این گونه اعمال زشت از تو سر مىزند و سعادت ما خانواده در اثر تربیت مادرانى پاک همچون فاطمه علیها السلام و خدیجه علیها السلام مىباشد.» (3)
مادر به عنوان یک موجود عاطفى در ایجاد محیطى آرام براى فرزندان موثر است، و نقش تعیین کنندهاى از هنگام انعقاد نطفه تا رسیدن به سن آموزش کودکان دارد. به ویژه در دوران باردارى و هنگام شیر دادن که شخصیت روانى و اخلاقى کودک ساخته مىشود، مادر منبع تغذیه مستقیم کودک مىباشد.
بر این اساس ایمان و اخلاق و الدین که دو رکن مهم خانواده هستند شرط اساسى در نیل به اهداف بلند تربیت مىباشد.
ب: دوستان
بعد از خانواده دوستان و هم بازىها و هم کلاسىهاى یک کودک مىتوانند به عنوان یک عامل محیطى در تربیت و خلق و خوى او تاثیرگذار باشند. کودک و نوجوان گرایش زیادى به دوستان هم سن و سال خود دارد و بدون تردید این همنشینى و همگرایى دوستان در یکدیگر موثر خواهد بود. البته معاشرت با دوستان صمیمى یک نیاز طبیعى است و لذت بخشترین ساعات زندگى براى یک کودک و نوجوان لحظاتى است که با دوستان سپرى مىکند.
پیشوایان معصوم ما ضمن بیان اثرهاى مثبت و منفى رفاقت و همنشینى، پیروان خود را به مصاحبتبا افراد شایسته سوق دادهاند.
حضرت مجتبى علیه السلام در این رابطه به فرزندش مىفرماید: «یا بنى لا تواخ احدا حتى تعرف موارده و مصادره فاذا استنبطت الخبره و رضیت العشره فآخه على اقاله العثره و المواساه فى العسره; (4) فرزندم! با هیچ کس دوستى نکن مگر این که از رفت و آمد (و خصوصیات روحى واخلاقى) او آگاه گردى، هنگامى که دقیقا بررسى نمودى و معاشرت با او را برگزیدى، آنگاه با او براساس گذشت و چشم پوشى از لغزشها و یارى کردن در سختىها دوستى کن.»
ج – تشکلها و محافل اجتماعى
انسان با رفت و آمد به مجالس و محافل، تحت تاثیر رفتارها و حرکات شرکت کنندگان در آنها قرار مىگیرد.
امام حسن مجتبى علیه السلام در سخنى هم به اصل تاثیر مجالس اجتماعى اشاره دارد و هم به شرکت در محافل سالم و مفید توصیه و ترغیب مىفرماید، آن جا که مىفرماید: «من ادام الاختلاف الى المسجد اصاب احدى ثمان: آیه محکمه و اخا مستفادا و علما مستطرفا و رحمه منتظره و کلمه تدله على الهدى او ترده عن ردى; هر کس پیوسته به مساجد برود یکى از هشتبهره را خواهد برد: آیه و نشانهاى محکم، برادرى سودمند، علمى نو، رحمتى مورد انتظار، سخنانى که او را به راه راست هدایت مىکند و یا سخنى که او را از هلاکت مىرهاند.» (5)
بخش دوم: شیوههاى تربیت
1 – استفاده از حس کمال جویى
کودکان و نوجوانان فطرتا کمالات و صفات زیباى انسانى را دوست دارند. مربى مىتواند از طریق ارضاء صحیح تفوق خواهى، متربیان خود را به سوى اهداف مورد نظر خویش هدایت کند، و آنان را با دلگرمى و نشاط به کسب کمالات وادار سازد. امام مجتبى علیه السلام روزى فرزندان خود و فرزندان برادر خود را دعوت کرده و به آنان فرمود: «همه شما کودکان اجتماع امروز هستید و امید مىرود که بزرگان جامعه فردا باشید، دانش بیاموزید و در کسب علم کوشش کنید، هر کدام که نمىتوانید در مجلس درس مطالب استاد را حفظ کنید آنها را بنویسید و نوشتهها را در منزل نگهدارى نمایید تا در موقع لزوم مراجعه کنید.» (6)
آن حضرت با این روش صحیح تربیتى فرزندان را به کسب دانش و درس خواندن ترغیب و تشویق مىکند و آنان به این طریق با عشق و علاقه به دنبال کسب دانش و سایر کمالات بشرى مىروند و در این شیوه، نیازى به تهدید و مجازات نیست.
2 – معرفى اسوههاى تربیت
کودک و نوجوان فطرتا به دنبال الگو مىگردد و این خواسته درونى او در حس تقلید وى جلوه مىکند.
والدین و مربیان باید با معرفى الگوهاى صحیح، حس تقلید او را جهت دهند. آن چه در این میان اهمیت ویژه دارد شناساندن الگوهاى راستین و نمونههاى کامل در به وجود آوردن صفات پسندیده در نهاد فرزندان است. این شیوه در قرآن کریم فراوان دیده مىشود. قرآن کریم با معرفى الگوهاى کامل و بى عیب و نقص، در آموزش خوبىها و کمالات و فضائل انسانى بهره مىگیرد. حضرت مجتبى علیه السلام نیز به پیروى از قرآن در سیره تربیتى خویش این روش را دنبال مىکند. آن حضرت بعد از شهادت على علیه السلام خطابه بلیغى ایراد کرد و در ضمن آن به معرفى شخصیت ممتاز على علیه السلام پرداخته و مىفرماید: «اى مردم! در این شب مردى از دنیا رفت که در هیچ کار نیکى، پیشینیان بر او سبقت نگرفتند و بندگان خدا در هیچ سعادتى نمىتوانند به او برسند، او به همراه پیامبر صلى الله علیه و آله جهاد مىکرد و جان خود را فداى او مىنمود.» آن گاه با شمردن صفات دیگر امیرمؤمنان علیه السلام او را به عنوان امام و الگوى مردم مطرح مىکند. (7)
3 – ایجاد خودباورى و عزت نفس در کودکان
به وجود آوردن خودباورى و عزت نفس در کودکان، آن هارادر زندگى آینده موفقتر خواهد نمود. این صفت زیبا را مىتوان از همان دوران کودکى و با شیوههاى مختلف در او پرورش داد. برخى از آن شیوهها عبارتند از:
یک) احترام به کودک
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله بارها امام حسن و امام حسین علیه السلام را در ایام کودکى احترام مىنمود. روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نشسته بود که آن دو کودک وارد شدند، پیامبر به احترام آنها از جاى برخواسته و به انتظار ایستاد، لحظاتى طول کشید، آنها نرسیدند. رسول اکرم صلى الله علیه و آله به طرف کودکان پیش رفت و از آنان استقبال نمود، بغل باز کرد و هر دو را بر دوش خود سوار نمود و به راه افتاد و به آنان فرمود: «فرزندان عزیز، مرکب شما چه خوب مرکبى است و شما چه سواران خوبى هستید!» (8)
در روایت دیگرى عبدالله بن عباس مىگوید: «با پیامبر صلى الله علیه و آله به خانه فاطمه علیها السلام رفتیم. حسن علیه السلام (که کودکى بیش نبود) صورتش را شسته و تمیز و پاکیزه از منزل بیرون آمد. رسول خدا صلى الله علیه و آله حسن علیه السلام را در آغوش گرفته و بوسید و سپس فرمود: «این پسر من آقاست.» (9)
دو) همبازى شدن با او
کودکان و نوجوانان از بازى و ورزش لذت مىبرند و به این وسیله ضمن آشنایى بیشتر با جهانى که در آن زندگى مىکنند رشد یافته و در عین حال فرصتهاى خوبى را براى بیان احساسات و عواطف خود مىیابند. همبازى شدن والدین و بزرگترها با آنان در ایجاد خودباورى در وجود شان نقش مهمى دارد. ابورافع یکى از یاران پیامبر صلى الله علیه و آله روزى با امام حسن علیه السلام که کودک خردسالى بود، همبازى شد. آنان روى قرار دوش گرفتن از همدیگر بازى مىکردند. هنگامى که نوبتسوارى به ابورافع مىرسید، حضرت مجتبى علیه السلام به او مىفرمود: عجب دارم از تو که مىخواهى بر دوش کسى سوار شوى که پیامبر صلى الله علیه و آله او را بر دوش خود سوار مىکند. وقتى نوبتسوارى امام حسن علیه السلام مىشد، ابورافع مىگفت: همانطورى که تو به من سوارى ندادى من هم تو را سوار نمىکنم. حضرت به او فرمود: آیا میل ندارى کسى را که پیامبر صلى الله علیه و آله بر دوش خود مىنشاند بر دوشتسوار کنى؟ ناچار ابورافع طفل را بر دوش خود سوار مىکرد.
شخصیت روحى این کودک از خلال گفتار و کیفیت استدلالش پیداست. طفلى را که پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در آغوش خود پرورش داده و شخصیت روانى او را احیاء نموده است، بزرگى خود را باور دارد و هرگز با ذلت و زبونى سخن نمىگوید. (10)
سه) انتخاب نام زیبا براى کودک
نام کودک نقش مهمى در شخصیت او ایفا مىکند. باید براى طفل نامى را انتخاب کرد که بعدها به خاطر آن مورد استهزاء و تحقیر قرار نگیرد و در آینده احساس حقارت نکند. نامى که یادآور وابستگى او به خداوند متعال بوده و نشانگر فرهنگ و مکتب او باشد. سیره عملى امام مجتبى علیه السلام در نامگذارى فرزندان خویش گواه روشنى بر توجه آن حضرت به این مهم مىباشد. نام فرزندان پسر آن حضرت عبارتند از: حسن، زید، قاسم، عمرو، عبدالله، عبدالرحمن، حسین، طلحه و نام فرزندان دختر او عبارتند از: ام الحسن، ام الحسین، فاطمه، ام عبدالله، ام سلمه، رقیه. (11)
چهار) مشورت با فرزندان
یکى از شیوههاى شخصیت دادن به فرزندان، مشورت کردن با آنهاست. امام مجتبى علیه السلام ضمن توصیه به این کار پسندیده، با فرزندان خویش در موارد مختلف مشورت مىکرد و بدین وسیله شخصیت آنان را پرورش داده و در آنها عزت نفس ایجاد مىنمود. روزى معاویه بن خدیجبه عنوان خواستگار به منزل آن حضرت آمد، حضرت مجتبى علیه السلام به او فرمود: « انا قوم لا نزوج نساءنا حتى نستامرهن; (12)
ما قومى هستیم که دختران خود را بدون نظرخواهى و مشورت با خودشان، شوهر نمىدهیم.»
پنج) سلام کردن به کودکان
حضرت مجتبى علیه السلام مىفرماید: «هر کس قبل از سلام کردن به سخن آغاز کند، او را جواب ندهید.» (13)
این سخن در مورد معاشرت والدین با کودکان اهمیت ویژهاى مىیابد، زیرا کودکى که به او سلام داده شود و بدین وسیله از وى احترام نمایند، لیاقت و شایستگى خود را باور مىکند و از همان دوران کودکى احساس مىکند که دیگران براى او اهمیت و ارزش قائل هستند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «پنج چیز را تا لحظه مرگ ترک نمىکنم…یکى از آنها سلام دادن به کودکان است.» (14)
4 – مطابقت رفتار با گفتار:
والدین و مربیان اگر به گفتههاى خویش جامه عمل بپوشانند، بهترین و مؤثرترین و پرثمرترین شیوه را در تربیتبه کار گرفتهاند و به طور غیرمستقیم و ناخودآگاه متربیان را تحت تاثیر قرار دادهاند. پندها و نصیحتهاى مربیان و والدین زمانى بر فرزندان موثر واقع خواهد شد که آنان هر یک نمونهاى عملى از آن توصیه باشند و گفتار خویش را با عمل هماهنگ سازند.
حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام یکى از دوستان خود را که شایسته تمجید آن بزرگوار بود با صفات زیبائى معرفى کرد و در ضمن خصلتهاى پسندیده او مىفرمود: « کان لا یقول ما لا یفعل و یفعل ما لا یقول; (15) او آن چه را که عمل نمىکرد، نمىگفت و کارهایى را که نگفته بود انجام مىداد.»
پی نوشت :
1) الدعوات، قطب الدین راوندى، قم، مدرسه الامام المهدى، 1407 ه . ق، ص 144 و 145.
2) مکارم الاخلاق، ص 233.
3) احتجاج طبرسى، ج 1، ص 279.
4) تحف العقول، ص 233.
5) تحف العقول، ص 235.
6) منیه المرید، ص 340.
7) منتهى الآمال، ج 1، ص 225.
8) کودک فلسفى، ج 1، ص 115.
9) اعلام الورى، ص 211.
10) کودک فلسفى، ج 2، ص 133.
11) الارشاد، ج 2، ص 16.
12) حیاه الحسن علیه السلام، ج 1، ص 329.
13) مسند الامام المجتبى علیه السلام، ص 688.
14) الخصال، ج 1، ص 271.
15) تحف العقول، ص 234.