جابربن عبدالله انصاری گوید: پیامبر (صلی الله علیه وآله) در عرفات بود، علی (علیه السلام) و من نیز در کنارش بودیم به ما اشاره کرد، نزدیک رفتیم ، به علی (علیه السلام) فرمود: انگشتهایت را در میان انگشتهایم بگذار و علی (علیه السلام) انگشت ها و کف دستش را برکف و انگشت های پیامبر (صلی الله علیه وآله) نهاد، فرمود: ای علی من و تو از یک درخت آفریده شده ایم ، من ریشه درختم و توتنه آن درخت هستی ، و حسن و حسین (علیهماالسلام) شاخه های آن درختند، کسی که به شاخه ای از این شاخه ها دست یابد خداوند او را داخل بهشت می کند، ای علی اگر امت من روزه بگیرند به گونه ای که بر اثر روزه مثل کمان گردند و نماز بخوانند به گونه ای که بر اثر نماز مثل تیر کمان شوند ولی با تو دشمن باشند خداوند آنها را بر صورت به جهنم می افکند.
داستان صاحبدلان/محمد محمدی اشتهاردی