مهم ترین عاملی که پس از انگیزه ازدواج، توجه جوانان را به خود معطوف می نماید، معیارهای انتخاب همسر است. چنانچه نسل جوان به درستی بتواند تأثیر هر یک از معیارها را در زندگی مشترک، تحلیل نموده و حد و اندازه واقعی میزان های همسرگزینی را تعریف و تبیین کند، ضریب خطای زندگی را کاهش می دهد. انتخاب همسر مناسب سعادت و خوشی زندگی را به ارمغان می آورد، چنان که از رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل شد که ایشان «زن پارسا» را یکی از سه نشانه خوشبختی انسان چیز معرفی می فرماید.[1]
در این مورد پرسش های زیر می تواند جوانان را در امر انتخاب همسر یاری دهد:
1ـ ارزش حقیقی ملاک مورد نظر (از قبیل زیبایی، تحصیلات، ثروت و ….) چیست؟
2ـ میزان دوام و ثبات این ملاک در زندگی مشترک، حقیقتاً تا چه اندازه است؟
3ـ این ملاک در مقایسه با سایر ملاک ها، تا چه اندازه اصالت و اعتبار دارد؟
4ـ نقش این ملاک در حل مشکلات احتمالی زندگی چیست؟
یکی از بزرگان، حاصل تجربیات و مطالعات عمیق خود را به فرزندش، این گونه ارائه می دهد:
«فرزندم، اگر خدا خواست و به حد بلوغ رسیدی و وقت ازدواجت رسید، در انتخاب همسر خود، منتهای دقت و مراقبت را به عمل آور، زیرا خیر و شر زندگانی و سعادت و بدبختی آینده تو مربوط به این موضوع مهم می باشد. مسأله ازدواج مثل اجرای نقشه جنگی است که انسان اگر یک مرتبه اشتباه نماید، کارش تمام می شود و دیگر جبران آن به هیچ وسیله صورت نمی پذیرد، زنی را که می خواهی برای همسری خویش انتخاب نمایی، درکیفیت اخلاق و سیرت او تحقیقات عمیق کن و بدان که والدین او در دوره جوانی خود، صاحب چه اخلاق و تمایلاتی بوده اند.»[2]
برخی از جوانان فکر می کنند که ملاک اصلی انتخاب همسر، وجود عشق به طرف مقابل است، هر چند وجود عشق و علاقه، برای شروع زندگی مشترک، لازم است، ولی کافی نیست. بلکه پیوند علاقه با تدبیر و دانش زندگی و در نظر گرفتن ملاک ها و معیارهای اصیل همسرگزینی است که ضامن تداوم و استمرار زندگی زناشویی سعادتمند می باشد.
بنابراین باید کمال دقت را در انتخاب همسری شایسته که بتواند فرد را در امر دین و دنیا یاری دهد بکار گرفت.
– ملاک های مهم انتخاب همسر
هم کفو همدیگر بودن (همتایی، تناسب)
معارف نورانی دین ما و کلمات بزرگان، تاکید بسیار زیادی بر «هم کفو»بودن طرفین در ازدواج می نمایند. علت عمده بیشتر اختلافات ناهنجاری های خانوادگی، عدم تناسب بین زن و شوهر است. هر چقدر شما برای یافتن شریک زندگی خود که تناسب بیشتری با شما داشته باشد، تلاش زیادی کنید، زندگی ای سرشار از نشاط و آرامش خواهید داشت.
توجه: همتایی و هماهنگی و تناسب صددرصد، امکان ندارد، زیرا هر انسانی دارای مغز، روح، اخلاق، تربیت، محیط و خانواده مخصوص به خود است و با دیگری فرق دارد. اما باید سعی کرد نزدیکتر باشد.
موارد همتایی
این ملاک ها ویژگی هایی هستند که تأثیر بسیار مهمّی در سلامت زندگی مشترک و رسیدن به سعادت و کمال ایفا می کنند، که شامل موارد زیر است:
1. دین داری و ایمان: انسان بی دین، در حقیقت «مرده متحرک» است و هیچ تضمینی وجود ندارد که پایبند به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد. انسان متدین به علّت ترس از خدا و عاقبت کارش دست از تعدّی به همسر خویش دراز نمی کند. مگر این که متدین حقیقی نباشد یا ویژگی های بعدی را نداشته باشد یا این که دچار عقده های روانی باشد.
2. خوش اخلاقی: بسیاری از ویژگی های همسر همچون زیبایی، سنّ و … با وجود اهمیت خاصّ خود، پس از چندی نقش کمتری در زندگی ایفا می کنند (مثل این که زیبایی با گذشت سن از بین برود) ولی اخلاق حسنه تا آخرین لحظات عمر در طراوت و نشاط و شیرینی زندگی مؤثر است. مردی به نام حسین بشّار می گوید: خدمت امام رضا ـ علیه السلام ـ نامه نوشتم و پرسیدم که یکی از بستگانم برای خواستگاری دخترم نزد من آمده است ولی او جوانی بد اخلاق است. نظر مبارک شما درباره زن دادن به او چیست؟ حضرت فرمودند: اگر بد اخلاق است به او زن نده.[3]
احادیث اسلامی بر خوش زبانی، خوش خلقی، گذشت، ادب، نرم خویی، فروتنی، مهربانی، عدالت، شرح صدر و بردباری، پای می فشارند. هر یک از این ویژگی ها می تواند بسیاری از اختلاف ها و کشمکش های خانوادگی را برطرف سازد.[4]
3. اصالت و شرافت خانوادگی: معمولاً تربیت و رفتار و کردار هر انسانی زاییده تربیت و اخلاق خانواده ای است، که در آن رشد کرده است. از این رو، باید نجابت، تدین، پاکی، تربیت و روحیات خانواده همسر را در نظر گرفت؛ چرا که همسر شما شاخه ای از همان درخت می باشد. که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند: در دامن و خانواده شایسته ازدواج کنید، زیرا عِرق (نطفه و ژن) تأثیر می گذارد.[5]
4ـ عقل و اندیشه: امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ فرمودند: «بپرهیزید از ازدواج با احمق، زیرا مصاحبت و زندگی با او بلاست و فرزندانش نیز تباه می شوند.» هستند کسانی که با شخص کم عقل و ساده لوح ازدواج می کنند که دارای زیبایی و جمال هم می باشد، بعد متوجه می شوند که آن فرد نه یار و یاور خوبی برای او می باشد و نه پدر یا مادر خوبی برای فرزندش.
5. سلامت جسم و روح: بعضی از مشکلات جسمی و روانی اهمیت چندانی ندارند و لطمه ای به زندگی نمی زنند و شدید نیستند، ولی اگر نقص ها و معلولیت های جسمی و روحی، عمیق و غیر قابل درمان باشد، نباید برخورد احساساتی و غیر عقلانی کرد که لطمه های سنگین به زندگی انسان می زنند. این که معلولین و بیماران در مورد ازدواج چه کنند بحث دیگری است.
همچنین تناسب جسمی و جنسی: دو زوج بهتر است از لحاظ جسمی (قد، وزن، سلامت جسمانی) تناسب داشته باشند. همچنین رضایت جنسی مسئله بسیار مهمّی است و اگر یکی از آن ها گرم مزاج و دیگری سرد مزاج باشد به بهانه گیری و نزاع منجر می شود. گاهی در ظاهر هم علّت بهانه گیری ها چیز دیگری به نظر می رسد ولی وقتی ریشه یابی می شود به همین مطلب می رسیم.
6. زیبایی: اسلام هر چند همه چیز را در زیبایی خلاصه نمی کند، ولی توصیه می کند که زیبایی را باید درکنار دیگر ملاک ها قرار داد و نظری متعادل به آن داشت در احادیثی نقل شده که همسر با روی سفید، چهره زیبا، موی بلند و زیبا، گندم گون، خنده رو و … پسندیده است.[6]
در اینجا باید توجه داشت که: اولاً زیبایی صفتی نسبی است، یعنی کسی ممکن است در نظر شخصی زیبا و در نظر دیگری نازیبا یا زشت باشد. ثانیاً اگر چه زیبایی مهم است ولی لازم نیست در حدّ بسیار عالی باشد و چه خوب است که میزان زیبایی خود را نیز مد نظر قرار دهیم. با در نظر داشتن این دو نکته باید بدانیم که انسان خواه ناخواه، زیبایی را دوست دارد و زشتی ظاهری و نازیبایی را ناپسند می داند و نباید به نقش زیبایی بی توجهی کرد؛ چون ممکن است در آینده ناخواسته موجب بهانه گیری و اختلاف شود.
7. تحصیلات: تشابه تحصیلی نیز در ایجاد تفاهم بین زن و مرد عامل مهمی است. هر چند که در موارد متعددی صِرف تحصیلات نمی تواند تضمین کننده روابط معقول و حساب شده و تأمین کننده سلامت روانی خانواده باشد؛ ولی به هر حال زن و مردی که از نظر تحصیلات در وضعیت مشابهی قرار دارند، در بسیاری از موارد در تربیت فرزندان خویش از تفاهم بیشتری برخوردارند. کسب علم و دانش به خودی خود یک مزیت و ارزش است و در رشد و تعالی فکری افراد نقش به سزایی دارد.
8. وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده: تشابه های خانواده های دختر و پسر از نظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی یک اصل مهم در ایجاد تفاهم های بعدی بین زن و مرد است. هر چند که موارد استثنا بسیاری را نیز در جامعه شاهد هستیم، بدین معنی که دختر و پسر با وجود تفاوت در طبقه اجتماعی- اقتصادی، زندگی سعادتمندی را در کنار یکدیگر می گذرانند و در این گونه موارد بی شک اصالت و تربیت خانوادگی و ایمان و اخلاق نقش تعیین کننده تری داشته است، تا تشابه های خانواده ها از لحاظ اجتماعی و اقتصادی.
تناسب اجتماعی مصادیق متعددی دارد:[7] مثلاً کسی که عمده فعالیتش علمی و پژوهشی می باشد، نباید با کسی که روحیه اجتماعی، تجملاتی، اشرافی، اهل مسافرت و تفریحات پیاپی باشد، وصلت کند.
9. زمینه های فرهنگی: تفاوت در زمینه های فرهنگی که یکی از عوامل زمینه ساز در طلاق ها می باشد، از دیگر ملاکهایی است که پیوسته باید مورد نظر باشد.
ارزشهای فردی و اجتماعی، آداب و رسوم، رفتار و سلوک، حتی آداب لباس پوشیدن و غذا خوردن زن و مرد می تواند زمینه های همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد. به همین جهت شناخت زن و مرد از فرهنگ و واقعیتهای ارزش فرهنگی همسر آینده، از اهمیت بسیاری برخوردار است. به ویژه در کشور گسترده ما که در قالب یک فرهنگ و جامعه واحد، از خرده فرهنگهای متعددی برخوردار است. توجه به این امر در مجموعه ملاکهای ازدواج اهمیت خاصی دارد و همانطور که اشاره شد تفاوت در ارزشهای رفتاری زمینه ساز اختلاف است.
10. سن: تفاوت سن بلوغ جنسی دختر و پسر حدود 4 سال است و بهتر است که تفاوت سنّ آن ها در ازدواج نیز چنین باشد. این نکته بسیار مهم است. مگر این که واقعاً شرایط دیگر آنقدر مناسب باشد که بتوان از این مسأله صرف نظر کرد و همسری با سنّ مساوی برگزید ولی به هر حال تفاوت سنّی نکته ای حائز اهمیت می باشد. (ضمنا برای یک ازدواج موفّق، بلوغ جنسی، بلوغ اقتصادی (مردها)، بلوغ فرهنگی و اجتماعی در کنار هم ضروری می باشد.)
11. هماهنگی روحی و روانی: مثلاً برخی افراد برون گرا، اهل شوخی، ارتباط و رفت و آمد با دیگران، اهل تفریح و سیر و سفر، پر جنب و جوش و…) و بعضی درون گرا (تمرکز برخود، تفکر زیاد، عدم ارتباط با دیگران، گوشه گیر، کم تحرک و… ) هستند. اگر زن و شوهر در این جهت متناسب نباشند و یا فاصله آن ها از این جهت زیاد باشد، به احتمال زیاد با مشکل مواجه می شوند.
نکات پایانی:
الف) بدون شک علاوه بر شرایط و ملاکهای فوق عوامل دیگری چون وجود شرایط و امکانات ضروری جهت تأمین معاش و نیازهای اقتصادی خانواده (مانند: شغل و درآمد مرد و حداقل امکان تأمین مسکن و حداقل هزینه برگزاری مراسم و…) ضروری است. در همین جا به خانواده های دختر و پسر توصیه می شود تا در ایجاد این امکانات زوجهای جوان را یاری دهند، تا انجام این امر مقدس مذهبی، فرهنگی و اجتماعی بین جوانان رایج و میسور گردد[8]
ب) معدل گیری: آنچه مهم است این است که انسان در ایمان و اخلاق نیکو و نسب شریک زندگی خود به حد نصاب خوب توجه داشته باشد و به کمتر از آن رضایت ندهد. و در بقیه صفات معدل گیری کند که آیا این فرد با داشتن این صفات معدل خوبی می گیرد یا نه، چون انسان ها، کامل کامل نیستند، هر فردی در برخی از جهات نقص دارد و در برخی صفات عیب ندارد. که البته برای انتخاب بهتر، می توانید از مشورت با بزرگان، تحقیق (از دوستان، مدرسه، همسایه ها، اقوام، و …) و مشاوره ازدواج کمک بگیرید.
ج) تامل، دقت، تفکر، و مهمتر از همه توکل واقعی به خداوند متعال و عدم تعجیل در انتخاب، از پشیمانی های بعدی جلوگیری خواهد کرد. در عین حال، در انتخاب همسر و در نظر گرفتن ملاک ها و معیارها، هر چند دقت لازم است، ولی سعی کنید پس از مشورت، تحقیق صحیح و تفکر، زیاد وسواس به خرج ندهید تا انشاءالله با انتخابی درست به نتیجه ای مقبول دست یابید.
منابع کمکی:
1- محمدرضا شرفی – جوان و نیروی چهارم زندگی، ص 42.
2- علی اکبر مظاهری- جوانان و انتخاب همسر.
3- سید احمد حبیب نژاد- پیوند آسمانی.
[1] .فرید تنکابنی، راهنمای انسانیت (ترجمه موضوعی نهج الفصاحه)، ص 381.
[2] . ساموئل اسمایلز، اخلاق، ترجمه محمد سعیدی، ص437.
[3] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج103، 372، به نقل از مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، انتشارات پارسایان، ص 113.
[4] . حبیب نژاد، سید احمد، پیوند آسمانی، قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، 1381، ص 64.
[5] . مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، انتشارات پارسایان، چاپ بیست و دوم، 1383، ص 115.
[6] . ر.ک: پیوند آسمانی، ص 68.
[7] . مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، ص 144.
[8] . شکوه توّابی نژاد، مشاوره ازدواج و خانواده درمانی، ص 16.
محمدصالح روحانی – مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه