نویسنده:دکتر محمد ربانی
مقدمه
آدمی به عنوان جزئی از جهان بزرگ آفرینش با مجموعهی عظیمی از مخلوقات در ارتباط است و زندگی شایستهی او در گرو تنظیم روابط مناسب با خویش، خالق هستی، همنوعان و سایر موجودات است. جانوران گوناگون، مجموعهی بزرگی از مخلوقات الهی هستند که انسان با آنها در ارتباط است.
در قرآن کریم، این آخرین کتاب آسمانی، جانوران اعم از چهارپایان اهلی و وحشی، پرندگان، حشرات و… مورد اشاره قرار گرفتهاند چنان چه بخش قابل توجهی از آیات قرآنی را بیان آفرینش، نحوهی زندگی، منافع حیوانات، لزوم درسآموزی و بهرهگیری از آنها و احکام فقهی مربوط تشکیل می دهد بنابراین این جنبه از قرآن کریم نیز برای انسانها به ویژه دانشپژوهان علوم جانوری شامل درسهای فراوانی است تا از این رهگذر نیز انسانها راه را از چاه باز شناسند و در مسیر نکتهآموزی، عبرتاندوزی و هدایت پیشگی، گام نهند.
قرآن کریم هر چند کتاب جانورشناسی و … نیست و کتاب هدایت است اما در رشتههای علوم طبیعی، به اندازهای که برای هدایت مردم ضرورت دارد، سخن گفته است) (20).
در این مقاله سعی شده است که در حد بضاعت نگارنده، فهرستی از مهمترین موارد مربوط به زندگی جانوران که در قرآن کریم اشاره شده است، بر شمرده و ارائه شود. امید بر آن است که با یاری و توفیق الهی، مفید و مؤثر واقع شود.
1.نحوهی کاربرد اسامی جانوران و لغات مربوط به آنها در قرآن کریم
کلمات مرتبط با جانوران در شکلهای مختلف در قرآن کریم به کار رفته است که برای بهرهبرداری بیشتر در تقسیمبندی زیر مورد بررسی قرار میگیرد:
اسامی حیوانات
طبق بررسیهای انجام شده اسامی حیوانات در 52 سورهی قرآن کریم و 154 آیه یاد شده است (2) . این اسامی به دو صورت اسامی عام و اسامی خاص آمده است:
اسامی عام
در برخی آیات قرآن کریم، حیوانات با اسامی وصفی که بر همه یا انواع معینی از حیوانات دلالت دارد آورده شدهاند که ممکن است، به راحتی قابل تمایز نباشند. این اسامی عبارتند از:
دابه و دواب (جمع دابه): دابه به معنای جنبنده است. یکی از پژوهشگران مینویسد: دابه به هر حیوان که بر زمین راه رود و غالبا به چهارپایی که بر آن سوار شوند یا بار کشند اطلاق می شود:
دابه: 164/ بقره، 4/ جاثیه، 29/ شوری، 45/ فاطر، 10 لقمان، 49/ نحل، 61/ نحل، 45/ نور، 6/ هود، 38/ انعام، 14/ سباء، 82/ نمل.
دواب: 55/ انفال، 18/ حج، 22/ انفال، 28/ فاطر.
-انعام: (جمع نعم)، چهارپایان شامل: شتر، خر، گاو، گوسفند و بز. آیات 136، 138، 139 و 142/ انعام، 30 و 34/ حج، 6/ زمر، 11/ شوری، 32/عبس، 79/ غافر، 28/ فاطر، 44 و 49/ فرقان، 21/ مؤمنون، 12/ محمد، 32/ نازعات، 5، 66، 80/ نحل، 119/ نساء، 24/ یونس، 14/ آلعمران، 27/ سجده، 133/ شعراء، 54/ طه و 71/ یس.
-وحوش: جمع وحش به معنای جانور وحشی: 5/ تکویر.
-طیر: پرنده 14/ آلعمران، 79/ انبیاء، 260/ بقره، 31/ حج، 10/ سباء، 19/ ص، 110/ مائده، 19/ ملک، 17، 79/ نحل، 16 و 20/ نمل، 41/ نور، 36 و 41/ یوسف، 3/ فیل.
-جوارح: جمع “جارح”، جانور شکاری: 4/ مائده.
-سبع: جانور درنده (3/ مائده)
-ذی ظفر: حیوان ناخندار (146/ انعام) (2).
-بهیمه (جمع: بهایم): چهارپایان اصلی: شتر، گاو و گوسفند: مائده/ 1، حج/ 28 و 34.
اسامی خاص
در برخی آیات، اسامی حیوانات به طور خاص و آشکار آمده است. حیواناتی که اسامی خاص آنها در قرآن آمده عبارتند از: گاو، گوسفند، بز، شتر، اسب، الاغ، خوک، میمون، فیل، گرگ، سگ، شیر، کلاغ، هدهد، مگس، وزغ، مار، ماهی، موریانه، پشه، زنبور، شپش، عنکبوت، ملخ و مورچه (2). که بعد به این آیات اشاره خواهد شد.
یکی از پژوهشگران، تمامی حیواناتی را که در قرآن کریم از آنها ذکری به میان آمده را به گروههای زیر تقسیم کرده است:
الف ـ حیوانات اهلی و کشاورزی مثل بقره (گاو)، غنم ( گوسفند)، معز (بز)، کلب (سگ)، خیل (گروه اسبان، لفظ مفرد ندارد)، حمیر (الاغ، خر) و بغال (جمع “بغل” به معنای قاطر).
ب ـ حیوانات وحشی مثل ذئب (گرگ)، سبع (جانور درنده)، ظباء (جمع “ظبی” به معنای آهو)، فیل و وحوش. تمامی این حیوانات برای اعراب بادیهنشین شناخته شده بودند و به جزء فیل، مابقیه در زیستگاهشان یافت میشده است.
ج ـ پرندگان مانند غراب (کلاغ)، هدهد.
د ـ حشرات مانند نحل (زنبور عسل)، نمل (مورچه)، جراد (ملخ)، قمل (شپش، کنه)، بعوض (پشه)، ذباب (مگس)، موریانه و عنکبوت.
ه ـ حیوانات آبزی مانند حوت (ماهی بزرگ، جمعش حیتان، احوات و حوته) است و سمک (ماهی) بوده است.
در قرآن کریم، گاه از حیوان واحدی با اسامی متعدد یاد شده است که تمامی آنها نزد اعراب و بادیهنشینیان شناخته شده بوده و در زبانشان متداول است مثلا از شتر با عناوین: ابل، جمال، بعیر و ناقه و توصیفات: بدن، عشایر و الحاملات و قرا یاد شده است. از مار با دو عنوان حیه و ثعبان و از گوسفند (نعجه) با عناوین غنم و ضأن یاد شده است.
چگونگی کاربرد کلمات مرتبط با حیوانات
اسامی سور قرآن
برخی اسامی سورههای قرآنی را اسامی حیوانات یا فرآوردههای آنها تشکیل می دهد:
بقر، نحل، نمل، عنکبوت، فیل، عادیات
سه سوره از قرآن کریم به نام حشرات نامگذاری شدهاند. بزرگترین سورهی قرآن، “بقره” نام دارد و سورهی “فیل” هم از کوچکترین سورههای قرآنی است (2).
سوگند به حیوانات
در آیات زیادی از قرآن کریم به حیوانات سوگند یاد شده و ارجمندی و منزلت آنها را با آوردن وصفهایی در نهایت زیبایی، که روحیهی شنونده به ویژه عرب بادیهنشین را به شادی و وجد میآورد؛ ابراز داشته است:
-و الْع ادِی اتِ ض بْح ا ف الْمُورِی اتِ ق دْح ا… (آیات ابتدایی سورهی عادیات)
قسم به اسبانی که (سواران اسلام در جهاد با کفار) تاختند تا نفسشان به شماره افتاد و قسم به بیرون آورندگان جرقه آتش در برخورد سمهایشان با سنگهای بیابان.
-ف الْح امِل اتِ وِقْر ا (2/ ذاریات)
هر چند مترجمین، عمدتا چنین ترجمه کردهاند: قسم به ابرها که بار سنگین باران را به امر حق به دوش میکشند و اما برخی معادل ابل (شتر) گرفتهاند (2)
-ف الْج ارِی اتِ یُسْر ا: مترجمین عمدتا نوشتهاند: قسم به کشتی که آسان روی آب روان شود اما برخی معادل خیل (اسبان) گرفتهاند (2).
ذکر فرآوردههای حیوانی
در برخی آیات قرآن کریم فرآوردههای حیوانات (به تنهایی یا همراه با حیوانات) ذکر شده است:
ذکر نام حیوان به همراه فرآورده و محصول
مانند ن حْل (زنبور عسل) و عسل در آیات 69 -68 سورهی “نحل” و نیز “انعام” و گوشت و پوست و شیرشان در نحل/ 5 و 66 و 80
ذکر محصولات حیوانی به تنهایی
-لؤلؤ (1) در آیات 21/ الرحمن، 14/ نحل و 23/ واقعه
-مرجان (2) در آیهی 21/ الرحمن
-م نّ (3) در آیات/ 80: طه، 160 اعراف و 57/ بقره
-گوشت (لحم): مائده/ 3، بقره/ 173، انعام/ 145، نحل/ 115، حج/ 37، فاطر/ 12، طور/ 22، واقعه/ 21
بلدرچین یا مرغ بریان (سلوی): 80/ طه، 160/ اعراف، 57/ بقره
بیان حوادث تاریخی
یا ذکر حیوانات در قرآن گاه مقارن با حوادث تاریخی معینی است که در رابطه با رسولان الهی بیان می شود:
-ذکر بقره (گاو) و عجل (گوساله) در مورد قوم بنیاسرائیل.
-ناقه (ماده شتر) در مورد قوم حضرت صالح (ع)
-حوت (ماهی) در مورد حضرت یونس (ع)
-فیل در اصحاب فیل
-غراب (کلاغ) در ماجرای هابیل و قابیل
-ثُعبان (مار بزرگ، اژدها) در مورد (ساحران) جادوگران فرعون و معجزهی حضرت موسی (ع)
-کلب (سگ) در مورد اصحاب کهف
همچنین، گاه از حیواناتی به عنوان بلایا و آفتها یاد میکند که به وسیلهی آنها، خدا بعضی از امتهای گذشته را به سبب کفر و سرکشی گرفتار کرده است: مثل جراد (ملخ)، قمّل (شپشک) و …
بیان نعمتهای الهی
در قرآن کریم، گاه بیان نعمتهای الهی با ذکر خدمات حیوانات به انسان بوده است تا آدمی به یاد داشته باشد که خدای تعالی چگونه از طریق حیوانات، برای او خوراک، پوشاک و … فراهم آورده و فضل رحمتش را شامل حالش گردانیده است.
مثلهای قرآنی
قرآن کریم در برخی از آیهها، با زبان تمثیل، از حیوانات استفاده نموده و آنها را مثال زده است که این مثلها برای مردم “حکمت” و “موعظه حسنه” است یا آن که با آنها کفار و سرکشان را تحدی نموده است (2).
گفتگوی حیوانات
قرآن کریم، داستان مور و سلیمان نبی (ع) و گفتگوی آن حضرت با هدهد را ضبط کرده است که این امر بیانگر آن است که سلیمان نبی (ع) به زبان پرندگان آگاه بوده است. (آیات 21 -20/ نمل). از این رو، وجود شیرهی خاصی از مکالمه و نطق در حیوانات از این موارد قابل نتیجهگیری است (2).
تشبیهات و عبارتهای ادبی
در قرآن کریم، در جاهای متعدد با شیوهای زیبا و شگفت و با رمز و کنایه به حیواناتی اشاره دارد و صفاتی برای آنان میشمارد که بر دل و جان عرب زبان آشنا بوده است و دارای ذوق سلیم و زیباپسند در شعر و نثر می باشد تأثیر شگرفی دارد. در قرآن کریم، در مورد حیوانات، تشبیهات و توصیفاتی آمده که در نهایت زیبایی بوده است و روح شنونده به ویژه عرب بادیهنشین از شنیدنش به شادی میگراید؛ به طور مثال اسبها (خیول) را گاه به “عادیات” (تازندگان)، گاه به مغیرات (هجوم پرندگان)، گاه به موریات (شعله برانگیزندگان با کوبش سم) (آیات 3 -1/ عادیات) و گاه به جاریات (روندگان به نرمی آب) توصیف میکند و از شتر (ابل) گاهی به الْح امِل اتِ وِقْر ا (حمل کنندگان بار سنگین) و گاهی به العشار (ماده ده آبستنی) یاد میکند (2).
ذبح و صید حیوانات
برخی احکام فقهی در ارتباط با ذبح و صید در قرآن کریم آمده است که بعدها مورد بحث قرار میگیرد. علاوه بر این، ذکر برخی حیوانات در ارتباط با ادای فریضه دینی نیز اشاره شده است، مانند انجام قربانی (تضحیه و فِداء) در روز عید قربان که از این حیوانات با عناوین “بُدن”، “ه دْی” (حیوانی که برای قربانی به مکه برند) و “انعام” یاد شده است.
ذکر نام حیوانات در مورد تفریحات و جشنها
قرآن از حیواناتی نام میبرد که انسان در تفریحها و جشنها از آن سود میجوید مانند: الج وارح: به معنای جانوران شکاری (شاهین، باز، سگ شکاری و یوزپلنگ)، “الذّ لول” و “الصافِناتُ” الجِیاد که به ترتیب به معنای “شتران” و “اسبان” خوب و قیمتی است که در مراسم مهمی چون سان و رژه به کار گرفته میشوند. برخی نوشتهاند از صافنات الجِیاد اسبان رهواری هستند که بر سر پای خود میایستند (2)
دستهبندی حیوانات در قرآن کریم:
در یک دستهبندی کلی، قرآن کریم، حیوانات را بر مبنای نحوهی راه رفتن به سه دسته تقسیم کرده است (آیهی 45 سورهی نور)
1. حیواناتی که بر شکم راه میروند (مّ ن ی مْشِی ع ل ى ب طْنِهِ): خزندگان
2. آنان که بر روی دو پا راه میروند (مّ ن ی مْشِی ع ل ى رِجْل یْنِ) مانند انسانها و پرندگان
3. آنان که بر روی چهار دست و پا راه میروند (مّ ن ی مْشِی ع ل ى أ رْب عٍ) مانند پستانداران
نیازهای مشترک انسان و حیوان
در برخی آیات قرآن کریم، نیازهای مشترک انسان و حیوانات مطرح شده است که از جمله:
نیاز به آب آشامیدنی (50 -48/ فرقان)
نیاز به گیاهان (27 -26/ سجده و 24/ یونس)
2.دستهبندی حیوانات مذکور در قرآن کریم بر اساس طبقهبندی سیستماتیک کنونی
در سلسلهی جانوری (Animal Kingdom) حیوانات به اشکال متفاوتی طبقهبندی میشوند. طبق یک تقسیمبندی، آنها را به مهرهداران (Vertebrates) و بی مهرگان (Invertebrates) تقسیم میکنند:
1.بی مهرگان
مرجانیان (Coelenterate)
در قرآن از مرجان (Corals) یاد شده است: (21/ الرحمن). مرجانها سنگهای قیمتی هستند که انسان از دریا استخراج میکند و فرآوردهی حیوانات مرجانی مثل نوع CORALLIUM RUBRUM هستند (2). کورالیوم یا مرجانهای قرمز در جواهرسازی استفاده میشوند. قرآن از حیوانات مرجانی یاد نکرده است اما از سنگ مرجان نام برده است (2 و 6)
نرم تنان (Mollusca)
لؤلؤ (مروارید) در آیات 14/ نحل، 23/ واقعه و 21/ الرحمن آمده است. مروارید در حقیقت، مادهای است که محصول صدفهای دو کفهای (Bivalve mollusks) و به تعبیر علمی بیسران Pelecypoda است (2 و 7). مرواریدهای اصل، اطراف اجسام خارجی در میان روپوش و صدف دو کفهایها تشکیل می شود.
بندپایان (Arthropoda)
عنکبوتیان (Arachnoida)
در قرآن کریم، سورهای به نام “عنکبوت” وجود دارد و قرآن، آنجا که به توصیف خانه عنکبوت میپردازد، از عنکبوت (Spider) نام میبرد (4/ عنکبوت).
حشرات (Insecta)
مهمترین ویژگی حشرات این است که بدن آنها به سه بخش عمده (سر، سینه و شکم) تقسیم می شود و حشرات بالغ، دارای سه جفت پا و آنان که به نهایت رشد خود رسیدهاند دارای بال میباشند و پرواز میکنند. در تقسیمبندی حشرات، برخی موارد چون نوع بال، ملاک نظر سنجش قرار میگیرد.
در قرآن، اسامی برخی حشرات ذکر شدهاند که دستهبندی سیستماتیک آن در متن زیر آورده شده است:
1 -الجراد (ملخ) (Grasshopper یا Locusts) از راست بالان: Orthoptera
2 -القمل (شپش) (Sucking louse) از راستهی شپشها: Anoplura
3 -دابه الارض (موریانه) (Tremites) از شبیه بالان یا جوربالان: Isoptera
4 -الفراش (پروانه) (Moth) از فلس بالان: Lepidoptera
5 -النحل (زنبور عسل) (Honey bee) از نازک بالان: Hymenoptera
6 -النمل (مورچه) (Ant) از راسته نازک بالان: Hymenoptera
7 -الذباب (مگس) (Fly) از راسته جفت بالان یا دو بالان: Diptera
8 -البغوض (پشه) (Culex) از راسته جفت بالان: Diptera (2 و 8)
یاد کرد حشرات در قرآن کریم به شکلهای زیر بوده است:
1 -عذاب کردن با حشرات (در مورد بنیاسرائیل):
ف أ رْس لْن ا ع ل یْهِمُ الطُّوف ان و الْج ر اد و الْقُمّ ل و الضّ ف ادِع و الدّ م آی اتٍ مُّف صّ لا تٍ (اعراف/ 133)
2 -تشبیه حالت انسان در قیامت:
-ی وْم ی کُونُ النّ اسُ ک الْف ر اشِ الْم بْثُوثِ (4/ قارعه): روزى که مردم چون پروانههاى پراکنده گردند.
-خُشّ ع ا أ بْص ارُهُمْ ی خْرُجُون مِن الْأ جْد اثِ ک أ نّ هُمْ ج ر ادٌ مُّنت شِرٌ (7/ قمر): در حالى که دیدگان خود را فرو هشتهاند چون ملخهاى پراکنده از گورها برمىآیند
3 -به کارگیری برهان و دلیل برای انسان، با مثال زدن از حیوانات:
-إِنّ اللّ ه لا ی سْت حْیِی أ ن ی ضْرِب م ث ل ا مّ ا ب عُوض ه ف م ا ف وْق ه ا (26/ بقره): خداى را از اینکه به پشهاى یا فروتر از آن مثل زند شرم نیاید…
-ی ا أ یُّه ا النّ اسُ ضُرِب م ث لٌ ف اسْت مِعُوا ل هُ إِنّ الّ ذِین ت دْعُون مِن دُونِ اللّ هِ ل ن ی خْلُقُوا ذُب اب ا و ل وِ اجْت م عُوا ل هُ و إِن ی سْلُبْهُمُ الذُّب ابُ ش یْئ ا لّ ا ی سْت نقِذُوهُ مِنْهُ ض عُف الطّ الِبُ و الْم طْلُوبُ (73/ حج): اى مردم! مثل زده شد پس به آن گوش فرا دهید: کسانى را که جز خدا مىخوانید هرگز [حتى] مگسى نمىآفرینند، هر چند براى آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزى از آنان برباید نمىتوانند آن را باز پس گیرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند!
4 -مذاکرهی بین حضرت سلیمان (ع) و مورچه: (آیهی 18 سورهی نحل)
2 -خورده شدن عصای حضرت سلیمان (ع)توسط موریانه (و کشف مرگ حضرت سلیمان علیهالسلام): (14/ سباء)
3 -سیر زندگی زنبور عسل و نحوهی تولید عسل و ارزشمندی آن (69 -68/ نحل).
یکی از پژوهشگران با مقایسهی این آیات و آیات مربوط به خانهسازی عنکبوت، ظرایفی را مطرح مینماید، از جمله آنکه در تعابیر روایت شده از علی (ع) به عنوان زنبور عسل دین تعبیر شده است (5).
2.مهرهداران Chordata (یا Vertebrates (
ماهیان (Fishes)
هر چند که در قرآن، کلمهی سمک (یا ماهی) یا اسماک (ماهیان) که در عربی به معنای هر چیزی است که در آب شنا میکند و محل زندگیاش در آب است نیامده اما در دو آیه کلمه “حوت” آمده که ماهی بزرگ است. این دو آیه به داستان حضرت یونس (ع) و بلعیده شدن آن حضرت، توسط نهنگ اشاره دارد (آیات 142/ صافات و 48/ قلم). در دو آیه دیگر کلمه “حوت” درباره غذای سفر حضرت موسی (ع) ذکر شده (61 و 64/ کهف). در یک آیه هم کلمه “حیتان” آمده که اشاره به داستان اصحاب سبت است (163/ اعراف).
دوزیستان (Amphibia)
در قرآن، در یک آیه؛ از قورباغه به عنوان آفت و بلایی که خداوند به بعضی اقوام گمراه، مسلط کرد، یاد شده است (133/ اعراف) (2 و 9).
خزندگان Reptillia
حیوان خزندهای که از آن ذکری در قرآن رفته، حیه (مار) و ثعبان (مار بزرگ، اژدها) است: که در ارتباط با داستان حضرت موسی علیهالسلام و ساحران فرعونی است (طه/ 20، اعراف/ 107، شعراء/ 32)
پرندگان (طیور Aves)
کلمه “طیر” و “طیور” به مناسبتهای مختلف و در جاهای متعددی از قرآن کریم آمده است از جمله؛ آیه 14/ سورهی آل عمران و سایر آیات که در قسمت 1 -1 -1 اشاره شد.
علاوه بر طیر و طیور، دو نام غیر خاص دیگر از پرندگان هم در قرآن آمده است. جوارح و ابابیل
جوارح: جمع “جارح” به معنای جانوران شکاری از درندگان، پرندگان و سگها.
قرآن کریم، هنگام سخن از صید، از حیوانات شکاری سخن گفته است. از واژهی جوارح حیواناتی مانند باز، سگ و یوزپلنگ که انسان آنها را به منظور شکار آموزش می دهد؛ اراده می شود. از این حیوانات صقر (چرغ) است که هر پرندهی شکاری غیر از عقاب و کرکس را شامل می شود. صقرها جزء خانواده صقریات یا بازها (Falconidae) هستند.
قرآن در یک آیه، اسمی از “صافات” برده است یعنی پرندگانی که هنگام پرواز، کمتر بال میزنند و بیشتر، بالهایشان را ثابت نگه میدارند که “جوارح” نیز از این دستهاند.
اعراب از “صقر” در صید و شکار بهره میگیرند بدین صورت که دو چشم پرنده را بسته و فقط هنگام رها کردن به سوی طعمه و شکار میگشایند. در این هنگام، صقر چونان تیری که از چله کمان رها شده باشد به تعقیب شکار بر میخیزد تا آن را فرا چنگ آورد.
ابابیل: در قرآن از این پرندگان یاد شده اما نوع دقیق آنها شناخته شده نبوده است و از آن جهت که به شکل گروهی، پرواز میکنند به آنان “طیر ابابیل” اطلاق شده است.
از این پرندگان در سورهی فیل در رابطه با داستان حمله به فیل سواران مهاجم حبشه مهاجم به خانهی خدا نام برده شده است (2).
اسامی خاص پرندگان در سه مورد آمده است
هدهد (Hoopoe از خانواده Upupidae) در داستان حضرت سلیمان (ع) و ملکه بلقیس
غراب (کلاغ (Craw) از خانواده Corvidae)، در داستان قتل هابیل توسط قابیل و آموختن شیوه دفن از کلاغ.
سلوی یا بلدرچین (Quail) از ماکیان ـ Calliformes به آن “پرندهی سماک مصری” میگویند که نام علمیاش Coturnix coturnix است.
اسم این پرنده، سه بار در قرآن همراه با کلمه “من” آمده است که به عنوان نعمتهای الهی است که بر بنیاسرائیل ارزانی شده است.
پستانداران Mammalia
راسته سمداران (Ungulata)
جفت سمان (Artiodactyls)
این راسته به دو زیر مجموعه نشخوار کنندگان (Ruminants) و غیر نشخوارکنندگان (Non ruminants) تقسیمبندی می شود.
نشخوار کنندگان
از این مجموعه در قرآن از شتر (ابل)، گوسفند (ضان)، بز (معز) و گاو (بقره) نام برده شده است.
ابل (شتر عربی) Camelus dromedaius = از خانواده Camelidae است. گاو، گوسفند و بز به خانواده (Bovidae) تعلق دارند.
اسامی این حیوانات یا به طور صریح در قرآن وارد شده (که ذکر شد) و یا به صورت مستعار و یا با صفات خاصی مثلا قلائد (شتر یا گاو قربانی که به مکه یا قربانگاه برند)، منخنقه، موقوذه، متردیه، نطیحه، ذبح، بدن، هدی، ذلول و … آمده است (2).
شتر
در قرآن کریم به صور زیر آمده است: ابل دو مرتبه (146/ انعام و 17/ غاشیه)، جمل یکبار (40/ اعراف) و جماله نیز یکبار (34/ مرسلات) در قرآن آورده شده است. همچنین عشار به معنای شتر آبستن، یکبار (5/ تکویر)، ناقه به معنای شتر ماده، هفت بار (73 و 77/ اعراف، 64/ هود، 62/ اسراء، 156/ شعراء، 28/ قمر و 13/ الشمس) آمده است. (16)
گاو
بقر سه بار (70/ بقره، 148 و 146/ انعام)، بقره چهار بار (67، 68، 69 و 71/ بقره) و بقرات به معنی گاوها دو بار (34 و 36/ یوسف) در قرآن آمده است.
کلمهی عجل به معنای گوساله، ده بار تکرار شده است (اعراف/ 146 و 152، بقره/ 51، 54، 92، 93، ذاریات/ 26، طه/ 88 و هود/ 69).
گوسفند
غنم به معنای گوسفند در آیات 146/ انعام، 20/ طه و 78/ انبیاء، نعجه به معنای میش در آیات 23 و 24/ ص، معز به معنای بز در آیات 23 و 24/ انعام و ضأن به معنای میش در آیات 23 و24/ انعام آمده است.
از جمله مباحث در مورد گوسفند قربانی کردن گوسفند به جای حضرت اسماعیل (ع) و قضاوت حضرت داود (ع) در مورد اختلاف در مالکیت گوسفندان است.
پر استعمالترین عنوانی که در قرآن آمده است و جمع اینها را در بر میگیرد، واژهی “انعام” می باشد. انعام جمع نعم است و جمع الجمع آن، “اناعیم” است که به نوشتهی صاحب “المنجد” به معنی شتر است بر گاو و گوسفند هم شامل می شود و چون در آن خیر و نعمت وجود دارد نیز چنین نامیده شده است.
غیر نشخوار کنندگان
بهترین مثال برای حیوانات این مجموعه، خوک (خنزیر) است. خنزیر (Sus scofa, Sus vittatus) به خانوادهی Suidae تعلق دارد.
در قرآن از خوک در چند مورد یاد شده است:
تحریم گوشت خوک (مائده/ 3 و نحل/ 115)
به عنوان صفت برای کافران و منکران (مائده/ 60)
راستهی فردسمان (Parissodactyla)
مثل خانوادهی اسب (Equidae) که اسب و الاغ و قاطر را شامل است. نام علمی الاغ اهلی Equus asinus domesticus و اسم علمی اسب اهلی Equus caballus domesticus است.
از اسب در قرآن به دو صورت آشکار و مستعار (و گاه مجازی) یعنی با اشاره به صفات مخصوص به او مانند “ضمامر” و “صافنات الجیاد” سخن رفته است. در قرآن، تعبیراتی برای اسب به کار رفته که عرب از آنها مسرور و شادمان میگردد، مانند “العادیات یا تازندگان، الموریات” که باکوبش سمهاشان بر سنگها شعلهها بر میانگیزند، “المغیرات” (هجوم برندگان) در صبحگاهان و “مثیرات النقع (برانگیزندگان غبار)…”
این اوصاف در آیات کوتاه، زیبا و بلیغ آمده که دارای تأثیر عمیقی بر گوش و نفس و قلب است. قرآن، اسب را وصف میکند و به او سوگند میخورد (2).
در قرآن کریم، در آیات مختلف استفاده از اسب مطرح شده است:
الف ـ استفاده از اسب در امور نظامی:
-توصیه به افزایش توان نظامی و به کارگیری اسب در این رابطه: “و أ عِدُّواْ ل هُم مّ ا اسْت ط عْتُم مِّن قُوّ هًٍْ و مِن رِّب اطِ الْخ یْلِ… (انفال/ 60)” در برابر آنان هر چه توان دارید از نیرو و اسبان آماده بسیج کنید.
-در آیات 33 -31 (سورهی ص) نیز به سان دیدن حضرت سلیمان (ع) از اسبان چابک و تندرو و دست کشیدن حضرت به ساقها و گردنهای آنها اشاره شده است.
-در آیات 5 -1 سورهی عادیات، خداوند سبحان به اسبان تیزتک جنگی سوگند یاد میکند. شک نیست که اسب به عنوان مرکب رزم و وسیله نقلیه و نیز اسباب سرعت عمل در جنگهای صدر اسلام نقش به سزایی داشته است.
ب ـ استفاده، جهت انتقال افراد (وسیلهی حمل و نقل)
-آیات 22/ مؤمنون، و 80 -79/ مؤمن
ج ـ راضی نمودن گرایش انسان به جمال و زیبایی:
آیهی 8/ نحل: “و الْخ یْل و الْبِغ ال و الْح مِیر لِت رْک بُوه ا و زِین هْ ”: اسبها و استرها و الاغها را آفرید تا بر آن سوار شوید و مایهی زینت باشد.
آیهی 14/ آلعمران: ضمن بیان اینکه اسبان نشاندار (نیکو) زینت انسان به حساب میآید، انسان را متذکر می شود که مراقب باشد؛ این زینتها اسباب غفلت او از جهان آخرت را فراهم نیاورد.
خیل (اسبان) در قرآن در 11 آیه آمده است: اسراء/ 64، آلعمران/ 14، انفال/ 60، ذاریات/ 3، عادیات 1، 2، 3، 4، 5، نحل/ 8 و حشر/ 6.
ذکر الاغ (حمار، حمر و حمیر) در قرآن در پنج آیه: بقره/ 259، جمعه/ 5، مدثر/ 50، لقمان/ 19 و نحل/ 8 آمده است که در عناوین زیر طبقهبندی است:
به عنوان مثلی برای عالمان بی عمل.
“م ث لُ الّ ذِین حُمِّلُوا التّ وْر اه ثُمّ ل مْ ی حْمِلُوه ا ک م ث لِ الْحِم ارِ ی حْمِلُ أ سْف ار ا” (5/ جمعه):
مثل کسانی که تورات برآنان بار شد] و بدان مکلف گردیدند [آنگاه آن را به کار نبستند همچون مثل خری است که کتابهایی را بر پشت میکشد…
نهی از صدای بلند و تشبیه آن به صدای خر
در سورهی لقمان، آنجا که لقمان، فرزندش را به تواضع و زیبایی باطن و عدم تکبر و جباریت و غرور سفارش میکند، از صدای بلند نهی میکند: … “مِن ص وْتِک إِنّ أ نک ر الْأ صْو اتِ ل ص وْتُ الْح مِیرِ” (19 -18/ لقمان)… صدایت را آهستهساز که بدترین آوازها بانگ خران است.
داستان حضرت عزیز: خواب صد ساله و مرگ و زنده شدن خر
“و انظُرْ إِل ى حِم ارِک .” (259/ بقره)
بهرهبرداری از اسب و الاغ برای سواری و زینت
“و الْخ یْل و الْبِغ ال و الْح مِیر لِت رْک بُوه ا و زِین هْ …” 8/ نحل: اسبان و استران و خران را [آفرید] [براى شما] زینت [باشد]…
گوشتخواران Carnivora
خانوادهی سگها “Canidae” جزء این راسته است که سگ با نام علمی Canis familiaris و گرگ با نام علمی Canis lupus جزء آن هستند.
در قرآن در چند جا از سگ یاد شده است:
-سگ اصحاب کهف: چهار بار در دو آیهی کهف/ 22 و 18
-کاربرد سگ برای مثل: “ف م ث لُهُ ک م ث لِ الْک لْبِ إِن ت حْمِلْ ع ل یْهِ ی لْه ثْ أ وْ ت تْرُکْهُ ی لْه ث” (176/ اعراف): “از این رو داستانش چون داستان سگ است اگر بر آن حملهور شوی، زبان از کام برآورد و اگر رهایش کنی [باز هم] زبان از کام بر آورد”. از گرگ هم ضمن بیان داستان حضرت یوسف (ع) سخن گفته شده است (سورهی یوسف آیهی 17).
خانوادهی گربهسانان “Felidae”
در قرآن از شیر با عنوان “قسوره” یاد شده است چنان که اسم “سبع” “حیوان درنده” نیز آورده شده که علاوه بر شیر بر گرگ، پلنگ و یوزپلنگ نیز اطلاق می شود.
همچنین همان طور که از قبل ذکر شد، در قرآن کلمهی “جوارح” هم آمده است (آیهی 4 سورهی مائده) واژهی “جوارح” یا حیوان شکاری تعلیم دیده علاوه بر باز و سگ شکاری شامل یوزپلنگ هم می شود.
خرطومداران (Proboscidians)
در قرآن در سورهی فیل از فیل (Elephant) نیز سخن گفته شده (داستان اصحاب فیل).
پریماتها (Primates)
زیرا که تحت عناوین: انسان، بشر، بنی آدم و ناس، فراوان آمده است. انسان و میمون در این راسته قرار میگیرند. انسان در اینجا مورد بحث نیست و خارج از موضوع اصلی این مقاله است اما در مورد سایر پریماتها در قرآن کریم تعابیری آمده است:
-قرده (میمونها، بوزینگان): در قرآن در مورد منحرفان از راه راست که مغضوب خداوند هستند اطلاق شده است:
-”ف قُلْن ا ل هُمْ کُونُواْ قِر د هْ خ اسِئِین ”: پس ایشان را گفتیم: بوزینگانی طرد شده باشید (بقره/ 65)
-”و ج ع ل مِنْهُمُ الْقِر د هْ و الْخ ن ازِیر ”… و از آنان بوزینگان و خوکان پدید آورد در اینجا کلمهی قرده با خنازیر مقارن شده است (مائده/ 60)
نام علمی خانوادهی بوزینهها “Simidae” است که الکابون، اورنگ، اوتان، شامپانزده و گوریل را شامل است (2).
منبع؛
مجموعه مقالات همایش ملی قرآن و علوم طبیعی، تهیه و تنظیم دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، زیر نظر بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، تهران، موسسه انتشاراتی بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه و انتشارات سخن گستر، چاپ یکم ـ زمستان 1385.