۱۱ـ رهایی از بدبختی
یکی از ویژگیهای مهم دنیا که در روایتهای امامان معصوم(علیهمالسلام) نیز بدان اشاره شده، بدبختی و بدفرجامی است. هر کس دوست دار دنیا شود، دچار فتنهها و آفات آن میگردد. بنابراین، چنانچه انسان به آن بیرغبت گردد، از بدبختیها و بدفرجامیهای آن رهایی مییابد.
امام علی(علیهالسلام) میفرماید: «زهدک فی الدنیا ینجیک و رغبتک فیها تزدیک. انکم ان کنتم زهدتمن خلصتم من شقاء الدنیا و فزتم بدار البقاء؛ زهد ورزیدن در دنیا، تو را نجات میدهد و دل باختن به دنیا، تو را به سر در میافکند. اگر زهد را پیشه خود سازید، از چنگال بدبختیهای دنیایی، رها و در آخرت، سرفراز خواهید بود».[۳۵]
امام علی بن موسیالرضا(علیهالسلام) بیرغبتی به دنیا را وسیله نجات از شر و فساد آن میداند. آن حضرت در پاسخ به مأمون که فضل، علم، زهد، ورع و عبادت او را دلیل برحق بودن ایشان برای خلافت بر میشمرد، فرمود: «به بندگی خدای عزوجل افتخار میکنم و با دل نبستن به دنیا از شر دنیا امید نجات دارم و با پروا از حرام الهی، رسیدن به نعمتهای [آخرتی] را امیدوارم و با فروتنی در دنیا به بلند مرتبگی نزد خداوند امیدوارم».[۳۶]
امام علی(علیهالسلام) میفرماید: «الا و ان الدنیا لا یسلم منها الا بالزهد فیها و لا ینجی منها بشیء کان لها؛ آگاه باشید که جز با پارسایی از [گزند] دنیا نتوان در امان ماند و با هیچ چیز که برای آن باشد، [از آتش] نتوان نجات یافت».[۳۷]
۱۲ـ بخشندگی
بخل نتیجه دل بستگی به دنیا است. بنابراین، کسی که به دنیا دل نبندد، سخاوت و بخشندگی را پیشه خود سازد. امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) میفرماید: «رأس السخاء الزهد فی الدنیا؛ اساس سخاوتمندی، بیرغبتی به دنیا است».[۳۸]
۱۳ـ زندگی ساده
روی آوردن به زندگی ساده و بدون تجمل یکی دیگر از آثار زهد است. امام علی(علیه السلام) در مورد فضیلت زاهدان میفرماید: «خوشا به حال پارسایان در دنیا که به آخرت دل بستهاند. ایشان گروهی هستند که زمین را فرش و خاک آن را بستر و آب را شربت گوارا قرار دادهاند و قرآن را پیراهن و دعا را جامه رو گردانیدهاند. پس به روش مسیح، دنیا را از خود جدا کردند».[۳۹]
۱۴ـ ترجیح دادن آخرت بر دنیا
راهد با شناختی که از دنیای فانی و ماهیت آن دارد میداند که زندگی واقعی انسان در آخرت است. از این رو، به جهان بیارزش دنیا، دل نمیبندد و آخرت را بر آن ترجیح میدهد. در اثر این ترجیح، ارزشهایی که برای زاهد مطرح میشود، ارزشهای الهی و معنوی و اخلاقی است؛ ارزشهایی که از فطرت او سرچشمه گرفته است. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «الزاهد الذی یختار الآخره علی الدنیا، وعافیه الآجل علی محنه العاجل؛ زاهد کسی است که آخرت را بر دنیا اختیار کند. زاهد، سلامتی آخرت را بر رنج دنیا ترجیح میدهد».[۴۰]
امام علی(علیهالسلام) در وصف زاهدان میفرماید اینان با این که در دنیایند، ولی اهل دنیا نیستند: «کانوا قوما من اهل الدنیا و لیسوا من اهلها، فکانوا فیها کمن لیس منها؛ پارسایان گروهی از اهل دنیایند که اهل آن نیستند. پس در دنیا هستند، مانند کسی که اهل آن نیست».[۴۱]
علت این که زاهدان اهل آخرتند نه اهل دنیا، این است که سلامتی و عافیت واقعی را در آخرت میجویند و میدانند که سراسر دنیا رنج و سختی است.
۱۵ـ اختیار عزت بر ذلت
علت عزیز بودن زاهد آن است که به امور مادی و دنیایی و مقامهای آن دلبستگی ندارد، از تمام آنها دل برکنده[۴۲] و خود را از قید و بند آنها رهانیده است. در نتیجه، خوار و ذلیل نیست و زیر سیطره اشیای بیارزش دنیایی قرار نمیگیرد. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در تعریف انسان ذلیل میفرماید:«کل عزیز داخل تحت القدره فذلیل؛ هر عزیزی که در زیر قدرت باشد، ذلیل است».[۴۳]
۱۶ـ بیزاری از زندگی دنیا
زاهد، مرگ را پیش چشمانش میبیند. در تفسیر زهد از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پرسیدند، فرمود: «مرگ پیش چشمان اوست».[۴۴] پس زندگی در دنیا را خوش ندارد. همین معنا از امام رضا(علیهالسلام) روایت شده است که درباره صفت زاهد فرمود: «متبرم بحیاته؛ [زاهد] از زندگی در دنیا بیزار است».[۴۵]
امام علی(علیهالسلام) پارسایان را دل دل، گریان و غمگین معرفی میکند، اگرچه در ظاهر شاد باشند. آن بزرگوار فرمود: «ان الزاهدین فی الدنیا تبکی قلوبهم و ان ضحکوا و یشتد حزنهم و ان فرحوا؛ قلب زاهدان در دنیا گریان است، اگر چه بخندند و غمهایشان زیاد است، اگرچه شاد باشند».[۴۶]
۱۷ـ ترجیح گرسنگی بر سیری
گفتیم که زاهد دارای مصرف کم و بازدهی زیاد است؛ چون میداند شکمپرستی سبب سقوط انسان است. پس میکوشد تنها برای تأمین غذای مورد نیاز بدنش گام بردارد. مصرف کم و گرسنگی یکی از عوامل بازدارنده شرارت نفس انسانی است؛ زیرا عادت کردن به بیش از اندازه نیاز، باعث کمی تحمل در مواقع کمبود و موجب دوری از ارزشهای انسانی است. امام علی(علیهالسلام) میفرماید: «نعم العون علی اشر النفس و کسر عادتها التجوع؛ گرسنگی علیه شر نفس و شکستن عادتها، یاور بسیار خوبی است».[۴۷]
امام صادق(علیهالسلام) نیز گرسنگی را از ویژگیهی زاهدان میداند: «والجوع علی الشبع…؛ زاهد، گرسنگی را بر سیری ترجیح میدهد».[۴۸]
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) درباره ویژگی زاهدان از جبرئیل نقل میکند که: «… و یتحرج من کثره الاکل کما یتحرج من المیته التی قد اشتد نتنها؛ زاهد از پرخوری میپرهیزد، همچنان که از مردار بدبو، دوری میکند».[۴۹]
۱۸ـ فراموش نکردن مرگ
دوستی و دلبستگی به دنیا نشانه غفلت انسان از مرگ است؛ زیرا کسی که در پی دنیا است، از این که مرگ نیز در پی اوست و در آینده تمام آمال و آرزوهایش برآب خواهد شد، غافل است. امام صادق(علیهالسلام) یکی از ویژگیهای زاهدان را ترجیح ذکر بر غفلت میخواند و از کسی که مرگ را فراموش کرده است، اظهار شگفتی میکند:
«[زاهد] ذکر را بر فراموشی ترجیح میدهد. از شش چیز در شگفتم… و اما چیزی که مرا به خنده میآورد، خواهنده دنیا است؛ در حالی که مرگ در پی اوست و غافلی که از او غفلت نشده است». [۵۰]
زاهد به خاطر غلفت نکردن و توجه به زندگی واقعی و کاملتر انسان پس از مرگ، هر چند در این دنیا زندگی میکند و مانند بقیه همنوعانش از نعمتهای دنیایی استفاده میکند. ولی خود را وابسته به آخرت میداند. از این رو، در هر لحظه زندگی به آخرت توجه دارد. امام صادق(علیهالسلام) در وصف زاهد میفرماید: «و یکون نفسه فی الدنیا و قلبه فی الآخره؛ خودش در نیا ولی قلبش در آخرت است».[۵۱]
همچنین پیامبر بزرگوار اسلام(صلی الله علیه و آله) درباره فراموش نکردن قبر، چشمپوشی از آرایشهای دنیایی و ترجیح آخرت بر دنیا، میفرماید: «زاهدترین مردم کسی است که قبر و بلا را فراموش نکند و از بهترین زینت دینا چشم بپوشد و نعمت باقی را بر نعمت فانی ترجیح دهد و فردا را از عمر خویش حساب نکند و خود را در ردیف مردگان شمارد».[۵۲]
۱۹ـ دوستی با دوست خالق
محبت به خداوند یکی از ویژگیهای زاهد است که در اثر دوستی و انس با خدای تعالی صورت میگیرد. در نتیجه، آن چه را که او دوست دارد، زاهد نیز دوست میدارد و آنچه را او دشمن دارد، زاهد نیز دشمن میدارد. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) از قول جبرئیل نقل میفرماید: «الزاهد یحب من یحب خالقه؛ زاهد دوست دارد کسی را که خالقش را دوست میدارد»[۵۳]
زاهد تنها با کسانی نشست و برخاست دارد که آنها نیز مانند خودش از دنیا بیزارند. امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) در توصیف زاهدان میفرماید: «تقلب ابدانهم بین ظهرانی اهل الآخره؛ بدنهایشان در بین اهل آخرت در گردش است [سر و کارشان با آنهاست].»[۵۴]
امام سجاد(علیهالسلام) میفرماید: «ان علامه الزاهدین فی الدنیا راغبین فی الآخره تزکهم کل خلیط و خلیل و رفضهم کل صاحب لا یرید ما یریدون؛ نشان زاهدان در دنیا و شیفتگان آخرت، دست کشیدن از هر همدم و دوست و وانهادن هر همنشینی است که مراد آنها را نخواهد».[۵۵]
۲۰ـ دشمنی با دشمن خالق
هر آدمی، دشمن محبوب خود را دشمن میدارد. زاهد نیز از این امر مستثنا نیست. محبوب زاهد، خالق اوست و او دشمن خالقش را دشمن میدارد. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) در این زمینه از قول جبرئیل(علیهالسلام) چنین میفرماید: «… و یبغض من یبغض خالقه؛ و دشمن میدارد کسی را که با خالقش دشمن است».[۵۶]
به علت این که نفس انسانی به بدی و دوری از خدا امر میکند، از دشمنان خدا شمرده میشود. از این رو، اگرچه زاهد به خاطر کارهایش در میان مردم به خوبی شهرت یافته است و مورد غبطه واقع میشود، باز دشمن نفس شیطانی خویش است.
امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) میفرماید: «… و یکثر مقتهم انفسهم و ان اغتبطوا بما رزقوا؛ خشم آنها بر نفسهایشان بسیار است، هر چند به سبب آنچه به آنها داده شده است، مورد غبطهاند».
۲۱ـ رحم کردن به مسلمانان
زهد از چندین جهت، رحم و دلسوزی وی را نسبت به مردم به همراه دارد: یکی اینکه چون زاهد به اندازه نیاز پس انداز نمیکند، حالت بیشتر مردم که چنین وضعیتی دارند، بهتر برای او قابل درک است. چون خود سختی میکشد، سختی زندگی دیگران را کاملا احساس میکند. از این رو، بهتر میتواند با دیگران هم دردی کند. دوم، چون دل بسته دنیا نیست، به راحتی میتواند اگر بهرهای از دنیا داشته باشد، آن را به دیگران ببخشد. سوم این که چون همواره به یاد مرگ و آخرت است، این حالت برای آدمی ترس و دلنازکی ایجاد میکند و روشن است که آدم دل نازک به دیگران ترحم و دلسوزی میکند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) درباره ویژگی زاهد از جبرئیل(علیهالسلام) نقل میفرماید: «… و یرحم جمیع المسلمین کما یرحم نفسه؛ و به مسلمانان رحم میکند، همچنان که به خودش رحم میکند».
از امام علی(علیهالسلام) نیز نقل است که: «ارحمکم ازهدکم؛ با رحمترین شما زاهدترین شماست».
۲۲ـ عمل به وظیفه
دل نبستن به دنیا و گرایش به آخرت سبب روی آوردن انسان به آن دسته رفتارهایی است که او را به آخرت و پاداش آن نزدیک میسازد. به همین دلیل، زاهد میکوشد وظایفی را که به عهدهاش گذاشته شده است، به خوبی انجام دهد. امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) میفرماید: «عملو فیها بما یبصرون؛ عمل زاهدان در آن چیزی است که [پس از مرگ] میبیند.»[۵۷]
همچنین امام سجاد(علیهالسلام) میفرماید: «… الحاث علی العمل قبل فناء الاجل و نزول ما لابد من لقائه؛ زاهد پیش از سرآمدن مهلت و فرا رسیدن آن چه ناگزیر باید دیدار کرد، در عمل میکوشد».[۵۸]
۲۳ـ ایثار
ایثار از اهداف زهد است. ایثار؛ یعنی دیگران را بر خویش مقدم داشتن و خود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن. زاهد بر خود سخت میگیرد تا به دیگران ببخشد، در کمال قناعت و سادگی زندگی میکند تا دیگران در آسایش باشند و آنچه دارد و به نیازمندان میبخشد؛ زیرا چنانچه دیگران بخورند و بپوشند و در آسایش باشند، بیشتر لذت میبرد تا این که خود بپوشد و بخورد و در آسایش باشد. امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) و خاندان گرامیش با فضیلتترین زاهدان هستند که نتیجه ایثارشان در سوره «هل اتی» آمده است. در روایت آمده است که وقتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دست بندی از نقره در دست حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) و پردهای بر در اتاق آن حضرت دید، ناراحت شد. حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) بیدرنگ قاصدی را خدمت حضرت فرستاد تا آن پرده و دستبند به مصرف دیگران برسد. به قول شهید مطهری(ره) شعار «الجار ثم الدار» رسم جاری در خاندان حضرت علی(علیهالسلام) و حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) بود.[۵۹] امام علی(علیهالسلام) درباره از خودگذشتگی زاهد میفرماید: «نفسه منه فی عناء و الناس منه فی راحه. اتعب نفسه لآخرته، و اراح الناس من نفسه؛ نفس زاهد از او در زحمت است و مردم از وی در راحت. خود را برای آخرتش به رنج انداخته و مردمان را از خویش آسوده ساخته است».[۶۰]
اسلام، چنین زهدی را که به خاطر از خودگذشتگی برای دیگران است، میپذیرد؛ زیرا هدفی عقلانی و انسانی دارد. اگر دینی چنین زهدی را سفارش نکند، دین نیست. اگر مکتبی اخلاقی، چنین زهدی را سفارش نکند، آن مکتب از مفاهیم والای انسانی بیخبر است. قرآن درباره گروهی از اصحاب پیامبر [انصار و مؤمنان در مدینه] میفرماید: « وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ [۶۱]؛ با این که خودشان در سختی به سر میبردند، برادران مسلمانشان را بر خود مقدم میدارند».[۶۲]
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) زیبایی و لطافت مسأله زهد را به ایثاری میداند که در آن نهفته است و میفرماید:
«… و الایثار زینه الزهد… ؛ از خودگذشتگی، زیبایی زهد است». [۶۳]
پی نوشت :
[۳۵] – غرر الحکم و درر الکم: ج ۱، ص ۴۲۶ و ۲۹۲.[۳۶] – وسائل الشیعه: ج ۱۲، ص ۱۴۷، ح ۲۲۳۴۶.
[۳۷] – غرر الحکم و درر الکم: ج ۱، ص ۱۶۱.
[۳۸] – آثار الصادقین: ج ۸، ص ۵۴.
[۳۹] – نهج البلاغه: حکمت ۱۰۴، ص ۴۸۶.
[۴۰] – المحجه البیضاء: ج ۷، ص ۳۶۳ ـ بحارالانوار: ج ۷۰، ص ۳۱۵.
[۴۱] – نهج البلاغه: خطبه ۲۳۰، ص ۳۵۲.
[۴۲] – این معنا از امام علی(علیهالسلام) نیز روایت شده است «العز مع الیأس» (میزان الحکمه: ج ۶، ص ۲۹۲).
[۴۳] – میزان الحکمه: ج ۶، ص ۲۸۶.
[۴۴] – بحارالانوار: ج ۷۳، ص ۴۸.
[۴۵] – بحارالانوار: ج ۷۰، ص ۳۱۹.
[۴۶] – نهج البلاغه: خطبه ۱۱۳، ص ۱۶۸.
[۴۷] – غرر الحکم و درر الکلم: ج ۲، ص ۷۷۳.
[۴۸] – بحارالانوار: ج ۷۰، ص ۳۱۵.
[۴۹] – همان: ج ۷۳، ص ۴۸ و ج ۶۹، ص ۳۷۴.
[۵۰] – همان: ج ۷۰، ص ۳۱۵ ـ میزان الحکمه: ج ۷، ص ۲۶۱.
[۵۱] – بحارالانوار: ج ۷۰، ص ۳۱۵.
[۵۲] – نهج الفصاحه: ص ۵۳، ح ۲۷۰.
[۵۳] – بحارالانوار: ج ۷۳، ص ۴۸.
[۵۴] – نهج البلاغه: خطبه ۲۳۰، ص ۳۵۳.
[۵۵] – مجمع البحرین: ص ۳۱۰.
[۵۶] – بحارالانوار: ج ۷۳، ص ۴۸ و ج ۶۹، ص ۳۷۴.
[۵۷] – نهج البلاغه: خطبه ۲۳۰، ص ۳۵۳.
[۵۸] – مجمع البحرین: ص ۳۱۰.
[۵۹] – سیری در نهج البلاغه: ص ۲۲۳-۲۲۳. (با گزینش)
[۶۰] – نهج البلاغه: خطبه ۱۹۳، ص ۳۰۶.
[۶۱] – سوره حشر، آیه ۹.
[۶۲]- حق و باطل: ص ۱۴۸.
[۶۳] – بحارالانوار: ج ۷۷، ص ۱۳۳.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی سبطین