مسلمان همان گونه که باید به اخلاق نیکو و زیور باطن آراسته باشد، شایسته است از ظاهری پاکیزه و زیبا نیز برخوردار باشد. مکتب انسان ساز اسلام به ما این گونه آموخته است که خداوند سرمنشأ و منبع لایزال پاکیزگی و نظافت است و مسلمان نیز باید خود را به صفات جمال و جلال الهی آراسته سازد و جسم و جان خود را آراسته و پاکیزه گرداند. از آنجا که آیت الله العظمی سید علی قاضی طباطبایی فردی بسیار متعبد و مقید به انجام مستحبات و ترک مکروهات بودند و نیز یکی از شرایط وصول به قرب حق تعالی را رعایت آداب ظاهری می دانستند، در رعایت پاکیزگی ظاهری نیز کوشا بودند. شیخ مسلم جابری، ادیب و شاعر و یکی از واعظان مشهور نجف اشرف، در نخستین دیدار خود با مرحوم قاضی متوجه همین نکته می شود و در توصیف ایشان چنین می گوید:
سیدی خوش قامت، با انگشتهایی حنایی… عمامه کوچکی بر سر بسته بود و لباسهای سفید بر تن داشت… در حین راه رفتن، سرش را فقط به زمین انداخته بود و لبهایش حرکت می کرد؛ گویا مشغول ذکر بود؛ عربی را به آسانی تکلم می کرد ولی لهجه اش ترکی بود؛ خلاف عادت علما و طلاب نجف، لباسهای نظیف و تمیز پوشیده بود، همراه با کفشهای مرتب.
در این مورد، مرحوم سید هاشم حداد، شاگرد مبرز آیت الله قاضی نیز خاطره ای از ایشان نقل فرموده اند که آن را از زبان مرحوم آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی مرور می کنیم. ایشان می فرمایند:
یک بار دوغ را که در داخل لیوان بود و یخ ریخته بودم برای آنکه خنک شود و به ایشان (مرحوم حداد) بدهم، با انگشت مسبحه (سبابه) به هم زدم. ایشان آن را نخوردند و فرمودند: با قاشق به هم بزن! دست چه بسا آلوده است. سپس فرمودند: عین این جریان میان من و مرحوم آقا (آیت الله قاضی) واقع شد و ایشان یک روز که به کربلا مشرف شده بودند، در دکان من تشریف آوردند. من هم برای ایشان دوغ درست کرده و در آن یخ ریختم. چون با انگشت به هم زده تا تقدیم حضورشان کنم، از خوردن استنکاف نموده و فرمودند: با انگشت به هم نزنید.
دریای عرفان (زندگی نامه و شرح احوال آیت الله سید علی قاضی)
نویسنده : هادی هاشمیان