چه رابطه ای میان استغفار و تقوی با آبادانی دنیاست ؟
ـ قرآن کریم می فرماید :«وَلَوْ اَنَّ اَهْلَ القُری آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرکاتٍ مِنَّ السَّمآءِ وَالْأرْضِ»
(1) ؛ اگر اهل شهرها و آبادی ها ایمان بیاورند و تقوی پیشه کنند درهای برکات آسـمان و زمیـن را به روی آن ها میگشـائیم و لکن آن ها تکذیب کردند و ما هم آنان را مجازات کردیم .
تفاسیر مختلف از برکات آسمانی و زمینی:
الف) اجابت دعا و حلّ مشکلات زندگی.
ب) برکات آسمانی همان برکات معنوی و برکات زمینی همان برکات دنیایی و مادّی است.
ج) نزول باران و روئیدن گیاهان.
اگر مجازاتی هست ،در حقیقت واکنش اعمال خود ماست و اگر انسان پاک و با ایمان باشد و عمل صالح انجام دهد خداوند به جای عذاب آسمانی و زمینی،برکات و مواهب خود را به او عطا میفرماید
تفسیر سوّم ازهمه مناسب تر به نظر میرسد؛ چرا که در آیات قبلی وقتی مجازات مجرمان را شرح میداد گاهی به فرود آمدن سیلاب از آسمان و طغیان چشمهها از زمین (مانند طوفان نوح ) وگاهی به صاعقههای آسمانی و گاهی زلزلههای وحشتناک زمینی اشاره کرده بود.(2)
یعنی اگر مجازاتی هست ،در حقیقت واکنش اعمال خود ماست و اگر انسان پاک و با ایمان باشد و عمل صالح انجام دهد خداوند به جای عذاب آسمانی و زمینی،برکات و مواهب خود را به او عطا میفرماید.
تقوی و عمل صالح، نه تنها موجب نزول برکات است بلکه او را کمک میکند که توان و استعدادهای خدادادی را صرف خیرات کند نه صرف ویرانی دنیا. آن چنان که امروز می بینیم مسابقات تسلیحاتی قدرت های بزرگ است ،که همه ی توان، اقتصاد و نیروی انسانی خود را صرف ساخت سلاح های نابودکننده می کنند.
کفر و بیایمانی،سرمنشأ قانون شکنیها،هوی و هوس، بیمسئولیتی در قبال دیگران،اختلاف و تفرقه،تزلزل پایههای اعتماد بین مردم و هدر رفتن نیروی انسانی ،اقتصادی و فرهنگی است.
سئوال مهم:
چرا بعضی از کشورهای فاقد ایمان و تقوی از پیشرفت نسبی مادّی و ظاهراً از زندگی نسبتاً آرام و مرفّهی برخوردارند ولی کشورهای مدّعی ایمان نسبتاً ازاین توفیق کم بهره اند؟
جواب:
این تصوّر و اشتباه بزرگی بیش نیست که گمان میشود ملّت های چنین کشورهایی علی رغم صنایع پیشرفته وثروت زیادخوشبختند.
اگراز نزدیک درون این جوامع را با دقّت بنگریم خواهیم دید که چه دردهایی راتحمّل میکنند و حقیقتاً از بیچارهترین مردم هستند.
مشکل امنیّت که شدیداً این جوامع را تهدید میکند، از هم گسیختگی خانواده، آلودگی های اخلاقی، دور بودن ازعواطف و احساسات انسانی، افسردگی شدید روحی، خودخواهی و غرور که موجب ارزش قائل نشدن برای سایر ملت هاست، جنگ و خونریزی و…. از نشانهها و علایم بیچارگی این ملّت هاست . و امّا چرا جوامع دین دار و به ظاهر پایبند به اصول تعلیمات پیامبران از آن کشورها عقب افتاده ترند؟
به جهت این است که این ملّت ها فقط ادّعای دین داری دارند ولی در عمل به دستورات الهی ناموفّقند. با تأسّف تعالیم اسلام عزیز، درکشورهای اسلامی اجـرا نمیشـود، برای مثال :
تأکید زیادی که در دین اسلام برای کسب علم و دانش داریم و آیات و روایات فراوانی که مسلمین را دعوت و سفارش به آگاهی و پیشرفت علمی در همهی زمینهها میکند ،در جایی دیگر سراغ داریم ؟!
یا سفارش اکیدی که درباره صداقت، پرهیز از دروغ، رعایت حقّ الناس، امانت داری، بار خود را به دوش دیگر نینداختن،کار و تلاش بیوقفه، ذلّت ناپذیری، پرهیز از اسراف، چشم و هم چشمی تجمّل گرایی و هزینههای اضافی، هماهنگی و اتحّاد، توجّه و محبّت به همه خصوصاً افراد ضعیف جامعه، ایثار و فداکاری، سخت گیری بر مسئولین، انفاق،راضی بودن به حق خود و پایمال نکردن حقوق دیگران ،رعایت قوانین ،دوری ازحسادت ،کینه ،بخل حرص، غیبت ،تهمت ،جنگ وخونریزی و…… داریم درجایی دیگر میتوان پیدا کرد؟!
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرمایند :
به راستی دنیا برای کسی که آن را تصدیق کند سرای صدق و راستی است (تصدیق به معنای باور و شناخت کامل و کافی است.) و برای کسی که آن را خوب درک کند و فریب آن را نخورد سرای عافیت و آرامش است.
و برای کسی که از این سرا توشه برگیرد ،سرای غنا و بینیازی است.
و برای کسی که از این خانه پند گیرد ، خانه ی پند و اندرز است.(10)
آیا به راستی اگر به این دستورات و دهها و فرمان سازندهی دیگرکه در این مکتب ارزشمند آمده عمل شود بازهم این کشورها عقب افتاده ؟!آیا این اصول درجوامع دینی واسلامی حکم فرماست ؟
پس بدون هیچ واهمه ای باید اعتراف کرد که اسلام چیزی است و مسلمین چیزی دیگر .
باید حساب اسلام، را از مسلمانان ظاهری جدا کرد .
جمله ی مرحوم سیّد جمال الدّین اسد آبادی (که به قول شهید علاّمه ی مطهری در کتاب بررسی نهضت های اسلامی در صد سال اخیر: بدون تردید سلسله جنبان نهضت های اصلاحی صد ساله ی اخیر است) را باید در خاطر داشت که می گوید:
من در کشورهای غربی اسلام را دیدم ولی در کشورهای اسلامی فقط مسلمان دیدم.
پس با توضیحاتی که عرض شد رابطهی تقوی و عمل به دستورات الهی با آبادانی دنیا روشن می شود.
ـ قرآن کریم میفرماید :
«وَما اَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَهٍ فَبِما کَسَبَتْ اَیْدیکُمْ وَیَعْفُوا عَنْ کَثیِرٍ» (3)
هر مصیبتی که برشما میرسد به خاطر اعمالی است که انجام میدهید(وخداوند ) بسیاری را عفو می فرماید. رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به امیر المومنین (علیه السّلام) فرمودند:
یا علی !
هر خراشی که از چوبی بر تن انسان وارد میشود و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است که از او سر زده است . و خداوند کریمتر از آن است که، بنده ای را که در دنیا عفو نموده است در قیامت او را عذاب کند. و عادلتر از آن است که بنده ای را که در دنیا عقوبت نموده در آخرت دوباره او را کیفر دهد .(4)
این آیه به خوبی نشان می دهد، مصائب دامنگیر ما،یک نوع هشدار و مجازات الهی است، البته ایـن آیه اگرچـه عـام است ولی مانند بسیاری از عمومات، استثناء هم دارد. و استثنای آن، حضرات انبیاء، معصومین و اولیای الهی (علیهم السّلام) هستند که مصائب و گرفتاری ها برای امتحان و یا ترفیع مقام ایشان میباشد.
ـ یزید لعنه الله علیه همـین آیه را بـرای امام سـجّاد (علیه السّلام) خوانـد و با وقاحت گفت: که حادثهی کربلا نتیجه اعمال خودتان بود .
یا علی ! هر خراشی که از چوبی بر تن انسان وارد میشود و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است که از او سر زده است . و خداوند کریمتر از آن است که، بنده ای را که در دنیا عفو نموده است در قیامت او را عذاب کند. و عادلتر از آن است که بنده ای را که در دنیا عقوبت نموده در آخرت دوباره او را کیفر دهد
امام (علیه السّلام) با صلابت فرمود :خیر
این آیه، درباره ما نازل نشده است بلکه آیه دیگری نازل شده است که :
«ما اَصابَ مِنْ مُصیبَهٍ فِی الْاَرضْ وَلا فی اَنْفُسِکُمْ اِلا فی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَبْرَاَها اِنَّ ذالِکَ عَلَی الله یَسیرٌ» (5)؛ هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در وجود شما روی نمیدهد مگر این که همه ی آن ها را قبل از آن که زمین را بیافرینیم، در لوح محفوظ علم بیپایان خداوند ثبت است و این امر برای خداوند آسان است.
و درآیه بعدی میفرماید :
و این برای آن است که شما به خاطر آن چه که از دست میدهید غمگین نشوید و به خاطر آن چـه در دسـت دارید زیاد خوشـحال نباشید.
(یعنی هدف از این مصائب عدم دلبستگی شما به مواهب زود گذر دنیاست و یک نوع تربیت وآزمون برایتان میباشد )
سپس امام فرمودند :
ما از کسانی هستیم که هرگز به خاطر آن چه از دست دادهایم (در راه خدا) غمگین نخواهیم شد و به خاطرآن چه که در دست داریم هم خوشحال نیستیم (همه را زود گذر میدانیم و چشم به لطف و عنایت خدا بسته ایم ).(6)
ـ از امام صادق (علیه السّلام) پرسـیدند: آیا مصائبـی که بر حضرت علی و اهل بیتـش (علیهم السّلام) وارد شد به خاطر اعمالشان بود ؟ درحالی که آنان معصوم از گناه هستند ؟
فرمود : رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هم هر روز 100 بار استغفار میکرد و پیوسته در حال توبه بود بی آن که گناهی کرده باشد .
خداوند برای اولیاءِ و دوستانش مصائبی قرار میدهد تا به خاطر آن صبر کرده و پاداش صبر گیرند بدون این که گناهی مرتکب شده باشند.(7)
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به امیر المومنین (علیه السّلام) فرمودند:
یا علی !
هر خراشی که از چوبی بر تن انسان وارد میشود و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است که از او سر زده است . و خداوند کریمتر از آن است که، بنده ای را که در دنیا عفو نموده است در قیامت او را عذاب کند. و عادلتر از آن است که بنده ای را که در دنیا عقوبت نموده در آخرت دوباره او را کیفر دهد .(4)
ـ بسیاری از آیات وقتی کنار هم قـرار میگیـرند یکدیگر را تفـسیر میکنند پس با توجّه به این دو آیه نتیجه میگیریم که:
مصائبی که بر انسان وارد میشود دو گونه است:
الف) مصـائبی که کفّـاره ی گناهـان و مجـازات اسـت، مانند بسـیاری از انحرافات و نتایج سخت که به دست خود ما ساخته شده است.
ب) مصائبی که ما در آن نقشی نداشته ایم بلکه امری اجتناب ناپذیر است که دامان فرد و یا جامعه را میگیرد.
ـ خداوند در سوره مبارکه رعد، میفرماید :
«اِنَّ الله لا یُغَیّرُ مـا بِقَـوْمٍ حَـتی یُغَـیِّروُا مـابِأَنْفُسِهِمْ…» (8) ؛خداوند سرنوشت هیچ جمعیتّی را تغییر نمیدهد مگر آن که خویشتن را تغییر دهند.
این قانون کلّی که در قرآن کریم دو بار در این سوره ی مذکور و در سوره ی انفال آیه ی 53 (با اندک تفاوتی ) آمده است، یکی از ارکان اساسی جامعه شناسی اسلامی است.
یعنی هر گونه دگرگونی در سعادت و شقاوت جامعه به خود آن ها بر میگردد و چیزهایی مانند: اقبال، طالع بینی، تصادف، شانس ،تأثیر اوضاع فلکی و….. اعتباری ندارد .
ملّتی که تقوی را به معنای حقیقی رعایت کند، سرافراز و پیروز است و ملّتی که ایمان و تقوی الهی (به همه جوانب) را رعایت نکند محکوم به شکست است و لطف و مجازات خداوند هم (بدون خواست خودشان ) شامل حالشان نخواهد بود.
و حتّی اگر خود جامعه نخواهد کاری از دست استعمارگران زورگو هم بر نمیآید،باید با هوشیاری ،وحدت ، کار و تلاش بی وقفه و از همه مهمتر توکّل به خداوند و اجرای دستورات او و رعایت تقوی راه نفوذ ایشان را بست .تاریخ گواه این ادّعاست. فتدبّر .
دنیا و متعلّقات آن فی نفسه مذموم نیست بلکه استفاده ی صحیح و همراه با شکرگزاری و البته عدم وابستگی به آن، مورد سفارش و توصیهی ایشان میباشد
ـ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرمایند :
برشما باد به تقوای خدا، که مجمع همه ی خیر و خوبی است و جز آن خیری وجود ندارد . آن چه از خیر دنیا و آخرت به وسیلهی تقوی به دست میآید به هیچ وسیلهی دیگر، حاصل نمیشود . خداوند فرموده که از پرهیزکاران سؤال کنند: که پروردگارتان به شما چه چیز نازل کرده است ؟ وآن ها در جواب گویند: خیر و خوبی را .
به آنان که در این دنیا کار خیر و نیکی انجام دهند، پاداش نیکی دهند و س رای آخرت نیکوتر از آن است و چه جایگاه خوبی است جایگاه پرهیزکاران .(9)
نتیجه گیری:
آن چه از مجموع این مباحث، آیات ،روایات و سیرهی اولیای خداوند منتج میشود این است که:
دنیا و متعلّقات آن فی نفسه مذموم نیست بلکه استفاده ی صحیح و همراه با شکرگزاری و البته عدم وابستگی به آن، مورد سفارش و توصیهی ایشان میباشد. خدای متعال که ما را بیهوده خلق نفرموده و دنیا را هم بیهوده خلق نکرده است،بلکه این امکانات مادّی را برای سعادت دنیوی و اخروی انسان به وجود آورده ولی آن چه مهم است که دنیا را همان گونه که به ما معرفی فرموده است بشناسیم و باور کنیم.
ـ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرمایند :
به راستی دنیا برای کسی که آن را تصدیق
” دنیا و متعلّقات آن فی نفسه مذموم نیست بلکه استفاده ی صحیح و همراه با شکرگزاری و البته عدم وابستگی به آن، مورد سفارش و توصیهی ایشان میباشد “
کند سرای صدق و راستی است (تصدیق به معنای باور و شناخت کامل و کافی است.) و برای کسی که آن را خوب درک کند و فریب آن را نخورد سرای عافیت و آرامش است.
و برای کسی که از این سرا توشه برگیرد ،سرای غنا و بینیازی است. و برای کسی که از این خانه پند گیرد ، خانه ی پند و اندرز است.(۱۰)
ـ سفارش و اندرز لقمان، به فرزندش :
به دنیا چنان نپرداز که به آخرتت زیان زند و آن چـنان رهـا نـکن که سربار مردم باشی .(۱۱)
در باب استفاده ی مؤمنین و مؤمنات (اهل تقوی) هم از دنیا و هـم از آخرت، به چند روایت مهم دیگر اشاره میکنیم :
ـ از امام صادق (علیه السّلام) در مورد این آیه سئوال شد :
«لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُم» منافعشان را ببینند.
منظور از منافع آیا منافع دنیوی است یا منافع اخروی ؟ فرمود : هردو منفعت (۱۲)
ـ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) هم در توضیح این آیه ، وَآتَیْناهُ اَجْرَهُ فِی الدُنیا وَاِنَّهُ فِی الآ خِرَهِ لَمِنَ الصّالِحینَï..
و مزد او را در دنیا دادیم و در آخرت نیز از صالحان است.
فرمودند :منظور از این آیه این استکه هرکس برای خدای متعال کار کند خداوند در دنیا و در آخرت(هردو ) مزدش را میدهد و در هـر دو سرا خواسته هایش را برآورده می فرماید.(۱۳)
پینوشتها:
۱- سوره ی مبارکه ی اعراف، آیه ی شریفه ی ۹۶
۲- تفسیر نمونه ،ج ۶ ،ص ۲۶۶
۳- سوره ی مبارکه ی شوری، آیه ی شریفه ی ۳۰
۴- مجمع البیان، ج ۹ ،ص ۳۱
۵- سوره ی مبارکه ی حدید، آیه ی شریفه ی ۲۲
۶- تفسیر نمونه، ج ۲۰، ص ۴۴۲
۷- همان مدرک، به نقل از اصول کافی و تفسیر نور الثقلین
۸- سوره ی مبارکه ی رعد، آیه ی شریفه ی ۱۱
۹- امالی الطوسی، ص ۲۵ و میزان الحکمه، ج ۴ ،ص ۱۷۴۳
۱۰- سیری در رساله ی حقوق امام سجاد(علیه السّلام)ج ۳ ،ص ۱۹۵ ، به نقل از غرر الحکم ص ۱۳۲
۱۱- میزان الحکمه، ج ۴ ،ص ۱۷۴۳
۱۲- اصول کافی ،ج ۴ ،ص ۴۲۲
۱۳- میزان الحکمه، ج ۴ ،ص ۱۷۴۲ و تفسیر نور الثقلین ،ج ۴ ،ص ۱۵۷
منبع : پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام حاتم پور کرمانی /برگرفته از کتاب در محضر امیرالمؤمنین(علیه السّلام)-جلد۵
یعنی آن ها به بعضی از دستورات اسلامی عمل کردند و این همه موفّقیت علمی و مادّی کسب کردند ولی ما متأسّفانه …
منبع:پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام حاتم پور کرمانی