طریقت آیت‌الله خوشوقت

طریقت آیت‌الله خوشوقت

طریقت آیت‌الله خوشوقت

طریقت آیت‌الله خوشوقت بر مبنای مکتب اهل ‌بیت علیهم‌السلام و بر دو پایه‌ی قرآن و عترت بود. ساختار شخصیتی ایشان کاملاً قرآنی بود. ایشان خود را با مبانی قرآنی و حدیثی سلوک معماری کردند و هر دوی این‌ها او را به سمت توحید محض برد.

تمام توجه مرحوم آقای خوشوقت به یک نقطه بود و آن، تکلیف، وظیفه، خداوند و تقوا بود. به همه هم این موارد را سفارش می‌کردند. یک شخصیت فوق‌العاده جامعی بودند؛ حتی در زمینه‌ی معلومات عمومی و علوم و فنون روز، تا آن‌جا که گاهی باعث شگفتی ما می‌شدند. صحبت‌های ایشان در درس‌هایشان از پزشکی، انرژی، نجوم، تغذیه، آبزیان و دیگر موارد، گاهی باعث تعجب شاگردان می‌شد.

ایشان مصداق این بیت شعر بودند که:

هر آن که ز دانش برد توشه‌ای جهانی‌ست بنشسته در گوشه‌ای

ایشان در مسائل عرفانی به درجه‌ای رسیده بودند که نیازی به تحصیل نداشتند، زیرا شهوداً به بسیاری از علوم دست یافته بودند. وقتی آیات قرآن را ترجمه و تفسیر می‌کردند، ما تأمل که می‌کردیم، می‌دیدیم به‌واقع همین تفسیر صحیح است و مشخص بود که این تفسیر در یک افق دید متفاوتی قرار دارد که شاید در دیگر تفسیرها نباشد.

شخصیت ایشان یک شخصیت استوار و بسیار پایدار بود که هیچ طوفان و بحرانی نمی‌توانست کمترین تغییری در ساختار وجودی ایشان ایجاد کند. آرامش کامل داشتند و این آرامش، به خاطر ایمان بالای ایشان بود که «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(1) ایشان به اوج ذکر رسیده بودند.

همین طریق را برای اهل سلوک هم سفارش می‌کردند و معتقد بودند تنها طریق صحیح سلوک، سلوک قرآنی و سلوک در مسلک سیره‌ی اهل‌ بیت علیهم‌السلام است و می‌گفتند: غیر از این مرام مسدود است، چرا که پیامبر گرامی اسلام فرموده‌اند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»(2) معتقد بودند همه‌ی مسیرها باید مؤیّد این امر باشد.

می‌فرمودند: اولین گام برای سلوک، شناخت صراط مستقیم است؛ صراط مستقیمی که خداوند از همه‌ی مؤمنان خواسته تا هر روز در نمازها ده مرتبه آن را از خداوند بخواهند: «إهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ»(3) می‌فرمودند: به همین خاطر، سوره‌ی فاتحه اولین سوره‌ی قرآن است و در هر نماز واجب شده است. بعد می‌فرمودند: خود قرآن صراط مستقیم را ترسیم کرده و گفته: «وَ أَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ»(4)

می‌فرمودند: عبودیت یعنی ایمان، اعتقاد و رفتار و اخلاق اسلامی داشتن و عبودیت یعنی تمام‌عیار این‌چنین‌بودن و در عرصه‌ی عمل مراعات تقوا کردن.

بسیار روی این معنا تأکید می‌کردند که: تقوا، تقوا، تقوا. می‌فرمودند: به این درجه هر کس رسید، آغاز بزرگی اوست، چون «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ»(5) و «أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ»(6) قرآن، متقین را هدایت می‌کند: «هَـذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَهٌ لِّلْمُتَّقِینَ»(7)

بعد می‌فرمود: کسی که به درجه‌ی تقوا رسید، خود خداوند دست او را می‌گیرد و به سمت بزرگی می‌برد که یکی از آن طریقت‌ها و بزرگی‌ها بعد از مرتبه‌ی تقوا، ذکر است و در مقام ذکر که شامل ذکر قلبی و ذکر لسانی می‌شود، شرایط طوری فراهم می‌شود که این ذکرِ ذاکر را خود خداوند جوابگو و مجیب خواهد بود. و بعد سالک به مرحله‌ی تفکر و تأمل و گشوده‌شدن افق‌های بزرگ عالم غیب برای او می‌رسد.

خود ایشان در این سیر، همت بلندی داشتند و این طریقت را از مرحوم آیت‌الله قاضی و مرحوم علامه طباطبایی هدیه داشتند.

مرجعیت

ایشان از نظر علمی به چنان جایگاهی رسیده بودند که گویا کلید حکمت الهی را در دست داشتند. با شناختی که از ایشان وجود داشت، بسیاری به ایشان پیشنهاد مرجعیت دادند. از ایشان تقاضا شد که شما تشریف بیاورید به قم یا مشهد که تمامی شرایط برای مرجعیت شما محیا است. بنده ناظر و شاهد بودم که ایشان سکوت می‌کردند.

چندین بار این قبیل اصرارها را رد کردند. حتی دفتری داشتند که فتاوای خودشان را در آن می‌نوشتند، اما این دفتر را به هیچ‌کس نمی‌دادند و می‌گفتند این دست خودم است و خودم به آن عمل می‌کنم.

گاهی به دوستان بسیار نزدیک که خیلی اصرار و پرسش می‌کردند، نظرات‌شان را بیان می‌کردند، ولی نه به این ‌عنوان که تقلید کنند، بلکه فقط بیان می‌کردند.

وقتی هم که افراد اصرار زیادی می‌کردند، می‌فرمودند: انشاءالله حضرات هستند. اخیراً هم همه را ارجاع می‌دادند به رهبر معظم انقلاب و می‌فرموند که: ایشان هستند و الحمدلِلّه با آن حضور و تقوا و عالمیت و بزرگی که دارند، کفایت می‌کنند.

از ویژگی‌های حضرت آیت‌الله خوشوقت، همت بلند و کم‌نظیر ایشان در تربیت نفوس مستعد رشد بود. در طول هفته که تهران تشریف داشتند، سه وعده نماز را در مسجدشان اقامه می‌کردند و بعد از هر نماز، می‌نشستند در خدمت مؤمنین و به پرسش‌های آنان پاسخ می‌دادند.

رهبری در نمازی که بر پیکر ایشان خواندند، سه بار اعلام کردند: «اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَیْراً»(8) این نهایت تکریم از ایشان است. هر وقت که حضرت آیت‌الله خوشوقت محضر مبارک آقا می‌رسیدند، همواره دوستانی که در جلسه حضور داشتند، از تکریم و تجلیل حضرت آقا نسبت به آیت‌الله خوشوقت سخن می‌گفتند.

اما از این طرف که ما محضر آیت‌الله خوشوقت بودیم، ایشان نسبت به رهبری فوق‌العاده تکریم و تجلیل می‌کردند و نام ایشان را با احترام بسیار می‌بردند.

ایشان همه را با نگاه ولایتمدارانه هدایت می‌کردند به اطاعت از رهبری. یک تعبیری از حضرت آیت‌الله خوشوقت درباره‌ی رهبر معظم انقلاب شنیدم که بسیار برایم جالب بود؛ فرمودند: «وقتی خداوند به ایشان این مقام را داد، تمام شرایط و لوازمش را هم به ایشان داد.» خیلی حرف بزرگی است. لذا می‌فرمودند: اطاعت از ایشان واجب است و تخلّف حرام.

می‌گفتند: عبودیت سیاسی یعنی تابعیت از رهبری. ایشان مخالفین ولایتمداری را منحرفین سیاسی و جداشدگان از صراط مستقیم سیاسی می‌دانستند و می‌گفتند: این‌ها باید برگردند به این صراط مستقیم. به همگان می‌گفتند که سیاست عین دین و در متن دین است.

انقلاب و ولایت در متن دین است و همه باید با ایمان و تقوای سیاسی با نگاه ولایتمداری این پرچم برافراشته شده‌ی انقلاب را حفظ کنند و از حریم ولایت دفاع کنند.

با شناختی که بنده از آیت‌الله خوشوقت دارم، تنها بخش کوچکی از شخصیت ایشان در دنیا مکشوف بود و بخش اعظم ابعاد وجودی ایشان حتی برای نزدیکانشان هم پنهان بود.

بخش اعظم شخصیت آیت‌الله خوشوقت فرادنیایی بود و قسمت کوچکی از آن تجلی الهی دنیوی داشت. لذا سکوت و توجه عرشی ایشان بسیار زیاد بود.

اگر کسی از ایشان سؤالی نمی‌پرسید، ایشان شاید روزها سکوت می‌کرد و این را از مرحوم علامه طباطبایی آموخته بود. می‌توانم بگویم ایشان با مرگش به آن چیزی که می‌خواست، رسید؛ یعنی تجلی کامل ایشان و تنعّم کامل. درواقع مرحوم آقای خوشوقت در شرایط کنونی تازه متولد شدند و تازه به کمال رسیدند و زندگی واقعی خود را آغاز کردند.

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره‌ی مبارکه‌ی رعد، بخشی از آیه‌ی 28: آگاه باشید که دل‌ها تنها به یاد خدا آرام گیرد.

2. عیون أخبارالرضا(علیه‌السّلام)، شیخ صدوق، ج 2، ص 62: من دو چیز گرانبها را میان شما می‌گذارم؛ کتاب خداوند و عترتم.

3. سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحه، آیه‌ی 6: ما را به راه راست هدایت فرما.

4. سوره‌ی مبارکه‌ی یس، آیه‌ی 61: و این که تنها مرا بندگى کنید که راه راست همین است.

5. سوره‌ی توبه، آیه‌ی 7: خداوند پرهیزکاران را دوست دارد.

6. سوره‌ی توبه، آیه‌ی 36: خدا با پرهیزگاران است.

7. سوره‌ی مبارکه‌ی آل عمران، آیه‌ی 138: این (قرآن) براى مردم روشنگر (حقایق) و براى پرهیزکاران سراپا هدایت و اندرز است.

8. بخشی از دعایی که در نماز میت خوانده می‌شود.

منبع: پایگاه مقام معظم رهبری

تهیه و تنظیم: حق دوست؛ تبیان

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید