اصلاح خویشان، آغاز اصلاحات

اصلاح خویشان، آغاز اصلاحات

نویسنده: محمد غفارنیا

در سال سوم بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مامور به اظهار دعوت عمومی شد. تا آن زمان دعوت حضرت مخفیانه انجام می‌گرفت و تنها تعداد کمی اسلام را پذیرفته بودند؛ اما هنگامی که آیات: (فَاصدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِض عَنِ الْمُشرِکِینَ): آنچه را ماموریت داری، آشکارا بیان کن و از مشرکان رو گردان (و به آنها اعتنا نکن). (1) و«و انذر عشیرتک الاقربین: خویشاوندان نزدیکت را انذار کن و از شرک و مخالفت فرمان پروردگار بترسان» (2)، نازل گردید، پیامبر مامور شد تا دعوت را آشکار سازد و نخست آن را از خویشاوندان خود شروع کند.
پس از این فرمان ماموریت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بستگان نزدیکش را به خانه ابوطالب دعوت کرد. آنها در آن هنگام تقریبا چهل نفر بودند. از عموهای پیامبر، حضرت ابوطالب، حضرت حمزه و ابولهب نیز حضور داشتند.
پس از صرف غذا هنگامی که پیامبر می‌خواست وظیفه خود را ابلاغ کند، ابولهب با گفته‎‌های خود: «با این کار، این مرد شما را سحر کرد»زمینه را از میان برد؛ لذا فردای همان روز پیامبر دعوت دیگری از آنها به عمل آورد و بعد از صرف غذا چنین فرمود:
ای فرزندان عبدالمطلب، به خدا سوگند هیچ جوانی را در عرب نمی‌شناسم که برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آورده‌ام، آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آیین کنم. کدام یک از شما در این کار مرا یاری خواهد کرد تا برادر من گردد و وصی و جانشین من باشد؟
جمعیت همگی ساکت شدند، جز علی بن ابی طالب (علیه السلام)، که از همه کوچکتر بود. برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا، من در این امر یار و یاور توام.
پیامبر فرمودند که علی (علیه السلام) بنشیند، و این پیشنهاد را تا سه بار تکرار کرد. در هر سه بار جز علی (علیه السلام) کسی جواب مساعد نداد. در مرتبه سوم حضرت فرمودند: فرزندان عبدالمطلب بدانید که اینک علی ابن ابی طالب برادر و وزیر و جانشین من در میان شماست، بنابراین سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید. جمعیت در حالی که خنده تمسخر آمیزی بر لب داشتند از جا برخاستند و به ابوطالب گفتند: به تو دستور می‌دهد که از این به بعد به فرمان پسرت گوش کنی و از وی اطاعت نمایی. (3)
این حدیث تنهایی پیامبر را در مسیر تبلیغ خود و دعوت به حق، و این که در پاسخ دعوتش جز استهزاء عکس العملی نداشتند، کاملا نشان می‌دهد و معلوم می‌شود که چگونه علی (علیه السلام) از نخستین روزهای دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در کنار حضرتش بود.

پی‌نوشت‌ها:

1-شعراء/214.
2-سیره ابن هشام: ج1، ص280.
3-تفسیر نور الثقلین: ج 4، ص 66و67.
منبع مقاله :
غفارنیا، محمد، (1387) 142 قصّه از قرآن: همراه با شأن نزول آیاتی از قرآن، قم: جامعه القرآن الکریم، چاپ اول

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید