سرمنشاء بسیاری از مشکلات انسانها همانا نداشتن مهارت در ایجاد و تداوم ارتباط و عدم توفیق در ارائه رفتار صحیح برای نفوذ در دلهای اعضاء خانواده ، آشنایان و …
o مشاوره آموزشی :
در مشاوره های آموزشی ارائه راهنمایی به دانشجو در زمینه دانشگاه ، گروههای آموزشی ، دوره های تحصیلی ، گرایشهای تحصیلی ، شرایط ورود به دانشگاه ، نحوه ثبت نام ، انتخاب واحد های درسی ، تعداد واحد های درسی ، طول مدت ترم های تحصیل ، میزان ساعت تدریس هر درس ، منع تحصیلی همزمان ، دروس پیش نیاز ، پس نیاز ، هم نیاز ، دروس معرفی به استاد ، انتخاب همزمان دروس پیشنیاز و وابسته ، ترم های تابستانی ، حداکثر مدت مجاز تحصیل ، نحوه حضور و غیاب ، غیبت در جلسه امتحان ، حذف و اضافه ، حذف اضطراری ، حداقل نمره قبولی ، دروس نا تمام ، نام نویسی مشروط ، نیم سال های جبرانی ، مرخصی تحصیلی ، انصراف از تحصیل ، مقررات آموزشی دانشجویان انتقالی و میهمان ، تغییر رشته ، معادل سازی ، فراغت از تحصیل ، نظام پاره وقت و تسهیلات آموزشی از اهداف مرکز مشاوره و راهنمایی می باشد.
o مشاوره شغلی :
در این نوع مشاوره اطلاعاتی در زمینه شرایط استخدام و شغل های مختلف داده می شود و در زمینه شغل مرتبط با رشته تحصیلی ، بازار کار ، فنون مصاحبه های شغلی ، بازار کار رشته های تحصیلی انتخابی و معرفی سایتهای اینترنتی ، هفته نامه های کاریابی و آگهی های استخدامی برای متقاضیان توضیح داده می شود.
o مشاوره ازدواج : (marriage.pdf)
o مشاوره عاطفی – روانی :
بیشتر ترانه ها ، نمایش ها و داستانها با مضمون عشق ساخته می شوند. دوست داشتن و دوست داشته شدن مثل نیاز به امنیت ، ارتباط احترام و تعلق داشتن از نیازهای اساسی انسان به شمار می رود. اما این مفهوم به شکل های مختلفی نمود می کند.مثلا بسیاری از انسانها دلشان می خواهد کسی دوستشان بدارد و به آنها عشق بورزد تا به این ترتیب نگرانی ها و مشکلاتشان حل گردد.در بعضی مواقع کمبودها و یا ضعف های روان شناختی موجب این گرایش می گردد.گاهی فرد نیازمند دیگری تا به این ترتیب بتواند احساس امنیت ، کفایت یا کامل بودن کند . برخی عبارات ترانه های عامیانه حاکی از این نوع دوست داشتن است .این نوع عشق بیشتر نوعی وابستگی اجتماعی و عشقی اعتیادگونه است. در این وجه عشق ، فرد تمام اهداف ، نیازها و اولویت های خود را نادیده می گیرد و تمامی زندگی اش را وقف یک ارتباط به ظاهر عاشقانه می کند که طرف مقابل نیز می خواهد معشوقش ضعیف و ناموفق باشد ، زیرا یک فرد ضعیف و ناتوان وابسته تر است در چنین مواقعی یک طرف مورد سوء استفاده عاطفی قرار گرفته و طرف دیگر به سوء استفاده می پردازد. مرکز مشاوره در این مواقع و با توجه به مراجعه افراد ، به آنان در زمینه هایی مثل عشق ، دلبستگی ، سوءاستفاده های عاطفی ، جدایی از معشوق ، مرگ و از دست دادن ، خدمات روان شناختی ارائه می نماید.
o مشاوره رفتاری – ارتباطی :
جامعه بشری در آغاز هزاره سوم میلادی بیش از هر چیز به تفاهم ، وحدت نظر و عمل نیازمند است . اکنون که ابرهای تیره خصومت های دیرین در سطح جهانی جای خود را به تدریج به روشنایی ، تفاهم و گفتگوی سازنده داده و تز همزیستی مسالمت آمیز مجددا مورد توجه قرار گرفته و ارتباط امری جهانی شده، ما نباید در سطح کوچک و محدود خانواده ، دوستان ، محیط زندگی و تحصیل و… دچار ضعف ارتباطی و سوء تفاهم شویم.دوستان نتوانند همدیگر را درک کنند ، همسران نتوانند زیر یک سقف صمیمی باشند و فرزندان نتوانند احساسات خود را بیان کنند و با والدین در رفع نیاز ارتباطی و حسی و هیجانی خویش همنوایی کنند.
سالهاست در جلسات مشاوره چنین جملاتی را می شنویم – او مرا نمی فهمد ، مرا درک نمی کند ، به من توجهی ندارد و… سرمنشاء بسیاری از مشکلات انسانها همانا نداشتن مهارت در ایجاد و تداوم ارتباط و عدم توفیق در ارائه رفتار صحیح برای نفوذ در دلهای اعضاء خانواده ، آشنایان و اطرافیان است. امروزه موفقیت ، توسعه و پیشرفت در تمام جنبه های زندگی آموختنی و فرا گرفتنی است. درک کردن و فهمیدن دیگران یک مهارت است به قول راجرز ، همدلی یعنی از دیدگاه و منظر فرد دیگری به جهان نگریستن. به عقیده خانم ساتیر عنصر اصلی رفتارهای اعضای خانواده الگوهای ارتباطی است. ارتباط مؤثر ، یعنی بدانیم چه بکنیم و چگونه با افراد روابط حسنه داشته باشیم تا جامعه ای سالم ایجاد کنیم.
در زمینه آموزش و پرورش روابط مؤثر معلمان و مربیان با شاگردانو بالعکس در رشد روانی و تحصیلی آنان و در خانواده در ارتباطات والدین و فرزندان ودر سازمانهادر اجرای برنامه های سازمانی مابین مدیران و کارکنان و غیره این مساله نقش و سهم مؤثری را ایفا می کند ، اذا بخشی از اهداف مرکز در این زمینه آموزش و نحوه برقراری و استمرار ارتباط و تداوم رفتاری می باشد که ضمن شناسایی سیستمهای ادراکی افراد ، دلایل عدم نداشتن ارتباط ، رمز نفوذ در دلها ، تکنیکهای نفوذ ، فنون ارتباط مؤثر ، هنر شنیدن و گوش دادن ، اصول گوش دادن و اصول برهم زننده ارتباط و ویژگی های ادراکی زنان و مردان مورد بحث و بررسی و استفاده قرار می گیرد.
o مشاوره های دیگر:
در این نوع مشاوره ها ، تعداد متقاضیان برای نوع خاصی از مشاوره اند و تنوع موضوعی آن زیاد است .موضوع این مشاوره ها شامل گستره وسیعی از جمله مسائل اقتصادی ، روانی ، ابراز وجود، جرئت ورزی ، کمرویی ، لجبازی ، پوچ گرایی ، برنامه ریزیهای تحصیلی و فردی ، شک و تردیدها ، ابراز احساسات و علاقه ، موضوعات احساسی هیجانی ، مسائل جنسی ، زناشویی ، مسائل خانواده ، عشق و دلبستگی ، جدایی ، تعارض های درونی و غیره را شامل می شود که پاز حضور مراجعین و بیان مسائل و مشکلاتشان راهکارهای اصلاحی و درمانی به آنان ارائه می شود.
o روان درمانی:
روان درمانی را می توان بر حسب گرایش نظری فرد ، به صورت قانع سازی میان فردی ، آموزش روانی – اجتماعی ، ایجاد تغییر در خویشتن بر اساس هدایت حرفه ای ، تکنولوژی رفتاری ، شکلی از باز پروری ، کسب رابطه ، شکل جدیدی از آیین شمنی ، مراقبت از سلامتی و غیره در نظر گرفت یا از دیدگاه دیگری ، روان درمانی کاربرد آگاهانه و عمدی روش های بالینی و مواضع میان فردی است که از اصول روان شناختی رایج بدست آمده و هدف آن کمک به افراد است تا رفتارها ، شناخت ها ، هیجان ها و یا سایر ویژگی های شخصی خود را در جهتی که شرکت کنندگان در درمان آن را مطلوب می دانند تغییر دهند.
o شناخت درمانی:
درمان منطقی – عاطفی به عنوان یک نظریه شناختی ، به فرایندهای درونی ارگانیزم اشاره دارد و آنها را عوامل تعیین کننده مهم کارکرد شخصیت می داند. در الگوی S-Q-R ، نحوه ای که فرد رویدادهای محرک را پردازش می کند ، در تعیین نوع پاسخهایی که ایجاد می شوند ، بسیار مهم است . در این نظریه ، این محرک یا رویدادهای برانگیزنده نیستند که اهمیت دارند ، بلکه برداشتهای فردی و تعبیرهای او از رویدادها ، مهم هستند بنابراین ، کسی که طرد نا ناکامی را از طریق عقیده منطقی پردازش می کند ممکن است پیامدهای مناسبی مانند تاسف ، پشیمانی ، دلخوری و ناخشنودی را احساس کند و تصمیم بگیرد برای جلوگیری از وقوع مجدد رویدادهای ناخوشایند ، هرچه را که می تواند تغییر دهد در این نوع درمان ، هدف ، مقابله کردن با عقاید غیر منطقی افراد در مواردی که آنها به صورت خودشکن ، احساس و عمل می کنند. این فرایند آنها را به فلسفه جدید نتیجه بخش که مجموعه ای منطقی از عقاید ترجیحی است می کشاند پس فرایند درمانی عبارت است از شناسایی عقاید غیر منطقی که موجب آشکار شدن نشانه ها می شود ، مقابله قاطعانه با آنها و عوض کردن آنها با عقاید منطقی تری که در مجموع ، فلسفه جدید و نتیجه بخش زندگی را تشکیل می دهد. درمانجویان و درمانگران با یکدیگر همکاری می کنند تا سطح هشیاری درمانجویان را از سبک تفکر بچگانه ، پرتوقع و مطلقث ، به سبک پردازش اطلاعات منطقی تجربی و احتمال قابل باور تغییر دهند که مشخصه افراد پخته و مسئول است.
این نوع درمان دوشکل اساسی دارد : درمان منطقی – عاطفی کلی یا بی ظرافت که در عمل با درمان شناختی – رفتاری مترادف است و درمان منطقی – عاطفی اختصاصی یا ظریف که دقیقا از فرمول بندی های آلبرت آلیس پیروی می کند.
o رفتار درمانی:
رفتاردرمانگران از لحاظ نظریه و فن ، کاملا با هم فرق دارند. به طور سنتی ، مبنای ایدئولوژیکی رفتار درمانی نظریه یادگیری بوده است ، گرچه تمام رویکردهای رفتاری ، از این نظر که اصولا از نظریه یادگیری به دست آمده اند یکپارچه هستند.رفتار درمانی به عنوان یک اصطلاح بر مجموعه ای از فنون ، بکارگیری اصول مفهومی خاص و بکارگیری سبک روش شناختی دلالت دارد. ویژگی های اصل درمان های رفتاری عبارتند از : اولویت رفتار ، اهمیت یادگیری ، ماهیت رهنمودی و فعال درمان های آن ، اهمیت سنجش و ارزیابی و استفاده از اشخاص در زندگی روزمره.
ویژگی های اصلی رفتاردرمانی به صورت زیر هستند:
o اغلب رفتارهای نابهنجار طبق همان اصول رفتار بهنجار ، اکتساب و نگهداری می شوند.
o اغلب رفتارهای نابهنجار را می توان از طریق بکارگیری اصول یادگیری اجتماعی تغییر داد.
o ارزیابی پیوسته است و بر عوامل تعیین کننده رفتار تمرکز دارد.
o افراد به بهترین وجه بر اساس آنچه در موقعیتهای خاص زندگی فکر می کنند ، احساس می کنند و انجام می دهند توصیف می شوند.
o درمان از نظریه و یافته های روان شناختی علمی بدست می آید.
o روش های درمان ، دقیقا مشخص می شوند و تکرار پذیر هستند.
o درمان به صورت فردی برای مشکلات گوناگون و افراد مختلف طراحی می شود.
o در مورد هدف ها و روشهای درمان با درمانجو قرارداد بسته می شود.
o درباره تاثیر شیوه های درمانی خاص بر مشکلات خاص ، تحقیق می شود.
o نتیجه درمان برحسب ایجاد تغییر در رفتار ، تعمیم آن به شرایط واقعی زندگی و نگهداری آن در طول زمان ارزیابی می شود.
رفتار درمانگران برای اجرای درمان فردی از اصول و روشهای زیر بهره می برند:
حساسیت زدایی منظم ، جرئت آموزی ، اقتصاد ژتونی کنترل های بیزاری آور ، توقف فکر ، پسخوراند زیستس ، بازسازی منظم ، آموزش خود آموزی ، تمرین و کنترل شخصی ، تقویت ، آموزش مهارت های اجتماعی ، سرمشق گیری آموزش آرمیدگی ، شرطی سازی تقابلی ، شرطی سازی عاملی
o آموزش مهارتهای زندگی:
با شروع دوره دانشجویی یکی از مهم ترین مراحل زندگی آغاز می شود چرا که در طی دوران تحصیل میتوان خود را برای زندگی پس از تحصیل آماده کرد.اگر دید ما به دوره تحصیل صرفا اخذ یک مدرک جهت یافتن شغلی مناسب باشد ، امکان اینکه این دوره تاثیر شگرفی بر زندگی ما بگذارد ، ضعیف خواهد بود ولی چنانچه این ذهنیت درما شکل گیرد که زندگی مطلوب ، نیازمندیهای متنوعی دارد که درراس این نیازمندیها ، تسلط داشتن بر مجموعه ای از مهارتهاست ، دوره تحصیل به تاثیر گذارترین مرحله زندگی تبدیل خواهد شد.
یافته های علمی گواه آن است که اولویت مندترین نیازهای انسان امروزی این است که دقیقا خود را بشناسد ، دیگران را درک کند و روابط مؤثر را با آنها ایجاد نماید . هیجان های منفی و استرس های روزمره خود را شناسایی کرده و آنها را تحت کنترل درآورد ، به شیوه ای مؤثر مشکلات خود را حل کرده و تصمیم مناسبی را اتخاذ نماید. نسبت به اطلاعات عدیده ای که لحظه به لحظه با آنها مواجه می شود ، پذیرنده صرف نباشد و دیگر اینکه کلیشه ای فکر نکند . لازمه برآورده شدن نیازهای اساسی فوق تسلط یافتن بر مهارتهای مهم زندگی است . این مهارت ها عبارتند از :
مهارت خود آگاهی ، مهرت همدلی ، مهارت برقراری رابطه مؤثر ( ارتباطات اجتماعی ) ، مهارت روابط بین فردی سازگارانه ( ارتباطات بین فردی ) ، مهارت تصمیم گیری ، مهارت حل مساله ، مهارت مقابله با هیجان های منفی ، مهارت مقابله با استرس ، مهرت تفکر خلاق ، مهارت تفکر انتقادی.
منبع: سایت آفتاب