امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
سُبحانَ مَن جَعَل الإعترافَ بِالنِّعمَهِ لَهُ حَمداً، سُبحانَ مَن جَعَلَ الإعترافَ بِالعَجزِ عَن الشّکرِ شُکراً؛
منزّه است خدایی که اعتراف به نعمت را، حمد خود قرار داده است. منزّه است خدایی که اعتراف به ناتوانی از شکر را، شکر محسوب می دارد.
تحف العقول، ص ۲۸۳
شرح حدیث:
از روشهای هدایتی قرآن، یادآوری نعمتهای بی شمار خداوند است.
در دعاهای ما نیز، بازگو کردن عطاها و نعمتهای خدا، بسیار دیده می شود.
قرآن کریم نیز به یاد کردن از نعمتهای پروردگار دعوت می کند، «وَ اَمّا بِنَعمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّث.»
(ضحی (۹۳)، آیه ۱۱.)
ما مأموریم ثناگوی پروردگار باشیم، ولی خداوند آن قدر کریم و والامرتبه است که برشمردن نعمتها و اعتراف به آنها را به جای «حمد» می پذیرد،
و چه حمد و ثنایی بالاتر از یاد کردن عطایای او؟
ما مأموریم شکرگزار نعمتهای خداوند باشیم. ولی خداوند، اظهار عجز نسبت به ادای شکر نعمتها را هم به جای «شکر» از ما می پذیرد و در قرآن می فرماید که از شمردن نعمتهای او ناتوانید.
(نحل (۱۶)، آیه ۱۸: «و اِن تعدّوا نعمه الله لا تحصوها».)
سعدی چه زیبا سروده است:
بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد
ور نه سزاوار خداوندی اش کس نتواند که به جای آورد
(گلستان سعدی، دیباچه.)
با این حال، معرفت و حق شناسی و حق گزاری ایجاب می کند که همواره ستایشگر خداوندی باشیم که پاک و منزّه و رازق و بخشنده است و هر چه شکر کنیم،
باز هم باورمان این باشد که از شکر نعمتهای بی شمارش ناتوانیم، هر چند روز و شب، ثناخوان و سپاس گوی او باشیم.
ما هر چه داریم از اوست.
و اگر توفیق شکر هم داشته باشیم، همین نیز نعمتی از سوی خداوند است.