آورده اند که رسول صلی الله علیه و آله و سلم را گفتند: یا رسول الله ! فلان کس را دیدی که به سفر دریا شد به اندک سرمایه ای و زود باز آمد و چندان سود آورد که همسایگان و خویشان وی بر وی حسد می بردند؟ خواجه صلی الله علیه و آله و سلم گفت : من شما را خبر دهم از کسی که باز آمدنش زودتر بود و غنیمتش عظیم تر؟ گفتند: بلی یا رسول الله !
گفت : بنگرید بدین مرد که روی به شما دارد، نگاه کردیم مردی را دیدیم که می آمد از انصار جامه ای کهنه پوشیده پیش وی باز شدیم و وی را بشارت دادیم . چون به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم آمد، خواجه صلی الله علیه و آله و سلم گفت : یاران را خبر ده که امروز چه کار کرده ای . گفت : هر روز دیناری کسب می کردم . امروز آن کسب از من فوت شد. گفتم : بروم و عوض آن در روی علی علیه السلام نگاه کنم که رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است که : النظر الی وجه علی عباده یعنی : نظر در روی علی علیه السلام عبادت است . برفتم و ساعتی در روی علی نگریستم . خواجه صلی الله علیه و آله و سلم گفت : تو هر روز دیناری زر کسب می کردی ، امروز آن از تو فوت شد و تو به عوض ، در روی علی علیه السلام نگاه کردی . تو را چندان ثواب حاصل شده است که اگر بر اهل زمین قسمت کنند، کمترین نصیبی که یکی را رسد آن بود که گناهش را بیامرزند و بر وی رحمت کنند.
داستان عارفان / کاظم مقدم