نویسنده:مائده قبه
منبع : راسخون
زن و مرد بعنوان دو موجود با دو صنف انسانی دارای مسائل و روحیات و عواطف مخصوص به خود می باشند که شناخت آن نقش بسیار مهم و اساسی در پی ریزی زمینه های تفاهم و سازگاری و تشریک مساعی آندو و تحقیق روابط سالم خانوادگی و اجتماعی بویژه از نظر تعلیم و تربیت اسلامی دارد چنانکه دکتر الکسیس کارل فرانسوی می گوید: «متخصصین تعلیم و تربیت باید اختلافات عضوی و روانی جنس مردو زن و وظایف طبیعی آندو را در نظر داشته باشند که توجه به آن در دنیا آینده ی ما حائز کمال اهمیت است».
اسلام به شوهران مسلمان می گوید: زن امانتی است الهی در دست شما که نه تنها مانند جواهر و برلیان مادی که فقط از دیدنش لذت برید؛ بلکه عنصری با عاطفه و مهربان است که در غربت و تنهایی انیس و همدم با صفای شماست، در تمام دوران عمر آرامش دهنده ی غریزه ی سرکش و طغیانگر شماست، کشتزار پر برکت نسل خاندان شماست. نگهدارنده و تربیت کننده ی میوه ی درخت وجود و پاره ی تن شماست، امانتدار و تربیت کننده ی فرزندان و خانه و زندگی شماست، امانت خدا را چنانکه شایسته امانتگذار است، نگهدارید. پس این امر مستلزم داشتن زندگی و روابطی خوب و موفق با همسری باشد، آقایان برای بهبود و روابط زناشویی می توانند مهارت های لازم را فراگیرند. زندگی شغلی و سلامت جسمی و روحی شما آقایان ارتباط مستقیمی با زندگی شخصی و خصوصی تان دارد. هر چه در خانه شادتر باشید و ارتباط بهتری با همسرتان داشته باشید، انرژی بیشتری دارید تا صرف کارتان کنید، همچنین از نظر سلامت جسمی و روحی نیز در سطح عالی تری قرار می گیرید. ارتباط غلط با همسرتان نیرویی را که برای موفق شدن در کارتان لازم است و از وجودتان دور می کند و شما احساس می کنید که دست به هر کاری می زنید و وارد هر شغلی که می شوید شکست می خورید. با یاد گرفتن چگونگی برقراری ارتباط با همسر و شناخت روحیات و خصوصیات رفتاری زن شما می توانید دارای همسری شاد، دوست داشتنی ، حامی، علاقه مند و وفادار گردید و تغییرات معجزه آسایی را در زندگی تان پدید آورید و پله های موفقیت و خوشبختی را یکی پس از دیگری طی کنید.
زن به جهت رسالت اصل خود که تولید مثل و پرورش کودک و تربیت نسل انسانی در دامان پر مهر و محبت خویش می باشد باید روحیات و عواطف بسیار لطیف و ظریف و در عین حال انعطاف پذیر داشته باشد، زیرا مشکلات مهم تربیت جسمی و روانی فرزند در ایام خطیر طفولیت که سنگ بنای اولیه شخصیت انسانی گذاشته می شود تنها با وجود عواطف شدید و حس فداکاری و ایثار و عشق به اولاد قابل تحمل است، از طرف دیگر واضح است که شخصیت سالم انسانی اصولاً در فضای آکنده از مهر و محبت و عشق و شور و صداقت می تواند رشد کند و شکوفا شود و زندگی سالم و آباد اجتماعی نیز از افرادی بوجود می آید که در تابش انوار وجود زنان و مادرانی عطوف و صبور و پاک سیرت پرورش یافته باشند، بدین صورت زن سرچشمه جوشان مهر و محبت در زندگی انسان است و تا وقتی که محیط خانوادگی و اجتماعی توسط مردان، آلوده به بی اعتمادی و بی عدالتی نشود این سرچشمه ی رحمت الهی به جوشش حیات بخش خویش ادامه خواهد داد، طبیعی است اولین گام در فراهم سازی رشد و شکوفایی عاطفی و فعلیت استعدادهای خاص زنانه، توجه به زن و احترام به ارزشهای وجودی او، پاسخ دادن مناسب به خواسته های مشروع وی می باشد، پس اگر به اظهار محبت و علاقه و خدمت زن پاسخ کافی و مناسب داده نشود بعد از مدتی سرچشمه ی جوشش الطاف زنانه در وجود وی رو به کاستی و خشکی می رود. «زن چون بوته ی نیلوفری است که طالب چوب خشک یا دیوار عریانی است تا آنرا از گل و سبزه بپوشاند، و اگر چنین چوب خشک و دیواری نیابد خشک و نابود خواهد شد» اگر مردان به روان شناسی زن آشنانی کافی داشته باشند و به محبت ها و فداکاریهای خالصانه آنان پاسخ مثبت و مساعد دهند، حتی اگر در نهایت ناداری و عسرت و مشقت زندگی کنند، نه تنها زنان به آنها وفادار می مانند بلکه بهترین لذت ها را از زندگی با چنین مردان قدرشناسی خواهند برد، پس لطفاً شناخت خود را بیشتر و نگرش خود را زیباتر گردانید.
*همسرتان را با زنان دیگر مقایسه نکنید.
هیچ موقع خانم تان را با زن دیگر، به ویژه مادرتان، زن سابق تان یا نامزد قبلی تان مقایسه نکنید. هرگز درباره ی سایر روابطی که قبلاً احتمالاً داشته اید، مشتاقانه و با حسرت حرف نزنید. با این اعمال شما عدم امنیت را در جایی که نباید باشد ایجاد می کنید. مردی که می خواهد گذشته را دوباره زنده کند، به سوی دردسر می رود. به خاطر داشته باشید همسرتان می خواهد در زندگی شما مقدم ترین فرد باشد. وقتی شما الگویی را مثال می زنید مانند مادرتان، دختر خاله تان و… آن طور احساس کردن برای او خیلی سخت است. او باور می کند که باید دقیقاً عین آن الگو عمل و از آن پیروی کند. هر زنی دوست دارد بابت توانایی خودش مورد تحسین قرار گیرد. به او اجازه دهید همان زن شایسته ای باشد که هست بدانید که اگر به هر کس آزادی بدهید که خودش باشد او بهترین فرد می گردد.
*عشق خود را نسبت به همسرتان اثبات کنید.
زن ها از شما مردها می خواهند، عشق خودتان را به گونه ای محسوس و ملموس نشان دهید. در واقع عشق را هر روز و از راه های کوتاه باید به زبان آورد و نشان داد. خرید هدیه های کوچک و تقدیم به شکلی خوشایند می تواند جالب و زیبا باشد هدیه هایی که خانم ها دوست دارند شوهرشان به آنها تقدیم کنند بدین قرارند، گل، کارت پستال های زیبا همراه با دست خط خودتان، عطر، جواهرات، لباس، کیف، ساعت مچی و… اگر امکان پیچیدن هدیه ها هست، حتماً آن را با کادوهای رنگی زیبا بسته بندی کنید. خانم ها دوست دارند خودشان بسته بندی ها را باز کنند. گرفتن هدیه ها به زن احساس با ارزش بودن می دهد و عدم دریافت هدیه، این پیام را برای زن تداعی می کند که شما برای او هیچ ارزشی قائل نیستید و به او توجه ندارید و در یک کلام، دوستش ندارید. آقایان بعضاً می گویند این کارها مسخره بازی و بچه بازی ست پس این لباس ها و وسایل زندگی که پوشیده و استفاده می کنند را چه کسی برای آنها خرید؟ آقایان قبول داریم که به طور غیر مستقیم برای خانم تان خرج می کنید، ولی وقتی که او خودش اشاره کند که به چه چیزهایی نیاز دارم و با هم بروید، بخرید؛ این روش او را دچار هیجان نمی کند. شما زمانی می توانید او را غافلگیر کنید که خودتان بدون اطلاع او، برایش هدیه های مختلف بخرید و در مواقعی که انتظارش را ندارد، به او تقدیم کنید.
*زنان نیاز به صحبت کردن دارند.
زنان خواهان زندگی همراه با سازگاری و داشتن ارتباط و همکاری محبت آمیز با دیگران هستند. برای آنها داشتن روابط مهمتر از کار و فن آوری است، مطرح کردن احساسات شخصی خیلی مهمتر از رسیدن به اهداف و موفقیت است نزد زنان گفت و گو و ارتباط با همدیگر منشأ رضایت و خرسندی است، شوهری که یاد می گیرد هر روز وقت صرف کند و با زن خود حرف بزند و به صحبت های او گوش دهد، قلب او را برای همیشه تسخیر می کند. اگر خانم ها و آقایان روزی 20 دقیقه با هم صحبت کنند، درِ طلاق را برای همیشه به روی خودشان می بندند. مردی که نیاز زن را برای صحبت کردن نادیده می گیرد، همسری نامهربان و عیب جو پیدا خواهد کرد. وقتی او به شما غُر می زند و لحظه ای آرام تان نمی گذارد؛ آنچه در واقع او می گوید این است: اگر نمی توانم با گفتگویی خوب بر تو اثر بگذارم با مذاکره ای نامطبوع اثر خواهم گذاشت چون حتی بگو و مگوها بهتر است از پوچی و خلأیی است که وقتی با تو هستم احساس می کنم. آنچه او هر بار می گوید این است: لطفاً به حرف من گوش بده، می خواهم آنچه را برای من اتفاق افتاده و در باره آن نگرانم با تو در میان بگذارم، در واقع پند یا نصیحت یا راه حلی نمی خواهم ولی مردان به اشتباه تصور می کنند، باید راه حل ارائه دهند و او می کوشد تا با حل مشکلات همسرش احساس بهتری به او القاء کند، می خواهد برای همسرش فرد مفید باشد تصورش این است که وقتی از توانایی خویش در جهت حل مشکلات همسرش استفاده کند همسرش برای او ارزش قائل است و او سزاوار عشق و محبت همسرش است با این حال وقتی مرد راه چاره ای ارائه می دهد اما همسرش هم چنان آشفته و ناراحت باقی می ماند برای مرد بسیار مشکل است که به حرفهای همسرش گوش دهد زیرا چاره او پذیرفته نشده و از این رو خود را موجودی بی مصرف و بی فایده تلقی می کند او نمی داند که می تواند فقط با گوش دادن و توجه و همدردی حامی و پشتیبان همسرش باشد او را درک کند و به احساساتش اهمیت دهد.
*گذشته ی همسرتان را به رُخش نکشید.
بعضی اوقات، خانم ها دل به دریا می زنند و گذشته خود را با کمال صداقت برای شما تعریف می کنند. اگر شما درک و همدردی و ظرفیت نداشته باشید؛ این آخرین باری خواهد بود که او این کار را می کند و دیگر به شما اعتماد نمی کند و حرف هایش را برای تان نمی گوید. گذشته، گذشته است و نمی توان آن را تغییر داد. تنها لحظه ای که ارزشمند است، حال است و شما باید در زمان حال زندگی کنید. همه ما بار اضافی، چیزهایی که می خواهیم تغییر دهیم و تجاربی که هرگز نمی خواستیم داشته باشیم ارتباطی را شروع می کنیم. تنها مهربانی و عشق تان می تواند زخم های کهنه ی او را درمان کند و به او احساس کامل بودن و با ارزش بودن دهد. این توانمندی ارزشمندتان را تباه نکنید. این یکی از بهترین هدایایی است که در بقیه ی زندگی مشترکتان می توانید به همسرتان بدهید.
*کلمه ی “باید” را به همسرتان تحمیل نکنید.
برای زن، هیچ چیزی ناراحت کننده تر از این نیست که نزد شخصی که در دنیا بیش از همه دوستش دارد واقعه ای را که در گذشته برایش رخ داده است، تعریف کند و آن وقت پاسخ بشنود: “تو باید این کار را می کردی” به طور مثال اگر خانم تان بگوید: “چه روز بدی در محل کارم داشتم”، اگر شما بگویید: خوب تو باید از آن کار استعفا بدهی و ما احتیاج به چنین پولی نداریم، “زن تان خوشش نمی آید، در عوض شما بهتر است که بگویید: “عزیزم به من بگو چه شده است، آنها روحیه ی تو را درک نکرده اند و قدر کارمند خوبی مثل تو را نمی دانند، و یا اگر از دردسر بچه ها و مریضی آنها سخن به میان می آورد به او بگویید:”عزیزم، حق داری، می فهمم که چه می گویی.تو باید خسته شده باشی، نمی دانم چگونه جبران زحماتت را بکنم و من خیلی خوشبختم که همسری مثل تو دارم و هیچ گاه به او نگویید تو باید سپاسگزار باشی که مجبور نیستی هر روز صبح زود سر کار بروی. شما باید لحن صحبت خود را با همسرتان کاملاً تغییر دهید، مثبت صحبت کردن شما تمام خستگی های همسرتان را رفع می کند و شما هیچ زحمت اضافه ای نکشیده اید فقط از جملاتی استفاده کرده اید که آنها را تغییر داده و با نگرشی جدید به ذهنیت همسرتان، زندگی زیباتر و موفق تری را آغاز کرده اید و روزهای زیبا و با شکوهی در انتظار شماست.
*به علائم غیر کلامی همسرتان توجه کنید.
بررسی ها نشان داده است که در انتقال پیام، کلمات به اندازه 7 درصد و علائم غیر کلامی 55 درصد (شامل تبسم، نگاه کردن، چشم غره ها و اخم ها) و آهنگ صدا 38 درصد نقش دارد. پس نتیجه می گیریم که توجه به نشانه های غیرکلامی معمولاً نسبت به سخنانی که خانم تان بر زبان می آورد، پیام بیشتری به شما می دهد. هر مردی وقتی می بیند، خانمش درها را به هم می کوبد، می تواند حدس بزند که همسرش عصبانی است ولی تلاش بیشتری لازم دارد تا نشانه های دقیق تری را نیز ببیند، مانند حرکت های محکم در راه رفتن او، نبودن احساس در صورتش، خیره شدن به فضا، گرداندن چشم هایش از نگاه کردن به شما یا بالا انداختن شانه هایش در پاسخ به یک موضوع مطمئن باشید که چیزی ناراحتش می کند. اگر او از شما فاصله می گیرد، بدانید که او از مسئله ای ناراحت است. وقتی شما در ابتدا از همسرتان بپرسید که مشکل چیست؛ او برای بار اول می گوید: “هیچ چیز”، ولی اگر شما مرد باهوشی باشید، می فهمید که آهنگ صدای او افشا کننده است. شما باید برای بار دوم بپرسید: خواهش می کنم به من بگو مشکلت چیست؟ می دانم چیزی تو را ناراحت می کند. او برای بار دیگر می گوید به تو گفتم مشکلی نیست، ولی وقتی برای بار سوم شما می پرسید: عزیزم، چه مشکلی تو را رنج می دهد؟ او این پیام را می گیرد که برایش اهمیت و ارزش قائل هستید و به او توجه نشان می دهید و او سرانجام موضوع را به شما می گوید و احساس بهتری پیدا می کند.
*در امور مختلف زندگی تان مستبدانه تصمیم نگیرید.
بعضی از مردان تصور می کنند که باید همه ی تصمیم زندگی را خودشان بگیرند. آنان با غرور خاص ادعا می کنند که مردهای آهنین هستند. میان زندگی کردن با مردی که صفت قاطعیت را داراست و کسی که رهبری آزادمنش است وهمسر خود را مشاوری مهم به شمار می آورد، با زیستن در کنار فردی مستبد تفاوت بزرگی وجود دارد. زنان دوست دارند که در زندگی زناشویی شان احترام بیشتری وجود داشته باشد. آنان همکاری و شراکت در کارها را می خواهند نه استبداد و زورگویی را. وقتی مردی نظرش را بیان می دارد یا تصمیم هایی می گیرد که احساس می کند سودمند هستند، هرگز نباید جمله ی تو چه فکر می کنی؟ یا تو چی را دوست داری؟ را فراموش کند. او همچنین بعضی اوقات باید برنامه های خودش را مطابق با سلیقه ی همسرش تغییر دهد. این کار بخشی از عمل دوست داشتن است که توافق و سازش نام دارد. با شریک کردن نظرات همسرتان در امور مختلف، به او احساس با ارزش و مهم بودن می دهید. پس سعی کنید خانواده ی شما خانواده ای مستبد نباشد، خانواده ای که روابط آن براساس قدرت، خشونت در رفتار، خودمحوری و پرهیز از مشورت باشد.حضرت علی (ع) فرموده اند:
«والمُستبدُ مسَهوّرٌ فی الخطاء والغلط» فرد خود رأی در انجام خطا و کارهای اشتباه بی باک است و یا فرموده اند:
«لا تَستبدُّ بِرایکَ فمن استَبدَّ بِرأیه هَلک» در رأی خود استبداد نظر نداشته باش، که هر کس استبداد در رأی داشته باشد هلاک می شود. پس همواره سعی تان بر این باشد که خانواده ای بالنده بسازید، خانواده بالنده خانواده ای است که هر لحظه می توان نشاط، سرزندگی، اصالت، و محبت را در آن احساس کرد و همه ی اعضای خانواده مخصوصاً زن و شوهر ارزش فوق العاده ای برای یکدیگر قائلند، اشتباهات یکدیگر را مقدمه حرکت، رشد و پیروزی می دانند نه بهانه ای برای تحقیر و سرکوفت زدن، برای لذت بردن و زندگی کردن خود برنامه دارند.
*اعتماد به نفس تان را افزایش دهید.
مردی که می داند از چه شخصیتی برخوردار است و در باره ی خود احساس خوبی دارد، همیشه برنده است. زیبایی و زشتی قیافه ی شما نیست که زن ها را علاقه مند می سازد، بلکه چگونگی عملکردتان این علاقه را به وجود می آورد. زیبا بودن در اثر کار زیبا کردن است. اگر تصور می کنید خیلی کوتاه، خیلی بلند، طاس هستید، گوش هایتان خیلی بزرگ است، چشم های خیلی ریزی دارید و جذاب نیستید یا ویژگی جسمی نامناسب دیگر دارید، می توانید به وضعیت بعضی از مردهای مورد علاقه ی مردم جهان در گذشته و حال توجه کنید. وودی آلن، کارلوپونتی، هنری کیسینجر و دهها نفر دیگر در جلب توجه زنان هرگز مشکلی نداشتند. همه ی زنان به مردان خیلی خوش چهره نگاه نمی کنند. آنان معتقدند مرد خوب واقعی کسی است که خودش را دوست دارد و از نظر کاری فردی فعال، پویا و با اندیشه های مثبت و قدرتمندانه است. همچنین می داند چگونه با زنی با احترام و فهم و مهربانی رفتار کند واو را تحسین کند.
*با نام های خودمانی و به طور صمیمانه او را صدا بزنید.
هر دو باید همدیگر را با نامی صدا کنید که بیشتر دوست دارید و خوششان می آید. در زندگی مشترک همسران، محبت و صفا و صمیمیت و یکرنگی لازم است و صدا زدن دوست را به نامی که مطلوب و محبوب او است، ایجاد محبت می کند و در روایت نیز آمده «ثلاثُ یُصفین وُدّ المرء لا فیه المُسلم: یَلقاهُ بالبُشر إذا لَقیه و یوشع له فی المجلس و یُدعوهُ بِأحبّ الاسماء ألیه» سه چیز است که دوستی مسلمان را با مسلمان دیگر، صافی و خالص می کند:
1-هنگامی که او را ملاقات می کند، با خوشرویی با وی برخورد می کند.
2-زمانی که خواست کنار او بنشیند، برایش جا بازمی کند.
3-به بهترین نامی که دوست دارد او را صدا زند.(اصول کافی ج2، ص 643)
این روایت مانند تمام روایات و احادیث دیگری که در زمینه روابط اجتماعی مسلمین بیان شده، هدفش یا یکی از اهدافش الفت و محبت ایجاد کردن بین مسلمین است و بسیار روشن است که ایجاد الفت میان زن و شوهر لازم تر و ضروری تر از سایر مسلمین است. پس لطفاً آقایان عزیز همسرتان را با نام های خودمانی و یا القاب زیبایی چون عسلم، آرزویم، گُلم، عروسکم، نازنیم، پرنسس و هزارها کلمات خوشایند دیگر صدا کنید. نترسید و امتحان کنید! اگر قبلاً چنین کارهایی نکرده اید، اول کلمات معمولی را به کار ببرید و کم کم از کلمات خودمانی تر استفاده کنید. بدانید که اسم هر کسی فوق العاده برایش عزیز و مهم است برای احساس صمیمیت با خانم تان اسم او هر چه است را به اضافه ی پسوند جونم صدا بکنید! این مسائلی که در نظر بعضی از شما آقایان ممکن است خنده دار و بی اهمیت جلوه کند، برای خانم ها حائز اهمیت فراوانی می باشد و عدم توجه شما به چنین مسائل ظریفی، زمینه را برای بهانه گیری و غُرزدن خانم شما فراهم می کند.
*از همسرتان عکس بگیرید.
به همسرتان بگویید دوست دارید جدیدترین عکس او را داشته باشید تا آن را در کیف بغلی خود بگذارید. پیامی که این خواسته شما برای خانم تان می فرستد، این است: او می خواهد هر کسی بداند من همسرش هستم. چقدر من برای او مهم هستم. چقدر من به نظر او زیبا هستم و گرنه چنین کاری نمی کرد. چقدر من نزد او عزیز و با ارزش هستم.
*تمام وقت تان را با کار پُر نکنید
بلندپروازی یکی از ویژگی هایی است که زنان آنان را برای مردان، جذاب می دانند. زیرا بلندپروازی می تواند به پول، قدرت و حتی شهرت منجر شود، ولی زنانی که با مرد بلندپرواز معتاد به کار زندگی می کنند، معمولاً اعتراف می کنند که خیلی تنها هستند و تمام مسئولیت زندگی و بار به دوش آنهاست و از زندگی شان لذت نمی برند. زیرا با یکدیگر به تفریح و گردش نمی روند و فرصت کافی برای گفتگو با یکدیگر را ندارند، هم چنین زمانی که لباس های جدید و زیبا همراه با جواهرات می پوشند، شوهر غایب شان نمی بیند و از آنها تعریف نمی کند. پیشنهاد می گردد کمی از کار دست بکشید و برای تماشای طلوع و یا غروب آفتاب وقت بگذارید. مرخصی بگیرید و همراه همسرتان در ساحل دریا و یا در جنگل و پارک قدم بزنید. به خودتان اجازه ی آرامش یافتن دهید. از مسئولیت های روزانه کمی کنار بکشید و خیال پردازی کنید. این کار نه تنها تمام آن بلندپروازی هایی را که دارید متعادل می سازد، بلکه آن را تقویت می کند. زمانی که هنوز حق انتخاب دارید، تصمیم بگیرید زندگی متعادلی ایجاد کنید، به طوری که بعدها کمتر تأسف بخورید. این به آن مفهوم است که شما هر چند یک بار، کمی از کار دست بکشید و دست در دست مهم ترین فرد زندگی تان، به گردش بپردازید.
*ارتباط زن ها با زمان، ارتباطی مقدس است، آن را ارج نهید و بی تفاوت نباشید.
درک زن از زمان، افکار و همچنین تصمیم گیری های او در باره ی زمان در واقع گویای رازهایی در باره ی ذهن، فکر و قلب زن ها است. به کرات دیده شده که آنچه زن ها از مردها می خواهند همواره نوعی به زمان مربوط می شود و موضوعات مربوط به زمان همواره در مرکزیت زندگی عشقی قرار دارند چنانچه مخالفت ها، برخوردها، درگیری ها و نواحی تنش زای روابط صمیمی خود را معاینه کنید خواهید دید که همگی به نوعی به زمان مربوط می شوند. مردها و زنها نقطه نظرات و احساسات بسیار متفاوتی نسبت به زمان دارند که این خود منشأ بسیاری از سوءتفاهمات همیشگی میان آن هاست، زن ها بسیار با زمان صمیمی اند. و آن را محترم می شمارند، چرا زن ها این گونه هستند؟ این چیزی نیست که به زنان آموزش داده شده باشد، بلکه بخشی طبیعی و ذاتی از ماهیت و هویت زن هاست، چرا که بدن زن ها از ریتمی ماهانه تبعیت می کند، از همان ابتدای بلوغ که عادت ماهانه دختران جوان آغاز می گردد، زن ها هر یک روز و هر یک هفته را به طرزی خودآگاه حس می کنند و منتظرند تا دوره ی بعد آغاز گردد از همین جاست که زنان عادت شمارش روزهای زندگی را می آموزند و هرگز آن را متوقف نمی سازند و ادامه می یابد حتی در دوران حاملگی روزها و ماه ها را دقیقاً محاسبه کرده تا کودکشان متولد شود و پس از متولد شدن ساعت ها را می شمارند تا به او شیر دهند.
حالا به بعضی جلوه ها و نمودهای ویژه ی رفتار زنان و ارتباط با زمان و سوءتفاهمات شما آقایان از این گونه رفتارها توجه کنید.
زن ها به طرزی طبیعی زمان سنج هستند و گذر زمان را ثبت می کنند آخرین باری که با هم صحبت کردید و یا به سینما رفتید را دقیقاً محاسبه می کنند. شما مردها همیشه از این توانایی حیرت زده اید و بیشتر مواقع از دست خانم تان ناراحت می شوید به ویژه هنگامی که اشتباهات شما را تصحیح کنند! زن ها همیشه حساب دقیق قول های همسرشان را دارند، زن ها حساب زمان ها و مناسبت های رمانتیک را همیشه دارند، زن ها حساب کارهایی را با دقت نگه می دارند که مردها دوست ندارند به آنها در این باره یادآوری شود. و بیشتر اوقاتی که زن ها حساب زمان را دارند، مردها دچار سوءتفاهم می شوند و چنین برداشت می کنند که زن ها به آنها گیر می دهند و عصبی، دعوایی، کنترل گر و سلطه جو هستند و دست آخر نتیجه می گیرید شما را زیر نظر گرفته اند، به شما امرونهی می کنند سرکوفتشان می زنند و یا جاسوسی تان را می کنند. زن ها از این برخورد عکس العمل مردها می رنجند و احساس می کنند نیت آنها را بد تعبیر کرده اند و پیش خود می گویند «من فقط می خواستم کمک کرده باشم» و آنچه باید شما آقایان درباره همسرتان بدانید این است که زن ها از آن رو حساب زمان و کارهای شما را دارند که می خواهند مفید و کمک کار باشند. نه به این دلیل که می خواهند شما را کنترل کنند و به پروپای شما بپیچند. زنها تنها به این دلیل به زمان توجه دارند که ساختارشان این گونه است و گرنه به زمان حتی فکر هم نمی کنند، زمان برای مردها آب می رود در حالی که برای زنها کش می آید! این حقیقت است که در بسیاری از موارد، مردها احساس می کنند که هیچ زمانی نگذشته است، اما احساس زنها این است که زمان نسبتاً زیادی گذشته است، پس لطفاً نگرش خود را نسبت به این قضیه عوض کنید و از این به بعد سعی کنید گاهی اوقات کارها را زودتر از آنچه همیشه انجام می دادید، انجام دهید، زودتر و بیشتر از آنچه ضروری می دانید به همسرتان تلفن بزنید. دفعات بیشتری در روز از همسرتان تعریف کنید و بگویید دوستش دارید. سعی کنید زمان بیشتری از آنچه به طور معمول لازم می بینید صرف صمیمیت و نزدیکی با همسرتان کنید. زنها چرخه های زمان را با جشن گرفتن مناسبت های ویژه گرامی می دارند، روزهایی که برای خانم تان خیلی مهم هستند و اگر شما آنها را فراموش کنید، در حقیقت، ضربه ی جبران ناپذیری بر او وارد ساخته اید، مثل روز تولد، سالگرد ازدواج، روز مادر، عید نوروز، حتماً در این روزها سعی کنید که برای او هدیه بخرید و یا برای او جشنی مختصر تدارک ببینید. جشن گرفتن چرخه های زمانی و مناسبت های ویژه یکی از راه هایی است که زن ها با آن خوشبختی و رشد نهال عشق و ازدواج شان را گرامی می دارند و این کار را با هیجان تمام انجام می دهند در حالی که حتی با احساس ترین مردها نیز نمی توانند درک کنند که چرا زن ها مناسبت های ویژه را تا بدین حد گرامی می دارند زیرا زنان با زمان ارتباطی مقدس دارند.
*بیاموزید که مستقل و مطمئن عمل کنید.
اگر مردی هستید نیازمند و متکی به دیگران، باید یاد بگیرید که مستقل و مطمئن عمل کنید. شما باید چون شخصی در زندگی پا بگذارید که می تواند با زنش یا بدون او زندگی کند. مهم نیست زن چقدر قوی، موفق و مستقل است. او همچنان به دنبال مردی است که بتواند به او احترام بگذارد، به آن بنگرد و تحسین کند. زن در جستجویش برای یافتن مردی قاطع حدود قدرت شما را آزمایش می کند. وقتی که او شما را فردی ضعیف، کلیشه ای، متکی و نیازمند ببیند در نظرش قدرتمند و مهم جلوه نمی کنید.
*مشکلات شغلی تان را به خانه نیاورید.
مردانی که گرفتاری ها و ناکامی های شغلی محل کارشان را به خانه می آورند در اشتباه بزرگی هستند. تصور کنید،دو لیوان آب بر روی میزتان قراد دارد، یکی دارای آب صاف و شفاف می باشد که نشان دهنده ی زندگی شخصی شماست و دیگری دارای آبی کدر وتیره می باشد که نشانه ی زندگی کاری و شغلی شماست. آیا عاقلانه است که آب کثیف را در لیوانی که آب صاف و شفاف دارد بریزید؟ با این عمل تان آب هر دو لیوان را کثیف می کنید، چرا آن دو را به طور جداگانه نگه نمی دارید؟ اگر شغل تان انتظارات شما را برآوده نمی کند، می توانید احساسات خود را در مورد آن ابراز دارید، ولی به صورتی نباشد که تمام احساسات منفی تان را بر سر شخصی که دوستش دارید ومهم ترین فرد زندگی تان می باشد، خالی کنید. چون بخشی از زندگی تان خوشایند نیست، بدین مفهوم نیست که قسمت دیگر هم باید خراب شود و از بین برود. شما می توانید این گونه فکر کنید که برای 8 ساعت روز، بهترین کاری که می توانستید، انجام داده اید و حالا بقیه ی روز را به بذل توجه و کوشش کردن برای خوشبختی فرد مورد علاقه تان می پردازید. زنان از بودن مردی که در همه ی اوقات، خسته، عبوس و افسرده است، لذت نمی برند. شما باید به همان اندازه که وقت خود را صرف امور اداری می کنید در خانه هم همان مقدار وقت صرف کنید.
*بیش از حد از خودتان تعریف نکنید.
زن ها معمولاً از مردهایی که بیش از اندازه در چنگال خودستایی گرفتارند، خوششان نمی آید. اینگونه مردها هیچ گاه از سخن گفتن در باره ی خود دست برنمی دارند. آنان ساعت ها را صرف شرح دادن کارهای روزانه، هدف ها، تفکرها و پیشرفت های شان می کنند و حتی یکبار هم سؤالی درباره ی همسرشان نمی کنند. در چنین مواقعی پیامی که زن دریافت می کند این است: کسی که مهم است من هستم و تو مهم نیستی. اکثر زنان تمایلی به شنیدن این همه خودستایی ندارند و در ذهن خودشان می گویند، چه مرد خودستایی! وَه چقد از خود راضی و از خودمتشکر است و فقط خودش را می بیند.
*تکیه گاه امن و مطمئنی برای همسرتان باشید.
تا حالا فکر کرده اید که چرا زن ها در مقایسه با مردان به آرامش بیشتری نیازمند هستند؟ چرا زنان به طور مستمر و مداوم از افکار و احساسات همسرشان باید با خبر باشند؟ چرا زن ها هنگامی که مرد زندگی شان دلیل ناراحتی یا نگرانی خود را با آنها در میان نمی گذارند مضطرب و نگران می شوند؟ پاسخ تمامی پرسش های فوق یک چیز است. یکی از اساسی ترین نیازهای زن ها در روابط صمیمی این است که احساس امنیت کنند، منظور امنیت جانی یا فیزیکی و جسمانی نیست، بلکه بیشتر امنیت احساسی و عاطفی را در نظر داریم.احساس عمیق و درونی از این که رابطه شان محکم و استوار و ماندگار است و این که همسرشان در عشق خود جدی و ثابت قدم است و به زن ها نیز متعهد و پای بند باشند به طوری که بتوانند به عشق او اعتماد کنند و بنابراین بتوانند به خود نیز اجازه دهند تا تمام و کمال عشق بورزند و جز عشق پاسخ نگیرند.این امنیت عاطفی کلید گشایش دل و جان زن محسوب می شود و زمانی که زن ها احساس امنیت می کنند در بهترین اندازه های خود ظاهر می شوند بدین معنا که آرامش بیشتر و نگرانی کمتر اعتماد به نفس بیشتر و ناامنی کمتر و بالاخره استقلال بیشتر و توقع کمتری خواهند داشت به عبارت دیگر، بیشتر آنگونه خواهند بود که مردها دوست دارند و کمتر آنها را عصبی خواهند ساخت!نکته مهم دیگری نیز وجود دارد که باید همواره شما آقایان به یاد داشته باشید:زن ها به حکم می دانند هرگاه احساس امنیت دارند به آنچه مطلوب خود و نیز مطلوب مرد زندگی شان است نزدیکتر می شوند. لذا به طرزی هم خودآگاه وهم ناخودآگاه سعی می کنند مرد زندگی شان را وادار سازند به گونه ای رفتار کنند که به آنها احساس امنیت بدهند و بالعکس رفتارهای ناخوشایند زنها ریشه در احساس ناامنی آنها دارد. احساس ناامنی زنها را پرتوقع تر، وابسته تر و حسودتر می کند و در اینجاست که مردان واکنش مثبتی در برابر ناامنی زنان از خود نشان نمی دهند، گر چه در همین مواقع است که زن ها به حداکثر احساس امنیت از جانب مردها نیازمند هستند اما در عمل واکنش بیشتر مردها پس نشستن و دریغ کردن همان توجه و اطمینان خاطر عادی و همیشگی است که قطعاً منجر به وخیم شدن اوضاع نیز خواهد گشت! احساس ناامنی بیشتر زن ها، به محض دریافت اندکی عشق، محبت، توجه و آسودگی خاطر سریعاً از بین می رود. در این اوقات تلاش از جانب شما آقایان، معمولاً مؤثر واقع می شود. زیرا از بدتر شدن اوضاع جلوگیری می کند، لطفاً از همسرتان در این مواقع فاصله نگیرید و او را به حال خود رها نکنید، برای او وقت بگذاریم، خانم تان را به دنیای دورن خود راه بدهید تا او احساس امنیت کند. هیچ چیز به اندازه ی زمانی که مرد ترس ها، نگرانی ها، نارحتی ها و رؤیاهایش را با خانمش در میان می گذارد در زنان احساس نزدیکی و صمیمیت ایجاد نمی کند، مطمئن ساختن زن از عشق، تعهد و پای بندی تان به او از مؤثرترین روش های تولید احساس امنیت روحی در زنهاست، با کلمات و گفته های خود عشق و قدردانی خود را نسبت به او نشان دهید، به او بگویید که در زندگی خود به او نیاز دارید و دلایل آن را نیز بیان کنید. هنگامی که در رابطه شان با شما احساس ناامنی می کند، از او بپرسید دوست دارد چه چیزی را از شما بشنود تا نگرانی هایش برطرف شوند، آن هم نه تنها یک بار بلکه چندین بار، بیشتر به او زنگ بزنید و به او خبر بدهید که کجاهستید یا چه کار می کنید تا او بداند که به او فکر می کنید. به طور کلی زن به مردی نیاز دارد که بتواند به وی دلگرم باشد و به هنگام لزوم از کشمکش بهره گیرد.
*دیرآمدن به منزل را به او اطلاع دهید.
زمانی که مشغله ی کاری زیادی دارید و مجبورید دیرتر به خانه بروید و یا در مهمانی های دوستانه و یا مراسم مختلف شرکت دارید، با تلفن به او اطلاع دهید که دیرتر به منزل می آیم تا او را از بابت نگرانی راحت کنید. وقتی مردی دیر به خانه می آید و زحمت تلفن زدن به همسرش را به خود نمی دهد، موضوع این نیست که برای شام یا ناهار منتظرتان می باشد، بلکه هسرتان نگران شماست که اتفاقی برایتان نیفتاده باشد. زیرا زمانی که شما با یک فرد بسیار مهم قرار ملاقات دارید اگر نتوانید سر قرارتان حاضر شوید، حتماً به او زنگ خواهید زد و او را در جریان می گذارید. آیا مهم ترین شخص در زندگی تان یعنی همسرتان از او لیاقت و استحقاق کمتری دارد؟
اگر بهانه ی شما این باشد که من در وسط جلسه بودم و یا خیلی سرم شلوغ بود، یعنی اینکه افراد حاضر در جلسه و کارتان از همسرتان بیشتر اهمیت دارند. همسرتان می خواهد با همان توجهی که شما به یک شخص خیلی مهم دارید، با او نیز دقیقاً همان رفتار شود. زیرا او استحقاق کمتری ندارد.
*لطفاً این قدر غُر نزنید.
برای زنان خیلی خسته کننده و رنج آور است که با مردی زندگی کنند که همیشه از همه شکایت می کند و غُر می زند. بعضی از مردان بیشتر وقت شان را صرف سرزنش دیگران، وقایع جامعه، عیب جویی از دیگران و انتظارات و توقعات بی جا از دیگران می کنند. آنان به جای اینکه گام مثبتی برای خود و همسر و جامعه شان بردارند، مرتباً در حال غُر زدن و اینکه دیگران برای من چه کار مفیدی انجام داده اند، هستند. به طور مثال می گویند: ای کاش جامعه ی بهتری داشتم، ای کاش همسر بهتری داشتم، ای کاش شغل بهتری داشتم و هزاران ای کاش دیگر مطرح می کنند. به شما می گوییم خیلی از افراد در زندگی خود با وجود تمام کمبودهایی که داشته اند، اقدامات بزرگی را انجام داده اند. به جای غُرزدن و متوقع بودن از دیگران شما باید نحوه ی نگرش تان را به زندگی عوض کنید. نگرشهای شما، مثبت یا منفی، سازنده یا مخرب، تصاویر ذهنی، احساسات و اقداماتی را سبب می شوند که روی زندگی و روابط تان تأثیر می گذارند، نگرشهای شما هم به سهم خود مبتنی بر تجربیات قبلی و باورهای شما درباره شکل و شمایل امور هستند. در هر مورد اگر می خواهید عملکرد خود را تغییر دهید و به نتایج جدید و بهتری برسید، باید تصویر ذهنی یا نگرش خود را تغییر دهید. خوشبختانه، باورهای شما تا حدود زیاد ذهنی هستند و همیشه مبتنی بر واقعیات نمی باشند، بدترین باورها، باورهای خود محدود کننده هستند باورهایی که سبب می شوند در زمینه ای احساس کمبود کنید، این باورها به ندرت درست هستند اما اگر آنها را معتبر ارزیابی کنید درباره شما مصداق و حقیقت پیدا می کنند. پس کار مهمی که باید انجام دهید این است که این باورهای خود محدود کننده را زیر سؤال ببرید. باید فرض را بر این بگذارید که این باورها حقیقی نیستند برای لحظه ای تصور کنید که با هیچ گونه محدودیتی رو به رو نیستید. تصور کنید به آنچه در زندگی می خواهید دست پیدا کنید. تصور کنید که توانمندی بالقوه شما نامحدود است نقطه شروع از میان برداشتن هراسها و آزاد کردن توانمندیهای بالقوه این است که به ذهن خود باورهای شجاعانه ی سازنده مثبت و جدید بدهید. انسانهای موفق کسانی هستند که در مقایسه با غیر موفقها با کارآیی بیشتری می اندیشند. آنها با زندگی، روابط، هدفها، و مسائلشان به شکلی متفاوت از دیگران کنار می آیند. بذرهای بهتری می کارند و در نتیجه زندگی بهتری برداشت می کنند. بیاموزید مانند موفقها فکر کنید، به زودی از زندگی مشابه زندگی آنها برخوردار می شوید. وقتی فکر و نگرشتان را عوض کنید، زندگی تان تغییر می کند و زمانیکه شما غُر می زنید غُرزدن ناشی از افکار منفی است که در ذهن تان پرورش داده اید و چنین افکاری مانند سم روح تان را تخریب می کند و شما را مستعد به ابتلاء به انواع بیماریهای جسمی روحی می کند. برای داشتن روح و جسمی سالم و زیبا سعی کنید عصبانیت خود را به عقب بیندازید. اگر عادت کرده اید در اوضاع و احوال خاصی واکنش خشمگین نشان دهید، خشم خودرا به مدت 15 ثانیه به تعویق بیندازید، دفعه بعد این مدت را به 30 ثانیه افزایش دهید.
و سعی کنید طول فاصله ها را هر چه بیشتر کنید. هنگامی که ببینید می توانید عصبانیت خود را به تعویق اندازید، زمانی است که خودداری کردن را یاد گرفته اید. تعویق انداختن یعنی خودداری کردن و یا تمرین کافی، عاقبت خواهید توانست عصبانیت را به طور کامل از میان بردارید. هنگامی که عصبانی می شوید، به خود یادآوری کنید که هر کس حق دارد آن چیزی باشد که خودش انتخاب می کند و توقع شما مبنی بر اینکه دیگران با آنچه هستند متفاوت باشند، فقط موجب دوام عصبانیت شما می شود. سعی کنید یاد بگیرید که به دیگران حق انتخاب بدهید، همان گونه که خود بر این حق اصرار دارید.و غُرزدن و دائماً عصبانی شدن مانع از پیشرفت شما در زندگی و داشتن روابط لذت بخش و هم چنین رسیدن به اوج قله های موفقیت می گردد.
*به همسرتان احساس ارزشمند بودن هدیه کنید.
نیاز به ارزشمند بودن یکی از اساسی ترین و مهمترین نیازهای پنهان زن هاست،زن ها نیاز دارند احساس ارزشمندبودن کنند و از شما مردها بشنوند که نقش مهمی را در زندگی شما ایفا می کنند، حقیقتاً بیشتر مردها هرگز نمی دانند که زنها تا چه حد نیاز دارند احساس ارزشمند بودن کنند و حقدر نیاز دارند احساس کنند که در زندگی مرد زندگی شان تأثیر مثبتی می گذارند. این موضوع بالاخص هنگامی بیشتر صحت پیدا می کند که مرد، زن خود را قوی و توانمند می بیند.چرا که در این گونه مواقع به غلط فرض می کند که اعتماد به نفس ظاهری زن به این معناست که احساس خوبی نسبت به خود داشته است و دیگر نیازی ندارد بشنود که چقدر زن خوبی است. البته این باور غلط است و زنها هر قدر هم که موفق، با نفوذ هم که باشند، همواره به تأیید و تحسین از جانب همسرشان نیاز دارند. پس مردان عزیز به همسرتان نشان دهید که خوشحالی او اولویت اول شما می باشد، قبل از آن که به شما بربخورد، بگذارید برایتان توضیح دهم،بیشتر زن ها چنان عشق را اولویت اول خود قرار داده اند و چنان همیشه سعی درخوشحال کردن دیگران دارند که فکر و ذکرشان این است که چگونه شوهرشان را خوشحال نگه دارند، چنانچه بی پرده و صریح باشیم باید اذعان کنیم که اغلب مردها نیز بیشتر به فکر خودشان هستند تا آن که به نیازهای همسرشان توجه و بر روی آن تمرکز کنند.
نتیجه این که مردها اغلب خود شیفته تر از زن ها هستند. به این معنا که لحظات کمتری به فکر دیگران اند لحظات بیشتری را غرق در خود، بی آنکه بخواهند یا حتی بدانند .زن ها هرگز فکر نمی کنند که مرد زندگی شان نمی خواهد آنها را خوشحال کند. بلکه تنها چنین باور دارند که خوشحالی زن اولویت اول آنها نیست. مردها معمولاً پس از آن که امور مربوط به کار و شغل و نیز تفریح و استراحت شان را رتق و فتق کردند یا پس از آن که صدای زنشان به آسمان بلند شود، به او و خوشحالی او می پردازند. پس لطفاً سعی کنید چیزهایی که برای خانم تان اهمیت دارد شناسایی کنید و سپس تمامی تلاش خود را به کار گیرید تا آن چیزها را یا کارها را برایش انجام دهید، از او بپرسید دوست دارد چه کار کند و اینکه چه چیز یا چیزهایی او را خوشحال می کند،دیگر اینکه به همسرتان نشان دهید که به زندگی اش علاقمند هستید هنگامی که شما از چیزهایی که در زندگی همسرتان اتفاق می افتد جویامی شوید و خود را درگیر می کنید، گویی به خانم تان می گویید «هر چه برای تو مهم است پس برای من نیز مهم است و می خواهم همه چیز را درباره آن بدانم» درباره فعالیت هایی که برای خانم تان مهم هستند از او بپرسید، همواره خود را در جریان آخرین وقایع و اتفاقات زندگی او قرار دهید. درباره آنچه می خواسته با شما در میان بگذارد، صحبت را پیش بکشید تنها با اندکی تلاش می توانید به او نشان دهید که به آنچه برایش مهم است اهمیت می دهید و اینکه برایش ارزش قائل هستید.
توصیه دیگر اینکه به او نشان دهید که به او نیاز دارید. بیشتر زن ها به درستی نمی دانند که شوهرشان چقدر به حضور آنها در زندگی خود نیاز دارند اکثرزن ها شاکی هستند که شوهرانشان هرگزبه آنها نشان نمی دهند که چقدر دوستشان دارند و احتمالاً چنانچه آنها بگذارند و بروند هرگز دل شوهرشان برای او تنگ نمی شود، اما هنگامی که با مردها صحبت می کنیم در کمال تعجب اعتراف می کنند که عموماً همسر خود را دوست دارند و اینکه بسیار به او و هر آنچه در زندگی او انجام می دهند، نیازمند و محتاج هستند، چرا؟ زیرا مردان دوست دارند قوی، مستقل و خودکفا ظاهر شوند واین فکر که به همسر خود نیازمند هستند می تواند برایشان ناراحت کننده یا حتی وحشتناک باشد.
نتیجه این می شود که ممکن است گاهی اوقات البته به طرزی ناخودآگاه سعی کنید به او نشان دهید که آنقدرها هم به او نیاز ندارید و به شیوه های گوناگون این فکر را به او ثابت می کنید:1-از او درخواست کمک نمی کنید 2- نظرات و توصیه های او را جدی نمی گیرید 3-ناامنی و آسیب پذیری خود را در رابطه با او پنهان می کنید و… در صورتیکه خانم تان به احساس با ارزشمند بودن نیاز دارد و شما مردها به سختی می توانید چیزی را از خانم تان دریافت کنید و یا تقاضای کمک کنید واینجاست که زن احساس می کند که به حساب نیامده و اینکه آنچه برای ارائه دارد، به قدر کافی ارزشمند یا خواستنی نیست پس لطفاً از همسر خود کمک بخواهید یا حداقل هنگامی که خودش کمک یا توصیه ای ارائه می دهد آن را پس نزنید، به خانم تان نشان دهید که هرگز برایتان عادی نشده است و در برابر دیگران از او تعریف و تمجید کنید علاوه بر این که در تنهایی از نقاط مثبت همسرتان تعریف می کنید باید در زمانی که در حضور دیگران قرار دارید، به توانایی های او اشاره کنید. ممکن است او شرمنده شود اما در اصل از این کار شما لذت می برد. تحقیقات نشان داده که تعریف در برابر دیگران سه برابر اثر بخش تر است. نزد اقوام و فامیل به او احترام بگذارید و به او احساس با ارزشمند بودن را هدیه کنید.