یکی از علوم که از دیر زمان در جهان مورد توجه بوده و در میان علوم اسلامی جایگاه ویژهای دارد، دانش علم کلام است که در این نوشتار، به معرفی مختصر آن می پردازیم:
تعریف
علم کلام یکی از علوم اسلامی است که درباره عقاید اسلامی یعنی آنچه از نظر اسلام باید به آنها اعتقاد داشت، بحث میکند، درباره آن توضیح میدهد و برای اثبات آن عقاید با دلایل عقلی و نقلی (آیات و روایات) استدلال میکند، از آنها دفاع میکند.[1]
موضوع
گرچه درباره موضوع علم کلام سخنان متعدد مطرح است اما به طور کلی موضوع اصلی و اساسی علم کلام سه محور یعنی خداشناسی، رهنماشناسی (نبوت و امامت) و معاد شناسی است. گر چه در مسایل دیگر مانند جهان، انسان از جهات مختلف هستی شناسی و کمال شناسی و مانند نیز مباحثی در آثار کلامی متکلمان مسلمان عنوان شده است، اما موضوع اصلی آن، محورهای یاد شده است.[2]
فائده و کاربرد
گرچه علم کلام آثار و فواید متعدد در حوزه مسؤولیت خود بر عهده دارد و در طرح و تبیین آن تلاش کرده و میکند، به طور عمده برخی از فواید آن قرار ذیل است:
الف: یکی از کاربرد مهم و اساسی علم کلام، دفاع معقول از اندیشههای دینی و کلامی است، زیرا بسیار پیش میآید که آموزههای دینی و معارف اعتقادی مورد شبهها و اعتراضات مخالفان قرار میگیرد، علم کلام و کسانی که دانش کلامی و اعتقادی اندوختهاند خود را موظف میدانند که با بهرهگیری از روشهای معتبر و معقول، اعتراضات و شبهات را پاسخ بگوید و از این طریق از حریم اعتقادات دینی دفاع کند.
ب: از آنجا که آموزههای اعتقادی اسلام در منابع دینی مانند قرآن، روایات و عقل تعبیه شده دانش کلام و کسانی که این علم را اندوختهاند با مراجعه به این متون عقاید اسلامی را به صورت منسجم و مستدل استخراج میکند.
ج: چون معارف اعتقادی در منابع اصلی دین به صورت منظم مطرح نشده وظیفه علم کلام و متکلمین است که با استفاده از متد و روش علمی خود، همه آن مباحث را به خوبی شناسایی کرده و آن را به صورت نظاممند طرح و تبیین کند.[3]
تاریخچه
درباره تاریخ تولد علم کلام، و این که از چه زمانی در میان مسلمین پدید آمد، به طور دقیق نمیتوان اظهار نظر کرد، اما آنچه را در این زمینه میتوان گفت این است که در نیمه دوم قرن اول هجری برخی از مسایل مانند بحث جبر و اختیار و بحث عدل، در میان مسلمین مطرح شد، گرچه عده از مستشرقین برای این که اصالت علوم و معارف اسلامی را نفی کند کوشش دارند به هر نحو شده برای همه علوم که در میان مسلمین پدید آمده، ریشهای از خارج جهان اسلام و فرهنگ اسلامی جستجو و ارائه کنند، اما حقیقت آن است که بحث استدلالی درباره اصول اسلامی از خود قرآن آغاز شده و در سخنان پیامبر اکرم مطرح شده و در کلمات پیشوایان دین بخصوص امیر مؤمنان علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ پی گیری شده است پس هیچ دلیلی ندارد که کسی بخواهد منشأ دیگری برای مباحث کلامی جستجو نماید.[4]
نکته دیگر در این باره آن است که با توجه به این حقیقت که آئین اسلام پیروان خود را همواره به تفکر، تعقل و اندیشه فرا میخواند، و از سوی دیگر بسیاری از مسایل اعتقادی درباره توحید و مانند آن را براساس استدلال عقلی مطرح کرده است به گونه که حتی تقلید را درباره آن مسایل کافی ندانسته است، مسلمین با الهام از این امور بر آن شدند که علمی را به نام علم کلام که روش منطقی و عقلی و استدلالی دارد پایه ریزی کنند که بعد از طرح ابتدائی آن رشته، به تدریج در هر عصری افراد آمدند و در جهت توسعه و گسترش آن تلاش کردند.[5]
نکته سوم در این باره آن است که سرگذشت رقت بار سقیفه که جریان خلافت اسلامی را از مسیر اصلی آن بیرون کرد، جزء مسائل اساسی و شاید از برخی جهات نخستین مسأله کلامی باشد که در میان مسلمانان پدید آمد، زیرا عده از مردم (اسفار) به دلیل حمایت از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مدعی شدند که خلیفه پیامبر باید از میان آنان باشد. عده دیگر خود را به پیامبر نسبت میدادند و جریان خویشاوندیشان را مطرح میکردند، و در این میان گروهی دیگر به دلیل نص پیامبر به خلافت علی ـ علیه السلام ـ معتقد بودند و میگفتند که خلیفه پیامبر باید همان کسی باشد که پیامبر خود او را معرفی کرده است، این مباحث در مجموع به تدریج اساس کلام اسلامی را پایه ریزی نمود.
چه این که برخی مسایل دیگر مانند حکم کسانی که گناه کبیره مرتکب شدهاند چیست؟ مسأله حادث یا قدیم بودن قرآن کریم و مانند آنها در پدید آمدن مباحث کلامی نقش داشته است.[6]
بنیان گذاران
گرچه برخی از علوم مؤسس و بنیان گذار مشخص دارد و توسط فردی معین پایه گذاری شده و به تدریج رشد کرده است، اما برخی از علوم نظیر علم کلام محصول اندیشه یک فرد خاصی نیست بلکه علل و عوامل و افراد متعدد در تدوین آن نقش داشته است، بخصوص علم کلام که مایههای اصلی آن در خود قرآن و کلمات پیشوایان دین است. سپس به آسانی میتوان گفت که مؤسس آن قرآن و سخنان پیامبر و پیشوایان دین است.[7] اما از نظر مباحث خاصی که درباره مسایل مانند عدل، جبر و اختیار و امثال آن بعدها در میان مسلمین مطرح شد، ظاهراً برای نخستین بار این گونه مسایل در حوزه درسی حسن بصری متوفای 110 ق عنوان گردید و به تدریج دو جریان فکری معتزله و اشاعره به وجود آمد.[8] برخی از صاحب نظران در این باره میگوید:
حسن بصری و حوزه درسی او سبب پیدایش بسیاری از منازعات کلامی شد، یکی از شاگردان او به نام واصل بن عطا در بعضی مسایل نظر استادش را مورد نقد جدی قرار داد و به تدریج از او جدا شد و در برابر استاد خود حوزه درسی بوجود آورد و بدین ترتیب گفتگو درباره مسایل دینی آغاز گردید، بعد از مدتی بحثها از گفتار به نوشتار و تدوین کتابها متعدد ترقی کرد و زمینه علمی را به نام علم کلام فراهم ساخت.[9]
جایگاه مباحث کلامی در قرآن و سنت
با قطع نظر از مباحث جدل و جدالی که موجب پدید آمدن فرقههای گوناگون و احیاناً عناصر نامطلوب در جهان اسلام شد و از این رهگذر فتنههای اجتماعی ناخوش آیند پدید آمد، علم کلام به عنوان دانش و علم که عهده دار تبیین استدلال عقاید اسلامی است، جایگاه ارزشمندی در قرآن و سنت دارد لذا برخی از کارشناسان بزرگ در این باره گفتهاند: قرآن کریم، ایمان را بر پایه تعقل و تفکر گذاشته است، قرآن همواره میخواهد که مردم از اندیشه به ایمان برسند. قرآن در آنچه باید به آن مؤمن و معتقد بود و آن را شناخت، تعبد را کافی نمیداند، به همین جهت در اصول دین باید تحقیق کرد. مثلاً این که خداوند وجود دارد، و یکتا و بیشریک است، یا حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرستاده خداست و امثال این گونه مسایل باید با دلایل محکم و استدلالهای یقینی برای انسان ثابت شود.[10] همه این امور در سایه استدلالهای کلامی بدست میآید پس از این منظر علم کلام دانش ارزشمندی خواهد بود و یکی از متکلمین بزرگ در این باره گفته است: «این قسم کلام، اعنی تحصیل معارف به دلیلی که منتهی شود به گفته معصوم، کلام مؤدی به صواب باشد و شارک بود با طریقه حکمت در افاده یقین و فرق همین باشد که طریقه حکمت افاده یقین تفصیلی کند و این طریقه افاده یقینی اجمالی، و این طریقه قدماء متکلمین امامیه است مثل هشام بن حکم و همفکران او، و در احادیث ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ ثابت شده که کلامی که مأخوذ از ما باشد ممدوح است.»[11]
وجه نام گذاری
یکی از مباحثی که نوعاً درباره علم کلام مطرح است این است که چرا این دانش به نام علم کلام نامیده شده است؟
برخی بر آناند که چون فراگیری این علم انسان را در بحث و استدلال توانا میسازد و قدرت سخن وری انسان را افزایش میدهد لذا آن را علم کلام میخوانند.
برخی دیگر معتقدند که نوعاً علماء و دانشمندان فنی در کتابهای خود تحت عنوان «الکلام فی کذا» مباحثی را مطرح میکردهاند لذا به تدریج نام آن علم کلام شد.
عده گفتهاند این نام از وقتی پدید آمد که مسلمین درباره حدوث یا قدیم بودن کلام الله مباحث تندی را مطرح کردند و بر سر این مسأله عده زیاد کشته شدن و این حوادث باعث گردید که این فن علم کلام نامیده شود.[12]
مقایسه کلام اسلامی با کلام غیر اسلامی
گرچه علم کلام اختصاص به مسلمانان ندارد، بلکه پیروان سایر ادیان نیز برای دفاع و تبیین عقاید دینی خود اصول و مبانی کلامی خاص برای خود تدوین کردهاند[13]، اما به نظر میرسد امتیاز اساسی کلام اسلامی با علم کلام در سایر ادیان، آن است که بخش اصلی کلام اسلامی (الهیات) براساس آیات قرآن و سخنان معصومین(ع) و براهین عقلی و استدلال(که مایههای اصل خود را از عقل و متون دینی میگیرد) پایه ریزی شده، که جایگاه ارزشمندی در کلام اسلامی دارد.
[1] . مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، بخش کلام، ص 143، انتشارات اسلامی، قم؛ لاهیجی،عبدالرزاق، گوهر مراد، ص 42،نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ سعد الدین تفتازانی، شرح مقاصد، مقصد اول، فعل اول، ص 163، نشر شریف الرضی، قم، 1409 ق؛ سال 1372 ش، لاهیجی، عبدالرزاق، شوارق الاوهام فی شرح تجرید الکلام، ص 3، چاپ رحل قدیم.
[2] . سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج 1، ص 17، نشر مؤسسه فرهنگی طه؛ تفتازانی، شرح مقاصد، ج 1، مقصد اول، فعل اول، ص 167، نشر الشریف الرضی، قم، 1409 ق؛ عبدالرحمن ایجی، شرح مواقف، ج 1، ص 40، نشر الشریف الرضی، قم، 1370 ش.
[3] . سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج 1، ص 15، نشر پیشین.
[4] . مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، بخش کلام، ص 144 ـ 146، نشر پیشین.
[5] . سبحانی، جعفر، بررسی عقاید اسلامی (فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی)، ص 19، نشر توحید، قم، چ 1، سال 1373 ش؛ مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، بخش کلام، ص 145؛ سبحانی، جعفر، الهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، ص 3، مقدمه نشر المرکز العالمی للدراسات الدینیه، چاپ 2، 1409 ق.
[6] . سبحانی، جعفر، مدخل مسایل جدید در کلام، ص 5، نشر مؤسسه امام صادق ـ علیه السلام ـ ، قم، 1375 ش.
[7] . مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، بخش کلام، ص 11، نشر پیشین؛ سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ص 19، نشر پیشین؛ لاهیجی،عبدالرزاق، گوهر مراد، ص44، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سال 1372 ش.
[8] . مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، بخش کلام، ص 144، نشر پیشین؛ لاهیجی،عبدالرزاق، گوهر مراد، ص45، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سال 1377 ش.
[9] . لاهیجی،عبدالرزاق، گوهر مراد، ص46، نشر پیشین، مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، بخش کلام، ص 160.
[10] . مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، بخش کلام، ص 145، نشر پیشین.
[11] . لاهیجی،عبدالرزاق، گوهر مراد، ص50، نشر پیشین.
[12] . مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، ص 149، نشر پیشین.
[13] . سبحانی، جعفر، مدخل مسایل کلام جدید در علم کلام، ص 5، نشر مؤسسه الامام الصادق، قم، چاپ اول، 1375 ش.
محمد امین صادقی