امام صادق (ع) فرمود: بانوئی از مسلمین انصار، ما خاندان نبوت را دوست می داشت ، و بسیار به خانه ما (در عصر بعد از رحلت رسول خدا (ص)) رفت و آمد می کرد، و رابطه دوستی محکمی با ما داشت ، روزی عمر با او (در آن هنگام که به خانه ما اهل بیت ع می آمد) ملاقات کرد و گفت : ای پیره زن انصار کجا می روی ؟ او گفت : به خانه آل محمد(ص) می روم تا بر آنها سلام کنم و با آنها تجدید عهد نمایم و حق آنها را ادا کنم . عمر به او گفت : وای بر تو، آنها امروز بر تو و بر ما حقی ندارند، آنها در عصر رسول خدا(ص) حقی داشتند، ولی امروز حقی ندارند، بر گرد و روش خود را تغییر بده . آن زن نزد ام سلمه (یکی از همسران نیک پیامبر (ص)) رفت . ام سلمه پرسید: چرا امروز دیر نزد ما آمدی ؟ او جریان ملاقات و گفتگوی خود را با عمر بازگو کرد.
ام سلمه گفت : کذب لایزال حق آل محمد(ص) واجبا علی المسلمین الی یوم القیامه . :عمر دروغ گفت ، همواره حق آل محمد(ص) بر مسلمین تا روز قیامت ، واجب است.
داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی