نویسنده: محمود رحمت زاده (1)
مقدمه
هدف بزرگ انبیاء الهی و ائمه معصومین (علیهم السلام)، تشکیل حکومتی بر پایه نظام توحیدی، برپایی عدالت و به سعادت و کمال رسانیدن بشر میباشد. همان طوری که حفظ و نگه داری حکومت اسلامی از اهم واجبات است، بنابراین، نشان دهنده وظیفه خطیر حاکمین حکومت اسلامی است. لذا سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی بعنوان اصلیترین نهادهای حافظ بقاء و استحکام حکومت، مسئولیت اشراف اطلاعاتی و حفظ آن از انواع تهدیدها را عهدهدار میباشند. در این نوشتار سیره اطلاعاتی حضرت علی (علیه السلام) در حوزه اشراف اطلاعاتی و کشف توطئههای دشمنان مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است. اگرچه تاکنون پژوهشگران و محققین متعددی زندگانی پر برکت امام علی (علیه السلام) را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار دادهاند، لیکن سیره اطلاعاتی امام (علیه السلام) مورد عفلت قرار گرفته و به آن پرداخته نشده است.
از زمان بعثت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که امیرالمؤمنین (علیه السلام) 13 سال بیشتر نداشتند، تا رحلت پیامبر که مجموعاً 23 سال به طول انجامید، علی (علیه السلام) همواره به عنوان پشتیبان و یاری کننده پیامبر، در تمامی عرصهها و مبارزات در کنار ایشان بوده و حماسههای فراوانی را در راه شکلگیری و تحکیم دین مبین اسلام به انجام رساندند. پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در دوران 25 ساله خانه نشینی امیرالمؤمنین (علیه السلام) که زمام امور حکومت اسلامی غصب گردید، جامعه اسلامی با فتنهها و مشکلات گستردهای روبرو شده و تعصبات دوران جاهلیت و بیعدالتی و زیر پاگذاردن حقوق محرومان و مستضعفان جایگزین برابری و عدالت اسلامی گردید. در این اوضاع چنانچه نعمت وجود مبارک امام (علیه السلام) برای مسلمین نبود، اثری از اسلام ناب محمدی باقی نمیماند. تا اینکه بالاخره پس از یک ربع قرن، حکومت اسلامی با عهده دار شدن زعامت امور مسلمین توسط علی (علیه السلام) مجددا به مسیر واقعی خود سوق پیدا کرده و بار دیگر خاطره دوران طلایی حکومت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در اذهان زنده گردید. در دوره 5 ساله حکومت امام (علیه السلام)، ایشان با توطئهها و کارشکنیهای دشمنانی روبرو شد که مترصد بودند تا ضمن به انحراف کشیدن اسلام، بر اریکه قدرت تکیه زنند. بنابراین حضرت علاوه بر وظیفه رهبری و حاکمیتی در جامعه اسلامی، همچنین وظیفه شناسایی، کشف و خنثی کردن توطئههای دشمنان داخلی و خارجی را بر عهده داشتند که البته این موضوع جز با اشرافیت اطلاعاتی از طریق ایجاد سازمان اطلاعاتی و تحت نظر داشتن اقدامات و توطئههای دشمنان، میسر نمیگشت که امام (علیه السلام) نسبت به انجام آن اهتمام ورزیدند.
بیان مسئله
پس از پیروزی انقلاب و بنیان گذاری جمهوری اسلامی ایران توسط رهبر کبیر انقلاب، و به دنبال توطئهها و اقدامات ضد امنیتی دشمنان داخلی و خارجی علیه انقلاب، سازمانهای اطلاعاتی متعددی در نهادها و دستگاههای انقلابی کشور با هدف مقابله با این تحرکات ایجاد و شروع به فعالیت نمودند که در سال 1364 تمامی سازمانهای اطلاعاتی کشور با یکدیگر ادغام گردیده و تحت عنوان وزارت اطلاعات به فعالیت ادامه دادند. سازمان اطلاعاتی ایران به عنوان نهادی نوپا و جوان طی بیش از سه دهه فعالیت، براساس تجارب ارزشمند مبارزه با گروهکها و جریانات برانداز داخلی و خارجی به فعالیت خویش ادامه داده و روز به روز بر تجربیات خود افزوده است. لیکن مسئله این است، در دوران حاضر که عصر مکاتب بشری غیر دینی و سکولار و تهاجم به اخلاق و معنویت است، نمیتوان نسبت به برقراری نظام اسلامی مبادرت نمود اما در مبانی و اصول فعالیتهای پنهان و اطلاعاتی از اندیشهها و شیوههای غربی دنبالهروی کرد. از طرف دیگر تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری (مدظله) طی چند ساله اخیر مبنی بر پرهیز از اتکاء صرف به ترجمه متون غربی و لزوم تولید دانش بومی در کلیه علوم خصوصاً علوم انسان، ضرورت تولید مبانی نظری و ادبیات بومی در این زمینه را ایجاب مینماید. علم اطلاعات به عنوان علمی میان رشتهای و شاخهای از علوم انسانی، نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیازمند نظریه پردازی و تولید دانش بومی اطلاعاتی مبتنی بر اصول و اندیشههای دینی است تا در این بستر و بر اساس فرمایشات رهبری، نسبت به ایجاد کرسیهای نظریهپردازی که نهایتاً منجر به ایجاد گفتمانهای جدیدی در عرصه اطلاعاتی و حوزههای مختلف فعالیتهای پنهان خواهد شد، اقدام نمود.
اگرچه تاکنون در حوزه اطلاعات و جایگاه فعالیت پنهان از منظر اسلامی مطالعاتی صورت گرفته و کتب مختلفی به رشته تحریر درآمده، لیکن منابع موجود در حد کافی و جامع نبوده و حتی بعضاً ضمن خلط مبحث، به موضوع امنیت که اعم از موضوع خاص اطلاعات است، پرداخته و از موضوع اصلی خارج شدهاند. به هر حال فقدان منابع تخصصی کافی در این زمینه، و خلاء مربوطه در حوزه مباحث اطلاعات اسلامی، اهمیت و ضرورت پرداختن به این مباحث را موجب گشته است. لذا این پژوهش در نظر دارد با هدف کنکاش در بعد دیگری از ابعاد شخصیتی امیرالمؤمنین (علیه السلام)، نسبت به شناسایی سیره اطلاعاتی آن امام همام اقدام نموده و رفتار اطلاعاتی امام را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد تا انشاالله به توان الگویی کاربردی از شیوهها و روشهای اطلاعاتی امام علی (علیه السلام) را که منجر به اشرافیت اطلاعاتی گردیده احصاء نماید. دادههای این تحقیق از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانهای گردآوری شده و با روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
در اهمیت و ضرورت این پژوهش همین بس که آگاهی از پیشینه تاریخی و اسلامی فعالیتهای اطلاعاتی، علاوه بر اطمینان خاطر از مشروعیت ایجاد سرویس اطلاعاتی و انجام وظایف و مأموریتهای مرتبط از منظر اسلام، اهمیت فوق العاده ایجاد نظم و امنیت اجتماعی و حفاظت از آن از دیدگاه شرع اثبات میگردد. همچنین سازمان اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران جهت تدوین راهبردها و فعالیتهای اطلاعاتی، نیازمند تبیین اصول و مبانی بر پایه آموزههای دینی منبعث از سیره علوی میباشد، که از طریق تحقیق و پژوهش قابل انجام است.
سؤال اصلی این پژوهش این است که سیره امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اشراف اطلاعاتی و کشف توطئههای دشمنان چگونه بوده است؟ سؤال بعدی اینکه دستگاه اطلاعاتی امام (علیه السلام) چه نوع نقشی را در اشراف اطلاعاتی داشتهاند؟ فرضیه این تحقیق نیز بر این مسئله استوار است که امام علی (علیه السلام) از طریق تأسیس سازمان اطلاعاتی و با شیوهها و شگردهای اطلاعاتی، نسبت به اشراف اطلاعاتی مبادرت مینمودند.
سازماندهی این تحقیق بدین صورت است که پس از مقدمه، ابتدا چارچوب نظری پژوهش مورد بحث قرار میگیرد و بعد از آن بصورت اجمالی به سیره اطلاعاتی امام علی (علیه السلام) از زمان بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تا قبل از دوران پنج ساله حکومت امام (علیه السلام) پرداخته شده، سپس به منظور تفهیم مطالب، اشارهای گذرا به شرایط سیاسی – اجتماعی جامعه اسلامی در دوران حکومت 5 ساله امیرالمؤمنین (علیه السلام) گردیده و در بخش بعدی سیره اطلاعاتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اشراف اطلاعاتی و کشف توطئههای دشمنان که موضوع اصلی این تحقیق است، مفصلاً مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پس از آن با جمع بندی مباحث مطروحه، الگوی سازمان اطلاعاتی امام (علیه السلام) ارائه شده و فصل پایانی نوشتار نیز به نتیجهگیری اختصاص یافته است.
چارچوب مفهومی تحقیق
حکومتها و سیاستمداران به منظور رسیدن به «اشراف اطلاعاتی» در موضوعات مختلف مملکتداری نسبت به تأسیس سرویسهایی اقدام مینمایند. در این نوشتار منظور نگارنده از اشراف اطلاعاتی، سلسله اقداماتی است که به وسیله آن آگاهی و احاطهی کامل و دقیقی بر اهداف، مقاصد، تحرکات و برنامههای دشمنان و مخالفان حکومت وجود داشته و توطئههای آنان در رصد کامل و مانیتورینگ دستگاههای اطلاعاتی قرار دارد که آن را در اختیار تصمیم گیران قرار میدهند. لذا «اشراف اطلاعاتی، نتایج سلسله فعالیتهایی است که به وسیله آن آگاهیها و بینش تصمیمگیران و دولت مردان نسبت به اوضاع و احوال و جزئیات مسائل افزایش یافته و آنها را در کسب یا تبیین مواضع قدرت کمک مینماید» (فکوری، 1392، ص 70).
به عبارت دیگر «از نظر اصطلاحی اشراف عبارت است از برتری اطلاعاتی بر حریف یا دشمن» (فکوری، 1392، ص 70). نتیجه این دیدگاه این است که کشورها به منظور کسب اشراف اطلاعاتی و احاطه بر کلیه مسائل مورد نیاز، به تشکیل سازمانهای اطلاعاتی مبادرت مینمایند تا بتوانند از طریق پنهان و مخفیانه، اطلاعات مورد نیاز را به دست آورند. این اطلاعات ضمن بالا بردن آگاهی سیاست مداران نسبت به محیط پیرامون، آنها را در اتخاذ تصمیمهای درست یاری مینماید. این موضوع بیانگر نقش ویژه و منحصر به فرد دستگاههای اطلاعاتی به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای سیاست سازی و تصمیمگیری است.
هدف از اشراف اطلاعاتی زمینه سازی برای ایفای مطلوب نقشهای اطلاعات در کشورداری است. نظریه پردازان در امور اطلاعات در مجموع سه نقش برای سرویسهای اطلاعاتی قائل هستند که شامل نقش «شناختی»، «نظارتی» و نیز نقش «اجرایی» میباشد. در خصوص نقش شناختی باید گفت که حکومتها به منظور سیاست گذاری در سطوح داخلی و خارجی، به کسب شناخت و آگاهی از موضوع مورد سیاستگذاری نیازمندند. شناخت از موضوع موجب میگردد که سیاستمدران در زمینه مربوطه بهترین تصمیم را اخذ نمایند. در این حالت «سازمانهای اطلاعاتی صرفاً اقدام به جمعآوری اطلاعات مورد نیاز تصمیمگیران پرداخته و آن را جهت شناخت هرچه بیشتر تصمیمگیران از موضوع به آنان ارائه میکنند. این نقش را به اختصار میتوان نقش شناختی سرویسهای اطلاعاتی در کشورداری نام برد» (نور محمدی، 1391، ص 54). لازم به ذکر است سازمانهای اطلاعاتی علاوه بر نقش شناختی که در بالا به آن اشاره گردید، دارای کارویژههای مختلف دیگری از جمله نقش اجرایی و نظارتی نیز هستند. بدین صورت که «سیاستها پس از تعیین، جهت اجرا به نهادهای اجرایی متناسب با موضوع سیاست (از جمله سازمانهای اطلاعاتی) ابلاغ میشود. این نقش را باید نقش اجرایی سرویسهای اطلاعاتی در کشورداری به شمار آورد. علاوه بر این دو نقش، سرویسهای اطلاعاتی میتوانند با استفاده از ابزارهای کنترلی خود به عنوان یک نهاد نظارتی در کشورداری مورد استفاده قرار گیرند (نورمحمدی، 1391، ص 55). در این مقاله در نظر است تا در چارچوب مباحث مذکور، به مطالعه سیره اطلاعاتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرداخته و شیوهها و اقدامات حضرت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
اقدامات و فعالیتهای اطلاعاتی امام را میتوان به سه دوره زمانی ذیل تقسیم نمود:
* از زمان بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تا رحلت ایشان (22 سال)؛
* دوران خلافت و حکومت ابوبکر، عمر و عثمان (25 سال)؛
* دوران حکومت امیرالمؤمنین تا زمان شهادت ایشان (5 سال)؛
در مجموع امیرالمؤمنین (علیه السلام) از زمان بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تا زمان شهادت، به مدت 53 سال با حماسه و از خودگذشتگی، منشاء اقدامات فراوان و نقشی بیبدیل در دوران مختلف تاریخ اسلام (اعم از دوره آغازین مبعث، هجرت پیامبر به مدینه، فتح مکه و تأسیس حکوت اسلامی، حکومت 25 ساله خلفای سه گانه اهل سنت و دوران 5 ساله حکومت خویش) بودهاند. با تأمل و بررسی دوران 53 ساله، اقدامات و فعالیتهای اطلاعاتی فراوانی از ایشان در جهت حفظ کیان نظام اسلامی مشاهده میشود که این اقدامات حوزه گستردهای از فعالیتهای اطلاعاتی از جمله تشکیل شبکه منابع و عیون، جمعآوری اخبار و اطلاعات از دشمنان داخلی و خارجی، نفوذ و جاسوسی در درون دستگاه حکومتی دشمن، اقدامات ضد اطلاعاتی، عملیات روانی و فریب، ارزیابی خبر، پیشبینی اطلاعاتی و آیندهنگری، تعقیب و مراقبت، جلب همکاری، بازجویی و… را شامل میشود. بنابراین مواردی از سیره علوی که در این مقاله به آن اشاره خواهد شد، شاهدی جهت مشروعیت فعالیت پنهان در امور مربوط به امنیت جامعه اسلامی میباشد.
نگاهی اجمالی به سیره اطلاعاتی امام علی (علیه السلام) از زمان بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تا قبل از دوران پنج ساله حکوت امام
اگرچه حضرت علی (علیه السلام) از زمان به دست گرفتن حکومت نسبت به ایجاد دستگاه اطلاعاتی اقدام نمودند تا از این طریق از توطئههای شوم دشمنان داخلی و خارجی اطلاع حاصل نمایند لیکن بررسی زندگانی پربرکت امام (علیه السلام) حاکی از این است که ایشان حتی قبل از بدست گرفتن زمام حکومت، یعنی از مقطع مبعوث شدن پیامبر، تا پایان حکومت عثمانی، سابقهای طولانی و بیبدیل در تمامی عرصهها از جمله در سلسله اقدامات و فعالیتهای اطلاعاتی داشتهاند که در این رابطه موارد متعددی در تاریخ ثبت گردیده و در این بخش بصورت اجمالی و گزینشی به دو مورد از آن موارد اشاره میگردد:
الف) لیلهالمبیت
« در سال 13 بعثت سران قریش تصمیم به قتل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گرفتند بدین صورت که از هر قبیله فردی را انتخاب و سپس افراد منتخب در نیمه شب به خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هجوم آورده و او را به قتل رسانند. وقتی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از طریق فرشته وحی از این موضوع با خبر گردیدند، از امیرالمؤمنین (علیه السلام) خواستند تا در رختخواب ایشان بخوابند. لذا وقتی دشمنان وارد خانه شدند، علی (علیه السلام) را در بستر پیامبر دیدند و بدین ترتیب توطئه کفار با شکست مواجه شد». آنچه از این اقدام برداشت میشود، یک اقدام اطلاعاتی در راستای فریب اطلاعاتی و خنثی کردن توطئه دشمن میباشد.
ب) برخورد با زن جاسوسه به نام «ساره»
«ساره» با گرفتن مبلغ ده دینار از «حاطب بن ابی بلتعه» (یکی از مسلمانان مدینه) جاسوسی بر ضد اسلام را پذیرفت و قبول کرد نامه وی را که حاکی از آمادگی مسلمانان برای فتح مکه بود به قریش برساند. پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم)، به علی (علیه السلام)، زبیر و مقداد مأموریت داد که این زن را دستگیر کرده و نامه را از وی بگیرند. آنها در نقطهای به نام «روضهخا» زن را دستگیر کرده و بارهای او را وارسی کردند، ولی چیزی نیافتند. ساره نیز وجود نامه را شدیداً تکذیب کرد. علی (علیه السلام) فرمود: به خدا قسم، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هرگز خلاف نمیگوید. باید نامه را بدهی، و الاّ به هر قیمتی باشد نامه را از تو میگیریم. چون زن برخورد جدی امام را دید گفت: کنار بروید و خودش نامه را از گیسوان خود بیرون آورد و داد (احمدی میانجی، 1386، ص 143). این اقدام امام (علیه السلام) شاهدی است بر عملیات اطلاعاتی مبنی بر ضد جاسوسی و دستگیری و بازجویی اطلاعاتی از جاسوس و جلوگیری از ارسال اطلاعات خودی برای حریف است.
نگاهی به شرایط سیاسی – اجتماعی جامعه اسلامی در دوران حکومت 5 ساله امیرالمؤمنین (علیه السلام)
پس از اینکه مسلمانان از استبداد و گسترش فساد در دوران 12 ساله خلافت عثمان به ستوه آمده و او را به قتل رساندند، در روز 18 ذیحجه سال 35 هجرت با امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیعت نموده و زمام امور حکومت اسلامی را به ایشان سپردند. امام (علیه السلام) نیز پس از 25 سال خانه نشینی و مشاهده به انحراف کشیده شدن حکومت اسلامی، با اصرار مردم این مسئولیت را پذیرفتند. با آغاز حکومت امام (علیه السلام) ، طوفان فتنهها بپا میخیزد، زیرا علاوه بر دشمنان خارجی، منافقین و توطئهگران هم توطئه چینی و دشمنی کرده و قصد بر هم زدن نظم و اخلال در امنیت جامعه را داشتند که موجب پدید آمدن جنگهای داخلی گردید. امام (علیه السلام) هنگام به دست گرفتن حکومت با گروههای مخالف ذیل روبرو گردیدند:
الف) ناکثین (اصحاب جمل)
سردمداران اصلی آن طلحه و زبیر و عایشه بودند که چند ماه پس از روی کار آمدن امام (علیه السلام) نخستین جنگ داخلی میان مسلمانان را به وجود آورده و پس از رسیدن به عراق و تسلط بر بصره بیتالمال را غارت و حاکم را دستگیر و شکنجه و از بصره اخراج کردند (مسعودی، 1991م، ج 9 ص 321). آنها توقع داشتند که حکومت کوفه و بصره به آنها واگذار شود و زمانی که خواسته آنها محقق نشد، دست به طغیان زدند. انگیزه اصلی عایشه نیز اختلافهایی بود که با حضرت علی (علیه السلام) داشت (زارعی، 1385، ص 68). علی رغم این رفتار، امام (علیه السلام) کوشید تا شورشیان را از تصمیم خود منصرف کند و به مذاکره با آنها پرداخت (دینوری، 184، 1371). لیکن پس از اینکه از شورش و اقدامات ضد امنیتی دست برنداشتند، مجبور به برخورد با آنها گردیده و جنگ جمل به وقوع پیوست.
ب) قاسطین
سردمدار آن معاویه با دستیاری عمروعاص بود. آنها به چیزی جز حفظ و افزایش قدرت خود فکر نمیکردند و تلاش میکردند هر طور شده، حکومت امام (علیه السلام) را سرنگون ساخته و زمام حکومت را بدست گیرند. لذا فتنههای فراوانی برپاکردند. معاویه با بهانه قرار دادن خونخواهی عثمان به مخالفت با امام (علیه السلام) پرداخته و از بیعت با آن حضرت خودداری کرد، که سرانجام منجر به جنگ صفین گردید.
ج) مارقین (خوارج)
آنها تا پایان جنگ صفین در رکاب حضرت شمشیر زدند ولی با پیشنهاد حکمیت معاویه، از دین خارج شده و این مسئله سبب ظهور (خوارج) گردید. آنها مقدسمآبانی بودند که داغتر از حضرت (علیه السلام) میاندیشیدند و با اجتهاد و استنباط خود فتوا میدادند. از جمله آن که جنگ با معاویه را حرام میدانستند (زارعی، 1385، ص 69). که سرانجام به رویارویی با امام برخاستند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) با فرستادن افراد مختلف و نیز مذاکره مستقیم با آنها تلاش کرد تا آنان را به صفوف مسلمانان بازگرداند که با همین اقدامات عده بسیاری از آنها از سپاه خوارج جدا شده و سرانجام فقط افراد متعصب و کج اندیش باقی ماندند که با امام وارد جنگ شدند (ابی الحدید، ج 2، ص 29).
د) قاعدین
افرادی بودند که از همراهی با امام در جنگها خودداری میکردند. برای آنها فرقی نمیکرد که علی (علیه السلام) حاکم باشد یا معاویه. سران حزب قاعدین ابوموسی اشعری، اسامه الحب بن زید، سعد بن ابی وقاص، عبدالله بن عمر بن خطاب و محمد بن مسلمه بودند. این گروه با حضرت بیعت نکردند. نخست از همراهی با امام در جنگ با ناکثین و قاسطین خودداری کردند و امام در برابر این مخالفتها آنان را آزاد گذاشت و هیچ گونه اجباری در حق آنان به کار نگرفت (زارعی، 1385، ص 70).
امام علی (علیه السلام) در راه برقراری و گسترش امنیت در حکومت اسلامی اقدامات متعددی انجام دادند، که در محورهای ذیل به اهم آنها اشاره میشود:
1. اقدامات سیاسی
* تغییر مرکز حکومت از مدینه (حجاز) به کوفه (عراق): زیرا کوفه از جهات مختلف بر حجاز برتری داشت و حالت مرکزیتی داشت که سریعتر میتوانست به مقابله با تهدیدات احتمالی که متوجه سرزمینهای اسلامی میشد، بپردازد.
* اقدامات دیپلماتیک: امام (علیه السلام) جهت حفظ وحدت، با به کارگیری روشهای دیپلماتیک و مذاکره با مخالفین تلاش نمودند تا اختلافات را بدون درگیری و جنگ خاتمه دهند.
* دشمنشناسی و افزایش بصیرت مردم: جهت برنامه ریزی و تدوین سیاستهای دفاعی در جهت صیانت از کیان نظام اسلامی، شناسایی دشمن و تهدیدهایی که از جانب او موجودیت ملی و دینی را تهدید میکند، امری واجب است (نگارش، 1386، ص 16). حضرت (علیه السلام) در سخنرانیهای متعدد ماهیت ناکثین، قاسطین و مارقین را نزد مردم افشاء و چهره دروغین آنها را نمایان ساخته و تحرکات سیاسی نظامی آنها را برملا میکردند تا امت اسلامی با بصیرت و آگاهی به مقابله با آنان بپردازد.
2. اقدامات نظامی
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در برخورد با ناکثین، قاسطین و مارقین از طریق اقدامات سیاسی از جمله مذاکره و نامه نگاری، سعی در جلوگیری از جنگ داشتند، اما با تسلیم نشدن آنها و زمانی که امنیت حکومت با خطر مواجه شد، جهت دفع خطرات دشمن و سرکوبی شورشیان و برهم زنندگان امنیت به جنگ با آنها پرداختند. این جنگها شامل جنگ جمل (با ناکثین)، جنگ صفین (با قاسطین) و جنگ نهروان (با خوارج) بودند.
3. اقدامات اطلاعاتی
این محور که موضوع اصلی این مقاله است به صورت مفصل و مجزا در ذیل به آن پرداخته شده است:
سیره اطلاعاتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اشراف اطلاعاتی و کشف توطئههای دشمنان
شهرها و مناطقی که در دوران حکومت امام علی (علیه السلام) توسط صدها نفر از استانداران و فرمانداران امام (علیه السلام) اداره میشد، امروزه حدود 50 کشور اسلامی را در بر میگیرد. کارگزاران و مدیران حکومت پهناور اسلامی با نظارت مستقیم امیرالمؤمنین (علیه السلام) حکومت میکردند (دشتی، 1385، ص 141). بنابراین لازمه برقراری نظم و امنیت در چنین جامعه پهناور و گسترده و آگاهی از طرحها و توطئههای دشمنان، داشتن اشرافیت اطلاعاتی از طریق ایجاد سازمان اطلاعاتی کارآمد، منسجم و پویایی است تا با ایجاد شبکه منابع گسترده در حوزههای داخلی و خارجی به موقع از اطلاعات مورد نیاز بهره مند گردیده و تصمیم لازم را اتخاذ نمود. لذا با تأمل و بررسی نظام حکومتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) مشخص میشود که حضرت نیز به نقش کلیدی و حساس دستگاههای اطلاعاتی عنایت ویژهای داشته و با سازماندهی دقیق و ایجاد ساختاری منسجم نسبت به تشکیل سازمان اطلاعاتی مبادرت نمودند. جاسوسان و نیروهای اطلاعاتی ایشان از طریق نفوذ به جمعآوری اخبار و اطلاعات در خصوص اهداف و توطئههای دشمنان، زیر نظر گرفتن فعالیتهای مخالفان و جاسوسها و منافقان و احزاب مخالف و مخفی، حفظ اسرار نظامی، نظرات پنهان بر ارتباطات کارگزاران به منظور جلوگیری از فریب خوردن آنان به وسیله دشمن و … پرداخته و به حضرت گزارش میکردند.
با اندکی دقت و تأمل واضح است که آگاهی بخشیدن و تبیین علل انحراف ناکثین، قاسطین و خوارج که امام علی (علیه السلام) در سخنرانیهای متعدد افشاگرانه که برای مردم بازگو مینمودند، از طریق اطلاعات و اخباری بود که از سوی نیروهای اطلاعاتی و منابع نفوذی حضرت انجام میگرفت و همگی نشان دهنده اشراف اطلاعاتی بر دشمنان بود. لذا نیروهای اطلاعاتی علی (علیه السلام) نقش تعیین کننده و تأثیرگذاری در حفظ و صیانت از حکومت اسلامی بر عهده داشتند. لذا در همین راستا امام (علیه السلام) به کادرسازی و تربیت انواع نیروهای اطلاعاتی پرداختند تا امنیت کشور اسلامی را حفظ نمایند. در نهجالبلاغه نیز نامههای مختلفی از ایشان بیانگر تصمیمهایی است که بر اساس گزارشات عوامل اطلاعاتی اتخاذ شده است. حضرت، دریافت اطلاعات و گزارشِ نیروهای اطلاعاتی را با تعابیر مختلفی از جمله: فقد بلغنی، غینی، عیونی، قد عرفت؛ و… ذکر نمودهاند.
در ادامه این نوشتار به منظور ارائه منسجم و منظمی از شیوهها و اقدامات اطلاعاتی امام علی (علیه السلام)، مطالب ارائه شده در چارچوب حوزههای فعالیت اطلاعاتی (اطلاعات و ضد اطلاعات) ارائه میگردد و با این تقسیمبندی، در هر حوزه مثالها، مصادیق و اقدامات ضد اطلاعات) ارائه میگردد و با این تقسیمبندی، در هر حوزه مثالها، مصادیق و اقدامات امام (علیه السلام) ذکر میگردد.
رویکرد اطلاعات (اطلاعات مثبت، اطلاعات خارجی) در سیره اطلاعاتی امام علی (علیه السلام)
«اطلاعات مثبت عبارت از شناخت و دانشی است درباره کشورها و سازمانهای خارجی هدف، که تصمیم گیرندگان سیاسی و نظامی میبایست برای حراست از کیان ملی داشته باشند.»
این رویکرد که اطلاعات تهاجمی نیز نام دارد، دربرگیرنده فعالیت جاسوسی در خارج از مرزهای خودی است. زیرا علاوه بر نیاز به فعالیتهای پنهانی در داخل مرزهای خودی، در خارج از مرزها و در داخل خاک دشمن نیز به جاسوسانی نیاز است که از طریق نفوذ در درون بخشهای حاکمیتی حریف، اخبار و اطلاعات لازم را جمعآوری نمایند. امام علی (علیه السلام) نیز ضمن اهمیت به این امر خطیر، نیروهای اطلاعاتی را در آن سوی مرزها به فعالیت گماشته، و به وسیله آنها همواره تحرکات معاویه را زیر نظر داشتند. لازم به ذکر است که نفوذ بر دو نوع است، نفوذ جلبی و نفوذ رخنهای، با دقت در اقدامات امام علی (علیه السلام) مشخص میشود که ایشان از هر دو نوع روش نفوذ در درون دستگاه حکومتی معاویه استفاده میکردند. در اینجا به نمونههایی در این زمینه اشاره میشود:
الف) کشف توطئه در مراسم حج از طریق مأموران نفوذی در شام
در مراسم حج، معاویه نقشهای طرح کرد تا برخی از نیروهای وفادارش به بهانه مراسم حج به میقات و عرفات و منی رفته و مردم را بر ضد امیرالمؤمنین (علیه السلام) بشورانند. اما نیروهای اطلاعاتی برون مرزی این توطئه را به امام (علیه السلام) گزارش دادند و امام در نامهای به فرماندار مکه «قثم بن عباس» نوشت: «… همانا مأمور اطلاعاتی من در شام به من خبر داده که گروهی از مردم شام برای مراسم حج به مکه میآیند، مردمی کوردل، گوشهاشان در شنیدن حق ناشنوا، دیدههاشان نسبت به حق نابینا و حق را از راه باطل میجویند… پس در اداره امور خود هشیارانه و سرسختانه استوار باش و فرمانبردار امام خود باش، مبادا کاری انجام دهی که به عذرخواهی روی آوری…» (دشتی، 1385، نامه 33) از موضوع فوق اقدامات اطلاعاتی ذیل را میتوان احصاء کرد: جمعآوری خبر و کشف توطئه دشمن توسط عوامل اطلاعاتی، بررسی خبر مربوطه و سپس تصمیمگیری و ابلاغ دستور لازم به فرماندار مکه جهت خنثی سازی اقدام ضد امنیتیِ دشمن.
ب) ارائه گزارش منبع نفوذی به حضرت علی (علیه السلام)
یکی از دوستداران امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به نام «حصین بن مالک» که در دستگاه معاویه نفوذ کرده بود، از طریق مکاتباتی که با حضرت (علیه السلام) داشت، اخبار معاویه را به امام (علیه السلام) گزارش میداد (ابن اعثم کوفی، 1372، ج 3، ص 78). نکات اطلاعاتی که قابل استنباط از این اقدام است شامل: ارسال اطلاعات توسط مأمور نفوذی (نفوذی رخنهای)، ارسال گزارش اطلاعاتی از طریق نامهنگاری.
ج) نفوذ به خاک دشمن به منظور مقابله با توطئههای دشمن و انجام عملیات روانی
عدی بن حاتم به امام (علیه السلام) پیشنهاد داد که «خفاف بن عبدالله» را که از اقوامش میباشد و در فصاحت بیهمتا بوده و قصد دیدار پسر عمویش، حابس (از نزدیکان معاویه) را در شام دارد؛ اجازه فرماید تا با توانمندی که در شاعری داشت، به مجلس معاویه نفوذ کرده و با خواندن اشعاری در وصف دلاوریهای علی (علیه السلام)، روحیه لشکریان معاویه را از بین ببرد. امام (علیه السلام) نیز پذیرفت و خفاف به شام رفت و به حابس گفت که شاهد ماجرای عثمان در مدینه بوده است. حابس او را به دیدار معاویه برد و ماجرای عثمان را برای معاویه این چنین حکایت کرد: مکشوح بن عدیس محاصرهاش کرد و حُکیم محکومش ساخت و محمد بن ابوبکر و عمار یاسر یکی پس از دیگری گریبانش را گرفتند و تنها سه کس به ریختن خونش پرداختند. عدی بن حاتم و اشتر نخعی و عمروبن حِمق، و دو مرد در کارش پافشاری کردند: طلحه و زبیر، و بریترین (برکنارترین) مردم در ماجرای او، علی (علیه السلام) بود. سپس مردم برای بیعت با علی (علیه السلام) هجوم آوردند و چون پروانهای گرد او را گرفتند… تا آنجا که دیگر نامی از عثمان نیاوردند، سپس (علی) آماده حرکت شد و مهاجران و انصار سر به فرمان او نهادند… سپس راهی بصره شد که اینک در دست اوست، و سپس به کوفه گام نهاد، … در چنین حالی من از او جدا شدم و اکنون توجهش جز به شام نیست. معاویه از شنیدن گفتههای او سخت نگران شد، حابس گفت: این امیر، من از او شعری شنیدم که نظرم را نسبت به ماجرای عثمان دگرگون کرد و علی (علیه السلام) در دیده ام بسی بزرگ شد. معاویه گفت: آن را برایم بخوان. و او شعرش را چنین خواند: «چون شب بالهای خود را فرود آورد، من از بستر خویش برخاستم. از یک پهلو به ستاره مینگرم، و کجا خواب به دیدهای که چون سیل اشک میبارد در تواند شد؟ کاش میدانستم آیا امروز مرا در مدینه کسی هست که عطش پرسشم را فرو نشاند؟ کسی از اصحاب پیامبر، که چون کارهای دشوار پیش آید مراجعه به آنان آدمی را از مراجعه به دیگر کسان بینیاز کند؟… من از آن روز بیم دارم که علی بلایی بر سر تو آورد که چون عذاب احقاف بر قوم عاد هلاکت بار باشد،(2) به راستی او شیر شرزه و نرّه اژدهای گرزهای است، … یکه سوار هر جنگ گران و هر پیکار بیامان … شمشیر را به دست راست بر شانه برآرد و سرها را از گردنها بپراند و به خاک افکند. … طلایه لشکر را روانه کرد و سپس به دنباله سپاه فرمود برای جنگی برق آسا از پی آن لشکر به تک درآیند. (و گفت) آماده جنگ با گردنکش شام باشید و همگانش گوش به فرمان و آرام لبیک گفتند، … از این رو، ما عراق را برای آوردن سوغات پیروزی ترک کردیم. آنان، (سپاهیان علی) … مردانی قویدست و صاحب برتری و کفایت در کارزارند. امروز، زان پیش که به هماوردی آنان روی، بیندیش و بنگر آیا آهنگ صلح داری یا برعکس در سودای جنگی؟ به راستی این رأی و اندرز کسی است که دوستدار و دلسوز شام است، و اگر او (خود فرمانده) نمیبود از دیدار پروایی نداشتم». معاویه سخن در هم شد و گفت: ای حابس من جز این نپندارم که این (مرد) جاسوس علی است، او را از نزد خود بران تا مردم شام را فاسد نکند – معاویه این سخن را به طنز و کنایه بدو گفت – ولی بعد دیگر بار به دنبال خفاف فرستاد و به او گفت: این خفاف از کار و حال مردم مرا آگاه کن. و وی همان پیشامدها را برایش بازگفت و معاویه از خرد و حسن توصیف امور و شرح و بیان او در شگفت شد (نصربن مزاحم، 1404، صص 64-68). تأمل در داستان بالا حاکی از انجام یک «عملیات روانی اطلاعاتی» دقیق و حساب شده از طریق فرد نفوذی (نفوذ رخنهای) توسط امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. در این عملیات، حضرت با ایجاد جنگ روانی به دنبال تضعیف روحیه دشمن بودند.
د) اعزام فرد نفوذی به شام
امیرمؤمنان (علیه السلام) مردی را به دمشق فرستاد که مردم را بترساند و [بگوید] که علی (علیه السلام) با مردم عراق به سوی شما در حرکت است تا با شامیان بجنگد. پس از اینکه این مرد وارد شام شد (و خبر را میان مردم شایع کرد) معاویه دستور داد منادی ندا کند که در مسجد حاضر شوند. همه مردم آمدند و مسجد را پر کردند. معاویه بر منبر رفت و خبر را برای مردم بیان کرد و نظر خواست. بدون اینکه حرف بزنند دستها را به نشانه اطاعت از معاویه بر سینههای خود گذاشتند. مردی به نام ذوالکلاع از جا بلند شد و گفت: از شما دستور دادن و از ما اجرا کردن. فرستاده امیرالمؤمنین (علیه السلام) به کوفه بازگشت و جریان را به عرض رسانید. “(ابن کثیر، 1411، ج 8، ص 129). این اقدام حاکی از «طراحی هدایت عملیات اطلاعاتی» پیچیده و بسیار جالب توجهی است که در آن علی (علیه السلام) اقدامات ذیل را به انجام رساندهاند: اعزام مأمور نفوذی (رخنهای) در درون خاک دشمن، انجام عملیات جنگ روانی و فریب اطلاعاتی دشمن، جمعآوری خبر از حوزه حریف توسط جاسوس اعزامی، بازگشت جاسوس به حوزه خودی و ارائه اخبار جمعآوری شده به حضرت، بررسی اطلاعاتی عملیات مذکور و بازخورد آن و طراحی علمیاتهای اطلاعاتی بعدی با توجه به تحلیلها و برآوردهای اطلاعاتی صورت گرفته است.
ه) کشف توطئه بر ضد فرماندار مصر
معاویه خواست تا توطئهای علیه (قیس بند سعد) فرماندار مصر سامان دهد و او را متهم به همکاری سازد که سرانجام حضرت علی (علیه السلام) را دچار حرکت انفعالی کرده تا قیس را عزل کند و با هرج و مرج در مصر بتواند به مصر یورش برد. این توطئه را جاسوسان نفوذی امام علی (علیه السلام) از شام به امام گزارش دادند (سپهر، 1289ق، ج 2، ص 228). پیامهای اطلاعاتی این داستان عبارت است از: کشف توطئه دشمن توسط نیروهای نفوذی و ارسال گزارش آن به علی (علیه السلام)، حفاظت از مدیران و کارگزاران در برابر دشمن.
و) همسر هیثم
همسر هیثم بن الاسود العریان (از نزدیکان معاویه) زنی علویه (شیعه) و از علاقهمندان حضرت (علیه السلام) بود. این زن اخبار مربوط به معاویه را مینوشت و در زمام اسب قرار میداد و آن را به سوی سپاه حضرت در صفین روانه میکرد و سپاهیان آن را به نزد حضرت میبردند. در اینجا زنی صالحه از موقعیت همسرش که از نزدیکان معاویه است استفاده میکند و اخبار و اطلاعات درباره معاویه و سپاه او را جمعآوری و به گونهای بسیار سری آن را به نزد حضرت میفرستد. شیوه او در انتقال اخبار از نکات حائز اهمیت در اقدامات عملی انتقال اطلاعات میباشد (دعموش، 1379، ج1، ص 260). نکات قابل استفاده از این اقدام: بهرهمندی از منابع جلبی و کسب اطلاعات دشمن، مشروعیت و جواز استفاده از زنان در فعالیتهای اطلاعاتی، ارسال اطلاعات پنهان توسط ناقل.
ز) اسماء بنت عمیس
«وقتی اسماء بنت عمیس مادر محمد بن ابوبکر از توطئه کشتن حضرت علی (علیه السلام) آگاه شد به خادمهاش گفت: «خدمت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) برو و سلام مرا برسان و زمانی که وارد خانه شدی آیه 20 سوره قصص را بخوان «گروهی علیه تو به توطئه برخاستهاند و میخواهند تو را بکشند پس از خانه خارج شو که من تو را نصیحت کنندهای بیش نیستم.» پس اگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) متوجه شد برگرد وگرنه دوباره آن را تکرار کن، او حرکت کرده وارد خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) شد و آیه قرآن را برای حضرت زهرا (علیها السلام) تلاوت کرد. و هنگامی که خواست از خانه بیرون برود، دوباره همان آیه را تکرار نمود. سپس حضرت امیر (علیه السلام) به او فرمود: سلام مرا به سرورت برسان و به او بگو خداوند عزوجل میان آنها و قصد شومی که دارند مانع خواهد شد». پیامهای اطلاعاتی این روایت عبارت است از: دریافت اطلاعات از منبع نفوذی، نقش زنان در جاسوسی و عملیات اطلاعاتی در زمان حضرت (علیه السلام)، استفاده از زبان رمز در ارسال اخبار و اطلاعات.
ح) اُم سلمه
ام سلمه در نامهای به حضرت علی (علیه السلام) نوشت: «طلحه و زبیر همراه با عایشه و فرزندانش که فرزندانی ناخلف و از رهروان ضلالت و گمراهاند به همراه فرزند جزار عبدالله بن عامر بن شهر بصره رفتهاند. آنها میخواهند به خون خواهی عثمان برخیزند به خدا قسم که اگر خداوند زنان را از خارج شدن از خانههایشان منع نمیکرد و اگر سفارش پیامبر به هنگام وفاتش به من نمیبود، مطمئن باش که من همواره با تو به جنگ با آنان میآمدم. لیکن فرزندم عمر بن ابی سلمه را به سوی تو میفرستم» (دعموش، 1379، ج 2، ص 52). برداشت نگارنده: اطلاع یافتن امیرالمؤمنین (علیه السلام) از اقدامات براندازی توسط طلحه و زبیر از طریق یکی از منابع اطلاعاتی.
ط) معاویه فرزند ضحاک
او در دستگاه حکومت معاویه خدمت میکرد. ولی از معاویه و مرم شام نفرت داشت و به مردم عراق و حضرت عشق میورزید. اخبار و اطلاعات مربوط به معاویه را به عبدالله بن طفیل مینوشت و عبدالله این اطلاعات را به حضرت میرساند (دعموش، 1379، ج 3، ص 13). برداشت اطلاعاتی از این اقدام: جلب همکاری به عنوان منبع نفوذی جلبی در درون دستگاه حکومتی معاویه و دریافت اخبار پنهان مربوط به دشمن.
رویکرد ضد اطلاعات (اطلاعات منفی) در سیره اطلاعاتی امام علی (علیه السلام)
ضد اطلاعات عبارت است از اطلاعات جمعآوری شده و بررسی شده و اقداماتی که به منظور دفاع از یک کشور (شامل فعالیتهای اطلاعاتی خود آن کشور) در مقابل اقدامات سازمانهای اطلاعاتی حریف صورت میگیرد» (شولسکی، 1381، ص 211). به عبارت دیگر «ضد اطلاعات مشخصاً عبارت است از ممانعت از دستیابی حریف به اطلاعاتی که به او برتری میدهد» (شولسکی، 1381، ص 167).
امام علی (علیه السلام) علاوه بر اطلاعات تهاجمی که مربوط به فعالیت پنهان و جمعآوری اطلاعات در خارج از مرزهای خودی بود، در داخل حکومت اسلامی نیز با راه اندازی و بکارگیری شبکه منابع، نسبت به کسب اخبار و اطلاعات مورد نیاز مبادرت مینمودند که به این سلسله اقدامات، اقدامات ضد اطلاعاتی گفته میشود. بدیهی است که اداره حکومتی با گستردگی فراوان، بدون دستگاه اطلاعاتی قوی و… امکان پذیر نبود. بنابراین امام (علیه السلام) کشور پهناور اسلامی را با گماردن نیروهای اطلاعاتی طوری اداره میکردند تا بر امور جاری داخل کشور و عملکرد مدیران و کارگزاران اشرافیت داشته باشند.
رویکرد ضد اطلاعات شامل مقولاتی همچون ضد جاسوسی، ضد براندازی، اطلاعات داخلی، حفاظت و … میباشد که در ذیل به آنها و مصادیق این اقدامات در دوره امام (علیه السلام) پرداخته شده است:
الف) ضد جاسوسی
«اقداماتی به منظور دستگیری عوامل خارجی یا خنثی نمودن فعالیتهای آنها با هدف ممانعت از کسب و انتقال اطلاعات محرمانه توسط آنها صورت میگیرد (شولسکی، 1381، ص 27).
امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای مقابله با جمعآوری اطلاعات و اخبار توسط جاسوسان و عوامل دشمن در داخل حکومت، نیروهایی داشتند که این امر خطیر را عهده دار بودند که اصطلاحاً به این بخش از فعالیت، ضد جاسوسی گفته میشود. در ذیل به تعدادی از این موارد اشاره میشود:
1. مصقله بن هبیره
یکی از فرمانداران حضرت علی (علیه السلام) به نام «مصقله بن هبیره» به سوی شام گریخت و از نزدیکان و مقربان معاویه شد. آنگاه تلاش کرد تا برادرش «نعیم بن هبیره» را که در کوفه و از شیعیان امام (علیه السلام) بود تشویق به فرار کند. مردی به نام «جلوان انصاری» را انتخاب و به داخل مرزهای عراق و کوفه نفوذ داد تا به بهانه نامه رسانی از اوضاع داخلی کوفه اطلاعات به دست آورد. او در نامه به برادرش نوشت: «من دربارهی تو با معاویه سخن گفتم و او وعدهی امارت به تو میدهد و آرزوی کرامت تو را دارد. پس همان ساعتی که فرستادهی من به تو رسید، نزد من بیا». این جاسوس توسط نیروهای ضد جاسوسی امام (علیه السلام) شناسایی و دستگیر شد و اعتراف کرد و حضرت دستور مجازات وی را صادر کردند (دشتی، 1385، ص 131). اقدامات اطلاعاتی قابل برداشت از این مسئله: شناسایی، دستگیری و مجازات عنصر نفوذی دشمن و ممانعت از درز اطلاعات.
2. برخورد با مسافر ناشناس و غریبه
روزی پس از نماز صبح امام علی (علیه السلام) مسافری را دید و پرسید از کجا میآیی؟ گفت: از شام. حضرت پرسید: به چه علت به اینجا آمدهای؟ گفت: کاری داشتم. حضرت فرمود: بگو وگرنه خودم میگویم که برای چه آمدهای؟ او گفت: خودت بگو. حضرت فرمود: معاویه روزی اعلام کرد هر که علی را بکشد، ده هزار دینار پاداش میگیرد. آنگاه تو اعلام آمادگی کردی. حضرت فرمود نظرت درباره مأموریت خودت چیست او پاسخ داد این کار را نمیکنم. ولی باز میگردم. حضرت فرمود: ای قنبر، توشه و نفقه این مرد را فراهم و مرکبش را مجهز کن (مجلسی، 1410، ج 41، ص 306). نکات قابل بهره برداری اطلاعاتی: شناسایی جاسوس دشمن، تخلیه اطلاعاتی فرد نفوذی و کشف توطئه دشمن.
3. نامه به جانشین استان بصره
امام علی (علیه السلام) در نامهای به «زیاد بن ابیه» جانشین استاندار بصره نوشت: به تحقیق یافتهام که معاویه برای تو نامهای نوشته تا عقل تو را بلغزاند و اراده تو را سست کند. از او بترس که شیطان است (نهجالبلاغه، نامه 44، ص 69). موارد اطلاعاتی قابل استنباط: اشراف اطلاعاتی بر اقدامات دشمن، انجام اقدام ضد اطلاعاتی و خنثی سازی کیس حریف مبنی بر نزدیکی و جلب همکاری نیروی خودی.
ب) ضد براندازی
1. کشف توطئه در مراسم حج
امام علی (علیه السلام) وقتی از حرکت لشگر شام به طرف مکه با خبر شد، به حاکم مکه (قثم بن عباس) نوشت: “جاسوس من در مغرب (سرزمینهای تحت سلطه امویان) خبر داده که گروهی از اعراب (شامی) کوردل که گوش شنوا و چشم بینا ندارند به طرف مکه اعزام شدهاند و در نظر دارند در موسم حج وارد مکه شوند. گروهی را به فرماندهی معقل بن قیس ریاحی فرستاده ام تا شامیان را از آنجا دور و از سرزمین حجاز بیرون سازد. اکنون در جای خودت استوار باش و قاطعانه مقاومت کن، و از حکومت خود محافظت نما… کاری نکن که خبر سستی شما برسد و بعد از آن نتوانی عذری بیاوری، شکیبا باش و در مشکلات و سختیها صبر کن. ترس و وحشت به خود راه نده و با استقامت و پایمردی در برابر آنها قرار گیر (ابن ابی الحدید، 1404، ج 16، ص 139). موارد اطلاعاتی قابل استناد: دریافت خبر از توطئه دشمن توسط جاسوس بکارگیری شده در خاک حریف، ممانعت از اقدامات ضد امنیتی توسط دشمن در داخل کشور خودی از طریق توجیه و دادن آگاهی به مسئولین حکومتی.
2. فرستادن عایشه به مدینه
«امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از جنگ جمل وقتی خواست عایشه را به مدینه بازگرداند برای مراقبت و محافظت وی در مسیر، دستور داد چهل زن در پوشش مردان جنگاور با صورتهای پوشیده او را تحت الحفظ تا مدینه همراهی نمایند. عایشه تا پیش از رسیدن به مدینه میپنداشت امام (علیه السلام) مردان را با او همراه ساخته و از این رو حضرت را مورد شماتت قرار میداد. اما هنگامی که در مدینه متوجه تدبیر حضرت شد از ناسزاگویی خود احساس ندامت کرد و گفت: خداوند به فرزند ابوطالب پاداش نیک دهد که درباره من حرمت رسول خدا را نگه داشت». اقدامات اطلاعاتی بکارگیری شده توسط امام علی (علیه السلام): بکارگیری مأموران زن در اقدامات پنهان، استفاده از پوشش و عادی سازی با تغییر چهره، فریب اطلاعاتی.
3. نامه به کارگزاران
امام (علیه السلام) در نامهای خطاب به کارگزارانش نوشت: … به هر یک از کارگزاران که نامهی من به دست او برسد؛ تعدای از افراد و نیروهای ما که از زیردستان و تابعین حکومت ما بودند، گریخته و به سمت بصره حرکت کردهاند. از اهل منطقهی خود دربارهی آنها تحقیق، و در هر منطقهای از سرزمین خود عیون و جاسوسانی منصوب کن و دربارهی آنچه از آنها به دست تو میرسد برای من گزارش کتبی بفرست (مجلسی، 1410ق، ج 33، ص 407؛ ابن ابی الحدید، 1378ق، چ 3، ص 130). نکات قابل برداشت از این اقدام: زیر نظر گرفتن و انجام اقدامات کنترل اطلاعاتی، تحقیق و تعقیب و مراقبت به منظور جمعآوری اخبار از نیروهای خائن خودی.
4. طلحه و زبیر
طلحه و زبیر پس از بیعت با حضرت (علیه السلام) به طور مخفیانه با یکدیگر گفتگو کردند. این خبر به امام (علیه السلام) رسید و آن دو را خواست و همین مطلب را به آنها فرمود لکن آنها کردند، حضرت عجلهای به رخ نداد تا روزی که آنها به خدمت حضرت آمدند و خواستند که به مکه بروند. امام (علیه السلام) به آنها اجازه داد و مانع رفتن آنها نشد. اما فردی را معین کردند تا مراقب و ناظر آنان باشد. امام (علیه السلام) این اتهام را برای آنان فاش نکرد مگر در زمانی که این موضوع را به اثبات رسانید و از توطئه آنها پرده برداشت. با وجود اینکه حرکت آنان حرکتی خزنده و مخفیانه بود، لیکن امام هدفی را دنبال مینمودند و آن مراقبت و تحت نظر گرفتن گروههای مشکوک و خرابکار سیاسی است. اقدامات اطلاعاتی امام (علیه السلام) در این رابطه: استفاده از عوامل اطلاعاتی خودی جهت کنترل و تعقیب و مراقبت از افراد توطئهگر و اخلالگر.
5. خرّیت بن راشد
پس از اینکه خرّیت به راشد (رئیس بنی ناجیه) اعراض خود را از حضرت اعلان کرده و رفت، عبدالله بن قُعَین دنبال سر او رفت و برای حضرت گزارش آورد و گفت: یا امیرالمؤمنین چرا او را الآن دستگیر نمیکنی تا از او تعهد محکمی بگیری؟ حضرت فرمود: اگر ما این کار را با هر کسی که متهم است بکنیم، زندانها را پر خواهیم کرد و من نظرم این نیست که چنین مردمی را بگیرم و حبس کنم تا به خلاف خویش اقرار کنند. ولی در عین حال امیرالمؤمنین عبدالله بن قُعین را به سراغ او فرستاد تا مراقب و مواضب خرّیت بن راشد باشد که او چه کار میکند، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عبدالله میفرماید: ببین در شهر و دیار خودشان هستند و یا از آن جا کوچ کردهاند؟ و عبدالله بن قُعَین گزارش کوچ کردن آنها را از کوفه را با رمز به حضرت میگوید: از محل اقامت خود کوچ کردهاند (اطلاعات و تحقیقات در اسلام، علی احمدی میانجی، تهران: نشر دادگستر، 1381، ص 83). نکات اطلاعاتی قابل برداشت: اقدام ضد امنیتی و ضدبراندازی رصد فعالیتِ معارضین و مخالفین حکومت.
ج) اطلاعات داخلی
در سیستم حکومتی حضرت علی (علیه السلام) کنترل و نظارت از اساسیترین محور مدیریت سیاسی به حساب میآمد که کار قضاوت و فرمانداران و استانداران و دیگر کارگزاران حکومتی را به وسیله نیروهای اطلاعاتی ارزیابی نموده و سریع و به موقع عکس العمل نشان میداد. از نظر اقتصادی بازار شهرها را با حضور نیروهای اطلاعاتی زیر نظر داشت تا به مردم ستم روا ندارند، و با گرانفروشی و احتکار اساس نظام را تضعیف نکنند. زیرا به هر میزان که کارگزاران و مدیران جامعه سالم باشند، جامعه از انواع آفتها، رشوهخواریها، امتیازطلبیها، تبعیض و نابرابرایها دور خواهد بود و به مراحل نهایی رشد و کمال خواهد رسید.
آنچه وجود نظارت مخفی و پنهانی را ضروری مینماید و اهمیت آن را نمایان میسازد، این است که اگر نظارت بر عملکرد کارگزاران صرفاً به صورت آشکار و علنی انجام شود، از صحت لازم برخوردار نخواهد بود زیرا هنگامی که کنترل به صورت علنی و رسمی انجام میشود، کسانی که عملکرد آنها مورد بررسی قرار میگیرد، ممکن است با ظاهرسازی ناظر و بازرس را فریب دهند.
اطلاعات داخلی حوزه گستردهای از بخشهای مختلف داخلی حکومت از جمله اطلاعات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، مرز و گذرنامه و … را شامل میگردد که در اینجا سعی شده مصادیقی از فعالیت پنهان مأموران اطلاعاتی حضرت در کشف تخلفات در این حوزهها تبیین گردد.
1. کنترل و مراقبت از استانداران و فرمانداران
آلودگی و فساد مدیران و کارگزاران هر حکومت، ضربات جبرانناپذیری را در عرصههای مختلف بر آن مترتب میسازد. زیرا به هر مقدار که کارگزاران و مدیران جامعه سالم باشند و از انواع آفتها، رشوهخواریها، امتیازطلبیها، تبعیض و نابرابریها دور باشند، جامعه نیز سالم خواهد بود و در مسیر ترقی و سعادت پیش خواهد رفت. بنابراین امیرالمؤمنین (علیه السلام) ضمن عنایت به این مسئله خطیر و به منظور اشرافیت بر نحوه عملکرد مدیران و جلوگیری از تخلفات آنها، به صورت مستمر فرمانداران خویش را از طریق مأموران مخفی تحت نظر داشته و فعالیتشان را رصد مینمودند. این موضوع در نامههای مختلف امام نیز کاملاً مشخص است:
امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطاب به مالک اشتر «… پس در کارهایشان کاوش و رسیدگی کن و بازرسهای درستکار وفادار بر آنان بگمار…» (اطلاعات در اسلام، 1390، ص آخر).
همچنین در نامه دیگری به مالک اشتر میفرمایند: «بر کارگزاران حکومتی، جاسوسانی راستگو و وفادار بگمار، زیرا مراقب پنهانی تو بر کارگزارانت هستند و آنان را بر امانت داری و مدارا و مهربانی با مردم وا میدارد و اطرافیان خود را به نحوی زیر نظر داشته باش که بدی و اشتباه آنها منجر به ضرر به تو و حکومت تو نشود. اگر فردی از کارگزارانت دست تجاوز و خیانت دراز کردند و گزارشات جاسوسان تو راجع به اعمال او فراوان به تو رسید، همین گزارشات را شاهد و گواه کافی بدان و خیانتکار را به عقوبت برسان» (دشتی، 1385، نامه 53). حضرت علی (علیه السلام) به مالک اشتر میگوید: «وبعث العیون» یعنی یک چشمهایی را انتخاب کن تا ریز و درشت خبرها را بگویند (تفتیش و جاسوسی، ص 2).
رفتار کارگزارانت را زیر نظر بگیر و بازرسان مخفی راست گو و وفادار برایشان بگمار؛ زیرا بازرسی نهانی و مراقبت پنهانی تو، آنان را به حفظ امانت و مدارا با رعیت وامیدارد (اطلاعات در اسلام، 1384، ص 15).
2. اشراف اطلاعاتی در حوزه اقتصادی و بازار
امام علی (علیه السلام) برای کنترل بازار نیز مأمورانی گماشته بودند تا امور اقتصادی کشور دچار اختلال نگردد و از چپاول بیتالمال توسط اخلالگران اقتصادی جلوگیری به عمل آورند.
اطلاع از خیانت “منذر” به بیتالمال
وقتی منذر که از پست فرمانداری دست به غارت بیتالمال زد و خیانتهای اقتصادی او از چشمهای باز نیروهای اطلاعاتی حضرت علی (علیه السلام) مخفی نماند، بلافاصله پس از آگاهی از خیانت منذر در نامهای به وی خیانت را به وی گوشزد کرد (دشتی، 1385، نامه 71). نکات قابل بهره برداری در این زمینه: فعالیت مأمور اطلاعاتی در حوزه اقتصادی و دریافت خبر از طریق آنها در خصوص تخلف اقتصادی.
3. اشراف اطلاعاتی در حوزه قضات
امام علی (علیه السلام) بر قضات کشور اسلامی مأموران مخفی میگماشتند تا کارهای آنان را زیر نظر داشته باشند زیرا تخلفات قضات، موجباب بیاعتمادی مردم به دستگاه قضاوت و عدالت را سبب خواهد گردید.
قاضی یک روزه
«ابوالاسود دوئلی که از دوستان امام علی (علیه السلام) بود، در همان روز اول قضاوت با گزارش مأموران مخفی، عزل شد، زیرا به حضرت (علیه السلام) گزارش دادند که او با مردم تندخویی میکند. او وارد مسجد شد و گفت: یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) قاضی یک روزه هم داشتیم؟ امام (علیه السلام) فرمود: آری به من گزارش دادند که تو در برخورد با مردم خشن هستی». این اقدام بیانگر فعالیت مأموران اطلاعاتی در زیر نظر قراردادن قضات و ارائه گزارش تخلفات آنها میباشد.
برخورد با شریح قاضی
وقتی به امام علی (علیه السلام) اطلاع دادند که شریح قاضی، خانه مجلّلی خریداری کرد، فوراً او را احضار کرد و به خریداری خانهی گران قیمت او را مورد نکوهش قرار داد، و فرمود: گر از مال خود خریدی، اسراف کردی و اگر از بیتالمال مسلمین تهیه کردی، خیانت است (دشتی، 1385، نامه 3). مطلب اطلاعاتی قابل استناد: اطلاع از تخلف قاضی از طریق مأموران اطلاعاتی.
4. اشراف اطلاعاتی در حوزه نویسندگان، منشیان و خبرنگاران
امام علی (علیه السلام) میفرمایند «… در امور نویسندگان و منشیان به درستی بیندیش و کارهایت را به بهترین آنان واگذار و نامههای محرمانه که دربردارنده سیاستها و اسرار تو است، به کسی اختصاص ده که صالحتر از دیگران باشد، کسی که گرامی داشتن او را به سرکشی و تجاوز نکشاند تا در حضور دیگران با تو مخالفت کند و در رساندن نامه کارگزارانت به تو یا رساندن پاسخهای تو به آنان کوتاهی نکند و در آن چه برای تو میستاند یا از طرف تو به آنان تحویل میدهد، فراموشکار نباشد. و در تنظیم هیچ قراردادی سستی نورزد، و دربر هم زدن قراردادی که به زبان توست کوتاهی نکند، … مبادا در گزینش نویسندگان و منشیان، بر تیزهوشی و اطمینان شخصی و خوش باوری خود تکیه نمایی، زیرا افراد زیرک با ظاهرسازی و خوشخدمتی، نظر زمامداران را به خود جلب مینمایند،… به کاتبان و نویسندگان اعتماد داشته باش که در میان مردم آثاری نیکو گذاشته و به امانتداری از همه مشهورترند (دشتی، 1385، ص 174).
5. کنترل و مراقبت از شهرها و جادهها
این کار نیز از جمله اقدامات جمعآوری اطلاعات است تا ضمن شناسایی توطئهگران و دشمنان متردد، از اهداف شوم آنها مبنی بر ضربه زدن به حکومت اسلامی جلوگیری کرده و اقدامات آنان را خنثی نمود.
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: امام علی (علیه السلام) دستور داد اسامی هر کسی را که به شهر کوفه وارد میشود. یادداشت کرده و به حضرت گزارش دهند و به همین منظور گزارشهایی را برای حضرت مینوشتند. و این اسامی در یک کتابچه مخصوص درج میشد. و آنها را میخواندند (دعموش، 1379، ج 3، ص 298). این اقدام نشان دهنده اهتمام امام (علیه السلام) در کنترل اطلاعاتی (کنترل تردد مظنونین) مرزها و مبادی ورودی میباشد.
تشکیل ستاد خبری و اخذ اطلاعات مردمی
امام علی (علیه السلام) محلی را تعبیه کرده بود که از آن با عنوان «بیتالقصص» تعبیر میشد. این محل، مخصوص افرادی بود که نمیخواستند مسأله خود را به طور حضوری با امام (علیه السلام) صحبت کنند. اینان مسائل و مطالب خود را برای امام (علیه السلام) مینوشتند و در این خانه (محل) میانداختند. امام (علیه السلام) از این طریق از موضوع اطلاع پیدا میکرد و در صورت نیاز دستور پیگیری یا اقدام میداد. از این طریق نقص احتمالی رصد و کشف اطلاعاتی تا حد زیادی میشد برطرف شود (نهجالبلاغه، ص 244، خطبه 169). با تأمل در این موضوع معلوم میگردد که امام علی (علیه السلام) در راستای انجام فعالیت اطلاعاتی، به گزارشات مردمی اهمیت فراوانی قائل شده و در این راستا مکانهایی را جهت دریافت اطلاعات مردمی تعبیه کرده بودند. این اقدام در اصل مصداق تشکیل ستاد خبری و استفاده از گزارشات مردمی در سازمان اطلاعاتی میباشد.
د) حفاظت
«اقداماتی که جهت محدود نمودن توانایی سازمان اطلاعاتی حریف برای جمعآوری اطلاعات، صورت میگیرد (شولسکی، 1381، ص 219). حضرت علی (علیه السلام) در راستای یکی دیگر از اقدامات ضد اطلاعاتی، نیروهای اطلاعاتی و مخبرین را هم به شدت کنترل میکرد تا پرسنل اطلاعاتی را از آسیبهای مشاغل اطلاعاتی مصون نموده و چنانچه مرتکب خطایی میشدند، به هیچ وجه، چشم پوشی نمیکردند که در ذیل به نمونهای از این موراد اشاره میگردد:
«علی بن اصمع»
امام (علیه السلام) وی را که از نیروهای اطلاعای بود، بر منطقهای به نام (بارجاه) گماشت و چون خیانت کرد، دستش را برید (الاشتقاق، ص 272). این اقدام نشان دهنده گماشتن افرادی (نیروهای حفاظتی) است که بصورت مخفیانه عملکرد نیروهای اطلاعاتی را نیز بر عهده داشته و تخلفات آنها را برای امام گزارش مینمودند.
ابن هرمه
«ابن هرمه» از نیروهای اطلاعاتی در بازار اهواز، از بازاریان رشوه گرفت. خبر تخلف او به امام (علیه السلام) رسید، به حاکم اهواز نوشتند: … فوراً او را عزل و سپس زندانی کن و همه را از این کار باخبر نما تا اگر شکایتی دارند بگویند. … در این کار نباید غفلت و کوتاهی شود، والا نزد خدا هلاک خواهی شد و من هم به بدترین وجه تو را از کار برکنار میکنم، روزهای جمعه، او را از زندان خارج و 35 تازیانه بر او بزن و او را در بازار بگردان. هر کس از او شکایتی آورد، او و شاهدش را قَسَم بده، آن وقت حق او را از مال (ابن هرمه) بپرداز. سپس دست بسته و با خواری او را به زندان برگردان و بر پایش زنجیر بزن، فقط هنگام نماز زنجیر را از پایش درآور و اگر برای او خوردنی و نوشیدنی و یا پوشیدنی آوردند، مانع نشو … همه زندانیان را برای تفریح به حیاط زندان بیاور، غیر از او، مگر آن که برای جانش، بیمناک باشی … قضیه را برای من بنویس و نام جانشین او را هم گزارش کن و حقوق او را قطع کن. (مستدرک الوسائل، ج 3، ص 207) این اقدام مصداق زیر نظر داشتن فعالیت نیروهای اطلاعاتی توسط عناصر حفاظتی و برخورد شدید آن حضرت (علیه السلام) با تخلف نیروهای اطلاعاتی میباشد.
در پایان مباحث لازم به ذکر است آنچه از نظر گذشت تنها گوشهای از شگردهای مربوط به جمعآوری اخبار و اطلاعات از دشمن، ضد جاسوسی، عملیات اطلاعاتی و … میباشد. مطمئناً دایره اقدامات اطلاعاتی امام (علیه السلام) گستردهتر و حجیمتر از مواردی است که تاکنون در تاریخ ضبط شده است زیرا از آنجایی که در ذات اقدامات اطلاعاتی، پنهان کاری وجود دارد، پس خیلی از موارد در درون تاریخ به صورت نامکشوف باقی مانده است. اما حتی با استناد به همین اطلاعات موجود که در این تحقیق به آنها اشاره شد و با جمع بندی آنها میتوان الگوی ساختاری و فعالیتهای اطلاعاتی دستگاه اطلاعاتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) به صورت ذیل ترسیم نمود:
نمودار 1- الگوی سازمان اطلاعاتی امام علی (علیه السلام)
همچنین همانطوری که در چارچوب نظری این تحقیق بیان گردید، صاحبنظران در حوزه فعالیتهای اطلاعاتی نقشهای سهگانهای (شناختی، نظارتی و اجرایی) را برای سرویسهای اطلاعاتی قائل هستند، لذا با جمعبندی اقدامات دستگاه اطلاعاتی امام (علیه السلام)، سعی گردید که نوع نقشی را که میتوان برای آن اقدام تعریف نمود، مشخص گردد که در جدول ذیل به آن اشاره گردیده است:
ردیف |
نوع اقدام |
نوع نقش دستگاه اطلاعاتی امام (شناختی، نظارتی، اجرایی) |
1 |
کشف توطئه در مراسم حج از طریق مأموران نفوذی در شام |
شناختی |
2 |
گزارشات حصین بن مالک «منبع نفوذی در دستگاه معاویه» |
شناختی |
3 |
اعزام «خفاف بن عبدالله» به دربار معاویه جهت انجام عملیات روانی |
اجرایی |
4 |
اعزام فرد نفوذی به شام توسط امیرالمؤمنان (علیه السلام) و القا اینکه تصمیم علی (علیه السلام) برای آمدن به شام جهت انجام جنگ با معاویه |
اجرایی |
5 |
کشف توطئه معاویه علیه فرماندار مصر (قیس بن سعد) از سوی مأمور نفوذی |
شناختی |
6 |
ارسال اخبار مربوطه به معاویه توسط همسر هیثم بن الاسود العریان |
شناختی |
7 |
کشف توطئه قتل امام (علیه السلام) توسط اسماء بنت عمیس و ارسال خبر به امام (علیه السلام) |
شناختی |
8 |
اعلام خبر توطئه از سوی طلحه و زبیر و عایشه توسط ام سلمه |
شناختی |
9 |
ارسال اخبار و اطلاعات مربوط به معاویه توسط معاویه فرزند ضحاک |
شناختی |
10 |
ارسال نامه از سوی امام (علیه السلام) به حاکم (قثم ابن عباس) مبنی بر کشف توطئه معاویه در مراسم حج |
اجرایی |
11 |
فرستادن عایشه به مدینه بعد از جنگ جمل توسط امام (علیه السلام) توسط چهل زن در پوشش مردان |
اجرایی |
12 |
تحت نظر داشتن طلحه و زبیر توسط مأموران اطلاعاتی امام (علیه السلام) |
اجرایی |
13 |
تعقیب و مراقبت خرّیت بن راشد از سوی مأموران مخفی |
اجرایی |
14 |
مکاتبات مختلف امام (علیه السلام) با مالک اشتر مبنی بر زیر نظر گرفتن نحوه عملکرد کارگزاران و فرمانداران توسط مأموران اطلاعاتی |
نظارتی |
15 |
کنترل بازار توسط مأموران اطلاعاتی امام (علیه السلام) |
نظارتی |
16 |
تحت نظر داشتن عملکرد قضات توسط مأموران مخفی |
نظارتی |
17 |
اشراف اطلاعاتی در حوزه نویسندگان، منشیان، و خبرنگاران |
نظارتی |
18 |
ثبت مشخصات افراد ورودی به بعضی از مناطق |
اجرایی |
19 |
تشکیل ستاد خبری و اخذ اطلاعات مردمی |
شناختی |
جدول شماره 1- بررسی انواع نقشهای دستگاه اطلاعاتی امام علی (علیه السلام)
نتیجهگیری
با عنایت به سؤال اصلی این تحقیق مبنی بر اینکه سیره امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اشراف اطلاعاتی و کشف توطئههای دشمنان چگونه بوه است؟ یافتههای این پژوهش حاکی از این است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) پس از در اختیار گرفتن خلافت حکومت اسلامی، به منظور استقرار عدالت و ایجاد نظم و امنیت اجتماعی، خنثی سازی توطئهها و فعالیتهای دشمن، جلوگیری از غافلگیری، فریب و شکست اطلاعاتی و … راهبرد امام کسب «اشراف اطلاعاتی» بوده است. بنابراین اشراف اطلاعاتی در سیره امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارای جایگاه ویژهای بود. که از طریق ایجاد دستگاه اطلاعاتی توسط امام (علیه السلام) محقق گردید. سازمان اطلاعاتی امام علی (علیه السلام) در راستای ایجاد اشرافیت اطلاعاتی، در دو حوزه داخلی و خارجی فعالیت داشته و از طریق مأموران اطلاعاتی نفوذی و ایجاد شبکه منابع، نسبت به جمعآوری اخبار و اطلاعات میپرداخته است.
ضمناً با توجه به جدولی که در بخش پایانی تحقیق آمده، نویسنده معتقد است که ویژگی دستگاه اطلاعاتی امام (علیه السلام) به گونهای بوده که هر سه نقش شناختی، نظارتی و اجرایی را ایفا میکرده است بدین صورت که با جمعآوری اطلاعات مورد نیاز حکومت، تأثیر بسزایی در تصمیمگیریهای امام در حوزههای مختلف داشته (نقش شناختی)، همچنین در پرتو اقدامات کنترلی و بازرسیهای پنهانی که از عملکرد کارگزاران، فرمانداران، قضات و… انجام میگرفت، نشان دهنده «نقش نظارتی» دستگاه اطلاعاتی امام است و نیز عملیاتهای اطلاعاتی و اقدامی که درباره فعالیتهای گروههای برانداز و ضد امنیتی و … صورت میگرفت، حاکی از «نقش اجرایی دستگاه اطلاعاتی امام (علیه السلام) است. بنابراین دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی با الگو گرفتن از شیوهها و اقدامات دستگاه اطلاعاتی امام علی (علیه السلام) که برگرفته از مبانی فقهی – دینی اسلام است، میتوانند فعالیتها و اقدامات خود را بر اساس موازین اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) منطبق نمایند.
پینوشتها:
1. دانشآموخته رشته کارشناسی ارشد و کارشناس هدایت عملیات اطلاعاتی
2. آیات 21-26 سوره الاحقاف
منابع تحقیق :
* کوفی، ابن اعثم، (1379)، فتوحات امام علی (علیه السلام) در پنج سال حکومت، ترجمه، احمد روحانی، انتشارات دارالمهدی.
* ابن ابی الحدید، (1404ق)، شرح نهجالبلاغه، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی قم.
* انصر بن مزاحم المنقری، (1404 ق)، واقعهی صفین، تحقیق عبدالسلام محمدهارون، منشورات مکتبه المرعشی النجفی قم.
* ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، (1411ق)، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ج 8.
* سپهر، محمد تقی بن محمد علی، (1289ق)، ناسخ التواریخ امیرالمؤمنین، تهران، بیناشر، جلد 1 و 2.
* مجلسی، محمدباقر، (1410ق)، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، جلد 33 و 41.
* دشتی، محمد، (1385 ش)، ترجمه نهجالبلاغه، قم، نشر هدی.
* احمدی، میانجی، میرزاعلی، (1384ش)، اطلاعات و تحقیقات در اسلام، تهران: نشر دادگستر، چاپ دوم.
* مستدرک الوسائل ج 3 ص 207.
* اطلاعات در اسلام، (1390)، دانشکده اطلاعات، ضدبراندازی.
* الاشتقاق، محمد بن حسن بن درید.
* زارعی، زهرا، (1385)، نگاهی به سیره حکومتی امام علی (علیه السلام) مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما.
* دعموش عاملی، علی، (1379)، دایره المعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامی، ترجمه باقری.
* نورمحمدی، مهدی، (1391)، سازمانهای اطلاعاتی و حوزههای تأثیر ملی، تهران، دانشکده اطلاعات.
منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان؛ (1395)، اطلاعات و سیره معصومین (ع)، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی، چاپ اول.