قل امر ربّی بالقسط و اقیموا وجوهکم عند کلّ مسجد و ادعوه مخلصین له الدّین کما بدأکم تعودون.
بگو ای رسول ما پروردگار من شما را به عدل و درستی امر کرده و نیز فرموده که در هر عبادت روی به حضرت او آرید و خدا را از سر اخلاص بخوانید که چنانچه شما را در اول بیافرید دیگر بار به سویش باز آیید. «اعراف ، 29»
در این آیه به اصول دستورات پروردگار در زمینه وظایف عملی در یک جمله کوتاه اشاره شده و سپس اصول عقاید دینی یعنی مبدأ و معاد را به طور فشرده بیان میکند نخست می گوید:(ای پیامبر به آنان بگو پروردگار من به عدالت دستور داده است) (قل امر ربی بالقسط). و میدانیم عدالت مفهوم وسیعی دارد که همه اعمال نیک را دربر میگیرد زیرا حقیقت عدالت آن است که هر چیز را در مورد خود به کار برند و به جای خود نهند.
گرچه میان عدالت و قسط تفاوتی وجود دارد (عدالت) به این گفته میشود که انسان حق هر کس را بپردازد و نقطه مقابلش آن است که ظلم و ستم کند و حقوق افراد را از آنها دریغ دارد ولی (قسط) مفهومش آن است که حق کسی را به دیگری ندهد و به تعبیر دیگر تبعیض روا ندارد و نقطه مقابلش آن است که حق کسی را به دیگری دهد.
ولی مفهوم وسیع این دو کلمه مخصوصاً به هنگامی که جدا از یکدیگر استعمال میشوند تقریباً مساوی است و به معنی رعایت اعتدال در همه چیز و همه کار و هر چیز را به جای خویش قرار دادن میباشد. سپس دستور به یکتاپرستی و مبارزه با هر گونه شرک داده میفرماید:توجّه قلب خویش را در هر عبادتی به او کنید و از ذات پاک او به سوی دیگر منحرف نشوید (و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد) او را بخوانید و دین و آیین خود را خالص و مخصوص او قرار دهید (و ادعوه مخلصین له الدین) پس از تحکیم پایه توحید توجّه به مسأله معاد و رستاخیز کرده میگوید: همان گونه که شما را در آغاز آفرید دگربار در قیامت باز میگردید (کما بدأکم تعودون)
مفسران در تفسیر آیه (اقیموا وجوهکم عند کل مسجد) تفسیرهای گوناگونی ذکر کردهاند. گاهی گفتهاند منظور از آنان توجّه به قبله به هنگام نماز است و گاهی گفتهاند منظور شرکت در مساجد به هنگام نمازهای روزانه است و گاهی نیز احتمال دادهاند که هدف از آن حضور قلب و نیّت خالص به هنگام عبادت میباشد.[1]
این جمله به حسب ظاهر معطوف است به چیزی که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ باید به مردم برساند برای این که جمله: پروردگار من امر به میانهروی کرده در حقیقت به منزله این است که بفرماید: میانهرو باشید و بنابراین تقدیر این در جمله چنین است باید میانهرو باشید و روی خود را متوجّه هر مسجد کنید.
وجه هر چیز آن قسمتی است که با آن با چیزهای دیگر روبرو میشود، و اقامه وجه در هنگام عبادت در یک انسان کامل عبارت از این است که خود را طوری سازد و آن چنان حواس خود را تمرکز دهد که امر به عبادت قائم به او شود و او بتواند آن امر را به طور کامل و شایسته و بدون هیچ نقصی امتثال کند.
ـ پس برگشت اقامه وجه در هنگام عبادت به این است که انسان در این موقع دلش چنان مشغول خدا باشد که از هر چیز دیگری منقطع شود.
بنابراین جمله (و اقیموا وجوهکم عند کلّ مسجد) به ضمیمه (و ادعو مخلصین له الدّین) این معنا را افاده میکند که بر هر عابد واجب است در عبادت خود توجّه را از غیر عبادت و در بندگی برای خدا توجّه را از غیر خدا منقطع سازد، یکی از چیزهایی که غیر خداست همان عبادت اوست، پس عابد نباید به عبادت خود توجّه کند زیرا عبادت توجّه است نه متوجّه الیه، و توجّه به عبادت معنای عبادت و توجّه به خدا بودن آن را از بین میبرد.[2][1] . تفسیر نمونه، ج 6، ص 143 ـ 144.
[2] . تفسیر المیزان، ج 8، ص 102.