نویسنده: حمیده فیض آبادی/ حسین پناهی
«اعجازعلمی قرآن» مربوط به اشاراتی است که از گوشه های سخن حق تعالی نمودارگشته و هدف اصلی نبوده است، زیرا قرآن کتاب هدایت است و هدف اصلی آن جهت بخشیدن به زندگی انسان و آموختن راه سعادت به او است ازاین رو اگر گاه در قرآن به برخی اشارات علمی بر می خوریم، ازآن جهت است که این سخن از منبع سرشارعلم و حکمت الهی نشأت گرفته و از سرچشمه علم بی پایان حکایت دارد.
در این مقاله می خواهیم بطور خاص به بررسی شب و روز از منظر قرآنی بپردازیم.
روشنائی شب در گذشته
وَجَعَلْنَا اللَّیلَ وَالنَّهَارَ آیتَینِ فَمَحَوْنَا آیهَ اللَّیلِ وَجَعَلْنَا آیهَ النَّهَارِمُبْصِرَهً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَکُلَّ شَیءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلًا (اسراء/12)
«و ما شب و روز را دو آیت و نشانه ی(قدرت خود) قراردادیم آنگاه ازآیت شب(و روشنی ماه آن) کاستیم و(خورشید) و آیت روز را همیشه تابان ساختیم تا شما در روز(روزی حلال) از فضل خدا طلب کنید و تا آن که شمار سال ها و حساب اوقات را بدانید و هرچیزی را مفصل بیان کردیم.» شب و روز را دو تا آیه قرار دادیم. بعد آیه شب را محو کردیم و آیه روز را روشن گذاشتیم تا دنبال به دست آوردن نعمت های خدا بروید و تا شمار سال ها و روزها و زمان را بدانید. و هر چیزی را رفته رفته برای کار خودش قرار دادیم.
آیه می گوید در گذشته شب و روز هر دو روشن بوده اند، بعدها روشنایی شب محو کرده شده است. برای روشنایی شب در گذشته دو تا دلیل وجود دارد. یکی این که ماه در ابتدای شکل گیری خود مشتعل بوده و در حد اشتعال از خود نور داشته است و شب ها را تا اندازه ای روشن می کرده است.
دلیل دیگر این است که پیش از این که جو و کمر بندهای دور زمین به شکل کنونی خود شکل بگیرد اشعه های کیهانی و طوفان های خورشیدی به طرف زمین می آمده اند و در برخورد با گازهای اطراف زمین نور ایجاد می کرده اند. چنان که امروزه نیز طوفان های خورشیدی درمناطق قطبی زمین که کمربندهای مغناطیسی زمین ضعیف تراست وارد جو زمین می شوند و به شکلی که در تصویر سمت راست می بینیم در شب به روشنایی تبدیل می شوند و محیط را روشن می کنند.
آنچه درآیه مورد نظر قرآن است روشن بودن کره ماه در گذشته و بعد خاموش شدن آن است. چون آیه گفته روشنی ماه را محو کرده تا ما تاریخ و زمان را بدانیم. و چنان که می دانیم در صورتی که ماه از خود نور داشته باشد هرگاه دیده بشود به صورت ماه کامل دیده می شود و هلال های فعلی خود را نخواهد داشت، و اول و دوم و سوم… ماه قابل تشخیص نمی بود.
وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّیلِ وَالنَّهَارِأَفَلَا تَعْقِلُونَ (مومنون80)
«و ترتیب کنونی گردش شب و روز را او ترتیب داده. مگر نمی توانید فکر بکنید»؟
-نکته آیه: گردش فعلی شب و روز “ترتیب داده شده” است:
علم نجوم عصر حضرت محمد(ص) می گفت: زمین مرکز جهان است و خورشید و سیارات به دورآن می چرخند. این طرز تفکر تا سال 1543 به قوت خود باقی بود. در چهار چوب آن نظریه صحبت کردن از “ترتیب داده شده بودن گردش شب وروز” و استدلال نمودن با آن برای اثبات وجود خداوند، حرفی بی معنی است، چون درآن تئوری خورشید دور زمین می گشت و ناگزیر در زمین “شب و روز” ایجاد می شد. به همین خاطرهم هست که کسانی که در آن روزگار خود را روشنفکر می پنداشتند این قرآن را خرافات و حرف های بیهوده می دانستند، وبه همین خاطر هم هست که قرآن مکرراً می گوید: این قرآن برای اندیشیدن نازل شده و مسائل خاص آن را اندیشمندان می دانند.
گردش فعلی “شب و روز” چگونه یک مورد “ترتیب داده شده”است؟
گردش فعلی شب و روز نتیجه 3 عامل دست به دست هم داده است که در صورت نبودن یکی ازآن ها شب و روز به شکل کنونی خود در زمین وجود نمی داشت:
1.چرخش زمین به دور محور(فرضی) خود.
2.نسبت محور زمین نسبت به خورشید:
اگر محور زمین نسبت به خورشید در وضعیت دیگری می بود شب و روز در زمین یا درگردش نمی بود و یا به شکل کنونی خود نمی بود. مثلاً اگر قطب شمال رو به خورشید می بود، نیم کره شمالی همیشه روز می بود و نیم کره جنوبی همیشه شب، و برعکس اگر قطب جنوبی رو به خورشید می بود نیم کره جنوبی همیشه روز می بود و نیم کره شمالی همیشه شب(هرچند زمین به دور خود نیز می چرخید). حالات دیگری نیز برای حالت قرار گیری محور زمین نسبت به خورشید میان دو حالت مزبور نیز زیاد است که باعث گردش فعلی شب و روز نمی شد. نمونه آن تغییر وضعیت شب و روز در دو قطب در تابستان و زمستان است که از تغییرحالت نسبت محور زمین نسبت به خورشید ناشی می شود.
3.سرعت زمین به دور خود:
ازآن جا که زمین دور خورشید می گردد و به آن نزدیک و ازآن دور نیز می شود، سرعت زمین به دورخود می بایست خیلی دقیق و حساب شده باشد تا “شب و روز” بتواند نظم و ترتیب خود را حفظ کند. یعنی اگر زمین هر سرعت دیگری غیر از سرعت فعلی خود به دورخود می داشت، وضع شب و روز به ترتیب کنونی خود نمی بود بلکه جا به جا می شد(یعنی مثلاً اگرالآن نیم روز باشد، ازاین به بعد پس ازهر24 ساعت دقیقاً نیم روز نمی بود، بلکه در صورت کم تر می بود. سرعت زمین “کم کم به عصر و شب می خورد” و در صورت کندتر می بودن سرعت زمین به “پیش ازظهر و صبح و سپیده” می خورد و همین طور به طور نامنظم شب و روز ایجاد می شد).
جا به جا شدن شب و روز
یقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَهً لِأُولِی الْأَبْصَارِ (نور/44)
«خدا شب و روز را بر یک دیگر می گردان تا صاحبان بصیرت دراین آیت به عبرت الهی بنگرند(و حکم خدا را مشاهده کنند.)
خدا شب و روز را جا به جا می کند. در این رابطه برای اندیشمندان نکته آموزشی وجود دارد!
-نکته آیه: جا به جا شدن شب و روز نکته آموزشی دارد:
پیش ازاین دیدیم که جا به جا شدن شب و روز نتیجه نحوه قرار گرفتن محور زمین نسبت به خورشید است. طوری که اگر در وضعیت فعلی خود نمی بود همه جای زمین شب و روز به خود نمی دید(هر چند زمین به دورخود نیز می چرخید). و استناد به جابه جایی شب و روز(یعنی: شب و روز شدن مرتب و منظم) به این معنی است که شب و روز ناشی از گردش خورشید به دورزمین نیست(چنان که در گذشته چنین گمان می رفت)، بلکه عوامل حساب شده دیگری دارد که راجع به آن صحبت کردیم.
“گردش شب و روز”یکی از مواردی است که قرآن بارها آن را تکرار کرده و”حساب و کتاب داشتن هستی و بودن خالق”را با آن استناد می کند. که این ادعا ادعای به جا و منطقی است. وضعیت محور زمین و شب و روز شدن در وضعیت کنونی خود، بهترین وضعیت ممکن از میان سایر وضعیت های احتمالی دیگر آن است.
شب روز را می پوشاند درحالی که با سرعت فوق العاده زیادی پیوسته آن را دنبال می کند!
-نکته آیه: شب با سرعت فوق العاده زیادی پیوسته روز را دنبال می کند:
شب با سرعتی تقریباً معادل 1669 کیلومتر درساعت در خط استوا پیوسته روز را دنبال می کند و آن را می پوشاند.
قُلْ أَرَأَیتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیکُمُ اللَّیلَ سَرْمَدًا إِلَى یوْمِ الْقِیامَهِ مَنْ إِلَهٌ غَیرُاللَّهِ یأْتِیکُمْ بِضِیاءٍ أَفَلَا تَسْمَعُونَ* قُلْ أَرَأَیتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیکُمُ النَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَى یوْمِ الْقِیامَهِ مَنْ إِلَهٌ غَیرُ اللَّهِ یأْتِیکُمْ بِلَیلٍ تَسْکُنُونَ فِیهِ أَفَلَا تُبْصِرُونَ (قصص/71-72)
«ای رسول ما به این مردم مشرک بگو چه تصور می کنید اگرخدا ظلمت شب را بر شما تا قیامت پاینده و ابدی گرداند جزخدا کیست خدایی که بتواند برای شما روشنی روز پدید آرد آیا سخن نمی شنوید- بازبگو چه تصور می کنید اگرخدا برای شما روز را تا قیامت پاینده و ابدی قرار دهد جز خدا کیست خدایی که برای آرامش و استراحت شما شب را پدید گرداند آیا چشم بصیرت به حکمت(گردش روز و شب) نمی گشایید.»
به آن ها بگو: به من خبربدهید که اگر خدا شب را تا روز قیامت بر شما سرمدی بکند کدام خدای غیرازاو هست که نوری را برای شما بیآورد؟ مگر نمی توانید بشنوید؟
-به آن ها بگو:اگرخدا روز قیامت بر شما سرمدی بکند کدام خدای دیگر هست که شب را برای شما بیاورد که در آن بیارامید؟ مگر نمی توانید بفهمید.
یکی از نکات آیه این است که می گوید در صورت دائمی شدن شب چه کسی می خواهد نور را بیاورد و نمی گوید خورشید را بیاورد. و این به این معنی است که گوینده آیه می دانسته که شب و روز شدن در واقع ناشی از آمد و رفت خورشید نیست بلکه دلیل دیگری دارد(یعنی چرخش زمین).
و نکته دیگرآیه این است که گوینده می دانسته که “امکان ایجاد شب و روز دائمی”وجود دارد. و آن درحالی است که محور زمین رو به خورشید قرار بگیرد که در آن صورت علی رغم چرخش زمین به دور خود نیز شب و روز نخواهد شد، که پیش ازاین ازآن صحبت کردیم.
و نکته دیگراین که آیه از واژه ضوء استفاده کرده که به معنی نوراصلی است(یعنی نوری که از خود شئ می تابد نه نور بازتابی)، و چنان که می دانیم در صورت چرخش قطبی از قطب های زمین به طرف خورشید نیمکره قطب دیگرخورشید را به خود نخواهد دید ولی ماه(که نورآن بازتابی است) می تواند وجود داشته باشد. به این خاطر گفته چه کسی ضوء نوراصلی را برای شما می آورد.
منبع: فیض آبادی، حمیده/ پناهی، حسین، نجوم در قرآن، تهران: فیض دانش، چاپ دوازدهم، (1389).