1. حضرت علی علیه السلام دارای علم ماکان و مایکون است.
طبق فرمایش قرآن کریم و روایات پیغمبر اکرم (ص) امام علی علیه السلام به همه چیز اعم از گذشته، حال و آینده علم دارد. قرآن کریم می فرماید: وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ. (یس/12) رسول خدا فرمود: علی (ع)، امامی است که خداوند علم همه اشیاء را در او گنجانده است. (1)
ائمه اهلبیت (ع) به همه چیز علم دارند، امام صادق (ع) فرمود: همانا من آنچه در آسمان است و آنچه در زمین است میدانم؛ آنچه در بهشت است و آنچه در جهنم است میدانم؛ آنچه در گذشته بوده و آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد را میدانم؛ سپس مقداری مکث کرد و چون دید که این سخن برای کسانیکه این سخن را شنیدند سنگین و غیر قابل هضم است؛ فرمود این موارد را از کتاب خدا میدانم، چرا که خداوند متعال در آن فرموده است: فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْءٍ. (2) پس طبق روایات زیادی امام علم ماکان و مایکون دارد.
2. معرفت امام علی علیه السلام فقط برای خدا و رسول او امکان دارد
ولیّ خدا، از جایگاهی برخوردار است که تنها برای خدا و اولیای او قابل شناخت است. اولیای امر الهی، در توقیع ناحیه مقدسه چنین توصیف شده اند: اَلْمَأْمُونُونَ عَلَى سِرِّکَ… و آیاتک التی لاتعطیل لها فی کل مکان یعرفک بها من عرفک، لافرق بینک و بینها إلا انّهم عبادک و خلقک. (3) بار الها! آنها امانت دار اسرار تواند… نشانه های تواند که هیچ جا تعطیل نیستند. هر کسی تو را بشناسد به واسطه آنها می شناسد. میان تو و آنان فرقی نیست، مگر اینکه آنان، بندگان و آفریدگان تو هستند.
از جابر بن عبد اللّٰه انصارى روایت شده که مىگفته است: لَمَّا قَدِمَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِفَتْحِ خَیْبَرَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَوْ لاَ أَنْ تَقُولَ فِیکَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ اَلنَّصَارَى فِی اَلْمَسِیحِ عِیسَى اِبْنِ مَرْیَمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لَقُلْتُ فِیکَ قَوْلاً لاَ تَمُرُّ بِمَلَإٍ إِلاَّ أَخَذُوا اَلتُّرَابَ مِنْ تَحْتِ رِجْلَیْکَ وَ مِنْ فَاضِلِ طَهُورِکَ یَسْتَشْفُونَ بِهِ وَ لَکِنْ حَسْبُکَ أَنْ تَکُونَ مِنِّی وَ أَنَا مِنْکَ. (4) چون على(ع)خبر فتح خیبر را براى پیامبر(ص)آورد، پیامبر به او فرمودند: اگر بیم آن نبود که گروه هایى از امت من در بارۀ تو همان چیزى را بگویند که مسیحیان در مورد عیسى بن مریم(ع) مىگویند، در مورد تو سخنانى مىگفتم که بر هیچ گروهى نگذرى مگر آنکه از زیر پاى تو خاکى را که بر آن قدم مىنهى بردارند و اضافۀ آب وضوى ترا براى طلب شفا بگیرند.و براى تو همین بس است که تو از من و من از تو هستم
.
حضرت امام رضا (ع) فرمود: امام، یگانه دهر خود است. کسی را به منزلت او راهی نیست. چون ستارگان آسمان، برتر از دسترسی جویندگان است. عقل آدمیان، کجا راه به تشخیص و انتخاب او دارند؟ (5)
امیرالمؤمنین(ع) به ابوذر فرمود: من بنده خدا و خلیفه او بر بندگانم. ما را پروردگار قرار ندهید و در فضل ما، هر چه می خواهید بگویید؛ زیرا شما به کنه و عمق آنچه خدا در ما قرار داده نمی رسید. خدای سبحان، عطایی بزرگتر و برتر از آنچه در قلب شما خطور می کند و ما را وصف می کنید، به ما داده است. (6)
3. حضرت علی علیه السلام بزرگترین آیه و نشانی خدا است
امام باقر (ع) در تفسیر آیه: عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ. عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ. (نبأ/1-2) از چه چیزی می پرسند، ازخبر عظیم؟. فرمود: نبأ عظیم، امیرالمؤمنین (ع) است که خودش فرمود: برای خداوند آیه و نبأی بزرگتر و بالاتر از من نیست. (7)
ابان بن تغلب گوید: از امام باقر (ع) درباره همین آیه «نبأعظیم» پرسیدم، حضرت فرمود: او علی (ع) است، چرا که در مورد رسول خدا (ص) هیچ اختلافی نیست. (8)
4. امام علی علیه السلام در ساخته شدن کائنات، واسطه است
حضرت امیر (ع) فرمود: «فانا صنائع ربنا و الناس بعد صنائع لنا» (9) ما ساختههای پروردگارمان هستیم و مردم، ساختههای ما میباشند.
احتملات موجود در روایت (صنعت)
در این که مقصود از صُنع در کلام امیرالمؤمنین (ع) چیست، دو احتمال وجود دارد: یکی این که مقصود، صنع تکوینی است و دیگری این که مقصود، صنع تشریعی است.
بنابر احتمال اول، معنای سخن امام (ع) این است که پیامبر (ص) و خاندان معصوم آن حضرت آفریدههای بی واسطه خداوند میباشند و دیگران، آفریدههای با واسطهاند و وجود آنان در پیدایش دیگر انسانها نقش و تأثیر تکوینی و فاعلی دارد.
بنابر احتمال دوم، معنای کلام امام این است که هدایت و تربیت معنوی پیامبراکرم و اهل بیت معصوم او (ع) از جانب خداوند و بدون واسطه است و هدایت و تربیت معنوی دیگران به واسطه آنان میباشد.
برخی شارحان نهج البلاغه، کلام امام را بر معنای دوم حمل کردهاند. (10)
ولی کلام امام مطلق است و هر دو معنا را شامل میشود. این دو احتمال، از قبیل دو معنای متباین نیست، تا استعمال لفظ در بیش از یک معنا لازم آید؛ بلکه دارای یک جامع مشترک است و آن، فعل و صنع الهی است که هم جلوه تکوینی دارد و هم جلوه تشریعی. کلمه صُنع نیز در هر دو مورد به کار میرود؛ هرچند استعمال آن در فعل تکوینی رایجتر است و این وجه میتواند احتمال اول را تقویت کند.
وجه دیگری که احتمال اول را تقویت میکند، این است که اگر مقصود، صنع تکوینی باشد، عمومیت کلام حفظ خواهد شد؛ زیرا صنع تکوینی همه انسانها را شامل میشود؛ ولی صنع به معنای تربیت یافته و هدایت یافته توسط امامان اهل بیت (ع) عمومیت ندارد؛ چرا که بسیاری از افراد (و از جمله معاویه که مورد خطاب امام (ع) بوده است) از هدایت و تربیت امامان بهرهای نگرفتهاند، مگر اینکه مقصود، شأنیت و قابلیت صنع معنوی و تربیتی باشد، نه فعلیت آن که با سیاق کلام امام سازگاری ندارد؛ زیرا مقصود از صنع در صدر کلام «نحن صنائع ربّنا» صنع فعلیت یافته است، نه شأنیت و قابلیت آن.
حاصل کلام
حاصل آن که صنع در کلام امام (ع) را یا باید به صنع تکوینی تفسیر نماییم یا بر معنای مطلق آن که شامل صنع تکوینی و معنوی میباشد، حمل کنیم. در هر دو صورت، سخن امام بر نقش تکوینی امام در نظام خلقت دلالت میکند.
در توقیعی که از ناحیه مقدسه ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف صادر شده آمده است: «نحن صنائع ربنا و الخلق بعد صنائعنا» (11) در این توقیع شریف، به جای کلمه «ناس» (مردم) کلمه «خلق» به کار رفته است که دایره گستردهتری دارد و همه آفریدههای الهی را شامل میشود، چنان که به جای «صنائع لنا»، «صنائعنا» به کار رفته است که البته تفاوتی در معنا ایجاد نمیکند. مقصود از هر دو تعبیر یک چیز است و آن، واسطه بودن امام (ع) میان خدا و خلق است که میتواند هم تکوینی باشد و هم تشریعی.
حضرت امیر (ع) فرمود: خداوند، به ما اسم اعظم را تعلیم داد که اگر بخواهیم با آن، آسمانها و زمین و بهشت و جهنم را می شکافیم و…. با وجود این مقام، مانند انسانهای عادی می خوریم، می آشامیم، در کوچه و بازار راه می رویم؛ چون دستور پروردگار ما همین است و ما بندگان مکرّم او هستیم؛ (لاَ یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ. (انبیاء/27) کسانی که در گفتار، از او (خدا) پیشی نمی گیرند و به فرمان او عمل می کنند.
ولیّ خدا، به سبب همین جایگاه وجودی (به اذن خداوند) در ماده کائنات تصرف می کند، قوای ارضیه و سماویه را به تسخیر خویش در می آورد و هر محالِ (عادی) را ممکن می کند. (12)
5. ولایت امام علی (ع)، ولایت خدا است
رسول خدا (ص) فرمودند: وِلایَهُ عَلِىِّ بْنِ اَبىطالِبٍ وِلایَهُ اللّه ِ وَ حُبُّهُ عِبادَهُ اللّه ِ وَاتِّباعُهُ فَرِیضَهُ اللّه ِ وَ اَوْلیاؤُهُ اَوْلِیاءُ اللّه ِ وَ اَعْداؤُهُ اَعْداءُ اللّه ِ وَ حَرْبُهُ حَرْبُ اللّه ِ وَ سِلْمُهُ سِلْمُ اللّه ِ عزّ و جلّ. (13) ولایت على بن ابی طالب علیه السلام ولایت خدا است، دوست داشتن او عبادت خداست، پیروى کردن او واجب الهى است و دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدایند. جنگ با او، جنگ با خدا و صلح با او، صلح با خداى متعال است.
6. امام علی (ع) از نور خدا، خلق شده است
در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: یا ابن مسعود ان الله تعالی خلقنی و خلق علیا و الحسن والحسین من نور قدسه، فلما اراد ان ینشی خلقه فتق نوری وخلق منه السموات والارض… (14) خدا مرا و علی را و حسن و حسین (ع) را از نور قدس خودش آفرید و چون خواست خلق را انشا کند (یعنی دیگران را) نور مرا شکافت و از نور شکافته شده من آسمانها و زمین درآمد.
پی نوشت ها:
(1) آشتیانی، جلال الدین، منتخباتی از آثار حکمای الهی، ص857.
(2) کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج1، ص61.
(3) حسن زاده آملی، حسن، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص154.
(4) فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین، ج1، ص112.
(5) جوادی آملی، عبدالله، تحریر تمهید القواعد، ص548.
(6) مجلسی، محمدباقر،بحارالانوار، ج26، ص6.
(7) فخررازی، محمد بن عمر، تفسیرکبیر، ج4، ص31.
(8) حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ج2، ص418.
(9) طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج2، ص260.
(10) ابن میثم، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، ج4، ص439-440.
(11) مجلسی، محمدباقر، همان، ج۵۳، ص۱۷۸.
(12) حسن زاده آملی، حسن، همان، ص73.
(13) احسان بخش، صادق، آثار الصادقین، ج 14، ص 130.
(14) مجلسی، محمدباقر، همان، ج36، ص73 .