بازداشت در احادیث

بازداشت در احادیث

کسانى که بازداشت آنها جایز است

امام على علیه السلام :

یَجِبُ على الإمامِ أنْ یَحْبِسَ الفُسّاقَ مِن العُلَماءِ ، و الجُهّالَ مِن الأطِبّاءِ ، و المَفالِیسَ مِن الأکْرِیاءِ .
بر امام واجب است که عالمان فاسق و پزشکان نادان و کرایه کنندگان بى چیز و ورشکسته را بازداشت کند.

امام على علیه السلام :

إذا ارْتَدَّتِ المَرأهُ عنِ الإسلامِ لَم تُقْتَلْ ، و لکنْ تُحْبَسُ أبدا .
هرگاه زن از اسلام برگردد کشته نمى شود، بلکه به حبس ابد محکوم مى گردد.

الکافى:

إنّ أمیرَ المؤمنینَ علیه السلام کانَ لا یَرى الحَبْسَ إلاّ فی ثلاثٍ : رجُلٌ أکلَ مالَ الیَتیمِ، أو غَصَبهُ ، أو رجُلٌ اؤتُمِنَ على أمانَهٍ فَذَهبَ بِها .
امیر المؤمنین علیه السلام جز سه کس را سزاوار بازداشت نمى دانست: مردى که مال یتیم را خورده باشد، یا آن را غصب کرده باشد، یا کسى که امانتى بدو سپرده شده و او آن را از بین برده باشد.

دعائم الإسلام:

عَن عَلیٍ علیه السلام أنّه اسْتَدرَکَ على ابنِ هَرْمَهَ خِیانَهً ـ و کانَ على سُوقِ الأهوازِ ـ فکَتبَ إلى رِفاعَهَ :إذا قَرَأتَ کِتابی فَنَحِّ ابنَ هَرْمَهَ عنِ السُّوقِ ، و أوْقِفْهُ للنّاسِ و اسْجُنْهُ و نادِ علَیهِ ، و اکتُبْ إلى أهلِ عَمَلِکَ تُعْلِمهُم رَأیی فیه ، و لا تَأخُذْکَ فیهِ غَفلَهٌ و لا تَفریطٌ فتَهْلِکَ عندَ اللّه ِ و أعزِلَکَ أخْبَثَ عَزْلَهٍ ، و اُعیذُکَ باللّه ِ مِن ذلکَ .فإذا کانَ یَومُ الجُمُعهِ فأخْرِجْهُ مِن السِّجنِ و اضْرِبْهُ خَمسهً و ثلاثینَ سَوْطا ، و طُفْ بهِ فی الأسْواقِ ، فمَنْ أتى علَیهِ بشاهِدٍ فحَلِّفْهُ مَع شاهِدِهِ ، و ادْفَعْ إلَیهِ مِن مَکْسَبِهِ ما شَهِدَ بهِ علَیهِ ، و مُرْ بهِ إلى السِّجنِ مُهانا مَقْبوحا مَنْبوحا ، و احزِمْ رِجلَیهِ بحِزامٍ و أخْرِجْهُ وَقتَ الصّلاهِ ، و لا تَحُلْ بَیْنَهُ و بینَ مَن یَأتیهِ بمَطْعَمٍ أو مَشْرَبٍ أو مَلْبَسٍ أو مَفْرَشٍ .و لا تَدَعْ أحَدا یَدخُلُ إلَیهِ مِمّنْ یُلَقِّنُهُ اللَّدَدَ ، و یُرَجّیهِ الخُلوص، فإنْ صَحَّ عندکَ أنَّ أحَدا لَقّنَهُ ما یَضُرُّ بهِ مُسلما فاضْرِبْهُ بالدَّرّهِ فاحْبِسهُ حتّى یَتوبَ .و مُرْ بإخْراجِ أهلِ السِّجن فِی اللَّیلِ إلى صَحْنِ السِّجْنِ لِیتَفرَّجوا غیرَ ابنِ هَرْمَهَ ، إلاّ أنْ تَخافَ مَوتَهُ فتُخرِجَهُ مَع أهلِ السِّجنِ إلى الصَّحْنِ .فإن رأیتَ بهِ طاقهً أوِ اسْتِطاعَهً فاضْرِبْهُ بَعدَ ثلاثینَ یَوما خَمسَهً و ثَلاثینَ سَوْطا بَعد الخَمسهِ و الثَّلاثینَ الاُولى .و اکتُبْ إلیَّ بما فَعلْتَ فی السُّوقِ و منِ اخْتَرْتَ بعد الخائنِ ، و اقْطَعْ عنِ الخائنِ رِزْقَهُ .
امام على علیه السلام خبردار شد که ابن هَرْمه ـ مسؤول بازار اهواز ـ خیانتى کرده است؛ پس به رِفاعه (فرماندار اهواز) نوشت: چون این نامه مرا خواندى، ابن هرمه را از [مسؤولیت ]بازار کنار بگذار و او را بازداشت و زندانى کن و موضوع را به اطلاع مردم برسان. به همکاران خود نیز بنویس و نظر مرا به آگاهى آنها برسان. مبادا درباره او غفلت و کوتاهى کنى که بدین سبب نزد خداوند عزّ و جلّ هلاک خواهى شد و من نیز تو را به بدترین وجه بر کنار خواهم کرد. از این کار به خدا پناه بر!روز جمعه که شد، وى را از زندان بیرون آور و سى و پنج تازیانه به او بزن و در بازارها بچرخانش. اگر کسى علیه او گواهى آورد، در کنار گواهش او را نیز سوگند بده، و مقدارى را که مدّعى است، از درآمد ابن هرمه به وى بپرداز و دستور بده تا او را خوار و دست بسته مجددا به زندان برند و پاهایش را با ریسمان ببند، ولى هنگام نماز آزادش گذار، چنانچه کسى براى او ظرف غذا یا آب یا لباس و یا فرشى آورد بگذار به او برساند و مانع مشو.به کسانى که ممکن است دشمنى و کینه توزى را به وى تلقین کنند و یا به نجات و خلاصى، امیدوارش سازند، اجازه ملاقات با او را نده. اگر بر تو ثابت شد که کسى اندیشه آسیب زدن به مسلمانى را در ذهن او افکنده است، آن کس را تازیانه بزن و زندانیش کن تا توبه کند.دستور بده زندانیان را، بجز ابن هرمه، براى گردش به حیاط زندان بیاورند و اگر بیم آن داشتى که ابن هرمه تلف شود او را نیز با دیگر زندانیان به حیاط زندان بیاور.اگر دیدى تحمل یا توانایى دارد سى روز بعد نیز او را دوباره سى و پنج تازیانه بزن.براى من بنویس که با بازار چه کردى و به جاى این خائن چه کسى را انتخاب نمودى. حقوق این خیانتکار را نیز قطع کن.

امام باقر علیه السلام :

إنّ علیّا علیه السلام کانَ إذا أخَذَ شاهِدَ زُورٍ ، فإنْ کانَ غریبا بَعثَ بهِ إلى حَیِّهِ ، و إنْ کانَ سُوقیّا بَعثَ بهِ إلى سُوقِهِ ، فطِیفَ بهِ ، ثُمَّ یَحبِسُهُ أیّاما ثُمَّ یُخَلّی سَبیلَهُ .
على علیه السلام کسى را که به دروغ شهادت مى داد، اگر غریبه بود، او را به قبیله اش و اگر بازارى بود به بازار مى فرستاد و مى گرداند و سپس چند روزى بازداشتش مى کرد و آنگاه او را آزاد مى ساخت.

امام صادق علیه السلام :

المُرتَدُّ یُسْتَتابُ ، فإنْ تابَ و إلاّ قُتِلَ . قالَ : و المَرأهُ تُسْتَتابُ فإنْ تَابَتْ و إلاّ حُبِسَتْ فی السِّجنِ، و اُضِرَّ بها .
از [مرد] مرتدّ خواسته مى شود که توبه کند . اگر توبه نکرد، کشته مى شود. از زن مرتد نیز خواسته مى شود که توبه کند، اگر نپذیرفت، زندانى و در تنگنا گذاشته مى شود .
بازداشت ضامن تا زمان حاضر شدن شخص ضمانت شده

امام باقر علیه السلام :

إذا تَحمَّلَ الرّجُلُ بوجهِ الرّجُلِ إلى أجَلٍ ، فجاءَ الأجَلُ مِن قَبلِ أنْ یأتیَ بهِ و طُلِبَ الحَمّالهُ حُبِسَ ، إلاّ أنْ یُؤَدّیَ عنهُ ما وَجبَ علَیهِ .
اگر کسى براى مدّت مشخصى ضامن کسى شود و در زمان مقرّر او را تحویل ندهد، بازداشت مى شود، مگر آنچه را شخص ضمانت شده به عهده داشته است او (ضامن) بپردازد.

امام صادق علیه السلام :

اُتیَ أمیرُ المؤمنینَ علیه السلام برجُلٍ قد تَکفَّلَ بنَفْسِ رجُلٍ، فحَبسَهُ و قالَ: اطلُبْ صاحِبَکَ .
مردى را که ضامن جان مرد دیگرى شده بود نزد امیر المؤمنین علیه السلام آوردند. حضرت او را بازداشت کرد و فرمود: رفیقت را پیدا کن.
بازداشت عاملِ فرارِ محکوم به اعدام

وسائل الشیعه ـ به نقل از حریز ـ :

سألتُهُ [ الإمامُ الصّادقَ علیه السلام ]عن رجُلٍ قَتلَ رَجُلاً عَمْدا ، فرُفِعَ إلى الوالی ، فدَفَعهُ الوالی إلى أوْلیاءِ المَقتولِ لِیَقْتلوهُ ، فوَثبَ علَیهِم قَومٌ فخَلَّصوا القاتِلَ مِن أیْدی الأوْلیاءِ، قالَ : أرى أنْ یُحبَسَ الّذی خَلّصَ (الّذینَ خَلّصوا) القاتِلَ مِن أیْدی الأوْلیاءِ حتّى یَأتوا بالقاتِلِ .قیلَ : فإنْ ماتَ القاتِلُ و هُم فی السِّجنِ؟ قالَ : و إنْ ماتَ فعَلَیهِم الدِّیَهُ یُؤَدّونَها جَمیعا إلى أوْلیاءِ المَقتـولِ .
از امام صادق علیه السلام درباره مردى که کسى را عمدا کشته و به حاکم شکایت شده و حاکم قاتل را به اولیاى مقتول سپرده تا او را بکشند، اما عدّه اى بر آنان حمله کنند و قاتل را از دست اولیاى دم فرارى دهند، سؤال نمودم . فرمود : به نظر من کسى (یا کسانى) که قاتل را از دست اولیاى مقتول فرارى داده اند باید زندانى شوند، تا قاتل را بیاورند.عرض شد: اگر آنها در زندان بودند و قاتل مُرد چه حکمى دارد؟ فرمود : اگر قاتل بمیرد، باید عاملان فرار، همگى دیه را به اولیاى مقتول بپردازند.
محکومانِ به زندان ابد

امام على علیه السلام ـ به یک منجّم ـ فرمود :

لَئنْ بَلَغَنی أنَّکَ تَنْظُرُ فی النُّجومِ لاُخلِدَنَّکَ [فی]حدیث الحَبسِ ما دامَ لی سُلطانٌ ، فو اللّه ِ ما کانَ لمحمّدٍ مُنَجِّمٌ و لا کاهِنٌ
اگر به من خبر رسد که طالع بینى مى کنى، تا زمانى که قدرت دست من باشد، تو را به زندان ابد خواهم افکند. به خدا سوگند، محمد نه منجّم داشت و نه پیشگو.

امام على علیه السلام :

لا یُخَلَّدُ فی السِّجن إلاّ ثلاثهٌ : الّذی یُمْسَکُ على المَوتِ ، و المَرأهُ تَرتَدُّ إلاّ أن تَتوبَ ، و السّارِقُ بَعد قَطعِ الیَدِ و الرِّجْلِ .
جز سه کس به زندان ابد محکوم نمى شود: کسى که شخصى را نگه دارد تا دیگرى وى را بکشد، زن مرتد تا توبه کند، و سارق پس از قطع دست و پایش.

امام باقر علیه السلام ـ درباره مردى که به کسى دستور قتل دیگرى را داده و او وى را به قتل رسانیده باشد ـ فرمود :

یُقْتَلُ بهِ الّذی قَتَلَهُ ، و یُحْبَسُ الآمِرُ بقَتْلِهِ فی السِّجْنِ حتّى یَموتَ .
قاتل کشته مى شود و آن که دستور قتل داده در زندان نگاه داشته مى شود تا بمیرد.

امام صادق علیه السلام :

قَضى علیٌّ علیه السلام فی رجُلَینِ أمْسَکَ أحَدُهُما و قَتَلَ الآخَرُ ، فقالَ : یُقْتَلُ القاتِلُ ، و یُحْبَسُ الآخَرُ حتّى یَموتَ غَمّا ، کَما حَبسَهُ علَیهِ حتّى ماتَ غَمّا .
على علیه السلام درباره دو مرد که یکى از آنها شخصى را نگه داشته و دیگرى او را کشته است، چنین قضاوت فرمود: قاتل کشته مى شود و آن دیگرى بازداشت مى گردد تا در تنگنا بمیرد؛ همچنان که با نگهداشتن مقتول، موجب مرگ او در تنگنا شده است.
زندانى کردن بعد از اجراى حدّ و پى بردن به حقّ

امام على علیه السلام :

حَبْسُ الإمامِ بَعد إقامَهِ الحَدِّ ظُلْمٌ .
ظلم است که امام و پیشوا بعد از جارى کردن حدّ بر کسى، او را در بازداشت نگه دارد.

امام على علیه السلام :

حَبْسُ الإمامِ بعدَ الحَدِّ ظُلْمٌ .
اگر امام (حاکم اسلامى) بعد از جارى کردن حدّ بر کسى او را زندانى کند ظلم کرده است.

امام على علیه السلام :

الحَبسُ بَعدَ معرِفَهِ الحقِّ ظُلْمٌ .
زندانى کردن کسى، بعد از روشن شدن حقیقت، ظلم است.
حقوق زندانى

امام باقر علیه السلام :

إنّ علیّا علیه السلام کانَ یُخرِجُ أهلَ السُّجونِ مَن اُحبِسَ فی دَینٍ أو تُهمهٍ إلى الجُمُعهِ فیَشْهَدونَها ، و یُضَمِّنُهمُ الأولیاءَ حتّى یَرُدّونَهُم .
على علیه السلام زندانیان بدهکار و متّهم را روزهاى جمعه براى اداى نماز، از زندان بیرون مى آورد و از اولیاى آنان ضمانت مى گرفت تا به زندانشان برگردانند.

امام باقر علیه السلام :

أنَّهُ [عَلِیّا] کانَ یَعْرِضُ السّجونَ فی کُلِّ یَومِ جُمُعهٍ؛ فمَن کانَ علَیهِ حَدٌّ أقامَهُ، و مَن لَم یَکُن علَیهِ حَدٌّ خلّى سَبیلَهُ
على علیه السلام هر جمعه از زندانیان بازدید مى کرد. اگر کسى محکوم به خوردن حدّ بود حدّ را بر او جارى مى ساخت و اگر مستحق حدّ نبود آزادش مى کرد.

امام صادق علیه السلام :

على الإمامِ أنْ یُخرِجَ المَحْبوسینَ فی الدَّینِ یَومَ الجُمُعهِ إلى الجُمُعهِ ، و یَومَ العِیدِ إلى العِیدِ ، فیُرسِلَ مَعهُم ، فإذا قَضَوُا الصَّلاهَ و العِیدَ رَدّهُم إلى السِّجنِ .
امام باید زندانیانى را که به جرم نپرداختن بدهکارى خود زندانى شده اند، ایام جمعه و عید، براى گزاردن نماز و دید و بازدید عید ، به همراه عده اى مأمور از زندان بیرون آورد و پس از تمام شدن نماز و دید و بازدید عید آنها را به زندان برگرداند.
زندانى کردن متّهم

سنن أبى داوود :

أنَّ النّبیَّ صلى الله علیه و آله حَبَسَ رجُلاً فی تُهمهٍ .
پیامبر صلى الله علیه و آله مرد متّهمى را حبس کرد.

امام على علیه السلام :

لا حَبسَ فی تُهمهٍ إلاّ فی دَمٍ .
براى هیچ اتّهامى بازداشت نیست مگر در اتهام به قتل.

امام صادق علیه السلام :

إنّ النَّبیَّ صلى الله علیه و آله کانَ یَحْبِسُ فی تُهمهِ الدّمِ سِتّهَ أیّامٍ ، فإنْ جاءَ أوْلیاءُ المَقتولِ بثَبَتٍ ، و إلاّ خَلّى سبیلَهُ .
پیامبر صلى الله علیه و آله ، متّهم به قتل را شش روز در بازداشت نگه مى داشت. اگر در این مدّت اولیاى مقتول دلیلى بر اثبات قاتل بودن او ارائه نمى دادند، آزادش مى کرد.

میزان الحکمه،جلد دوم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید