داستان سپاه یمن

داستان سپاه یمن

نویسنده: آیت الله سیدعلی حسینی میلانی

مقدمه
سخنان و رفتارهای رسول خدا صلی الله علیه و آله در جریان حوادث تاریخ اسلام و واکنش اصحاب به این حوادث، سبب شده تا اهمیت و پیامدهای این رخدادها در عرصه ی عقیده و شریعت، دوچندان شود.
پرواضح است که موضع رسول خدا صلی الله علیه و آله در قبال حوادث تاریخ اسلام، برای همگان حجت است و عکس العمل صحابه نسبت به این حوادث، میزان اطاعت آنان از خدا و پیامبر او را مشخص می سازد که خود، صحت یا عدم صحّت «اعتقاد به عدالت صحابه» را رقم می زند و در نتیجه اعتبار یا عدم اعتبار آنان و درستی و نادرستی استناد به گفتار و رفتارشان را آشکار می سازد.
این مقالات به بررسی حادثه ای می پردازد که یک طرف آن را امیرمؤمنان امام علی علیه السلام و طرف دیگر آن را خالد بن ولید و طرفدارانش تشکیل می دادند. در این حادثه که طی آن، رسول خدا صلی الله علیه و آله عبارتی را درباره ی امیرمؤمنان علی علیه السلام بیان فرموده، اتفاقاتی رخ داد که گوشه ای از روحیات خالد بن ولید را آشکار ساخت.
خالد چه پیش از پذیرش اسلام و چه پس از پذیرش آن، اقدامات مهمی را انجام داده که در زیر به آن ها اشاره می شود:
1. خالد پیش از اسلام آوردن در جنگ احد، علیه رسول خدا صلی الله علیه و آله به جنگ پرداخت و در شهادت حضرت حمزه بن عبدالمطلب علیه السلام نقش داشت.
2. خالد پس از پذیرش اسلام، برخی افراد قبیله ی بنی جذیمه را که مسلمان بودند، به سنت جاهلیت، قتل عام کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از شنیدن این ماجرا، حضرت علی علیه السلام را روانه ی قبیله ی بنی جذیمه کرد و با دادن خونبهای کشته شدگان، رضایت آنان را جلب نمود؛ چرا که در غیر این صورت، می بایست خالد را قصاص می کرد. چنان که مشهور است رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از این حادثه فرمود:
اللهمّ إنّی أبرأ الیک ممّا صنع خالد؛
خدایا! من از کار خالد، برائت می جویم.
3. خالد بن ولید پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز به این دست اقدامات خود ادامه داد و در مشهورترین حادثه، مالک بن نویره و قوم او را از دم تیغ گذراند و شبانگاه همان روز با همسر مالک، همبستر شد تا جایی که بزرگان صحابه، خواستار سنگسار و قصاص او شدند.
4. از دیگر رویدادهای حساس تاریخ صدر اسلام که خالد نیز در آن نقش داشته، ماجرای سپاه یمن است. شرح این واقعه چنین است:
رسول خدا صلی الله علیه و آله در سال نهم هجری، سپاهی را به فرماندهی خالد، عازم یمن کرد و همزمان، امیرمؤمنان علی علیه السلام را نیز در رأس سپاهی دیگر به یمن گسیل داشت. حضرتش به هر دو فرمانده فرمودند:
إذا التقیتما فعلیُّ علی الجیشین؛
هرگاه به هم رسیدید، علی فرمانده هر دو سپاه خواهد بود.
البته امیرمؤمنان علی علیه السلام به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله چندین بار دیگر به یمن رفته بود و به نظر می رسد که این بار به همراه خالد بن ولید، آخرین مأموریت خود را در این سرزمین به انجام می رساند… .
در روایات مربوط به این مأموریت آمده است: خالد از علی علیه السلام کینه بر دل داشت و بریده بن حصیب نیز به همراه گروهی دیگر در این مورد با خالد، هم مسلک بودند. همین امر «بریده» را بر آن داشت تا به جای همراهی با علی علیه السلام در قالب سپاه خالد بن ولید عازم یمن شود.
در روایات مربوط به این ماجرا می خوانیم:
خالد و همفکرانش در جریان این مأموریت، رفتاری را از امام علی علیه السلام مشاهده کردند که به گمان آنان، می توانست دستمایه ای برای مخدوش کردن وجهه ی آن حضرت باشد.
از همین رو خالد نامه ای به رسول خدا صلی الله علیه و آله نوشت و طی آن، ماجرا را برای ایشان شرح داد. در این راستا چهار تن از یاران خالد- که بریده نیز در زمره ی آنان بود- هم پیمان شدند که نامه ی خالد را به رسول خدا صلی الله علیه و آله برسانند و نزد ایشان از علی علیه السلام بدگویی کنند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از خواندن نامه و شنیدن سخنان آنان، به بریده رو کرد و فرمود:
أ نافقت من بعدی یا بریده؛
ای بریده! آیا پس از جدایی از من، منافق شده ای؟
آن گاه فرمود:
ما تریدون من علی؟ ما تریدون من علی؟ ما تریدون من علی؟ علی منّی و أنا من علی و هو ولیّکم من بعدی؛
از علی چه می خواهید؟ از علی چه می خواهید؟ از علی چه می خواهید؟ علی از من است و من از علی هستم. و پس از من، او ولیّ شماست.
در روایات آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به آنان فرمود:
إنّ علیّاً لا یفعل إلا ما یؤمر به؛
علی فقط کاری را انجام می دهد که بدان دستور داده شده است.
ما در این سلسله مقالات این حدیث را در قالب صحیح ترین اِسنادها و مشهورترین منابع آن، می آوریم و مضامین و مفاهیم آن را توضیح می دهیم.

حدیث سپاه یمن و راویان آن
بیشتر علمای اهل سنّت، حدیث سپاه یمن را از قول اصحاب پیامبرخدا صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که اینک به ذکر اسامی آن ها می پردازیم:
امیرمؤمنان علی علیه السلام،
امام حسن مجتبی علیه السلام،
ابوذر غفاری،
ابوسعید خدری،
براء بن عازب،
عمران بن حصین،
ابولیلی انصاری،
بریده بن حصیب،
عبدالله بن عمرو،
عمروبن عاص،
و وهب بن حمزه.
برخی از این راویان، در شمار بهترین اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله جای دارند و سرآمد آنان امیرمؤمنان علی علیه السلام است.

حدیث سپاه یمن و حافظان بزرگ حدیث
از طرفی حدیث سپاه یمن را پیشوایان، حافظان و بزرگان حدیث که در سده های مختلف تاریخی می زیستند در کتاب هایشان نقل کرده اند، که از مشهورترین آن ها می توان به افراد ذیل اشاره نمود:
1.ابوداوود طیالسی، نگارنده کتاب المسند.
2.ابوبکر ابن ابی شیبه، نگارنده کتاب المصنّف.
3.احمد بن حنبل، نویسنده کتاب المسند و پیشوای حنابله.
4.ابوعیسی ترمذی، مؤلف کتاب الصحیح.
5.نسائی، مؤلف کتاب الصحیح.
6.ابویعلی موصلی، نگارنده کتاب المسند.
7.ابوجعفر طبری، نگارنده دو کتاب معروف تاریخ الطبری و جامع البیان فی تفسیر القرآن.
8.ابوحاتم ابن حبّان، صاحب کتاب الصحیح.
9.ابوالقاسم طبرانی، صاحب سه کتاب روایی المعجم الکبیر، المعجم الاوسط و المعجم الصغیر.
10.حاکم نیشابوری، نگارنده کتاب المستدرک علی الصحیحین.
11.ابوبکر ابن مردویه، نگارنده کتاب التفسیر.
12.ابونعیم اصفهانی، صاحب کتاب حلیه الاولیاء و تألیفات دیگر.
13.ابوبکر خطیب بغدادی، نگارنده تاریخ بغداد.
14.ابن عبدالبر، نگارنده کتاب الاستیعاب.
15.ابن عساکر دمشقی، نگارنده تاریخ مدینه دمشق.
16.ابن اثیر جزری، مؤلف کتاب اسدالغابه.
17.ضیاء مقدسی، مؤلف کتاب المختاره.
18.بغوی، نگارنده کتاب مصابیح السنّه و تفسیر معروفِ معالم التنزیل.
19.حافظ شمس الدین ذهبی که کتاب های او زبانزد خاص و عام است.
20.ابن حجر عسقلانی، صاحب کتاب های فتح الباری، الإصابه و تألیفات دیگر.
21. حافظ جلال الدین سیوطی که کتاب های فراوان و پرآوازه ای از خود بر جای نهاده است.
22.شهاب الدین قسطلانی، صاحب کتاب إرشاد الساری فی شرح صحیح البخاری.
23.شیخ علی متقی هندی، نگارنده ی کتاب کنزالعمّال.
24.حافظ محمد بن یوسف صالحی دمشقی، نگارنده ی کتاب سبل الهدی و الرشاد.
25.ابن حجر مکّی، صاحب کتاب الصواعق المحرقه.
26.شیخ علی بن سلطان قاری هروی، نویسنده ی کتاب المرقاه فی شرح المشکاه.
27.عبدالرؤوف مناوی، نگارنده ی کتاب فیض القدیر فی شرح الجامع الصغیر.
28.شاه ولی الله دهلوی، علامه هند و محدّث بزرگ که کتابهای فراوانی را به رشته تحریر درآورده و در شهر دهلی هند، مدرسه معروفی داشت.
این بزرگان به همراه دیگر محدّثان اهل سنت، حدیث سپاه یمن را با اِسنادهای جداگانه از صحابه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله- که پیش تر نام آن ها ذکر شد- نقل کرده اند.
منبع مقاله :
حسینی میلانی، علی؛ (1390)، داستان سپاه یمن (سخنی در اثبات ولایت علی علیه السلام و نفاق خالد بن ولید)، قم: الحقایق، چاپ اول

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید