فان تابوا و اقاموا الصّلوه و اتوا الزّکوه فاخوانکم فی الدّین.
هر گاه توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند برادر دینی شما هستند.« توبه ، 11»
ـ اگر مشرکان توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند، برادر دینی شما هستند.
ـ اگر توبه کنند وظیفه اسلامی نماز و زکوه را انجام دهند مزاحمشان نشوید، در این آیه میفرماید: برادر دینی شما هستند، یعنی هیچگونه تفاوتی با سایر مسلمانان از نظر احترام و محبّت نخواهند داشت، همان گونه که میان برادران تفاوتی نیست.[1]
ـ در این آیه شرایط برادر ایمانی شدن را میشمارد: 1ـتوبه کننده باشد، 2ـ اقامه نماز کند، 3ـ زکات مال خود را پراخت کند.
ـ نماز شرط برادری و اخوت اسلامی است.
مرادش از توبه به دلالت سیاق این است که به سوی ایمان به خدا و آیات او برگردند و به همین جهت به صرف توبه اکتفا نکرده و مسأله به پا داشتن نماز را که روشنترین مظاهر عبادت خداست و هم چنین زکاه دادن را که قویترین ارکان جامعه دینی است به آن اضافه کرد و این دو را به عنوان نمونه و اشاره به همه وظایف دینی که در تمامیّت ایمان به آیات خدا دخالت دارند ذکر نمود.
ـ اگر این سه را رعایت کنند با سایر مؤمنین در حقوقی که اسلام آن را معتبر دانسته مساوی خواهند بود.
ـ و اگر در این آیه و در آیه (انما المؤمنون اخوه) مؤمنان برادران یکدیگرند، مسأله تساوی در حقوق را به برادری تعبیر کرده برای این است که دو برادر دو شاخه هستند که از یک تنه جدا و منشعب شدهاند و این دو در همه شئون مربوط به اجتماع، خانواده و در قرابتی که با اقربا و فامیل دارند مساوی هستند.
ـ و چون برای این اخوت احکام و آثاری شرعی است لذا قانون اسلام آن را یک سنخ برادری حقیقی میانه افراد مسلمین معتبر کرده است که عیناً مانند برادری طبیعی آثاری عقلی و دینی بر آن مترتب میشود بنابراین اگر قرآن این معنا را برادری نامیده این نامیدنش به طور مجاز و استعاره نبوده است بلکه یک نحوه برادری جدّی است همچنان که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ به طوری که نقل شده است فرموده: مردم با ایمان نسبت به هم برادرند، پستترین ایشان با عهد و ذمه ایشان سعی میکند و همگی آنان علیه دشمنان خود دست واحدی هستند.[2]
ـ اگر توبه کردند و نماز بپا داشتند و زکاه دادند در این صورت برادران دینی شما هستند و با انها مانند سایر برادران مؤمن خود رفتار کنید.
توبه یعنی اگر از شرک و بتپرستی پشیمان شدند و تصمیم گرفتند تا دیگر بدان باز نگردند و اسلام را بپذیرند.[3][1] . تفسیر نمونه، ج 7، ص 303.
[2] . تفسیر المیزان، ج 9، ص 243.
[3] . مجمع البیان، ج 11، ص 30.