نویسنده: محمد محمدی اشتهاردی
منبع:داستان های شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)
یکی از شیعیان که بسیار خوشحال به نظر می رسید، به حضور امام جواد (ع) آمد، حضرت به او فرمود: چرا این گونه تو را شادمان می نگرم ؟ او عرض کرد: ای پسر رسول خدا(ص) از پدرت شنیدم می فرمود: سزاوارترین روز برای شادی کردن ، آن روزی است که خداوند به انسان توفیق نیکی کردن و انفاق نمودن به برادران دینی دهد، امروز ده نفر از برادران دینی که فقیر و عیالمند بودند از فلان جا و فلان جا نزد من آمدند و من به هر کدام فلان مقدار پول و خوار و بار دادم ، از این رو خوشحال هستم . امام جواد (ع) فرمود: سوگند به جانم ، سزاوار است که تو خوشحال باشی ، اگر عمل نیک خود را حبط و پوچ نساخته باشی و یا بعدا حبط و پوچ نکنی . او عرض کرد: با اینکه من از شیعیان خالص شما هستم ، چگونه عمل نیکم را حبط و پوچ می کنم ؟ امام جواد (ع) فرمود: همین سخنی که گفتی ، کارهای نیک و انفاقهای خود را حبط و پوچ نمودی (یعنی ادعای شیعه خالص بودن ، کار ساده ای نیست). او عرض کرد: چگونه ؟ توضیح بدهید. امام جواد (ع) فرمود: این آیه را بخوان :
یا ایهاالذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمن والاذی : ای کسانی که ایمان آورده اید، بخششهای خود را با منت و آزار، باطل نسازید.
او عرض کرد: من به آن افراد یکه صدقه دادم ، منت بر آنها نگذاشتم و آنها را آزار ننمودم . امام جواد (ع) فرمود: خداوند فرموده : لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی بخششهای خود را با منت و آزار، باطل و پوچ نسازید نفرموده تنها منت و آزار بر آنانکه می بخشید، بلکه خواه منت و آزار بر آنان باشد یا دیگران ، آیا به نظر تو آزار به آنان (بخشش گیرندگان) شدیدتر است ، یا آزار به فرشتگان مراقب اعمال تو فرشتگان مقرب الهی و یا آزار به ما؟ او عرض کرد: بلکه آزار به فرشتگان و آزار به شما، شدیدتر است . امام جواد (ع) فرمود: تو فرشتگان و مرا آزار دادی و بخشش خود را باطل نمودی !. او عرض کرد: چرا باطل کردم ؟ و شما را آزار دادم ؟ امام جواد (ع) فرمود: این که گفتی : چگونه باطل نمودم با اینکه من از شیعیان خالص شما هستم ؟ (همین ادعای بزرگ ، ما را آزار داد). سپس فرمود: وای بر تو! آیا می دانی شیعه خالص ما کیست ؟ شیعه خالص ما حزبیل ! مؤمن آل فرعون ، و (حبیب نجار) صاحب یس و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار(ره) هستند، تو خود را در صف این افراد برجسته قرار دادی و با این ادعا فرشتگان و ما را آزردی . آن مرد به گناه و تقصیر خود اعتراف کرد و استغفار و توبه نمود و عرض کرد: اگر نگویم شیعه خالص شما هستم پس چه بگویم ؟ امام جواد(ع) فرمود: بگو من از دوستان شما هستم ، دوستان شما را دوست دارم و دشمنان شما را دشمن دارم . او چنین گفت ، واز گفته قبل ، استغفار کرد، امام جواد (ع) فرمود: اکنون پاداش بخششهای تو به تو بازگشت نمود و حبط و بطان آنها برطرف گردید.