در این نوشتار مراحل و چگونگی خلقت انسان از دیدگاه قرآن کریم مورد بررسی قرار می گیرد.
1. علقه
خداوند در آیات مختلف از قرآن کریم، به مراحل خلقت انسان اشاره کرده است. یکی از این مراحل «علق» است.
واژه «علق» شش بار[1] و در پنج آیه به صورتهای مختلف به کار رفته است و همچنین سورهای در قرآن با نام «علق» نازل شده است. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ. خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ» بخوان به نام پروردگارت که آفرید، انسان را از علق آفرید.» اکثر مفسران[2] اتفاق نظر دارند که 5 آیهی اول سورهی علق، نخستین آیاتی است که در غار حرا بر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است.
علق در لغت
واژهی «علق» جمع «عَلَقَه» در اصل به معنای «چیزی که به چیز بالاتر آویزان شود» آمده است و موارد استعمال آن در خون بسته، زالو، خون منعقد که در اثر رطوبت به هر چیز میچسبد، کرم سیاه که به عضو آدمی میچسبد و خون را میمکد و … میباشد.[3] پس میتوان گفت: در مواردی که علق استعمال شده: یکی چسبندگی و دیگری آویزان بودن، لحاظ شده است مانند: زالو، خون بسته و کرم که به عضو بدن میچسبد و آویزان میشود.
علق از نگاه علم :
«علق»، همان خون بستهای است که از ترکیب اسپرم مرد با اوول زن حاصل میشود و سپس داخل رحم زن میشود و بدان آویزان میشود. پس از پیوستن نطفهی مرد به تخمک زن، تکثیر سلولی آغاز میشود و به صورت یک تودهی سلوی در میآید که به شکل توت است (به آن مارولا Marula گویند) و در رحم لایهگزینی میکند یعنی، سلولهای تغذیه کننده به درون لایهی مخاطی رحم نفوذ کرده و به آن معلق (آویزان نه کاملاً چسبیده به رحم) میشوند. قرآن این مطلب را با تعبیر زیبای «علق» بیان کرده است.[4]
اگر واژه «علق» را به معنای خون بسته بپذیریم، میتوانیم تناسب آن را با موارد استعمال اینگونه بیان کنیم:
1. چسبنده بودن آن.[5] (خون بستهای که برای مکیدن خون به بدن میچسبد)
2. آویزان شدن آن به جداره رحم.
3. مشابه زالو است.
(زالو هر بار میتواند به اندازه یک فنجان قهوه، خون انسان یا حیوانی را بمکد. نطفه در رحم، زالو وار به رحم میچسبد و از خون تغذیه میکند[6] همچنین در وجه تشبیه به زالو گفته شده است که در مرحله ایجاد جنین، از هر دو مادهای به نام «هپارین» ترشح میشود تا اینکه خون در موضع منعقد نشود و قابل تغذیه باشد.[7] شکل علقه مانند زالو کاملاً مسطیع است این حالت در چهار هفته اول ادامه دارد.[8]
4. تغذیه از خون است.[9]
در نتیجه میتوان گفت:[10] با توجه به دیدگاه دانشمندان و مفسران و اهل لغت، «علق» به معنای «خون بسته» آویزان به رحم است. به ویژه آنکه این مرحله از خلقت انسان در علم جنینشناسی جدید، به عنوان واسطهای بین نطفه و مضغه (گوشت شدن) محسوب میشود.
یعنی حدود 24 ساعت این خون بسته به جدار رحم آویزان است و از خون آن تغذیه میکند.
خداوند میتوانست با بیان «الدم المنقبضه؛ خون بسته» مطلب را ذکر نماید اما با آوردن واژهی «علق» هم معنای خون بسته و هم معنای آویزان بودن را رسانده است که با نظریات جدید پزشکی همخوانی دارد.
با توجه به عدم پیشرفت علم پزشکی در 14 قرن قبل، میتوان مسئلهی «علق» را یکی از شگفتیهای علمی قرآن نامید که بعد از 14 قرن کشف شده است.[11]
برای مطالعهی بیشتر به کتابهای ذیل مراجعه شود:
1. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر رضایی اصفهانی، ج 2، ص 487 ـ 481.
2. طب در قرآن، دکتر دیاب و قرقوز، ترجمه از چراغی، ص 86.
3. اولین پیامبر آخرین دانشگاه، دکتر پاک نژاد، ج 11، ص 110.
4. مطالب شگفتانگیز قرآن، گودرز نجفی، ص 99.
2. مضغه
قرآن کریم در مراحل خلقت انسان پس از نطفه و علقه مرحلهای دیگر به نام «مضغه» را مطرح میسازد که در 2 آیه[12] و سه بار از آن سخن گفته است.
خداوند در سوره حج آیه 5 میفرماید: «ثمّ من علقه ثم من مضغه مخلقه و غیرمخلقه لنبین لکم؛ پس از علقه، آنگاه از مضغه دارای خلقت کامل و خلقت ناقص تا قدرت خود را به شما روشن گردانیم»
واژهشناسی
واژهی «مضغه» در لغت به معنای «غذای جویده شده و گوشت جویده» آمده است به عبارت دیگر، قطعهای از گوشت که شبیه گوشت جویده شده است.[13] و واژه «مخلقه» تعبیری است که برای مبالغه در «خلق» به کار میرود و «خلق» به معنای ایجاد چیزی بر کیفیت مخصوص است. پس تعبیر به «مخلّقه» در مورد «مضغه» اشاره به این است که حقیقت خلق و تحقق آن؛ یعنی ایجاد بر کیفیت مخصوص و تعیین خصوصیات و مقدمات، دراین مرتبه است. اما غیرمخلقه به این معناست که تعیین برخی خصوصیات (تماماً یا بعضاً) در این مرتبه «مضغه» نیست.[14]
مضغه در دستگاه علم
جنین انسان از هنگام لقاح تخمک و کرمک (اوول و اسپرم) تا 6 روز در راه است تا در رحم جایگزین شود. سپس در رحم لانه گزینی میکند و به صورت آویزک (علق) تا 14 روز به رشد خود ادامه میدهد. و از هفته سوم بارداری با چشم غیرمسلح کاملاً به صورت گوشت جویده پدیدار میگردد (مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، دکتر بوکان، ص 275) دوره تمایز لایههای زاینده (مضغه) را میگذارند که تا ماه سوم بارداری ادامه دارد.[15] اما این «مضغه» همیشه یک حالت ندارد و مراحل و حالات گوناگونی دارد که در قرن از آن «مخلقه و غیرمخلقه» نام برده است. اما مفسران دیدگاههای مختلفی در این دو تعبیر دارند مانند:
1. مقصود جنین کامل الخلقه یا ناقص باشد.[16]
2. مقصود از مخلقه، مرحله تصویر جنین باشد.[17]
3. مقصود از مخلقه، مضغه شکل یافته و متمایز است.[18]
و نظرات دیگری درباره آن بیان شده است که بیشتر آنها قابل جمع است.
تعبیر بسیار زیبا و شگفتانگیز قرآن (مضغه، مخلقه و غیرمخلقه، حج 5) با یافتههای پزشکی جدید هماهنگ است و جنین را در این دوره (هفته سوم به بعد) به صورت گوشت کوبیده معرق میکند و اشارهای لطیف به تمایز لایههای آن (مخلقه = ایجاد به کیفیت مخصوص و تعیین خصوصیات) میکند و یک نوع رازگویی و اعجاز علمی قرآن را میرساند.
در نتیجه میتوان گفت: از مجموع نظرات این طور استفاده میشود که «مخلقه و غیرمخلقه» صفت برای «مضغه» است به این معنی برخی از اقسام مضغه مقدرات و کیفیت خصوصیات در این مرتبه کامل است و اقسام دیگر کامل نیست.[19]
3. استخوان و گوشت:
قرآن بعد از بیان مرحله «مضغه، گوشت جدیده» به مرحله ی دیگری از خلقت اشاره کرده است آیه «فخلقنا المضغه عظاماً فکونا العظام لحماً؛ و آنگاه مضغه را استخوان هایی بعد استخوان ها را با گوشتی پوشانیدیم»[20]
برای این که بهتر به مرحله استخوان بندی جنین آشنا شویم، لازم ات همراه او، مرحله پوشاندن گوشت را نیز بیان کنیم.
آیه فوق بیانگر آن است که ابتدا استخوان تشکیل شده و بعد از آن گوشت روی آن قرار گرفته است.
نکات علمی:
در مراحل سومین هفته رشد جنین، لایه زایای، اکتودرم، مزودرم، اندودرم، تشکیل می شود. از لایه ی اکتودرم، اعضا و ساختمان ای که در ارتباط با دنیای خارج باقی می مانند؛ ایجاد می گردد، مانند: دستگاه عصبی، پوشش می گوشی، بینی، چشم و … و از لایه مزودرمی اعضای سلکروتوم (غضروف و استخوان) دستگاه ادرار و تناسلی و … به وجود می آید. و از لایه اندودرمی، دستگاه معدی روده ای، دستگاه تنفسی و مثانه و … ساخته می شود.
با توجه به مواد فوق؛ غضروف و استخوان ها از لایه میانی (مزودرم) تشکیل می شود. که به وسیله دو لایه دیگر (اکتودرم و اندودرم) پوشیده شده که آن دو لایه اکثر گوشتی بدن مثل پوست، غدد …. ساخته می شود هم چنین ساخته شدن سلول هایی که باعث پیدایش غضروف و استخوان می شود؛ از هفته چهارم بارداری شروع ی شود و اما سلول های ماهیچه ای پس از آن ساخته می شود.[21]
گفته شد که لایه میانی مزودرم غضروف ها و استخوان ها را تشکیل می دهد؛ بهتر است با غضروف و استخوان سازی آن آشنا شویم.
«غضروف» نوعی بافت همبند است که به علت خاصیت ارتجاعی، می تواند فشار زیادی را تحمل کند و هم چنین از بافت های نرم بدن پشتیبانی به عمل می آورد.
هر غضروف دارای ماده ای بنیادی بوده که در ساختمان آن مقدار زیادی آب (حدود 70 درصد)به کار رفته است. این ماده بنیادی می تواند در آب جوشی حل شود و ماده ای به نام ژله غضروف یا کندرین (chondrin) را به وجود آورد. رنگ غضروف سفید مایل به آب است و در افراد مسن به علت تغییرات متابولیک می تواند زرد رنگ باشد.
نقش غضروف در تشکیل استخوان این است که اولین مرحله ساخته شدن استخوان است. غضروف بافتی است مشتقی از مزانشیم که برای اولین بار در اواخر هفته چهارم زندگی جنین، ظاهر می شود. و در قسمت هایی که می خواهد استخوان تشکیل دهد، ابتدا باید قالبی از غضروف به وجود آید که بعداً به استخوان تبدیل شود بنابراین استخوان سازی به دو صورت انجام می پذیرد:
1. استخوان سازی داخل غشایی:
در این نوع استخوان سازی، بافت استخوانی در داخل لایه ای از بافت همبند مزانشیمی تشکیل می شود و این بافت مستقیماً به بافت استخوانی مبدل می شود. تفاوتی که میان استخوان سازی داخل غشایی با تشکیل غضروف وجود دارد، این است که غضروف معمولاً رگ خونی و لنفی و عصب ندارد و تغذیه آن توسط انتشار صورت می گیرد و به لحاظ نداشتن رگ خونی، ترمیم آن با مشکل صورت می گیرد ولی محل تشکیل استخوان بسیار پر عروق می باشد.
2. استخوان سازی داخل غضروفی:
در اکثر استخوان های بدن، سلول های مزانشیمی ابتدا به یک سری قالب های غضروفی شفاف تبدیل شده که به نوبه خود استخوانی می گردد.
استخوانی که به طور ابتدایی در بدن جنین تشکیل می شود موقتاً و تماماً از نوع نابالغ یا اولیه است و پس از تولد به تدریج بافت استخوانی جنین از بین رفته و به جای آن استخوان بالغ یا ثانویه تشکیل می گردد.
نکته بسیار جالبی که در بافت استخوانی به چشم می خورد این است که این بافت از ابتدای تشکیل تا پایان عمر دو فعالیت متضاد دارد. یکی استخوان سازی و دیگری تخریب استخوانی.[22]
با توجه به مطالب علمی می توان گفت: سلول های غضروفی و استخوانی از لایه میانی جنین (مزودرم) زودتر از سلول های ماهیچه ای و پوستی پدید می آید. پس در حقیقت سلول های استخوان و غضروفی به وسیله دو لایه دیگر جنین (اکتودرم و اندردرم) پوشیده شده و سلول های ماهیچه ای و پوستی روی آن ها را همانند لباس می پوشاند. این یافته های علمی با مطالب قرآنی هماهنگ است که نشان از شگفتی علمی قرآن دارد.[23]
پی نوشت ها :
[1] . علق / 1 و 2، حج / 5، مومنون / 14، غافر / 67، قیامت / 38.[2] . ر.ک: تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 27، ص 153.
[3] . التحقیق فی کلمات قرآن کریم، حسن مصطفوی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، تهران، مفردات راغب اصفهانی، المکتبه الرضویه، تهران، ذیل ماده «علق». ر.ک: قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ذیل ماده «علق»
[4] . طب در قرآن، دکتر دیاب و قرقوز، ترجمه چراغی، ص 86، انتشارات حفظی، تهران.
[5] . تفسیر نمونه، همان، ج 27، ص 156.
[6] . مطالب شگفتانگیز قرآن، گودرز نجفی، ص 99، نشر سبحان، تهران.
[7] . اولین پیامبر آخرین دانشگاه، دکتر پاکنژاد، ج 11، ص 110، کتابفروشی اسلامی، تهران.
[8] . اسلام و طب جدید یا معجزات علمی قرآن، دکتر عبدالعزیز اسماعیل پاشا، ترجمه سید غلامرضا سعیدی، انتشارات برهان، ص 182.
[9] . حضرت آیتالله معرفت بعد از پذیرفتن این نظریه که علق خون بسته است میگوید: علقه در روز هفتم به جداره رحم میچسبد. (التمهید، محمدهادی معرفت، ج 6، ص 82)
[10] . لازم به ذکر است احتمالات دیگری درباره «علق» داده شده از جمله، بعضیها علق را به معنای نطفه مرد (اسپرماتوزئید) معنا کردهاند (مطالب شگفتانگیز قرآن، ص 99) و بعضی دیگر به معنای موجود صاحب علاقه که اشاره به روح اجتماعی انسان است، معنا نمودهاند. و بعضی دیگر اشاره به گل حضرت آدم(ع) که حالت چسبندگی دارد نمودهاند. (ر.ک: پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر رضایی اصفهانی، ص 487 ـ 481)
[11] . ر.ک: پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات مبین، رشت، ج 2، ص 487 ـ 481.
[12] . مومنون / 14، حج / 5.
[13] . التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، ج 11، ص 124، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، 1371.
[14] . همان، ج 3، ص 112 و نیز ج 11، ص 126.
[15] پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، انتشارات مبین، رشت، چ 1، 1380، ج 2، ص 498 به نقل از رویانشناسی پزشکی، لانگمن، ص 38.
[16] . تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 14، ص 24.
[17] . مارف قرآن، مصباح یزدی، انتشارات راه حق، قم، ص 338، المیزان، علامه طباطبایی، بنیاد علمی و فکری علامه، تهران، ج 14، ص 344.
[18] . ر.ک: طب در قرآن، دکتر قرقوز، ص 87.
[19] . ر.ک: پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، ص 500.
[20] مومنون، 14.
[21] ر.ک: رویان شناسی پزشکی لانگمن، ترجمه دکتر بهادری و شکور، ص 57.
[22] ر.ک: شگفتی پزشکی در قرآن کریم، حسن کریمی، یزدی، ص 41 – 47.
[23] ر.ک: پژوهشی در اعجاز علم قرآن، رضا اصفهانی، ج 2، ص 506 – 513، دکتر عدنان شریف، من علم طب القرآن، ص 59، تفسیر نمونه، ج 14، ص 212، طب در قرآن، ص 89.
منبع:maarefquran.org