بسیاری از کارهای ما بر اساس استخاره انجام می شود و معتقدیم با استخاره، از خداوند طلب خیر می کنیم. استخاره مطمئن ترین پناهگاه آدمی برای ورود به بهترین کارهاست. یکی از روشهای استخاره، استخاره با قرآن و روش دیگر استخاره با تسبیح است.
استخاره با قرآن و تسبیح در روآیات مورد تایید است. در سیره علمای بزرگ نیز بسیار دیده میشود که در این زمینه سرگذشتهای جالبی را از آنها شنیده یا خوانده ایم.
یکی از علمای بزرگی که استخاره هایش موجب شگفتی بوده است آیت الله کشمیری(رحمت الله علیه) بود. ایشان در نجف اشرف و سپس در ایران مراجعات زیادی برای استخاره داشتند و استخاره هایشان مطابق با واقع بود. ایشان با اقسام استخاره ها با تسبیح، قرآن و الهام آشنا بودند. مرحوم آیت الله کشمیری از روش های خاص برای استخاره استفاده می کردند.
روزی از ایشان سؤال شد که ایا استخاره های شما صددرصد است؟
فرمودند: وقتی حال استخاره باشد، صددرصد است. همان طور که شاعر هر وقت بخواهد نمی تواند شعر بگوید و وقتی ذوق گفتن شعرش بیاید شروع به گفتن شعر می کند1.
از روشهای استخاره آیت الله کشمیری(رحمت الله علیه) استخاره با تسبیح بود. ایشان با آن که حافظ کل قرآن نبودند، با تسبیح استخاره می گرفتند و در جواب، آیه قرآن می خواندند. وقتی از ایشان سؤال می شد که چگونه از قرآن جواب می دهید؟ پاسخ می دادند: به دلم الهام می شود2.
از روشهای دیگر استخاره شان این بود که دست شان را روی جلد قرآن می گذاشتند و جواب استخاره را می دادند و در جواب سؤال مخاطبان می فرمودند: وقتی حالش آمد همه چیز در جواب به ذهن و قلب می آید3.
استخاره دیگر ایشان به این نحو بود که بعد از باز کردن قرآن، شش ورق را می شمردند، آیه اول صفحه اول، آیه اول یا سوم صفحه سوم و آیه ششم صفحه ششم را نگاه می کردند و بعد طبق برداشت خاص، آینده و ثمرات یا آفات آن کار را بیان می کردند. گاهی نیز گذشته فرد را بازگو می کردند4.
استخاره واقع نما
حجت الاسلام والمسلمین سید محمد رضا طباطبایی، مدیریت حوزه علمیه خواهران(جامعه الزهرا) به نقل از آیت الله شیخ کاظم حائری می فرمودند: شخصی بود در نجف به نام شیخ هدایت الله که جوانی برازنده و متقی بود . وی هر روز برای حضور در کلاس درس از مسیر خاصی عبور می کرد و از آنجا که جوانی سر به زیر و با وقار بود با محیط اطراف خویش کاری نداشت ؛ غافل از اینکه هر روز ، زنی زیبا او را زیر نظر دارد. شیطان، که جز وسوسه گری و اغوای انسانها کار دیگری ندارد، زن را تحریک کرد تا خود را به این جوان پاکدامن عرضه نماید .
یک روز که زن طبق عادت همیشگی منتظر شیخ هدایت الله بود ، موقعیت را مناسب و مسیر را خلوت می بیند و با حالتی غیر قابل انتظار، به صورت عریان و برهنه، خود را به شیخ هدایت الله نشان می دهد.
هنگامی که شیخ هدایت الله متوجه قصد شیطانی زن می شود و می خواهد فرار کند، زن می گوید: « اگر فرار کنی، با جیغ و داد آبروی تو را خواهم برد.» شیخ با دیدن این صحنه ، با دلی شکسته و مضطرب ، متوجه خداوند می شود و می گوید:
«خدایا چه کنم ؟ تو خود می دانی که اگر عنایت تو نباشد، شیطان بر من مسلط خواهد شد! تو خودت گفتی : وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ . یوسف چون برهان تو را دید دامن خویش را پاک نگه داشت، من که از یوسف پست ترم چه کنم؟! »
در این هنگام، جرقه امید در دل جوان زد و به یک باره فریاد زد: چرا تو جیغ و داد بکشی؟! من خودم فریاد می زنم و مردم را خبر می کنم تا بیایند و ببینند که شیطان چگونه می خواهد ما را به فساد و تباهی بکشد؟! زن که این وضعیت را پیش بینی نمی کرد پا به فرار می گذارد و از معرکه می گریزد و شیخ هدایت الله با رویی گشاده و دلی شاد و زبانی لبریز از شکر خداوند به خانه باز می گردد. ولی این، پایان داستان نبود؛ چرا که پس از این ماجرا ، خداوند چشمه های جوشان فضل و دانش خود را بر دل او جاری می سازد که یکی از این فیوضات الهی ، استخاره های عجیب وی بود. او هرگاه به سراغ قرآن می رفت و یا برای کسی استخاره
می گرفت، در حاشیه قرآن جملاتی ظاهر می شد که نه تنها خوبی و بدی آن کار را مشخص می کرد؛ بلکه آینده و جزئیات مطلب را هم پیش بینی می کرد . پس از مدت کوتاهی، آن قدر شیخ هدایت الله و استخاره هایش معروف شدند که مردم برای گرفتن استخاره، درِ خانه او صف می کشیدند . خوشا به حال او و هر کسی که به خاطر خداوند دامان خویش را از گناه حفظ نماید!
پی نوشت ها :
1. روح و ریحان، ص64.
2. همان، ص65.
3. صحبت جانان، ص33.
4. همان، ص 16.