نمونه تصمیمات مهمی که پیامبر پس از مشورت با مردم گرفتند

نمونه تصمیمات مهمی که پیامبر پس از مشورت با مردم گرفتند

نویسنده: محمد صالحی

شور ، مشورت و مشاوره در اسلام و در منطق عملی پیشوایان حق ، از اهمیت بسیاری برخوردار است . در سیره پیامبر (ص) نوشتهاند که آن حضرت با اصحاب خود بسیار مشورت میکرد . [1] شورا مایه الفت اجتماعی ، ارزش یافتن آنها و مشخص شدن قدر و جایگاهشان در امور اجتماعی میشد . [2]

جایگاه شورا نزد پیامبر (ص)

شورا در نظر اسلام و پیامبر ( ص ) از جایگاه بالایی برخوردار است و رسول خدا (ص) نه تنها خود مشورت میکرد ، بلکه توصیه میکرد و تأکید داشت که مسلمانان اینگونه عمل کرده و به سیره او تأسی کنند .
امام علی (ع) میفرمایند : « زمانیکه پیامبر(ص) مرا به یمن اعزام میکرد ، وصایایی کرد ؛ از جمله فرمود : « ای علی ! کسی که مشورت کند ، پشیمان نشود .»[3] در اینجا چند مورد از سخنان گهربار ایشان در مورد اهمیت و جایگاه شورا و مشورت در تصمیم گیری در امور مختلف فردی و اجتماعی بیان می شود :
1- « ما شقی قط عبد بمشوره و لاسعد باستغناء رأی. »[4] « هیچ بندهای با مشورت¬کردن بدبخت نشد و هیچ کس با بینیاز دانستن خود از مشورت ، سعادت نیافت .»
2- « من استقبل وجوه الآراء عرف مواقع الخطاء »[5] « کسی که از افکار دیگران استقبال کند موارد خطا را میشناسد .»
مفهوم : مشورت باعث میشود که با بهره¬گیری از خرد دیگران ، موارد خطا بهتر شناسایی و از آنها دوری شود .
3- « اضربوا بعض الرأی ببعض یتولد منه الصواب .» [6] « برخی از شما آرا را به برخی دیگر عرضه کنید تا رأی درست، به دست آید .»
مفهوم : برای پرهیز از اشتباه و جلوگیری از لغزش ، باید اندیشهها و آرا را به هم زد ، تا از تضارب آنها آنچه راست و درست است ، آشکار شود .
4- « من أراد أمرا فشاور فیه و قضیئ هدی لأرشد الأمور .» [7] «هر کس تصمیم به اجرای کاری میگیرد ، برای آن مشورت کند و سپس انجام دهد تا به بهترین راه دست یابد .»
5- « ما تشاور قوم قط الا هدوا لارشد أمرهم .» [8] « هیچ قومی مشورت نکردند، جز آنکه به بهترین امور هدایت یافتند .»
مفهوم : حکومتی که فاقد سنت مشورت است ، در تب و تاب خودسریها می¬شود و در بی¬تعادلی سیر میکند¬؛ اما در حکومتی که شورا یک اصل قطعی و از اجزای ضروری حیات است ، کاملترین مسیر هدایت ، طی خواهد شد .
6- « إذا کان أمراءکم خیارکم و أغنیاءکم سمهاءکم و أمرکم شوری بینکم فظهر الارض خیر لکم من بطنها و إذا کان أمراءکم شرارکم و أغنیاءکم بخلاءکم و لم یکن أمرکم شوری بینکم فبطن الأرض خیر لکم من ظهرها .»[9] هنگامی که زمامداران شما ، نیکانتان و توانگران شما ، سخاوتمندان باشند و کارهایتان به مشورت انجام شود ، در این موقع ، روی زمین از زیر زمین برای شما بهتر است و شایسته زندگی هستید ؛ ولی اگر زمامدارانتان ، بدان و توانگرانتان ، افراد بخیل باشند و کارها به مشورت برگزار نشود ، در این صورت زیر زمین از روی زمین برای شما بهتر است
مفهوم : در جامعهای که مردم ، کارهای خود را با مشورت انجام میدهند ، کمتر گرفتار لغزش و پشیمانی میشوند. در واقع ، فقدان سنت شورا در جامعه ، شخصیت مردم را میشکند و رشد افکار را متوقف میسازد. چنین مردمی شایستگی زندگی حقیقی را از دست میدهند. آنها مردههای زندهاند ؛ چنانکه در حدیث شریف نبوی به این حقیقت اشاره شده است .
7- معمربن خلاد ، یکی از دوستان نزدیک امام رضا علیه السلام ، گوید :
« یکی از خادمان امام (ع) به نام سعد از دنیا ، رفت امام رضا (ع) به من فرمود : شخص بافضیلت و امانتداری را به من معرفی کن که کارهای سعد را انجام دهد . گفتم ای پسر پیامبر ! من این کار را انجام دهم ؟ شما با کسی مثل من مشورت می کنید ! امام با ناراحتی فرمود : بله ، رسول خدا (ص) نیز با اصحاب خود مشورت می کرد ، آنگاه تصمیم می گرفت و انجام می داد . » (10)
8- پیشوایان معصوم (ع) حتی با بردگان و زیردستان خود نیز مشورت می کردند ، و بدین وسیله به آنان بها و ارزش می دادند . حسن بن جهم می گوید :
« خدمت امام رضا (ع) بودیم ، از پدر بزرگوارشان موسی بن جعفر(ع) یاد شد آن حضرت فرمود : پدرم عقلی داشت که عقل هیچ کس با آن برابر نبود ، با این حال گاهی اتفاق می افتاد که در مواردی با غلام سیاهی از غلامان خود مشورت می کرد ، و از او نظر می خواست تا جایی که به وی نسبت به این کار اعتراض شد و آن حضرت پاسخ داد : چه بسا خداوند فتح و گشایش را بر زبان وی جاری کند . » (11)
9- امیرمؤمنان (ع) به ابن عباس که فردی دانشمند ، امام شناس و فهمیده بود فرمود :
« تو وظیفه داری که نظر خود را به من بگویی ، به یقین من نسبت به نظریه ی تو دوگونه واکنش نشان می دهم ؛ یا آن را می پسندم و به کار می بندم که دیگر حرفی نیست یا اینکه آن را می شنوم ولی به کار نمی بندم . تو در این هنگام موظف هستی از من پیروی کنی . » (12)

نمونه هایی از مشورت خواستن پیامبر (ص) از مردم :

1- پیامبر(ص) پیش از جنگ بدر ، افرادی را برای کسب خبر به کاروان تجارتی قریش ـ که از شام به ریاست ابوسفیان باز میگشت ـ فرستاد . ابوسفیان از ماجرا با خبر شد و مسیر خود را تغییر داد و فردی را به مکه فرستاد تا کفار را از این قضیه باخبر کند . وقتی قریش این خبر را شنیدند ، همه از مکه خارج شدند و به سوی بدر به حرکت درآمدند .
پیامبر(ص) از این ماجرا باخبر شد و با سپاهیانش مشورت کرد که : « اشیروا علی ایها الناس »؛ « ای مردم ! به من مشورت بدهید .» و نهایتا پس از نظر اکثریت مبنی بر جنگ ، به پیشنهاد آنها عمل کرد .[13] 2- در جنگ بدر آمده است که وقتی حضرت در منطقه بدر ، پشت چاه ، اردو زد .
« حباب بن منذر » سؤال کرد : « آیا انجام این کار بر اساس وحی الهی بود یا نظر خود را اجرا کردی ؟ »
حضرت فرمود : « رأی من چنین بود .»
حباب گفت : « نظر من این است که چاه آب را عقب خود قرار دهیم تا در صورت عقبنشینی ، چاه آب را از دست ندهیم .»
حضرت نیز این پیشنهاد را پذیرفت و محل استقرار نیروها را به مکان جدید تغییر داد .[14] 3- همچنین روز بدر ، هفتاد نفر از نیروهای دشمن ، اسیر شدند . رسول خدا (ص) درباره سرنوشت آنان با بزرگان صحابه مشورت کرد . بعضی رای به کشتن دادند و اکثریت به قبول فدیه رأی دادند و پیامبر(ص) هم این نظر را پذیرفت .[15] 4- همچنین در جنگ احد ، رسول خدا با اصحاب و فرماندهان لشکر به مشورت پرداخت که برای مقابله با دشمن در شهر بمانند و سنگر بگیرند یا در خارج از شهر موضع بگیرند و منتظر دشمن شوند . با اینکه نظر رسول خدا (ص) این بود که در شهر بمانند ولی چون بیشتر اصحاب و لشکریان ، جنگ در خارج شهر را ترجیح می دادند پیامبر تسلیم نظر اکثریت شد و به دامنه ی کوه احد رفتند و با دشمن مبارزه کردند . (16)
5- در نبرد احزاب نیز رسول خدا با اصحاب خود (در مورد پرداخت یک سوم خرمای مدینه به منظور ترک مخاصمه) به مشورت و تبادل نظر پرداخت . بعضی از جوانان غیور و شجاع با این مصالحه مخالفت کردند و گفتند : این مردم قبل از اسلام جرأت نمی کردند چنین تقاضاهایی از ما بکنند ، حال که به ما شرف اسلام نائل شده ایم برای ما ننگ است که به آنها باج بدهیم . رسول خدا (ص) حرف آنها را پذیرفت و تصمیم به جنگ گرفتند. (17)
6- حضرت ، همراه تعدادی از اصحاب خود به مقصد مکه ، از مدینه خارج شد و فردی را برای تفتیش در میان مشرکان قریش فرستاد . مدتی بعد ، او خبر آورد که قریش ، قصد ممانعت از سفر عمره شما را دارند . پیامبر(ص) فرمود : « اشیروا ایها الناس علی »؛ « ای مردم! به من مشورت بدهید .» در این میان ، ابوبکر برخاست و گفت : « ای رسول خدا ! ما به قصد زیارت خانه خدا از مدینه خارج شدیم و نمیخواهیم خون احدی را بریزیم . پس به سوی خانه خدا رهسپار شویم ؛ اگر مخالفت و ممانعت ورزیدند ، آنها را میکشیم .» پیامبر(ص) فرمود : « امضوا علی اسم الله…»؛[18] « به نام خدا عبور کنید .»
7- پیامبر(ص) می¬ایستاد و بر شاخه درختی تکیه میزد و به ایراد خطبه نماز جمعه میپرداخت .
روزی فرمود : « خطبه¬ خواندن به این حالت بر من سخت است .»
یکی از اصحاب عرض کرد : « ای رسول خدا ! آیا اجازه میدهید برای شما منبری بسازم ، همانند آنچه در شام دیدهام ؟»
پیامبر (ص) در اینباره با مسلمانان مشورت کرد و نظر آنها مساعد بود ؛ پس ساختن منبر شریف برای ایشان شروع شد . [19] 8- وقتی آیه شریفه « یا ایها الذین امنوا اذا ناجیتم الرسول فقدموا بین یدی نجویکم صدقه ذلک خیر لکم و اطهر فان لم تجدوا فان الله غفور رحیم » ( ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که میخواهید با رسول خدا نجوا کنید، قبل از آن صدقهای بدهید ، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است و اگر توانایی نداشته باشید ، خداوند غفور و رحیم است )[20] نازل شد ، پیامبر (ص) درباره تعیین مقدار صدقه که در آیه مشخص نشده است با یاران خود ، از جمله حضرت علی(ع) مشورت کرد .[21] 9- بر اساس روایتی که در بسیاری از منابع اهل سنت آمده است ، رسول خدا(ص) درباره تعیین کارگزاران حکومتی برای اداره مناطق تحت قلمرو مسلمانان و عزل و نصب آنان با یاران خود مشورت میکرد و هیچ پستی را بدون مشورت با آنان ، به کسی واگذار نمیکرد.[22] 10- پیامبر در کلیه غزواتشان مشورت میکردند : غزوه خندق ، تبوک ، جنگ طائف و خیبر . [23] 11- در جنگ خندق هنگامی که سواران خزاعی در فاصله چهار روز از مکه به مدینه بودند و پیامبر(ص) را از حرکت قریش و سپاه عظیم عرب با خبر ساختند و نیز هنگامی که مسلمانان از پیمان شکنی یهود مطلع شدند ، ابری از هراس بر فضای مدینه گسترده شد . پیامبر(ص) بلافاصله یاران خود را برای رأی زنی فرا خواندند گروهی بر آن بودند که از مدینه خارج شوند و هر جا با دشمن رو به رو شدند همانجا دست به شمشیر ببرند . ناگهان سلمان فارسی جلو آمد و پیشنهاد تاریخی خود را مبنی بر اینکه به رسم ایرانیان در موقع جنگ ، بر اطراف شهر خندقی حفر شود ، را مطرح کرد و پیامبر (ص) پیشنهاد او را پذیرفتند .[24] 12- در ماجرای تهمت به عایشه و طلاق ایشان نقل کردهاند که با امام علی(ص) و اسامه بن زید مشورت کرد .[25]

پی نوشت ها :

1- سیوطی، جلال الدین؛ تفسیر الجلالین، به اشراف محمد فهمی ابوعبید، بیروت، دارالکتاب العربی، 1406ق، ص 8
2- طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، بیروت، دارالمعرفه، 1406ق، ج4، ص 101 و ابن هشام، پیشین، ج3، ص 70.
3- عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه، تصحیح عبدالرحیم ربانی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج5، ص 216.
4- همان، ص 217.
5- کلینی، ابوجعفر محمد؛ اصول کافی، تصحیح اکبر غفاری، تهران، دارالکتاب اسلامی، 1388ق، ج8، ص 22.
6- آمدی، عبدالواحد؛ غررالحکم، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1407ق، ج2، ص 266.
7- سیوطی، جلال الدین؛ در المنثور، قم، مکتبه مرعشی نجفی، 1404ق، ج6، ص 10.
8- همان، ج1، ص 90.
9- تفسیر ابوالفتوح رازی، همان، ج1، ص 674.
10- وسائل الشیعه، ج 8، ص 428، بیروت.
11- وسائل الشیعه، ج 8، ص 428، بیروت.
12- علیک ان تسیر علی فاذا خالفتک فاطعنی (وسائل الشیعه، ج 8، ص 428).
13- شامی، محمد بن یوسف الصالحی؛ سبل الهدی و الرشاد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414ق، ج4، ص 26 و طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، مؤسسه الاعلمی، بی تا، ج1، ص 140 و 189.
14- ابن هشام، عبدالملک ؛ السیره النبویه ، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج1، ص 620.
15- سیوطی، جلال الدین؛ پیشین، ج3، ص 202.
16- ترجمه مغازی، ج 1، ص 152، با دخل و تصرف و فروغ ابدیت، ج 2، ص 452.
17- تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 420 و ترجمه ی مغازی، ج 2، ص 358.
18- ابن¬کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و مؤسسه التاریخ العربی، بی تا، ص 197.
19- عسقلانی، ابن حجر؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ج8، ص 461.
20- سوره مجادله، آیه 12.
21- عسقلانی، ابن حجر؛ فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، بیروت، درالمعرفه للطباعه و النشر، بی¬تا، ج11، ص 68.
22- ابن حنبل، احمد؛ مسند احمد بن حنبل، بیروت، دار صادر، بی¬تا، ص 95.
23- ابن هشام، پیشین، ج3، ص 344 و 345.
24- ابن هشام ، السیره النیویه (زندگانی محمد(ص) پیامبر اسلام)، 2 / 154.
25- ابن هشام، پیشین، ج3، ص 344 و 345.

منابع:
1- http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37636
2- http://noorportal.net/951/1340/1381/29302.aspx
3- http://www.tebyan-ardebil.ir/description.aspx?id=7532
4- http://zamaaneh.com/idea/2010/07/post_757.html
5- http://www.porsojoo.com/fa/node/11410
6- http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=33126

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید