*هدیه ای تمام نشدنی و سرچشمه ای همیشه جوشان
ذى حجهالحرام با ذخیرهى ابدىاش براى امّت اسلامى از راه رسیده است. خدا را سپاس، بر این هدیهى تمام نشدنى و سرچشمهى همیشه جوشان که مسلمانان جهان به قدر همت و معرفت خود، مىتوانند هر ساله از آن بهرهمند گردند و توشه بردارند. گستردگى و تنوع مصالح و منافعى که دست علم و حکمت الهى در فریضهى حج گنجانده، به قدرى است که در هیچ فریضهى دیگر اسلامى شبیه آن دیده نمىشود، از ذکر و حضور معنوى و خویشتنیابى انسان مسلمان در خلوت خود با خدا و شستشوى دل از زنگارهاى گناه و غفلت، تا احساس حضور فرد در جمع و احساس وحدت هر مسلمان با همهى امت اسلامى و احساس اقتدار ناشى از عظمت جماعت مسلمین. و از تلاش هر فرد براى شفا یافتن از زخمها و بیمارىهاى معنوى یعنى گناهان، تا کنجکاوى و تلاش براى شناختن و درمان کردن دردها و جراحتهاى عمیق پیکرهى امّت، و همدردى با ملتهاى مسلمان، یعنى اندامهاى این پیکرهى عظیم، همه و همه در حج و در کالبد اعمال و مناسک گوناگون آن گنجانیده شده است. قرآن اعمال حج را«شعائر» مىنامد. این بدان معنى است که اینها فقط عملى فردى و براى اداى تکلیفى شخصى نیست، بلکه نشانهیى است تا برانگیزانندهى شعور و معرفت انسان به چیزى باشد که این عمل، علامت و نشانهى آن است. در وراى این نشانهها، توحید قرار دارد یعنى نفى همهى قدرتهایى که به نحوى جسم و جان آدمى را در قبضهى اقتدار خویش گرفتهاند، و اثبات حاکمیت مطلق الهى بر همهى وجود و به عبارت روشن و آشنا: حاکمیت نظام اسلامى و مقررات اسلامى بر زندگى فردى و اجتماعىِ مسلمین.
پیام به حجاج بیت اللَّه الحرام (1368/04/14)
*واجب بی نظیر
واجبِ حج، حقیقتاً یک واجب بىنظیر است. چنان که اگر ما در همه تعالیم اسلامى غور کنیم، شبیه آن را نخواهیم یافت. حج وضع مخصوصى دارد و جنبه معنوى در آن فوقالعاده است. مثلاً، یک نوبت نماز را که شما ملاحظه کنید، چند دقیقه ذکر خداست. اما حج، از آغاز پرداختن به اعمال مربوطه که طى چند روز انجام مىگیرد – چه در داخل خانه خدا، چه در مسعاى شریف، چه در عرفات، چه در مشعر، چه در منى، چه در اعمال گوناگون، چه در طوافهاى مختلف، چه در نشست و برخاستها و چه در افاضه از نقطهاى به نقطه دیگر – همهاش ذکر خداست. این از جنبه معنوى که معلوم مىکند ذکر الهى در حج، یک قلمِ بسیار درشت است.
از طرف دیگر جنبه دنیایى و مربوط به زندگىِ حج هم بىنظیر است. یعنى واجبى است که فقط مربوط به یک فرد یا یک ملت نیست؛ بلکه مربوط به همه دنیاى اسلام است. خداى متعال نقطهاى را معین فرموده و در زمانى معلوم – ایّام معلومات – همه مسلمانان را به آن نقطه دعوت کرده است. آیا مىشد که همه مسلمانان، نه یکپارچه که در گروههاى مجزّا، و نه در ایامى معلوم که در طول سال، در این نقطه جمع شوند؟ این نکته از حج باید مورد اهتمام بیشترى قرار گیرد که خداى متعال فقط اراده نفرمود که همه در مکه و منى و مشعر و عرفات، جمع شوند. چون اگر حرکت مردم به این مناطق اصل قضایا بود، مىشد همه را در طول یک سال در آنجا جمع کنند. اینکه خداى متعال امر به تجمّع همه مسلمانان در این نقطه، آن هم دریک مجموعه از روزها داده است، براى چیست؟ نکته اساسى و مهم همین است.
بدیهى است تجمّعى با این کیفیّت، به خاطر آن است که آحاد مردم مسلمان، خود را در کنار یکدیگر بیابند. یعنى احساس وحدت و جماعت کنند و در بعدى وسیعتر، احساس عظمت ناشى از اجتماعِ ملتها و شعوب، بر همه حاکم گردد. اگر این احساس مورد توجّه نبود، لزومى نداشت که ایام معلومات و معدودات در حج مقرّر شود. و اما اینکه امّت اسلام – هر ملتى از ملتهاى مسلمان – کسانى از خودشان را در یک روز به یک نقطه مىفرستند تا آنها با هم اجتماع کنند، این اجتماع براى چیست؟ اینها نکات و دقایقى است که به تعبیر امام صادق علیهالصّلاهوالسلام: «یعرف هذا و اشباهه من کتاب اللَّه؛» باید هر مسلمانى از مفاهیم قرآنى و اسلامى بداند.
خداى متعال، از همه ملل مسلمان، جماعتى را دعوت مىکند و به آنها مىگوید: بیایید در این ایام معلوم، دور هم و با هم باشید. «ثم افیضوا من حیث افاض النّاس؛» همه با هم حرکت کنید. همه با هم افاضه کنید، و همه با هم طواف بپردازید. این اجتماع همگانى براى چیست؟ مسلمان نقاط مختلف دنیا، در یک نقطه گرد هم بیایند که چه کنند؟ دور هم جمع شوند و در سکوت، به صورت همدیگر نگاه کنند و بعد از چند روز هم به اوطان خود برگردند؟! چرا دور هم جمع مىشوند؟ جمع شوند تا اختلافات خود را با هم مطرح کنند؟ این جمع شدن به چه معنى است؟ جواب این است که جمع شدن افرادى از همه ملتها در یک نقطه، آن هم یک نقطه مقدّس، فقط مىتواند یک فایده و یک معنا داشته باشد. آن فایده و معنا این است که دور هم جمع شوند تا درباره سرنوشت امّت اسلامى تصمیمگیرى کنند و در این مجمع، به حیث امّت، یک قدم خوب برداشته شود و کارى سازنده و مثبت صورت گیرد. این کارِ سازنده و مثبت، به چه کیفیّتى مىتواند باشد؟ به این کیفیّت که یک وقت است ملتهاى اسلامى آن قدر پیشرفتهاند – امیدواریم آن روز برسد – که وقتى در حج جمع شدند، در خلال این کنگره عظیم مردمى، از برگزیدگان ملتها، مجلسِ مفصّلِ چند هزار نفرهاى تشکیل گردد و این مجلس مصوّباتى داشته باشد و آن مصوّبات در همان کنگره عظیم به تصویب آحاد حجّاجِ آمده از کشورها برسد و بعد براى اجرا به دولتها و ملتها ابلاغ گردد.
این، بهترین کار است؛ که، متأسفانه امروز عملى نیست. زیرا ملتها هنوز در این زمینه، آن قدر پیش نرفتهاند؛ بخصوص که دولتها هم به آنها کمکى نمىکنند. اما تا وقتى که چنان تصمیمگیرىِ عملى در موسم حج امکان ندارد، کارِ واجب در آنجا چیست؟ این است که ملتها به هر نحو که بتوانند نسبت به مصالح دنیاى اسلام دلبستگى نشان دهند و ضمن تأکید بر وحدت بین خود، به اظهار برائت از دشمنانِ دنیاىِ اسلام بپردازند. این کمترین کارى است که مىشود در حجّى که اسلام معیّن کرده است، انجام داد و از آن متوقّع بود.
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و دستاندرکاران «حج» 31/01/1373
*فصل رویش و پیدایش روح زندگی توحیدی
چون بهار طبیعت که همواره در میعاد همیشگى خود، لبریز از نشاط زندگى فرا مىرسد، موسم حج، نوبهار جان و دل، و فصل رویش و پیدایش روح زندگى توحیدى در دل هر مسلمانى که خود را به میقات رسانده باشد، همه ساله در موعدخدایى و همیشگى باز مىگردد تاچون چشمهسار مبارکى رشحات حیات طیّبهى اسلامى را بر سراسر جهان اسلام بپاشد و کسانى را که توفیق یافتهاند که تن به این سرچشمهى مبارک بزنند، از غبار و کدورت گناه و شرک و مادهگرایى و میل به پستى و بدکردارى، پاک کند و در آنان اگر اهل توجّه وتذکر باشند، مایهى صلاح وفلاح یک عمر راذخیره سازد.
اکنون بیش ازچهاردهقرن است که نداىابراهیم خلیل ازحلقوم محمّدمصطفى(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم)، همه ساله میهمانان بیت را در این موسم به پایگاه معنویت و وحدت مىکشاند تا گرد مرکز توحید، همراه با آن جریان ابدى عروج، طواف کنند، و در پشت مقام ابراهیم به سمت کعبهى محمدى(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم)، نماز گزارند، و میان صفا و مروه، سعى ابدى مؤمن از منشاء صفا را مجسّم سازند. و معرفت به حقارت خویش و عظمت و عزت حق تعالى را در عرفات، و زمزمهى ذکر و انس و عشق به حضرت احدیت و درک نور تابان آن بىهمتارا در صحراى ظلمانى وجود خود در مشعر بیاموزند، و در منى شیطان بزرگ و شیطانهاى دیگر را هدف رمى خود سازند، و به نشانهى قربانى کردن هواها و تمایلات منحرف ساز، ذبیحهیى قربانى کنند – و این همه را در حال احرام که حریم جان و دل حاجى در برابر میوههاى ممنوع این بهشت است و در کنار دیگر مسلمانان از هرجا و هر نژاد و باهر رتبهى مادى یا معنوى و داراى هر زبان و فرهنگ به جاى آورند و آنگاه به نشان زدودن همهى چرکها و پلیدىهایى که در فضاى آلودهى زندگى مادّى برجان و دل آنان نشسته است، حلق وتقصیر کنند وسپس بار دیگر با طراوتى که از زدودن گناه و تجلّى معرفت و محبت خداوند، در جان و دل آنان پدید آمدهاست، به خانهى خدا برگردند وطواف ونماز و سعى را اینبار در آفاقى برتر از پیش به جاى آورند و با ذخیرهیى سرشار از توحید ومعنویت و صفا، و عزمى راسخ در مبارزه با شیطانها، و قدرتى فائق بر نفس خویشتن، آمادهى برگشتن به دیار خود و پراکندن عطر حج در اقطار گیتى باشند.
پیام به حجاج بیتاللَّهالحرام 1374/02/14
*حج و مقابله با دو تهدید
حج، سرچشمهى جوشان تقوى و معنویت و خیر و برکت، همه ساله تا ابد، فیضان خود را بر جهان اسلام و بر یکایک مسلمانانِ موفق جارى مىسازد تا هر کس و هر مجموعه، به اندازهى ظرفیت و قابلیت خود از آن بهره بگیرد.
حجاج بیتاللَّه الحرام، تنها بهرهمندان از این سرچشمهى فیاض نیستند. اگر این فریضهى عظیم به درستى شناخته و عمل شود ملتها و آحاد مسلمان در همه جاى جهان، مشمول برکات آن خواهند شد.
افراد و مجموعههاى بشرى همواره از دو سو آسیب مىبینند، اول از درون خود که منشاء آن ضعفهاى بشرى و هوسهاى مهار گسیخته و تردیدها و بى ایمانىها و خصلتهاى منهدم کننده است، و دوم از دشمنان بیرونى که بر اثر طغیان و افزون طلبى و تجاوز و ددمنشى، محیط زندگى را بر انسانها و ملتها تنگ و فشار آلود مىسازند و با جنگ و ظلم و تحمیل و زورگویى، بلاى جان آنان مىشوند. محیط اسلامى – چه افراد و چه ملتها – همواره در معرض این دو گونه تهدید قرار داشته و امروز بیش از همیشه قرار دارد.
ترویج متعمدانهى فساد در کشورهاى اسلامى و تحمیل فرهنگ غربى که از سوى برخى رژیمهاى وابسته نیز به آن کمک شود و از رفتار فردى تا شکل شهرسازى و محیط عمومى زندگى و مطبوعات و غیره را در بر مىگیرد، از یکسو وفشارهاى نظامى وسیاسى و اقتصادى بر بعض ملتهاى مسلمان و کشتارهاى لبنان و فلسطین و بوسنى و کشمیر و چچنستان و افغانستان و غیره از سوى دیگر، شاهد بارز وجود این دو گونه تهدید در محیطهاى اسلامى است. حج، آن شط همیشه جارى و آن آیهى بىزوال الهى است که مسلمانان تا ابد مىتوانند غبار رنج و مرارت و آلودگى و بیمارى خود را در آن بسترند، و به کمک این ذخیرهى ابدى، هر دو نوع آسیب پذیری را در همهى زمانها از خود دور سازند.
در حج، عنصر تقوا و ذکر و حضور و خشوع و توجه به حق متعال، متکفل مقابله با تهدید اول است و عنصر تجمع و وحدت و احساس عظمت و قدرت در امت بزرگ اسلامى که حج مظهر آن است، عهده دار مقابله با تهدید دوم.
هر چه این دو جنبه در حج تقویت شود، مصونیت و مقاومت افراد و جامعههاى اسلامى در مقابل آن دو گونه تهدید، بیشتر خواهد شد. و هر گاه یکى از این دو جنبه یا هر دو، ضعیف یا منتفى گردد، به همان نسبت امت اسلامى – چه افرادش و چه ملتها و کشورهایش – آسیبپذیرتر مىگردند.
در متون شرع مقدس اسلام و در نص قرآن کریم، به هر دو جنبهى حج تصریح شده و براى چشمهاى بینا و دلهاى با انصاف، جاى تردید گذاشته نشده است. در کنار فرمان: «فاذکروا اللَّه کذکرکم آباءکم او اشد ذکراً»، دستور: «و اذان من اللَّه و رسوله الى الناس یوم الحج الاکبر ان اللَّه برى من المشرکین و رسوله» آمده، و هماهنگ با کریمهى حکمتآمیز «لن ینال اللَّه لحومها و لادماؤها و لکن یناله التقوى منکم کذالک سخرها لکم لتکبروا اللَّه على ماهداکم و بشرالمحسنین» آهنگ امید بخش: لیشهدوا منافع لهم نازل گردیده است.
هر توصیه و تبلیغ و کوشش براى کمرنگ کردن یا کنار گذاشتن هر یک از این دو جنبه، مقابله با آیات و فرامین قرآن کریم است.
پیام به مناسبت برگزارى کنگره عظیم عبادى سیاسى حج 04/02/1375
* مجموعه ای از فرصتها
این روزها بار دیگر خانهى خدا میزبان خیل عظیم دلهاى پر شور و شوقى است که از سراسر جهان در آن کعبهى امید گرد آمدهاند؛ میلیونهایى که در سایهى عبودیت خالص حضرت احدیت، احساس وحدت و جمعیت مىکنند؛ چشمهایى که با گلاب اشک خود، قدمگاه پیامبر عظیمالشأن (صلّىاللَّهعلیهواله) و اولیاء خدا (علیهم السّلام) و مجاهدان و بزرگان اسلام را شستشو مىدهند؛ جانهایى که در پرتو معنویت بیتاللَّه الحرام و حریم تربت مصطفوى (علیهوالهالافالسّلام)، نورانیت و صفا مىیابند؛ دستهاى به دعا برافراشتهیى که قافلهى نیاز و حاجت را روانهى درگاه بىنیاز مىکنند؛ دردمندانى که بر در سراى طبیب، علاج درهاى مزمن جهان اسلام را مىجویند و در آن، همدردانى از هر نژاد و زبان و رنگ و از هر گوشهى عالم مىیابند؛ ضعیفان تنها ماندهیى که در آنجا احساس قدرت و عظمت مىکنند. این روزها بار دیگر پیکرهى عظیم امت اسلام، نمایى از ابهت و شکوه خود را در برابر چشم کسانى که دچار غفلت از آنند، مىگذارد؛ دوستان را امیدوار و دشمنان را بیمناک مىسازد.
ابر رحمت و حکمت بر تشنگان مىبارد، دلهاى افسردهیى را طراوت مىبخشد، و مغزهاى راکدى را به شکفتن و اندیشیدن وا مىدارد.
آرى، این روزها براى جهان اسلام و امت اسلامى روزهاى عید و روزهاى میعاد است و بجاست که مسلمین در همه جاى گیتى و به ویژه حجاج بیتاللَّه الحرام، ساعتها و لحظههاى آن را براى تعبد و تعقل، مغتنم بشمارند و آنان که به فرصت گرانبهاى حج و زیارت دست یافتهاند، با دستانى پر از رحمت و حکمت الهى، و با تصمیم و ارادهیى تازه براى آیندهى خود و امت اسلامى، به دیار خویش باز گردند.
در میان فرایض دینى، حج، بزرگترین فریضهیى است که در آن هر دو جنبهى فردى و اجتماعى به شکلى نمایان، گنجانیده شده است.
در جنبهى فردى، هدف، تزکیه و رسیدن به صفا و نورانیت و پیراستگى از زخارف بىارزش مادى و فراغت با خویشتن معنوى و انس با خداى متعال و ذکر و تضرع و توسل به حضرت حق است، تا آدمى به عبودیت – که صراط مستقیم الهى به سوى کمال است – راه یابد و در آن گام بردارد.
در این بخش، تنوع فرصتها و آزمایشگاهها به حدى است که هر گاه کسى با توجه و تدبر از آن عبور کند، بىگمان دستاوردى گرانبها خواهد داشت؛ فرصت احرام و تلبیه، فرصت طواف و نماز، فرصت سعى و هروله، فرصت وقوف در عرفات و مشعر، فرصت رمى و قربانى و فرصت ذکراللَّه که همچون فضاى سرشار از روح و حیات، در همهى این مراحل، گسترده شده است.
مجموعهى این فرصتها مىتواند براى هر فرد، دورهى کوتاهى از ریاضت شرعى و تمرین زهد و سِلم و حلم و برخى خلقیات پسندیدهى دیگر نیز باشد.
در جنبهى اجتماعى، حج در میان همهى فرایض اسلامى بىهمتا است؛ زیرا مظهرى از قدرت و عزت و اتحاد امت اسلامى است. هیچ فریضهى دیگرى بدینسان به آحاد مسلمان، دربارهى مسایل امت اسلامى و جهان اسلام، درس و عبرت نمىآموزد و آنان را در روحیه و واقعیت، به قدرت و عزت و وحدت نزدیک نمىکند. تعطیل این بخش از حج، بستن سرچشمهیى از خیرات به روى مسلمین است که از هیچ رهگذر دیگرى نمىتوانند بدان دست یابند.
پیام به مناسبت برگزارى مراسم حج 1376/01/21
*نعمتی برای اقامه و صلاح دین و دنی
اینک حجّ، نعمت بزرگ خدا در برابر شما است، باید آحاد مسلمین و امّت اسلامى از آن سود ببرند و چنانکه فرموده است: «جعل اللَّه الکعبه البیت الحرام قیاماً للنّاس». از آن براى اقامه و صلاح دین و دنیاى خود بهره گیرند. امروز دین مسلمانان به وسیلهى تهاجم فرهنگى دشمن و ترویج فساد و ظلم و بىایمانى و بىبندوبارى در میان جوامع اسلامى که غالباً با ابتکار قدرتهاى ضدّ اسلامى و به کمک تبلیغات و رسانههاى آنان و غیر آن انجام مىگیرد در خطر است، و دنیاى آنان به وسیلهى سلطهى روز افزون استکبار بر امور کشورهاى اسلامى و فشار و دشمنى مضاعف بر هر دولت یا گروهى که بخواهد افکار را به سوى حاکمیّت واقعى اسلام و استقلال و اقتدار ملتهاى مسلمان متوجه کند. و البته جلودار این تهاجم همه جانبه به اسلام، شیطان بزرگ یعنى دولت ایالت متحدهى امریکا است. هر چشم دقیقى مىتواند دست یا ارادهى آن دولت ضدّ اسلام را در پشت سرِ مصائبى که بر اسلام و مسلمین وارد مىشود، ببیند.
پیام به حجاج بیتاللَّه الحرام 1373/02/25
*قابلیت حل مهمترین گرفتاریهای سیاسی
یقیناً بىدلیل نبوده است که پیامبر عظیمالشأن (صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) براى اعلام برائت از مشرکین که یک عمل کاملاً سیاسى و در چهار چوب سیاست کلّى نظام و دولت اسلامىِ اوّل بود ایّام حجّ را انتخاب فرمود و دستور الهى و قرآنى، اعلام کرد که: «و اذانٌ من اللَّه و رسوله الى النّاس یوم الحجّ الاکبر انّ اللَّه برىٌ من المشرکین و رسوله فان تبتم فهو خیرلکم و ان تولّیتم فاعلموا انّکم غیر معجزى اللَّه و بشّرالذین کفروا بعذاب الیم».
آرى، حج فریضهیى است که مهمترین گرفتاریهاى سیاسى امت اسلامى در آن و با آن قابل حلّ است. بدین معنى، حج، فریضهیى سیاسى است و طبیعت و خصوصیات آن، این را به روشنى نشان مىدهد. کسانى که این را انکار و بر ضدّ آن تبلیغات مىکنند در واقع با حلّ آن گرفتاریها مخالفاند. بطور خلاصه، حج، فریضهى امت، فریضهى وحدت، فریضهى اقتدار مسلمین، فریضهى اصلاح فرد و جمع و در یک کلمه: فریضهى دنیا و آخرت است. آنان که نمىخواهند مضمون سیاسى حج را بپذیرند، در واقع اسلام را دور از سیاست، و دین را از سیاست جدا مىخواهند، شعار جدایى دین از سیاست از همان چیزى است که دشمنان حاکمیت اسلام بر جوامع اسلامى، دهها سال است آن را مطرح کردهاند
پیام به حجاج بیتاللَّه الحرام 25/02/1373
*معنای برائت
برائت یعنى مردم در آنجا جمع شوند و علیه دژخیمهایى که با کراوات و لباس اتو کشیده و ادکلن زده مىآیند و مثل وحشىترینِ وحشیها، انسانها را مىکشند، و نیز علیه کسانى که از اینها حمایت مىکنند و علیه کسانى که به نفع اینها در مجامع جهانى تصمیم مىگیرند، فریاد سردهند. این معناى برائت است. مىشود که حج خالى از این باشد؟! آیا حجِّ خالى از برائت، حجّ است؟! کسانىکه با قرآن و اسلام آشنا هستند، جواب بدهند! منصفانه هم جواب بدهند! معناى آن حرف امام که فرمود «حجِّ بىبرائت حج نیست»، یعنى این. برائت جزو حج و تنیده در ذات حجّ است.
حضور مسلمانان در حج باید یک حضور معنىدار باشد. والّا اگر فقط جنبه معنوى و ذکر خدا منظور بود، انسان مىتوانست در خانه خودش بنشیند و ذکر خدا کند. دیگر «یأتوک رجالاً و على کل ضامر یأتین من کل فجّ عمیق» لازم نبود. اگر اجتماع معنا نداشت، دیگر «ایام معلومات» لازم نبود. مىگفتند: «هر کس، در هر وقت از سال توانست به مکه برود.»
مگر نمىشد؟! اینکه گفتند «یک جا جمع شوید»، براى همین چیزهاست. براى این است که ذکر خدا هم دستجمعى گفته شود.
اعتصام به حبل پروردگار هم دستجمعى صورت گیرد. مىفرماید: «واعتصموا بحبلاللَّه جمیعا» و نه «فرادا». مسأله این است!
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و دستاندرکاران «حج» 31/01/1373
* برائت،روح و معنای واقعی حج
برائت را ما از بیرون نیاوردهایم وارد حج کنیم. جزو حج، روح حج و معناى واقعى اجتماع عظیم حجّ است. بعضى اشخاص دوست مىدارند که در مطبوعات و در اظهارات و نیش زدنهاى خود در اطراف دنیا، مرتب بگویند: «شما حج را سیاسى کردهاید.» «حج را سیاسى کردهاید» یعنى چه؟! اگر منظور این است که ما یک مفهوم سیاسى را در حج داخل کردهایم، باید
گفت: حج، هیچگاه عارى از مفهوم سیاسى نبوده است. اگر کسى مفهوم سیاسى را در حج نبیند، باید دعا کرد که خدا او را شفا دهد تا بتواند ببیند! کسى که با اسلام و آیات حج در قرآن آشناست و هم از این طریق به اهمیت وحدت پىبرده است، چطور ممکن است نفهمد این اجتماع عظیم، براى مقاصد و مفاهیم عالى سیاسى و الهى – سیاسى است که مربوط به همه مسلمین و براى وحدت و براى حلّ مشکلات دنیاى اسلام و براى اجتماعِ دلها و نزدیک شدن آنها به یکدیگر است؟! اگر مراد این است که «حج وسیلهاى براى پیشبرد سیاستهاى ظالمانه قدرتهاى بزرگ نشود»، درست است و ما قبول داریم. کسانى که به نحوى با حج ارتباط دارند، نباید این فریضه الهى و این واجب مورد عشق و محبت مسلمین را با سیاستهاى جهانى مصالحه کنند. ما این را قبول نداریم. هر کس حج را به این معنا سیاسى کند، نسبت به حج خیانت کرده است. اما مسائل دنیاى اسلام مسائل مهمّى است. این مسائل کجا باید مطرح شود؟ مسلمین جز در مراسم حج، در کجا مىتوانند صداىِ واحدِ خود را در اعتراض به این همه نامردمى که در سرتاسر دنیا نسبت به آنها صورت مىگیرد، به گوش دنیا و سیاستهاى خائن برسانند؟
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسؤولان و دستاندرکاران «حج» 31/01/1373
* برائت از بتهای مشرکین
در خلال آیات حج، قرآن همه را به برائت از بتهاى مشرکین فرا مىخواند «فاجتنبوا الرّجس من الاوثان». این بتها ممکن است یک روز همان بتهاى آویخته بر کعبه باشد، اما بىشک امروز و همیشه، همان قدرتهایى است که حاکمیت بر نظام زندگى آدمى را بناحق در دست گرفتهاند و امروز واضحتر از همه – قدرت استکبار و قدرت شیطانى امریکا و قدرت فرهنگ غرب و فساد و ابتذالى است که بر کشورها و ملتهاى مسلمان تحمیل مىکنند. البته عالم نمایان وابسته و مزدور حکومتهاى پوشالى اصرار خواهند کرد که خیر، بتها همان منات و لات و هبلاند. همانها که در روز فتح مکه زیر پاى سپاهیان پیروزمند پیامبر بزرگ (صلّىاللَّهعلیهواله) خرد و نابود شدند! مقصود این آخوند السّطنهها آن است که حج را به زعم خود از هرگونه مضمون سیاسى، تهى سازند! غافل از آنکه همین اجتماع میلیونى مسلمانان از هر گوشهى جهان، در یک نقطه، در یک زمان، خود داراى بزرگترینمضمون سیاسى است. این نمایش امت اسلامى است که در آن اختلافات نژادى و زبانى و جغرافیایى و تاریخى همه رنگ باخته و از همه، یک «کلّ» پدید آمده است. آنان و اربابانشان براى اینکه مسلمین از این واحد بزرگ چیزى نفهمند و فردها احساس «جمع» نکنند، همه گونه دروغ و فریب و سخن باطل به میان آوردهاند و مىآورند تا عرصه را بر دعوت کنندگان به وحدت و منادیان برائت از سردمداران شرک، تنگ کنند.
پیام به حجاج بیت اللَّه الحرام 25/02/1373